سلام من مجیدم 30ساله از بابل
وقتی که هنوز مجرد بودم این اتفاق برام افتاد
یروز که خیلی بیحوصله بودم گفتم برم بابلسر پیش یکی از دوستام.
توی راه یکی رو دیدم که به نظرم آشنا آمد وقتی نزدیکتر شدم سریع شناختم. کسی بود که هرماه 2بار واسه تمیزکاری منزل ما میومد سوارش کردم چون هم مسیر بودیم
توی راه چندبار تلفنش زنگ زد دیدم جواب نمیده
گفتم شاید حضورمن براش سخته.اسمش راضیه بود زن خوش اندام و خوش قیافه ای بود. گفتم راضیه خانم اگه بخواید چند دقیقه پیاده میشم تا شما جواب بدید
دیدم گفت نخیر آقا مجید مزاحمه چند وقت که امونم رو بریده
گفتم اگه ایرانسل نیست من تومخابرات آشنا دارم دیدم گفت نه خط همراه اول هست
سریع زنگ زدم به دوستم که دفتر مخابراتی داشت و تمام مشخصات مزاحم رو بهم داد
سرتون رو دردنمیارم زنگ زدم حسابی طرف رو ترسوندم اونم که دید تمام مشخصاتش رو دارم فکرکرد تلفن کنترل بوده و ول کرد
این باعث رفیق شدن منو راضیه جونم شد یه زن خوش استیل با سینه سایز75 کمری تو رفته و کون قومبل
شوهرش معتاد بود که ازش جدا شده بو 35سالش بود ولی عین دختربچه ها مونده بود خودش میگفت که شوهرش حتی ماهی یکبارهم سراغش نمیومد
رفاقت ما با ردوبدل شماره شروع شد
اولین بار که باهم قرار گذاشتیم وقتی بود که پدرو مادرم بخاطر فوت یکی از اقوام به شهرستان رفته بودن و من مونده بودم خونه بهش زنگ زدم که اوکی دادوآمد
وقتی آمد پیشم خیلی استرس داشتم بعد کمی حرف زدن گفتم راضیه جون میتونم ببوسمت دیدم لبش رو آورد رو لبم و چشمهاش رو بست شروع کردم به خوردن لبش
وای چه داغ بود بعد آروم دستم رو گذاشتم رو سینه اش دیدم چیزی نگفت آروم دکمه مانتوش رو باز کردم و بلندش کردم مانتوش رو درآوردم و بردمش به اتاق خوابم خوابوندمش و رفتم روش دوباره لبش رو خوردم دست بردم دکمه شلوارش رو باز کردم وقتی لباسش رو کندم و لختش کردم باورم نمیشد این بدن یه زن 35ساله باشه بدن سفید بدون شکم بایه کس سفید وصاف بوف کرده حتی یذره از چوچول کسش بیرون نبود فقط یه خط صاف بود که بازش میکردی بهشت داخلش پیدا میشد
شروع کردم به خوردن سینه اش دیگه صداش درآمده بود بعد رفتم سراغ کسش وقتی کسش رو میخوردم از شدت شهوت سرم رو به کسش فشار میداد و جیغ میکشید
دیگه طاقت نیاورد افتاد به جون کیرم عجب ساکی میزد انگار صدسال اینکاره بود
بعد اینکه حسابی کیرم رو خورد بهم گفت تورو خدا بذارش تو رفتم وسط پاش و کیرم رو فشار دادم توکسش به سختی میرفت تو. وقتی کیرم رو تو انقدر تنگ بود که انگار یکی کیرم رو بامشت محکم فشار میده شروع کردم به تلمبه زدن.حالانزن کی بزن چون قرص ویگدول خورده بودم حسابی کمرمو سفت کرده بود نیمساعت فقط باحالتهای مختلف تلمبه زدم دیگه خیس عرق شده بودم راضیه هم غرق لذت بود که بعد نیمساعت ازم خواست کیرم رو بکشم لای کسش تا ارضاع بشه.
کیرم رو کشیدم لای کس پوف کرده و نازش بعد یک دقیقه دیدم یدفعه تکون محکمی خورد و بازوم رو محکم گاز گرفت چنان محکم گاز گرفت که مجبور شدم یکهفته پیراهن آستین بلند بپوشم
بعد ارضاع شدنش دیگه نوبت من بود ازپشت گذاشتم تو کسش وقتی لمبرهای کونش به پهلوم میخورد چنان لذتی میبردم که هرثانیه محکمتر ضربه میزدم دیگه بعد 40دقیقه داشت آبم میومد که گفتم داره میاد راضیه هم گفت بریز رو کمرم که بافشار پاشیدم تو گودی کمرش
الان ما 3سال که باهم دوستیم یه خونه مجردی گرفتیم و هفته ای 2 تا 3 روز رو باهم هستیم منم دیگه نذاشتم بره جایی کارکنه و خرجش رو میدم
وتاحالا هزاران بار امتحانش کردم واقعأ وفاداره تاحالا بهم خیانت نکرده.
مرسی از اینکه وقتتون رو به من دادین
نوشته: مجید
خوشتیپ مک کوئین ،دادا نبینم غمتو .
کل داستان گل واژه اس و ارزش نظر نداره
اولا نوش جونت …خوب تیکه ای زمین زدی…دوما دمت گرمه که باهاشی و نزاشتی خراب بشه و تامینش میکنی…سوما دیگه ننویس…از تو نویسنده درنمیاد…
مردم می خوان سکس کنن با جنیفر لوپز می خوابن . امان از توهمات ملجوقانه مردان شهوانی.
اوه اوه چه بکن بکنیه اینجا.
بابا بیخیال.ایها الناس یکی بیادایناروجداکنه.
ولی گذشته ازشوخی این کوس نوشته فکرنمیکنم ارزششوداشته باشه که اینجوری بهم توهین کنید.البته قصدجسارت وفضولی روندارم.
این توخون ماایرانیاس که وقتی دو نفردعوامیکنن معمولابقیه تماشاگرنمی ایستن وسعی میکنن وساطت کنن.
وبنظرم این یک خصلت خوب درماایرانیهاست که مارو درهمدلی ازکشورهای دیگه کرده.
عجیبه
من که حرف بدی نزدم
من فقط گفتم اینجوری که تو خدمتکار خطابش کردی بنظر داشتی توهین میکردی به شخصیت یا شغلش وخلاصه حرفت یجوری بود که کوچیک و ناچیز شمرده بودی خدمتکارشو واسه سکس
اصن حرفی از شأنش نبود که من ندونم و یا گیم و زیر۱۸ بودن واین حرفا
بهرحال اگه کسی رو ناراحت کردم عذر میخوام
متأسفانه ما آزادی بیان رو با بی احترامی اشتباه میگیریم و صرفا برای باحال نشون دادن خودمون و کوچیک کردن بقیه همه جور توهینی نثار دیگران میکنیم
ضمنا من متولد ۱۹بهمن۷۲هستم که نتیجتا بیش از۱۸سن دارم
خوش باشید
منم خوشم امد البته داستان سكسي نبودا تعريف يه رابطه كه ججوري شروع شد بود اونم مختصر
ولي موندم از نظرايي كه كفتن با خدمتكار خونت !!!
يعني واقعا ادم تو اين جور افراد غرق ميشه بس كه اينا بزركن !
نميدونم اين جوسي اومدن فك ميكنن بزرك ميشن
يه دانكوزي بود ميكفت شب تا صبح با يه كسي كه هم خوشكل بود هم بايه تو يه اتاق خوابيدم هيجكاري نكردم كمونم خاجه تشريف داشته افتخار ميكنه به خودش
مثلا براي دختره جوسي اومده دانكوز
حالا دوس دارم تو دنياي واقعي ببينيش
كار ندارم واقعي يا داستان اكه همينطوري كه ميكه خوشكل هيكل ميزان مهمترين كزينه با معرفت وباوفا ديكه مرك ميخواد ادم حالا خدمتكار جه ربطي داره اخه معرفتش حسابه بايكي دوسته اعتمادشو بدست اورده
من كه اينجور رابطه ها رو دوس دارم هر دو راضي كون لق ناراضي
جالب بود ولي خالي بنديش زياد بود من با اجازتون جغ زدم …لووووووووول
همه چی آرومه ما چقد خوشبختیم … خوشحالم که خوشبخت هستین بپای هم پیر بشین ؛ فقط ب ای کسی تع یف نکن که باور نمیکنه
بابا تورو خدا يه سبك جديد بدين همش شده همين سبك هيكلش مانكن كسش تنگ حشري طرف مقابلم از خوشكلي برد پيد كمرشم كه با تيراهن درست كردن جاي كيرم كه شلنگ اتش نشاني دارن .پس اينا زامبين كه ما ميكنيم ؟؟؟؟؟؟؟؟
یارو مگه اول نگفتی که این داستان مال مجردیته…آخرش نوشتی الان سه ساله دوستیم…خیر سرت ریدی تازه آبم قعطه…
آقای خوشتیپ فلان
یجوری میگی با خدمتکار خونشم مگه آدم نیس خدمتکار
و در مورد داستان : قشنگ بود!ولی محض خنده کیر خر شرک تو چشات !