سلام به شما دوستای گل شهوانی،خاطره ای که می خوام براتون تعریف کنم دقیقا دو روز. پیش یعنی 6/6/92 رخ داده. قبل از هر چیزی خودم رو معرفی می کنم من ی پسر معمولی ولی با شهوت بالا هستم و بسکتبال کار می کنم و حدودا قدم187 سانتی متر هست،مشهد زندگی می کنیم و 17 سالمه،بریم برای خوندن داستان:
حدود یک سال بود استخر نرفته بودم و خیلی هوای استخر زده بود به کلم درست شنبه هفته ی پیش بود که گفتم میرم استخر ولی هر چی گشتم ارمغان کارتم(کارت ورود به استخر) رو پیدا نکردم و اعصابم خورد نشستم پای x box و شروع به بازی کردم همین جوری هر روز دنبال کارت ها می گشتم که پنجشنبه ظهر کارت ها رو پیدا کردم ،هول و هوش ساعت 6:30 بود که رفتم استخر ، و ساعت 10 دقیقه به هفت وارد آب شدم و یک ساعت و نیم وقت داشتم خوب خوش بگذرونم ولی چون تنها رفته بودم اصلا بهم خوب نگذشت ولی مطابق برنامم تا 7 تو آب شنا می کردم و ساعت هفت و پنچ دقیقه رفتم سونا جکوزی و بیست دقیقه اونجا بودم گفتم برم رستوران ی چیزی بخورمم و برگردم خونه فک کنم ساعت 7:30 بود که رفتم از ی ناگت سفارش دادم و سعی می کردم هی لفت بدم که تموم شه برم غذام رو خوردم رفتم که شامپوم رو ور دارم و برم دوش بگیرم که ی پسره ی 23 ، 24 ساله ی لحضه دستش رو به کونم زد و دید سریع برگشتم عذر خواهی کرد و رفت،از شانس بد من جایی که من رفتم دوش بگیرم کنار همون جایی بود که حامد همون پسری که انگولم کرده بود بود.و داشتم سرم رو شامپو میزدم که اومد قسمت من و گفت :میشه پشتش رو بکشم.منم گفتم باشه و بدون هیچ شیطونی پشتش رو کشیدم.و تموم که شد گفت بزار منم پشت تو رو بکشم من یکم تعازف کردم ولی قبول کردم شروع کرد به کشیدن پشتم که ی لحظه دستش رو کرد توی مایوم و انگشتش رو رو سوراخم فشار داد ،بهش گفتم مواظب باش من گی نیستم گفت ببخشید ، یکم مایوم رو داد پایین و شروع کرد به صابون زدن کونم ی لحظه دیدم کیرش رو در آورده و می خواد من بکنه،من که تا حالا سکس نداشتم گفتم اگه نوبتی ام باشه نوبت منه گفت باشه و اومد جلوم واستاد و گفت بکن من یکم از شامپوی خنک کننده ی خودم زدم و کیرم رو گذاشتم رو سوراخ گشادش و با ی فشار راحت رفت تو دو تا تلمبه که زدم گفتش حالا نوبت منه من اول قبول نکردم ولی اصرار کرد گفتم همین ی بار قبول کردم و اومدن جولوش واستادم و اون هم از ژل ماساژی که همراش بود به کیرش زد و با فشار تمام کیرش رو تو کون فرو کرد می خواستم داد بزنم که سریع دهنم رو گرفت و شروع کرد به تلمبه زدن بعد از دو سه دقیقه سایه ی ی نفر رو روی دیوار دیدم گفتم در بیار ولی اون منو محکم گرفت ولی من خودم رو با سختی ازش جدا کردم که دیدم همه آبش رو ریخته تو ازش عصبانی شدم گفت شمارت رو بده بهت زنگ بزنم و با هم قرار بزاریم و این سری من آبم رو توش بریزم.تو رخت کن شمارم رو بهش دادم و همه چی تموم شد .
من تو راه خونه بودم که ی لحظه به فکر این افتادم اگه اون ایدز داشته باشه حالا من چی کار کنم.
و دو روز که همه ی افکارم بهم ریخته لطفا کمکم کنید،امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه .

نوشته: پوریا