سکس با عشق زندگی ام

1392/05/29

سلام میخوام از خاطره ی سکس با دوست دخترم براتون بنویسم…
بچه که بودیم از همون دوران ابتدایی تو محلمون یه دختر بود که واقعا okبود از همون اول همش باهاش ارتباط داشتم هم بازی کودکیم بود خیلیم دوسش داشتم ولی اون موقع کی میدونه سکس چیه؟اما از شانس بد من پدرش سکته ی مغزی کرد و فوت کرد بعد یکی دو ماه اوناهم از اون محله گذاشتن رفتن همش جلو چشم بود با اینکه اون موقع سنی نداشتم ولی خیلی دوسش داشتم خیلی دنبالش گشتم و اما نشد قرار نبود که با اون دوست بشم .یه جمله ی قشنگ هست که میگه دنیا رو بد ساختن یا اونایی که دوسشون داری تو رو دوست ندارن یا اونایی رو کی دوست نداریی تو رو دوست دارن اونایی هم که همدیگه رو دوست دارن کم میشه که بهم برسن.خلاصه سرتون رو درد نیارم تا اینکه گذشت چند سالی راستش من هم خوشگل بودم از بچهگی همم خوشتیپ بودم از اول واسه همین زیاد مورد نظر دخترا قرار میگرفتم اما نمیتونستم با هیچ کدوم دوستی کنم تا اینکه پارسال تو محلمون یه واحد 6 7 طبقه ای ساختنو واحداشو اجاره دادن دوسه ماهی من ازش بیخبر بودم تا اینکه یه روز جلو در خونشون دیدم یه دختر بود یه جوری خودشو ارایش میکرد که من اول فکر کردم ازدواج کرده سنشم بالا میزد اما خداییش خیلی خوشگل بود چند بار که دیدمش حس کردم واقا خیلی دوسش دارم از یکی از بچه های محله امارشو دراوردم دیدم بابا هم سنیم دلم طاقت نیاورد و دلو زدم به دریا و افتادم دنبالش چند مدت که گذشت دیدم اونم منو دوست داره از کاراش معلوم بود یه روز افتادم دنبالش که ببینم چیکار میکنه دیدم میره ارایشگاه خلاصه فهمیدم که اونجا مال خودشونو اونجا کار میکنه با مادرش مادرشم دست کمی ازش نداشت ولی من اهلش نبودم تا اینکه یه روز دیدم که تو سوپر مارکته داره واسه خونشون خرید میکنه همیشه یه شلوار تنگ میپوشید با یه مانتو کوتاه که خیلی زننده بودو توجه خیلیا رو جذب میکرد شمارم تو جیبم بود که وارد سوپری شدم از بغلش که رد شدم انداختم جیب مانتوش اونم اصلا نفهمید اخه سوپری شلوغ بود من که برگشتم فک نمیکردم باهام دوست شه خیلی دختر سنگینی بود به هر کسی پا نمیداد خلاصه اون شب بهم اس داد اما اس اولش واقعا منو تحت تاثیر قرار داد نوشته بود:سلام.اما چرا اینقد دیر؟ماتم زده بود دیدم اون از همون اول میخواسته باهام دوست شه اما دخترا واسه خاطر عزتی که دارن تو انجور کارا پاپیش نمیشنگذشت بعد یکی دوماه دیگه خیلی با هم صمیمی بودیم و حس میکردم یه جای بزرگی تو زندگیم داره تابستونا بعد ظهری همیشه با هم بودیم اون به بهانه کار میزد بیرون منم واسه فوتبال میزدم بیرون.راستش من خیلی اهل سکس نبودم نمیخواستم خودمو تو منجلابش بندازم اما یه روز بهم گفت بریم ارایشگاه کار دارم منم باهاش رفتم همینکه رسیدیم اونجا مانتو شو دراورد و روسرشو برداشت اومد جلوم وایستاد زل زده بود به چشام منم تا حالا تو چنین موقعیتی قرار نگرفته بودم بهم گفت:چقد دوسم داری:ماتم زده بود شده بودم عین یه تخته سنگ گفتم اونقدی میخوامت که تو نمیخوای همینو که گفتم سرم گرفتو لباشو گذاشت رو لبام وای چه حسی داشت یه جور لبامو میخورد که انگار چند ساله چیزی نخورده البته منم بیکار نبودما بعد یه ربع سرمو ول کردو بهم گفت از وقتی که تو رو دیدم دو ماه بود که تو فکرم بودیو منتظر همین لحظه بودم دیگه کیرم شده بود دکل مخابرات سوتینو شلوارشو در اورد منم نفهمیدم کی لباسامو در اوردم اومد پایین و یه جوری ساک میزد که دیگه پاهام مست شده بود بهش گفتم بخواب روی صندل اونجا یه صندلی بود که تاشو بود عین صندلی های vipها خوابید اونجا و منم خوابیدم روش بهم گفت چیکار میکنی پس بکن توش گفتم نه بابا یه وقت پاره میشه بعد واست بعد میشه گفت پس میگی چیکار کنم گفتم کاری نداره که برگرد برگشتو از جلو خوابید کونش تنگ بود نمیشد راحت کردش خیلی درد میکشید روی میزو که نگاه کردم وازلین پیدا کردم مالیدم رو کیرمو گذاشتم دم کونش یه ذره که حل دادم همش رفت تو بهش دقت میکردم حین اینکه داشتم میکردمش خیلی حال میکرد اولاش سخت بود ولی بعد اینکه کرمو زدم حال میکرد برگشت بهم گفت تو سکسو بیشتر دوست داری یا لب گرفتنو؟من راستش زیاد اهل سکس نبودم گفتم لب چطور مگه گفت پس باشه بیا جلو اونقد ازش لب گرفتم که لب پایینش خونی شد ولی تو تموم این مدت اون بیشتر از من حال میکردبعد 1.5ساعت اینا زدیم بیرونو دیگه از اون به بعد شد دوست number 1من همیشه وقتی که دوستام منو باهاش میدیدن یه حس حسادتو تو وجودشون میدیدم همیشه از من شمارشو میخواستن یه بار به سودا نگفتم شمارشو دادم به یکی از دوستای صمیمیم میخواستم ببینم عکس العمل راجب دوستی با دوستم چیه عدش بهش اس دادم ککهمن ننیستم و یه هفته میریم شیراز پیش عموم اینا /الکی/دستم یه هفته دنبالش بود اما حتی یه بار هم بعد اینکه بهش اس داده بود u?جواب نداد از اون به دیگه واقعا شده بود زندگیم حالا هم هس.ممنون از اینکه واسم وقت گذاشتین.//صرفا واسه سکس با کسی دوست نشین چون لذتی نداره اونوقتی لذت داره که بدونی هم تو اونو وس داری هم اون تورو/////بای

نوشته: مهران


👍 0
👎 0
61871 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

396177
2013-08-21 06:34:41 +0430 +0430
NA

KIRI BOD…
RIDAM TO DASTANET

0 ❤️

396178
2013-08-22 14:57:41 +0430 +0430
NA

اين دختره چرا همش ماتم رده بود!؟ بعدش اين ارايشگاه كه پشه همتوش پرنميزد يهم از كجا سبز شد بعد جريان اون دختر اوليه چي شد (عشق اولت) اصلا چرا اونرو مطرح كردي!؟ (عجيبا غريبا)

0 ❤️

396179
2013-08-24 08:07:23 +0430 +0430
NA

manjelabe sexxxxxxxxxxxxxxx???mamanam inaaaaaaaa :O
واست بعد میشه؟؟؟؟؟ منظورت بد بود دیگه؟؟؟؟؟؟؟
vazelin???man ke ta hala ru mize hich arayeshgahi vazelin nadidam mage unke esmesh arayeshgas va mahale gayeshe khanume arayeshgar va madareshe dar asl!!!
khub shod tu manjelabe sex nayoftadi…vayyyyyeeeeeeeeeeee man

0 ❤️

396180
2013-08-30 18:28:31 +0430 +0430
NA

پاهات مست شد؟

0 ❤️