سلام
من یک بار دیگه هم خیلی وقت پیش این داستان رو براتون نوشته بودم که متاسفانه نظراتی اومد که ناراحت شدم. نمیدونم چه دلیلی داره بیام از زندگی ام دروغ بنوییسم ! که متهم به دروغ گویی شدم و خالی بندی و …ولی یک بار دیگه داستانمو این بار کامل تر مینویسم امیدوارم دیگه تهمت نشنوم.
ماجرا از این قراره که من سال 1386 با دختری که نمیشناختمش و خانوادم معرفی کردند عقد کردم که شنیدن داستان چگونگی عقد شدن ما خلی خنده داره و چطور دختره رو بهم انداختن ! به هرحال شاید هیچکس باور نکنه ولی خدا شاهده تا 2 ماه بعد عقد هیچ رابطه جنسی با هم نداشتیم چون دختره میل نداشت ! که در ادامه داستان دلیلشو خواهید فهمید
من مشهد زندگی میکردم و اون شهری از جنوب خراسان (شهر که نه یک بخش) خواهرش هم زن پسر خالم بود و پسر خالم به کمک زنش دختره رو بهم قالب کردن ! من هم هر هفته پنجشنبه و جمعه میرفتم اونجا و میدیدمش بعد 2 ماه از عقد یک روز دختره بهم زنگ زد و با گریه گفت چیزی تو کمدش پیدا کرده که مادرش براش گذاشته و گفت روم نیمشه بگم و بعد فهمیدم کاندوم هست ! مادرش الاغ تر و نفهم تر از خودش بود ! آخه کی تو دوران عقد تو کس طرف میکنه ؟؟؟ دختره میگفت من اهل این چیزا نیستم اگه نمیدونی بدون ! چند روز بعدش که رفتم پیشش اولین سکسمون رقم خورد ! با اینکه میگفت اهل این چیزا نیستم ولی خودش شب موقع خواب خودشو به بدنم میمالید و کیرم کم کم شق شد فهمیدم که اهلشه و اون حرفا ناز کردن بوده منم سینشو از رو لباس مالوندم و کم کم پیراهنشو دراوردم و سوتینشو باز کردم و نوک سینشو میخوردم و خواستم شلوارشو در بیارم که مخالفت کرد چون موهای کسشو نزده بود و نمیخواست من کسشو اونطوری ببینم اینم بگم من تو عمرم غیر این با هیچ دختری سکس نداشتم که دلیلشو بعدا خواهم گفت
فردا شبش دوباره شروع کردیم و لختش کردم و برای اولین بار تو عمرم کس دیدم حیف که نمیشد کیرمو توش بذارم. (و بهتر که نذاشتم) کونش هم که اجازه نمیداد حتی دست بزنم مجبور شدم به همون لاپایی اکتفا کنم بعدها کم کم وقتی دید کسش رو میخوردم اونم ساک میزد. منم چند باری کیرمو تو کونش کردم که از درد گریه میکردم منم چون عاشقش بودم و نمیخواستم درد بکشه کیرمو درمیاوردم.
شب هایی که پیشش بودم همین روند ادامه داشت. تا این که یک شب گفت قبل ازدواج با برادر یکی از دوست هاش دوست بوده و عاشق هم بودن !!! من خشکم زد شهر به اون کوچیکی که اونا زندگی میکردن چطور همچین چیزی ممکنه ؟ به هرحال شماره اون پسرو ازش گرفتم و زنگ زدم و گفتم دست ار سر زنم بردار دیگه و اونم قبول کرد (که دروغ بود). یک روز پدر و مادرم بدون اطلاع من میرن شهرستان و مادر اون پسر رو میارن خونمون (اونجا هم خونه داریم) و بابام هم دختره رو میاره و بعد به گفته مامان بابام که واسم تعریف کردن دختره که مادر پسره رو میبینه رنگش سفید میشه و میگه این خانوم رو نمیشناسم ولی کم کم اعتراف میکنه که با پسر اون خانم تلفنی رابطه داشته و بعد هم جلوی مامان بابام و با کمال پرویی به مادر پسره میگه اگه از این طلاق بگیرم منو عروست میکنی که زنه هم میگه نه تو دست خورده ای … به هرحال فهمیدم داره بهم خیانت میکنه و وقتایی من پیشش نیستم با تلفن باهاش در ارتباطه و وقتی من پیششم رفتار سردی با من داره. بعد 3 سال عذاب کشیدن طلاقش دادم حتی یک سکه هم مهریه ندادم چون گناهی مرتکب نشده بودم و عاشقانه دوستش داشتم و اون بود که بهم خیانت کرد. الانم 3 سال از طلاق میگذره و من هر سال روزی که طلاق در محضر ثبت شد رو جشن میگیرم و خانوادم و فامیل های نزدیک رو به شام دعوت میکنم چون بهترین روز زندگیم همون روز بود و الانم خیلی خوشحالم که جدا شدم ازش و تصمیم دارم دیگه هیچوقت با هیچ دختری ازدواج نکنم چون همه دخترا کثیف و پست هستن.
بازم میگم خط به خط این داستان حقیقت داشت و من مثل خیلی ها که داستانهاشون دروغ و خیالی هست نیستم و عین اتفاقی که برام افتاده رو نوشتم امیدوارم تو کامنت ها فحش بارون نشم !!
نوشته: ب.ن
حالا همچین سکانس تخیلی وچه میدونم جلوه های ویژه ای ام تو داستانت نبود که باورپذیر نباشه خیلی چیز عجیبی تعریف نکردی که انکارش کنیم
درضمن همه رو هم به یک چشم نبین وگرنه زندگیت خراب تر میشه
راستشو بخوای من ازجشن گرفتن روزطلاقت متوجه وجود علائم سادیسم شدید توت شدم!آدرس مطبمو از ادمین بگیر بیا پیشم(خودشم مشتریه!)
حالا هدفت از نوشتن این چی بود؟ که بازم فحش بخوری؟
فحش نمیدم کونت بسوزه!
همینه دیگه ؛ گربه دستش به گوشت نمیزسه میگه بو میده ؛
پس ما دخترا هممون پست و کثیفیم ؟
هر چی فحش بخوری حقته ؛ کافر همه را به کیش خود پندارد ؛
کثا…؛ آشغا…
به نظرم میتونه حقیقت داشته باشه. کسی که تو عمرش با هیچ جنس مخالفی در ارتباط نباشه مشحصا در اولین مورد پیش آمده، دلبستگی و وابستگی شدیدی نسبت به طرف مقابل را احساس خواهد نمود اما اینکه این آقا در مورد خوشحالی و گرفتن جشن ادعا کردند فکر میکنم دروغ و بیشتر در حد یک ادعا میتونه باشه چرا که همانکه بعد سه سال هنوز نتونستند فکر این خانم را از سر بیرون کنند و تازه به خاطر ایشان متحمل هزینه شده و کلی قبول زحمت میکنند گویای علاقه ای است که هنوز هم در اعماق قلبشان وجود دارد و ایشان با این حرکات سعی در لاپوشانی و دفن آن دارند
تو که خود بیشعور احمقت عقل نداری هرکیو بهت معرفی میکنن عاشقش میشی پس گه میخوری میگی همه دخترا کثیفو پستن اصلا تو رو چه به نظر دادن در مورد بقیه…گم شو بینیم باوووو :/ گوزووووو
من حرفت رو باور می کنم
اولا اینجا داستان هایی گفته می شه که شهوت بر انگیز هستند .ویا به اصطلاح کیر راست می کنند و آب از کوس روان . بماند که جنبه تعریف اینجا نداشت
دوم اینکه در راهرو دادگاهها مملو از افرادی است که با مشکلی مثل مشکل شما روبرو هستند
سوم به طور قطع به کار بردن عبارت <<همه دخترا >> اشتباهه دختر پاک و با عفت هم زیاده اما شما متاسفانه به هر دلیلی کار رو دادین دست افراد دیگه و هر چی اونا گفتن باور کردین . شاید کیرت زیادی شق کرده بود … به هرحال دور و برت رو نگاه کن . ببین چه دخترای خوبی هست ؟ موفق باشی
سوخم سنون زیندگوه سوخم آروادوا ددوسیکیم باجواسوخم ماموسیکیم.گت اوغلی گت.داستان یازما .%
لاشي دروغكو
جون ننت و خواهرت و زنت جنده اند همه دخترا رو جنده ميبيني كسكش
لاشي دروغكو
جون ننت و خواهرت و زنت جنده اند همه دخترا رو جنده ميبيني كسكش
واقعا ادم بد بختی هستی ودلم برات سوخت چون اونقدر خرو احمق هستی که خریت خودتو به پای همه دخترا میزاری یک چی بهت میگم و عین واقعیته همیشه یاد گرفتین بگین دختر بد و دختر فلان اما عزیزم تا تو مرد کثیف نباشی و هیز نباشی دختر فلان و فلان نمیشه پس وقتی به دختر که خودت به هزار راه کشوندی میگی هرزه اینجا اسم تو چیه ها به تو مرد باید چی گفت خودت بگو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دخترا کثیف و پست نیستند آشغالهایی مثل تو دخترای ساده رو به بیراهه میکشونند
خب موفق باشی.
دیگه چیزی ندارم که بگم.