سلام اسمم احمده این داستان بر میگرده به عید امسال 96 عید امسال من خوانوادم برا تعطیلات رفتیم شمال بعد 4 روز من برگشتم که برم سر کار راستی من تهران زندگی میکنم وقدم 168 ووزنم 86 کیلوه وقتی برگشتم به دوستم زنگ زدم گفتم بیاد پیشم وقتی اومد گفتم علی یکی رو ردیف کن بکنمیم اونم گفت باشه فردا شب به یکی میگم بیاد ولی نفری100 میگیره گفتم بگو بیاد فرداش نرفتم سر کار ظهر به دختره رنگ زدو دختره گفت تا غروب بهت خبر میدم علی هم گفت بریم مشروب بگیریمو چنتا بسته سیگارو یه ذره هم تریاک خلاصه ما رفتیم خریدیم اومدیم خونه ناشتا یه لیوان چایی خوردیمو بعدش رفتیم سروقت مشروب خوری از مست مست بودیم خلاصه غروب شد زنگ زد به دختره گفت ساعت 10 شب بره دنبالش یه ساعت قبل رفتن شروع به تریاک کشیدن کردیم ساعت شد 9 علی رفت سه راه دنبالش منم نشستم تریاک کشیدم ساعت 10.30 بود علی اومد دختره اسمش فرزانه بود تا اون لحظه نمیدونستم افغانیه ازدختره بگم یه بدن متوسط با کون کنده یه ذره شکم نداشت کونش داشت مانتوشو جر میداد اومد جلو دست دادیم دستشو بوس کردم اومدیم داخل منم قلیونمو چاقیدم دختره رفت تو اتاق بعد چند دقیقه با یه تاب شلوارک امد بیرون سینهاش از تابش زدبود بیرون اومد منو علی هم رفتیم کنارش نشستیم کفتم مشروب میخوری گفت اگه هست پایم اقا ما نشیتیم به مشروب خوری حدودا 7تا پیک خوردیم از اونورم را به را قلیونو سیگار میدادم میکشید ساعت شده بود نزدیک 12 دختره مطلقه بود تنها زندگی میکرد فرزانه گفت حالم خوب نی گفتم باشه دیگه نخور علی دستشو گرفت رفت تو اتاق گفت هروقت صدات کردم بیا دونفری بکنیمش اون رفت منم نشستم 5تا پیک دیگه زدم بعد 40 دقیقه علی اومد بیرون گفت نوبتته گفتم مگه دونفری گفت راضی نشد من رفتم تو وای خدا نصیبتون بکنه وای چه بدنی چه کسی چه سینه ای یه دونه مو رو بدنش نبود گفتم خوش گذش گفت بیشتر هم میگذره گفتم ارضاع شدی گفت نه درستو حسابی خلاصه پاهاشو گرفتم بالا شروع کردم از پاهاش خوردن رسیدم به رونش وقتی میخوردم میلرزد رفتم سروفت کسش یه کس کوچولو ناز صورتی خیلی باحال بود بهم خیلی مزه داد از اون طرف هم انگشتمو کردم تو کونش عقب جلو میکروم رفتم بالا سرو به خودرن سینهاش کردم بعدش لباش گفتم برام ساک بزن کفت بدم میاد برا علی هم نزدم رفنم روش کیرمو ارو کردم تو کسش با اینکه علی کردبودش بازم خیلی تنگ بود خیلی هم داغ داشتم دیونه میشدم کفت میشه تند تر بکنی کسم میخواد منم شروع کردم تند تر تلمبه زدن بعد اروم کردم دیدم دیکه جونی براش نمونده منم گفتم بزار قشنگ حال کنم اروم اروم تا ته فشار میدادم همه نوع مدلی کردم کمرم سنک شده بود گفت ارظا شو دیگه جر خوردم گفتم میزارم توکونت بهد گفت نه کون نه منم گفتم پس ارضاع نمیشم گفت قول بده هروقت گفتم بیاری بیرون گفتم جونم چشم چی میشد همیشه مال من باشی کاش زود تر پیدات میکردم برگشت کونشو قمبل کرد گفتم نه وایسا تکیش دادم به دیوار کونشو باز کرد اروم گذاشتم رو سراخ کونش بعد گفت نه درد داره برات ساک میزنم گفتم نه کار از کار گذشت دوباره گذتشتم رو یوراخش التماس میکرد اروم بکنم منم بایه فشار همشو کردم تو کوتش خواست در بره بغلش کردم اروم تلمبه زدم بعد تندش کردم ابم داشت میومد بافشار همشو خالی کردم تو کونش بعد رفتم رو تخت نشستم اونم نشسته بود زمین اومد سمتم گفت بد جرم دادی میخوام برات ساک بزنم گفتم حال کردیا گفت شدیدا یه ذره کیرمو لیس زد بعد بلن شدم رفتم بیرون دیدم یک ساعتو 20 دقیقه داشتم میکردمش بعد 10 دقیقه اومد بیرون گفت کسم میسوزه پولشو بهش دادم پنجاه تومنم اظافه دارم نیم ساعتی نست استراحت کرد بعد علی بردش رسوندش
امید وارم خوشتون اومده باشه خدا نصیبتون کنه

نوشته: احمد