سکس با مریم گلی

1395/11/22

سجاد هستم قد 180 کیر 25 و حدود 80 کیلو وزن . از چند سال پیش که مریم اومد تو فامیلمون رفتم تو کفش دلم می خواست بکنمش . خونه ما تا خونشون حدود 40 کیلومتر راه بود منم بیشتر مواقع به بهانه های مختلف میرفتم خونشون می خوابیدم مثلا یه روز میگفتم فردا باید برم فلان اداره کار دارم و شب اونجا می خوابیدم فقط برای دیدن اندام مریم حتی از روی لباس . تا اینکه مریم بچه دار شد وقتی مه سینه هاشو موقع شیر دادن نگاه میکردم چه کیفی میداد . خلاصه چند بار اومدم بهش بگم دوست دارم اما می ترسیدم . تا اینکه یه روز تو خونه باغمون مهمانی داشتیم و همه خانواده رفته بودن اونجا حدود ساعت دو بود
منم داشتم میرفتم اونجا که از پشت دیوار صدای مریم را شنیدم که با مادرم حرف میزد ومیگفت که میخواد بره حمام واسه مهمانی امشب اماده بشه اما چون خونه باغ شلوغه خجالت میکشه اینجا بره از مادرم کلید خونه را میخواست یه دفعه یه فکر به ذهنم رسید فوری برگشتم خونمون اینم بگم خونمون حدود 250 متره دو تا حیاط داره و دو تاهال و دستشویی و حمام کنار هم تو هال خصوصی بود وقتی رسیدم فوری رفتم حمام در حمام را خراب کرده که بسته نشه خودمم لخت شدم و کیرم را صافو سوت کردم و لخت منتظر مریم گلی شدم دلم می خواست کیرم را ببینه شاید حشری بشه . خلاصه صدای در را شنیدم که باز و بسته شد در بیرونی سرویس ها هم باز شد منم خودم را زدم به اون راه که مریم گلی بیاد داخل و مشغول اصلاح صورتم شدم اما هرچه منتظر شدم نیومد اروم از لای در نگاه کردم دیدم کیف لباسی را گذاشته پشت در و رفته . گفتم حتما رفته ابی چیزی بخوره میاد یه دفعه ساشو دیدم داشت میومد فوری اومدم سرجام و مشغول اصلاح شدم که در باز شد و مریم گلی لخت لخت جلوم ظاهر شد فهمیدم لباساشو انداخته تو لباسشویی تا منو دید اول شوکه شد بعد جیغ کشید و رفت بیرون . وای چه زیبا چه اندامی . رسشامو زدم بعد از ربع ساعت اومدم بیرون دیدم رو مبل نشسته عصبانی بود گفت تو اینجا چکار می کنی ؟ گفتم مثل اینکه اینجا خونمونه گفت واسه چی در هال را قفل کرده بودی ؟ گفتم می خواستم برم حمام گفتم یه وقت کسی نیاد تو . گفت نمیدونستی من میام ؟ گفتم نه از کجا می دونستم .گفت واسه چی در حمام را نبسته بودی ؟ گفتم قفلش خراب شد بسته نمیشه هیچی رفت حمام منم نگاه کردم دیدم لباسهاشو گذاشته رو خشک کن یه شلوارک هم بود برش داشتم اومدم تو اتاقم با شلوارکش جق زدم و گذاشتم سر جاش . این موضوع گذشت تا چند روز بعد بهم زنگ زد گفت کار فوری داره برم خونشون رفتم تنها بود مردد بود بگه یا نه اخرش کفت که از اون روز که تو حمام کیرم را دیده همش میاد جلوی روش هرشب خوابش را می بینه ازم خواست کیرم را نشونش بدم منم
که منتظر همین لحظه بودم گفتم باش و زیپ شلوارم را باز کردم گفت نه ولش کن نمی خوام اما من کیرم را در اوردم نگاش کرد گفت بگیرمش گفتم هر جور راحتی هی دستشو می اورد و می برد عقب خودم دستشو گرفت و کیرم را گذاشتم دستش وای چه احساس خوبی بود اروم دسستم را بردم سینشو گرفتم گفت چکار می کنی گفتم منم از اون روز تو فکرتم هیچ نگفت دکمه پیرهنش را باز کردم بلند شد گفت دیگه بسه تمومش کن با التماس از ش خواستم اجازه بده سینه هاشو بخورم گفتم تو فکرتم خواهش میکنم فقط یه بار قبول کرد رو صندلی اشپزخونه نشسته بودم اومد طرفم سینه هاشو در اورد و گذاشت دهنم منم خوردم اینقدر خوردم تا حشری شد اروم دتم را از زیر دامنش بردم و کسش را مالیدم حشری شده بود دامنشو در اوردم انگشت می کردم تو کسش بعد یه لیس از کسش زدم و با کیرم به کسش میزدم گفت بکنش داخل منم فوری کردم تو کسش اینقدر کردمش تا از حال رفت بغلش کردم بردمش رو تخت کیرم رو گذاشتم بین سینه هاش و تو دهنش . بهش گفتم حالا وقت بهترین لذته گفت منظورت چیه ؟ با کیرم زدم رو کونش گفتم این . گفت دردم میاد نمیدم گفتم اروم میکنم با انگشت کردم تو کونش بعد کیرم را کردم تو کونش بار اول که رفت دردش اومد جیغ کشید و خودشو پرت کرد منم گرفتمش که نتونه تکون بخوره و کردم تو کونش می گفت درش بیار بهش گفتم الان دیگه برات عادی میشه حدود یه ساعت از کون کردمش وقتی می خواست ابشو بده درش میاوردم دو باره میکردم ابشم ریختم تو کونش بلند شد بره حمام باهاش رفتم حمام وقتی اومد لباسهاشو پوشید و خوابید منم رفتم خونمون خیلی بهم چسبیده بود دیگه مریم گلی بهم نداد و خودش را زد به اون راهی که اتفاقی نیفتاده چند بار بهش گفتم حاشا کرد فقط یه بار با هزار التماس بهم لب داد . اینم داستان من و مریم گلی

نوشته: سجاد


👍 2
👎 10
12023 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

578638
2017-02-10 21:48:48 +0330 +0330
NA

سایزا رو دیدم سرسری یه نگاهی انداختم… ماشالله 1 ساعت از عقب! مگه مجبورین تایم بنویسین؟ ننویس اقا هیچ جذابیتی نداشت این نوشته

0 ❤️

578663
2017-02-10 23:00:57 +0330 +0330

تا رسیدم به سایز کیر:۲۵ !!!
دیگه نخوندم…
توهم هم میزنین ،یه توهم قابل قبول بزنین لطفا…‌.

0 ❤️

578664
2017-02-10 23:01:30 +0330 +0330

من حاظرم قسم بخورم که تو یه کوسخولی اونم شش دانگ

0 ❤️

578691
2017-02-11 05:03:40 +0330 +0330

همه سایزهارو مینویسید خوبه فقط مقدار عقل و شعور و سواد رو هم بنویسید بد نیست، مثلا شعورر ۲ از ۱۰ سواد دوم ابتدایی

0 ❤️

578709
2017-02-11 08:30:31 +0330 +0330
NA

وقتی می خواست ابشو بده درش میاوردم دو باره میکردم ابشم ریختم تو کونش …
یعنی اب اونو از کسش دراورد ریخت تو کونش ؟
با قاشق؟ با چی ؟
پی پیه وحید خزایی تو نگارشت پلشت

0 ❤️

578727
2017-02-11 12:30:53 +0330 +0330

من فقط اون 25 اولو خوندم
تو کامنتا یچیزایی راجبه 1ساعت هس
اتفاقا منم هر شب با الکسیس سکس میکنم

0 ❤️

578744
2017-02-11 13:35:49 +0330 +0330

جقتو کم کن

0 ❤️

578749
2017-02-11 13:57:29 +0330 +0330

25 سانت؟؟؟؟؟؟!!!
کیونی معامله عربا هم اینقدر نیست من به تو تغییر ساقی را پیشنهاد میدهم

0 ❤️

578767
2017-02-11 16:34:53 +0330 +0330

میگم ای مریم گلی 40کیلومتر از شهری به شهر دیگه ای اومد فقط واسه حمام کردن؟؟؟
به نظر من از اول عاشق خودت بوده حمام بهانه بوده آخه هرچی باشه عشق جازبه داره دادا
“ایییییییییی رییییییییدم به داستانت”

0 ❤️

578901
2017-02-12 04:22:20 +0330 +0330

با این که دروغ بود ولی موضوعشو دوست داشتم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها