دوران دبیرستان پسری بود به اسم داریوش که پسری زرنگ و درسخون بود و تو کلاس کناری ما که بهش میگفتیم دوم ریاضی ب درس میخوند. هم به لحاظ اخلاقی و هم درسی پسری جالب بود. اون موقع سال اخر جنگ بود و ما استرس داشتیم که یک وقت مثل خیلی دبیرستانها ما رو نبرن جنگ. قدیمی تر ها یادشونه که سال 65تا 67 خیلی ها رو به زور میبردن جنگ و لی خب این خطر ما رو تهدید نکرد چون شاید بچه شمال شهر بودیم. و نمی دونم ولی استرس اش بود باهامون .تو بین بچه ها حرف راه افتاده بود که داریوش چند تا از بچه ها رو کرده و چند نفری بهش کون دادن. این مسیله ذهن من رو به سمت سکس حرکت داد و در مدت زمان کوتاهی حس کردم که دلم میخواد به داریوش کون بدم. این مسیله دقیقا زمانی شدت گرفت که اولین روز بعد از سال نو که خیلی ها نمی اومدن مدرسه خودم تقریبا شاهد این بودم که پسری به نام علیرضا که دقیق یادمه دوروازه بان تیم فوتبال کلاسشون بود تو مدرسه با داریوش سکس داشتند .قضیه از این قرار بود که موقعی که داریوش داشت علیرضا رو میکرد .دوستم جواد این صحنه رو یک لحظه توازمایشگاه دیده بود و بحث ما این بود که اینا چقدر خرن که نمی ترسن.اگرچه ازمایشگاه مدرسه ما امن بود بدلایلی که حالا بماند. شدت تمایل به کون دادن به داریوش در من قوت گرفت و من گاهی برای پرسیدن اشکالات مثلثات پیشش میرفتم اما با کم شانسی این مسله اتفاق نمی افتاد .از طرف دوستی به نام کاوه داشتم که حرفهای سکسی زیاد میزد و چند بار هم من رفته بودم خونه اشون و یه جورایی از سکس بدش نمی اومد. خلاصه وقتتون نگیرم تلاش من برای کون دادن به داریوش ادامه داشت و من حتی خونه اش هم رفتم که برادرش ناغافل اومدو دقیق یادمه اونروز اگر برادرش نمی اومد خودم مستقیما شلوارمو میکشیدم پایین جلوش تا غافلگیرش کنم و منو بکنه. اوایل خرداد مدرسه یکی دوهفته برای امتحانات خرداد تعطیل شده بود که کاوه اومد خونه ما برای پرسیدن برنامه امتحانا و اینکه دقیق یادمه پرسید برای طرح کاد باید چیکار کنیم. منم به شوخی گفتم:حتما باید بریم یه کون به مربی بدیم. چون مربی ما تو طرح کاد سخت گیر بود. زدن این حرف در لحظاتی بود که من به شدت به سکس با داریوش نیاز داشتم اما غافل اینکه کاوه پی حرف رو گرفت و گفت: خوب راه حلی اه. و ادامه حرفهای ما که الان بعد 25سال یادم نیست منجر به این شد که من درب اطاق رو بستم و بطور ناغافل کاوه دستش رو رو کیر بلند شده من از رو شلوار گذاشت ومالوند .بهر حال خیلی سریع کار پیش رفت و تا چشم باز کردم دیدم کاوه منو دراز کرده رو زمین و کیرش رو لای کونم گذاشته و بالا پایین میره. یادمه بعد از چند دقیقه از من خواست چهار دست و پا بشینم و دم کونم تف زد و خواست فشار بده که داخل نرفت. خوب یادمه خیلی هم درد داشت. بهر حال اونروز همین جوری تموم شد. کلا از فکر داریوش بیرون اومده بودم. فردا دوباره کاوه اومد. کلی با کیر همدیگه بازی کردیم و یک بار دیگه ام منو کرد.
سومین سکس ما درست عصر همون روز بود که دقیق یادمه خیلی تلاش کرد بکنه تو کونم که نرفت. یادش بخیر تمام فکر سکسی ما همین بود که همین کار ها رو بکنیم. اصلا نمیدونستیم ساک زدن چیه و این حرفها.
بعد از اون مدتی با کاوه سکس داشتم و این سکس سرانجام دو طرفه شد و منم اونو میکردم. اولین سکس من با کاوه بود و هنوز هم میشناسمش وهنوز م سکس بین ما هست منتهی به شکل سکس گروهی با جنده هایی که از خیابون میاریم واینکه بعد سالها ا یاد گرفتیم چطور سکس کنیم .سکس با کیفیت .من در مورد این قضیه که دوست داشتم به داریوش کون بدم به کاوه گفتم و اونم تایید کرد که داریوش اقلا 30تا از بجه ها رو کرده بودوچند نفرو خودش شاهد بوده. اما داریوش سال اخر تغییر رشته داد رفت تجربی که کلا شیفت مخالف ما بودن. چند سال بعد تابلوی پزشکی رو با اسم و فامیل داریوش دیدم که حدس میزنم خودش باشه.بهر حال درسشم عالی بود و حتما دکتر میشد. جالب بود تمایل من به کون دادن به او باعث کون دادن به شخص دیگری شد. منم درسم رو تو مهندسی خوندم والانم تو یه سازمان دولتی مشغولم و دو دختر دارم. من بعد ازاین ماجرا دهها بار سکس داشتم که 7موردش با مردها بود و چند موردش مشترک با کاوه یادمه یه بار یک مرد خارجی رو تو ارمنستان کردم که سکس بی نظیری داشت. اینکه چقدر سواد سکسی ما پایینه و خارجی ها خوبه. هنوز هم با 41سال سن اگر شرایطش باشه دوست دارم با مردها سکس داشته باشم و اگر وقت شد ماجرای کردن این مرد ارمنی رو که تو ارمنستان تو کلوپ گی ها پیداش کردم بهتون میگم.متشکرم که وقت گذاشتید. ضمنا انتهای داستان اگر کسی با سن بین 30تا 50خواست سکس کنه بنویسه. منظورم اقایونه.من شرایطش رو دارم.

نوشته: مهرداد