سلام من یونسم 14 ساله همتون می دونید که سن خطرناک پسر ها 13 تا 20 سالگیه بریم سر داستان واقعه
نزدیک به 2 ماه بود که درگیر مسائل جنسی شده بودم که خودم رو ارضا می کردم هر شب قبل از خواب به همه ی در خاله و عمو نقشه می کشیدم تا یجورایی بکنمشون ولی هیچ کدوم اصلا پا نمی دادن تا این که یه دفعه سمیه رو دیدم قد هم انادزهی من بود صورتی کشیده سینه ای گرد و بزرگ که از لباسش معلوم بود که هیچ وقت کرست نمی بست و نوک سینه معلوم بود کونی معمولی که همچین جالب نبود با رنگ پوستی سفید چشم گیر که چشم آدم رو در می آورد با خودم می گفتم که این در تو خیالامه ولی نمی دونستم چطور بهش بگم داشتم فکر می کردم که یافتم از راه چت بگم خیلی راحت میشه تف به این شانس از اینترنت اصلا استفاده نمی کردن گوشی هم که نداشت تو این فکر بودم که چطور بهش بگم
بعد از 2 هفته مادرم گفت می خواهم برم خونه ی خالت منم که از خدام بود چند ساعتی ببینمش رسیدیم خونه و مادرم داشت همون حرف های زنان رو با خالم میزد که یه دفعه گوشی زنگ زنگ زد گفتند پسر داییم دنیا آمد مییایم تون بالتون که بدجور شانسم گرفت که ماشین فقط برای دو نفر جا بود مادرم و خالم رفتند
داشتم فکر می کردم چطور بهش بفهمونم آخه اصلا نمی تونستم قربون صدقه ی کسی برم اون روز گذشت تو که
ماخانواده 5 نفری تو تعطیلات نوروزی می رفتیم قشلاق تو یه فضای خیلی باز بود که همه میومدن اون جا رانندگی یاد بگیرن از پیر و جوون کوچیک و بزرگ تا که از دور داره ماشینی میاد داره هی داره بوق میزه اونم چه بوقی نگو نگو که سمیه جون بوده داشته رانندگی می کرده ژست رانندگی چه بتش میومد گفت سوار شو بهم یه کمی یاد بده از پنجره پریدم تو که یه کم قدم بلند بود افتادم رو رون سمیه با صدای بلند بوش کردم گفتم شرط داره گفت هرچی باشه قبوله بیچاره از این بهش ماشین داده بودن خیلی خوش حال بود گفتم می خوام ببوسمت!ساکت شد بعد چند ثانیه به چشام زل زد گفت باشه داشتم می رفتم طرف لپاش که لبمو چرخوندمو از یه دقیقه ای لب گرفتم داش چشت روز بد نینه داشتم سکته می کردم چه حسی داشت ضربان قلبم رفته بود بالا بهد از یه ساعت راننده گی داشتم پیاده میشدم که گفت چیزی که فراموش نکردی کمی فکر کردم نه چیزی نبود داش پیاده میشدم که دورباره گفت بار چهارم که سرم رو چرخوندم که بگم چیزی جا نذاشتم صورتش رو آورد جلو ای دل غافل بگو می خواسته ازش لب بگیرم منم از خدام بود داشتم پیاده می شدم که گفت چیزی از قلم که ننداختی منم فکر کردم داره میگه یه وقت سکس تعیین کنم که بهش گفتم وقتی که با هم تنهاییم داشتم میرفتم سمت خونه که ماشین حرکت نمی کنه 7 بار ماشین رو خاموش کرد رفتم سمت ماشینو دستم رو از پنجره کردم تو دستمو گذاشتم رو پام وای داش میلرزید ترس تموم ووجودم رو گرفت ترسیدم بزنه به چیزی گفتم خودم رانندگی می کنم نشسته بود کنارم که آروم با دستش کیر سیخ شدم رو گرفت گفت ایجا ها رو می شناسی منم که عین کف دستم می شناختم گفت یه جای خلوت که هیچ کی اون نمیره رو میشناسی گفتم آره گفت منو ببر به اون جا تو دلمون شادی بود وقتی که رسیدیم گفت چه قولی به من داده بودی اومد جاو با کون می مالوند که حشری شودم ازش 10 دقیقه ای لب گرفتم در پشتی ماشین رو باز کردم سمیه دراز کشد منم داشتم رو میمالوندم که گفت بسه کیرم رو در آورد و شروع کرد به ساک زدن معلوم به اولین بارشه آخه بد چور دندونش به کیرم میخورد داشت آبم میومد بهش گفتم در بیارم اجزه نداد و تا طه ابمم خورد البته 5 قطره چیزیم نیست لباسشو با کلی خواهش طمنا در اوردم وای وای چی داشتم میدیدم نوک سیه هاشو مکیدم و رسیدم به کسش خوشم نمیومد بخورم بازم نامردی نکردم و خوردم وای جه نرم بود مثل روغن دُمبه بود آه آهش زیاد شده بود که یه دفعه فوران کرد خدا رو شکر لباس نداشتم مگ نه خیس خیس بودم که گفتم اجازه میدی از کون بکنم گفت اگه قول ازدواج و دوست پسری و خوردن کسم رو بدی از کوسم هم اجازه داری منم از خدام بود قبول کردم و با سوراخ کون چند دقیقه ای ور رفتم و یه تف گنده کردم تو دستم و دور کیرم چرخوندم و یواش یواش کردم توش تا دردش نیاد کیرم داش میشکست ولی گرمایی که کیرم داش احساس میکرد خیلی داشت حال می داد که بکونم تا ته توش یواش یواش سرعت تلمبه ها رو افزایش دادم که آبم آومد که تو خالی کردم بعد سمیه تو ماشین دراز کشیده بود که پا ها شو گذاشتم رو شونه هام کسش رو باز کردم بازبونم میکدم تو سوراخش بهد از مدتی آبش اومد ولی مثل قبل فوران نکرد رسوندم خونشون و 2 کیلو متر تا خونه طی کردم اونم با بدنی ارضا شده خسته با سر دردو خواب آلودگی مثل چند صد کیلومتر بود رسیدم خونه و ساعت 7 خوابیدم ساعت 11 بیدار شدم دورم پر آدم بود که نگو سمیه ی ساده با فشاری که مادرش بهش داده بود همه چی رو صاف گذاشته بود کف دست مادرش که اومده بودن خونه می دونستم اگه بیدار شم سیری از فحش ها میاد طرفم نگو که مادرم با خالم منو سمیه رو به هم نشون کرده بودند که اون شب شبه عقد منو سمیه بود که سمیه همسر من بود وای داشتم خواب میدیم یا بیدار بودم از اون به بعد هر وقت سمیه میبینم به یاد اون روز میفتم ازش لب می گرفتم اگه خونه ی خالم می خوابیم میومد پیشم می خوابید خودشو به من می چسبوند
متشکر از این که خوندید
نوشته: lost
سلام من یونسم 14 ساله
علیکم سلام منم رباینده ام 44 سالمه
در ورودی سایت نوشتن ورود زیر هجده سال ممنوع می باشد پسر جان… برو اینورا هم پیدات نشه .
جلق زدن واست زوده … منم ممنونم که نظرم رو خوندی .
ولی قول بده بهش عمل کنی . آفرین پسر خوب
بچه جون من میدونم سن خطرناک واسه توچه وقتیه…همین الان خطرناک ترین وقتته…چون به نظرکون خوبی داری
فحش بدم ندم؟بزنمت نزنمت بکنمت نکنمت چی کارکنم باهات این سایت صاحاب نداره؟پسرم 18سردراین سایته فیلم نداشتی باتفکرتخمیت جلق زدی؟!
سمیه چند سالشه ؟ 9 سال ؟
تیر آهن برش خورده تو کون خالی بند . اونم از طرف خنکش … طرف داغشم باشه بیرون کسی نتونه درش بیاره
آقا اینجا ناظری پاسبانی چیزی نداره که نذارن این بچه های جلقو بیان تو و بشاشن و برن؟
والا قدیما اینجور جاها حرمت داشت!
با چه افتخاری کسشعراشو نوشته. آخه بچه کونی خودت فهمیدی چی نوشتی. ایناهمش عوارض جلقه. البته همراه با کون دادن.
برو دنبال کارت کون بچه که میکنمت مثل خر جفتک بندازی و عر عر کنی.البته حیف کیرم خوش نباش با دسته بیل میکنمت.
یه دفعه گوشی زنگ زنگ زد گفتند پسر داییم دنیا آمد مییایم تون بالتون که بدجور شانسم گرفت که ماشین فقط برای دو نفر جا بود مادرم و خالم رفتند
منظورت این بود که اومده بودن دنبالتون؟ :))
کله کیرییییییییییییییییییییییییی دیگه ننویس >:)
ملت بعضی وقت ها فکر میکنن ما خریم ولی نه خودشون خرن
آخه بدبخت جقی اینو تازه یاد گرفتین که هی میگین دندوناش میخورد به کیرم و ناشی بودنشو نشون میدین معلومه که اصلا کون نکردی
من خودم یه کون صفرو چند بار طول کشید تا تونستم بازش کنم که تقریبا یه دو هفته ای شد
بعدشن طرف داشت از درد میمرد حتی بار آخر داشت گریه میکرد بعد شما همتون بار اول تا آخر میکنین توش و در عین حال که سکس اتفاقی بوده ولی کمرتون خیلی جواب میده
خلاصه که کون لق دروغگو
بچه جون هنوز شاشت كف نكرده حرف از سكس ميزني؟ از جلو چشام خفه شو تا پس گردني نزدم تو گوشت برو كونتو بده عنتر جقي
جللللللللللللللللللللللللللقووووووووووووووو برو دیگه پیدات نشه ها
{کُسْ کَپَکْ}.با عَلاٰمَتاشْ نِوِشْتَمْ بِتونی بِخونی.
کونْ دَبِسْتانی.
کیرِ خَرِاَسْبِ آبیِ آفْتاٰبْ نَدیدِهْ تو سوراخِ دَماٰغِتْ .
اِی زِناٰ بِزَنِهْ بِه اینْ داٰسْتاٰنِتْ جَقی.
رسماً کس شعر بود آخه دختر باکره رو که بخوای بزنی پردش رو کلی خون میاد اصلاً لباستون خونی نشد اصلاً وقتی ارضا میشد ته مانده رو لباسش نمیریخت آخه کی میره به مامانش میگه من با فلانی سکس کردم اونا هم خیلی راحت میان شما رو عقد میکنن اول باباش میاد 2 دست میکندت بعد از این تصمیم ها میگیره کسخل هداقل اول فکر کن بعد کس شعر بنویس :& X(
آخی خواب بودی بیدارت نکردن وقتی بیدار شدی هم فقط بهت فحش دادن ؟ !!! بچه کرمونی تو این سن نرو پا منقل بزرگا بکش بعد جلق بزن بعد بیا کس شعر بنویس دیوس
با صدایه بلند بوش کردی دیوس
ریدم تو اون سوادت
خدایی نمی شه خوند.
چاقال بی سواد،آخه مجبوری درفشانی کنی؟