سکس با معصومه جون

1390/05/16

سلام من محمد هستم 28سالمه میخوام خاطره سکس با معصومه جون دوست خانوادگیمون را براتون تعریف کنم.

مادرم یه دوستی داشت به اسمه معصومه که مصی صداش میکردن این خانم از سال 74 با ما همسایه بود و دوست صمیمیه مادرم بود ازش بخوام تعریف کنم چیزه خاصی نداره یه زن کاملان معمولی بود الان فکرکنم 43 سالشه این خاطره برای 1 ماه پیشه مصی جون شوهرش معتاد بود و ساله 80 ازش جدا شد و تنها زندگی میکردو بعده چند وقت صیغه یه مردی شد که تا همین 1سال پیش هم صیغش بود حالا من نمیدونم چرا دیگه صیغه نموند.

من اصلان نظری به مصی جون نداشتم بعنی چیزی نداشت که نظره ادمو جلب کنه تا همین چند وقت پیش که اومده بود خونمون گفت که کامپیوتشرش خیلی قدیمه شده و ازم خواست تا براش یه لپ تاپ بخرم منم به یکی از دوستام که تو این کار بود گفتمو یه لپ تاپ خریدم باهاش تماس گرفتم گفتم که شب بیاد خونه و ببره اونم گفت یه سری برنامه و فیلتر شکن بریزم براش ببرم میگفت شبا میخوام برم فیسبوک خلاصه ما شب رفتبم خونشو اومد درو باز کرد یه دامن بلند پوشیده با یه تاپ که نوکه سینهاش تابلو زده بیرون تا حالا سابقه نداشت جلو من اینجوری بپوشه همیشه با لباسه مناسب دیده بودمش رفتم تو توجهم جلب شو به نوکه سینه هاش اونم که فهمید من دارم نگاهش میکنم همون دمه در زد تو پرمو با عصبانیت و اخم گفت چشاتو درویش کن من جایه مادرتم من که ضایع شده بودم سرمو انداختم پائینو گفتم چشم ببخشید دسته خودم نبود خلاصه رفتم لپ تاپو گذاشتم رو میزه ناهار خوری روشن کردم تحویلش دادم امد نشست گفت فیلتر شکن ریختی گفتم بله روش کارشو یاد دادم گفتم من برو دستشویی اونم نشستو تو فیسبوک کس چرخ میزد رفتم تو دستشویی عصبانی بودم ازخودم گفتم الان به ننم میگه و مارو ضایع میکنه یه اب به صورتم زدم رفتم بیرون دیدم بله خانم داره عکسهای سوپری که دوستاش تو صفحه فیسبوک گذاشتنو میبینه و دستش وسطه پاشه انقدر محو عکسها بود که متوجه اومدن من نشد منم که هم اعصابم از دستش خراب بود هم اینکه دوست دختره عزیزم اومده دفترمو با هم ور رفته بودیم نیمه کاره منو ول کرده بود حالمم خراب بود پیشه خودم گفتم میرم خفتش میکنم یه میشه یا نمیشه دیگه من که خودمو خراب کردم تا اینجا اروم رفتم پشتش لبامو به گردنش نزدیک کردم بوسش کردم یهو عین برق گرفته ها از جا پرید تا منو دید گفت چیکاد میکنی پسره احمق یدونه خوابوند تو گوشم که برق از سه فازم پرید شروع کرد به بدو بیراه گفتن که دیگه به کی میشه اعتماد کردو از این کسه شعرا منم که دیدم ضایع شدم گفتم هرچه بادا باد امو از کنارم رشه در بره درو وا کنه بیرونم کنه گرفتمش تو بغلم چسبوندمش به دیوار شروع کردم از لب گرفتن هی زور میزد یه جوری در بره محکم چسبیدمو لب میگرفتم یزه گذشت دیدم اروم شد داره همراهی میکنه شل کردم تا دید شل کردم هلم داد اونور که بره یه دو قدم عقب عقب رفتم تا اومد بره دامنشو گرفتم کشیدم سمت خودم که باهم خوردیم زمین افتاد رومن سریع خوابیدم روش دوباره شروع کردم به لب گرفتن که گفت اگه ولم نکنی جیغ میزنم همسایه ها بیان گفتم اینکارو نمیکنی دستمو گذاشتم جلو دهنش تاپو سوتیانشو باهم دادم بالا شروع کردم سینه هاشو خوردن اون یکی دستمم کردم تو شورتش دستم که به کسش خورد دیدم یه ذره مو روش نیست انگار اصلان مو نداشته این حالمو خراب تر کرد کسشو میمالیدمو انگشتمو میکردم تو کسش یه ذره به این حالت بودیم دیدم زیاد تکون نیمخوره چشماشو بسته و داره نفس نفس میزنه گفتم بازم فیلمشه بهش گفتم دستمو برمیدارم ولی اگه بخوای جیغ بزنی من میدونم با تو دیگه اب سرم گذشته با سر تایید کردو منم دستمو برداشتم ازش لب گرفتم دستمو همینجوری تو کسش بود که دیگه خیس شده بود و تو لب دادن همراهیم میکرد لباشو جدا کردو گفت بریم تو اتاق با ترس بلند شدم گفتم الانه در بره دستشو گرفتمو بردم سمته اتاق انداختمش رو تخت گفت من تا حالا گناه نکردم صبر کن به صیغه بخونم یه چیزایی زیره لب خوندو اسمه منو خودشو گفتو بعد گفت قبلتو منم همین جوری نگاهش میکردم تموم که شد گفت چرا ماتی هر کاری میخوای بکنی بکن بعدشم گورتو گم کن با خنده نگاهش کردم گفتم باید همراهیم کنی این چیزی نگفتو رو تخت دراز کشید منم رفتم روش خوابیدمو شروع کردم به لب گرفتن اونم همراهیم میکرد تاپو سوتینشو در اوردم تی شرته خودمم دراوردمو افتادم به جونه سینه هاش میخوردم که دیدم یواش یواش داره اه و نالش بلند میشه اروم اروم امدم پایین دامنو شرتشو در اوردم دیدم عجب کسه خوشگلی داره سفیدو بی مو هوسی شدم بخورمش سرمو بردم لایه پاشو شروع کردم خوردنش که دیدم دستش رفت تو موهامو داره سرمو فشار میده به کسش یه ره خوردم بلند شدم شلوارمو در اوردم حالت 69 خوابیدم رو تخت گفتم بخورش هر دو داشتیم با هم میخوردیم خیلی عالی ساک میزد جند دقیقه خوردم لرزیده ارضا شد بعدش دوباره شروع کرد برام ساک زدن که منم خیلی سریع ارضا شدم خودمو پاک کردم خوابیدم بغلش گفت اینجوری میخواستی بکنی انقدر زود ابت میاد گفتم بزار الان دوباره بلند میشه انوقته که بهت میگم ابه کی زود میاد چند دقیقه بعد دوباره بوی کس که به مشام کیرم رسید دوباره بلند شد پاهاشو باز کردم مالوندم به کسش کیرمو یه ذره که خیس شد با فشار دادمش تو یه جیغی کشید گفت اروم وحشی پاره شدم منم شروع کردم به تلمبه زدنو لب گرفتن حالتمنو عوض کردیم استایل سگی کردمشو دوباره با فشار دادم تو خیلی بهم حال میداد هم داغ بودو هم خیس چشمم که به سوراخ کونش افتاد گفتم عجب چیزیه انگشتمو خیس کردم گذاشتم رو سوراخه کونشو بازی کردن یه ذره فشار دادم بره تو یهو پرید جلو گفت چیکار میکنی گفتم میخوام بکنمش دارم بازش میکنم گفت اصلان حرفشو نزن تا اینجاشم خیلی بهت حال دادم گفتم باشه بیا اومد دوباره شروع کردیم برش گردونم خوابیدم روش کرمو از رد پا تختیش بر داشتم تا دید اومد خودشو ازاد کنه گفتم صبر کن کارت دارم گفت دست به کونم بزنی جیغ میکشم دردم میاد ولم کن منم بی توجه به حرفاش دو تا انگشتمو کرمی کردم لایه کونشو باز کردمو شروع به مالیدن کردم مصی جونم همین جوری حرف میزدو فحش میداد که ولم کن دیدم کونش باز شده کیرمو کرمی کردمو گذاشتم دمه سوراخش اروم اروم کردمش تو اونم هی میگفت درد داره دارم جر میخورم ولم کن یه خورده که تلمبه زدم دیدم صداش در نمیادو داره کشسو میماله واقعا ن انگار باره اول بود که از کون میداد حسابی تنگ بود منم کلی حال کردم یهو بهم گفت توروخدا محکم تر بزن دارم میام منم صورتمو تند کردم چند ثانیه بعد با هم ارضا شدیم از روش بلند شدم خودمو پاک کردم یه دستمال گذاشتم روی کونشو بغلش دراز کشیدم اونم بلند شد رفت دستشویی صداشو از تو حال شنیدم گفت پوله لپ تاپ رومیزه من میرم حموم اومدم نمیخوام تو خونم ببینمت رفت تو حموم منم خوشحال از این پیروزی لباسمو پوشیدمو زدم بیرون از اون به بعد دیگه خونه ما نیومد من خیلی کم میبینمش.

نوشته: محمد


👍 1
👎 1
114284 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

292560
2011-08-07 19:26:09 +0430 +0430

نامردی کردی …دوم

0 ❤️

292561
2011-08-07 23:26:16 +0430 +0430
NA

eyb nadare… shohar nadasht… khodesham razi shod akharesh…
vali hataa age rast bood kheili takhayol be kharj dadi va motmaenam intori ke tarif kardi naboode…

0 ❤️

292562
2011-08-07 23:26:23 +0430 +0430
NA

sevom…khosham nayoomad

0 ❤️

292563
2011-08-08 00:32:09 +0430 +0430
NA

aaaaaaaaa!!!kam munde bud sevom beshama!!!ishala dore bad …!dastane kossheretam bad nabud

0 ❤️

292564
2011-08-08 00:50:55 +0430 +0430
NA

خب واقعا خاک برسر نامردت . داستان تخیلیتم چرت بود . نمی دونم چرا همه سریع تسلیم شما میمونا میشن تو تخیلتون .

0 ❤️

292565
2011-08-08 01:38:43 +0430 +0430
NA

mitonesti 1omri bokonish ama nashi bodiiiiiiiiiiii

0 ❤️

292566
2011-08-08 01:45:57 +0430 +0430
NA

من نمی‌دونم چرا بعضی از این شبه‌فیلسوف‌هایی که همیشه اینجا نظر می‌دهند، گیر می‌دهند به این‌که فلان داستان تخیلی بود. خب عزیز من، داستان باید تخیلات هم داشته باشه؛ وگرنه چه فرقی با خبرهای صفحۀ حوادث روزنامه‌ها داره؟!
بااین‌همه، این داستان کاملاً واقعی بود. از این ماجراها خیلی جاها پیش می‌آد؛ با این تفاوت که گاهی یک زن از خودش دفاع می‌کنه و کار به دعوا، آبروریزی و حتی قتل می‌کشه، بعضی وقت‌ها هم یک زن تسلیم می‌شه. حالم از این خاطره که فرق چندانی با تجاوز نداشت، به هم خورد. مردهای ایرانی به قدری کم‌جنبه و کم‌ظرفیت‌اند که اگر زن یا دختری لباس راحت و مطابق میلش بپوشد، کنترل‌شون رو از دست می‌دهند یا فکر می‌کنند که طرف بهشون چراغ سبز نشون داده.

0 ❤️

292567
2011-08-08 02:13:19 +0430 +0430
NA

بچه ها فکر کنیییییییییییییییییید کامپیوترم خراب شده 1 ساعت دیگه هم دارم می رم پیش یکی می دونید این یعنی چی ؟؟؟؟؟= یعنی سکس :D :D :D :D :D :D :D

0 ❤️

292568
2011-08-08 02:16:31 +0430 +0430
NA

مسخره بود.

0 ❤️

292569
2011-08-08 02:46:47 +0430 +0430
NA

ای خدا بگم این پاسکالو لعنت کنه که این کامپیوترو اختراع کرد که با این اختراش همه جونای مارو خراب کرد هرکی کامپیوترش خراب میشه یا می کنه یا می کننش!!!
البته این قضیه خرابی کامپیوتر منو یاد اون جمله معروف شروع انشاء تو دبستان می اندازه که: بازهم قلم بر دست می گیرم تا انشاء بنویسم!!!
هر ننه قمری که هیچ بهانه ای برای شروع تراوش عقده های سرکوب شده درونیش نداره دست به دامن این قضیه خرابی کامپیوتر میشه.
بابا خوب یکم خلاقیت به خرج بدین مثلا بگین ماشین لبایشویی یا تلوزیون یا شیلنگ توالت یا چرخ گوشت خراب شده!!! آخه اینهمه وسیله هست چرا همش کامپیوترا خراب میشن؟؟؟

0 ❤️

292570
2011-08-08 03:17:20 +0430 +0430
NA

آي ملت بدانيدوآگاه
باشيديه داستان
براادمين فرستادم
درحدبارسلونابنام
منم عاشقتم داداشي
ولي جنابشون ازبس
كس چاپ كرده مخش ماليده شده
راكتورهسته اي
به اونجاش

0 ❤️

292571
2011-08-08 05:10:00 +0430 +0430
NA

ببین یه نکته ای که خیلی توجه منو به خودش جلب کرد این بود که تو واقعا تو عمرت دختر از نزدیک ندیدی چه برسه به اینکه سکس هم کنی حالا فکر میکنی چرا این حرف رو میزنم آره؟؟؟ به خاطر اینکه اول داستانت گفتی نوک سینش معلوم بود بعدش گفتی سوتینشو درآوردی وقتی که یه چیزی مثل سوتین رو سینه باشه اصلا نوکش بالا نمیاد حالا فرض بگیریم این استثناء بوده و بالا اومده به اون مغز جلبکیت رجوع کن ببین از رو سوتین و تاپ بازم نوک سینه معلوم میشه؟؟؟؟؟
در ضمن اون صیغه کردنتون منو کشته تا انجایی که من از دین اسلام و شیعه میدونم زن نمیتونه صیغه بخونه ولی بازم زیاد مطمئن نیستم

0 ❤️

292572
2011-08-08 07:51:35 +0430 +0430
NA

سلام محمد،اومدي سايت يه سري به مابزن،نياز!

0 ❤️

292573
2011-08-08 10:23:43 +0430 +0430
NA

سایناجون، اولا بله، سوتین هست که نوک سینه از روش معلوم باشه. حالا تاپ هم نازک باشه، از رو اونم معلوم میشه. بستگی به نوک سینه هم داره البته. دوما هم، بعضی از مراجع میگن بسته به شرایطی میشه زن صیغه بخونه. مثل این که مرد بلد نباشه، لال باشه و …
با تمام این ها از داستان دفاع نمی کنم، چون به طور واضحی تخیلی بود. البته تخیل تو داستان اشکال نداره، چون داستانه. ولی داستانه تخیلی هم بالاخره باید یه منطق و حساب و کتابی داشته باشه دیگه! در واقع تخیل نویسنده نکشیده!

0 ❤️

292574
2011-08-08 12:14:24 +0430 +0430
NA

xxxxxxxبه دل نگير اين ساينا چرت و پرت ميگه فكر ميكنه فقط خودش ميدونه

0 ❤️

292575
2011-08-08 14:49:45 +0430 +0430
NA

یه روز بر خلاف داستانای دیگه کامپیوتر مصی جون(مخفف مصطفی)خراب شد…منم که بر خلاف داستانای دیگه استاد کامپیوتر بودم رفتم برای تعمیرش…خلاصه درو که وا کرد بگین چی دیدم؟؟؟؟؟؟مصی بود…اره خودش بود…بعد دیدم خوب این که تعجب نداره چون خونه خودشه ولی باز بگین چی دیدم؟؟؟؟مصی سینه داشت…اینو که دیدم دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم چنگ انداختم به سینشو ناخن میکشیدم…میگفت چرا وحشی بازی در میاری خودم بهت میدم فقط باید ازم بخوای؟منم که نمیخواستم غرورم شکسته بشه گفتم خفه شو مقاومت نکن…اومد بره رو تخت از پشت گردنشو گرفتمو 180 درجه چرخوندم که یه صدای تقی داد فکر کنم شکست ولی برای من مهم نبود…دستم تا ارنج کردم تو کسش دیدم نبض رحمش میزنه…شروع کردم لب گرفتن اونم فکر کرد دارم نفس مصنوعی میدم زنده شد…دیگه با همون گردن بر خلاف داستانای دیگه 69 شدیم…کیرمو که ساک میزد به خاطر گردنش نمیتونست خوب ساک بزنه…یه نظر چشمم افتاد به نوک سینه هاش…شاید باور نکنین ولی قطرش یه 10 سانتی میشد…اگه سایز سینش 75 بود نوک سینش دیگه 65 میشد…چه رنگیم داشت…قهوه ای نوک ممه ای…عاشق این رنگم…خلاصه ابم اومد ولی داستانم همش جدید جدید بودو بر خلاف داستانای دیگه بود

0 ❤️

292576
2011-08-08 14:51:29 +0430 +0430
NA

~X( چه طولانی و مزخرف

0 ❤️

292577
2011-08-08 16:01:45 +0430 +0430
NA

/:)
رخصت
باتشکر ازparadisestar واصلاحیه قشنگت
یه ذره قابل تحمل تر از بقیه داستانها بود چون گاف کمتری دادی
ولی تکراری بودنشو…
اگه تخیلی مینویسی خلاقیتو فراموش نکن جونی

0 ❤️

292578
2011-08-08 19:20:21 +0430 +0430
NA

شروع کردم به لب گرفتن که گفت
تا 10000میشمارم
اگه ولم نکنی ،3000 تا دیگه میشمارم
با اجی ساینا موافقم
ولی خیلی غلط املایی داری! قبل ارسالتون یه بار چک کنید!
داستانتم قشنگ نبود

0 ❤️

292579
2011-08-09 05:10:53 +0430 +0430
NA

تجاوز بوده دیگه
می تونسته ازت شکایت کنه و حتی به عقدت در بیاد
به به
چه خوب می شد
یه عوضی کمتر می شد تو سطح شهر

0 ❤️

292580
2011-08-09 08:24:27 +0430 +0430
NA

غلط املایی که زیادبود.
در ضمن کی میگه از کون برا خانمها لذت داره؟
جز درد هیچ لذتی نداره. به هیچ وجه؟
کی باهام موافقه؟البته از دخترا

0 ❤️

292581
2011-08-10 10:16:34 +0430 +0430
NA

اولا که خیلی حروم زاده ای.آخه کس کش اگه انقدر کونی هستی که نمیتونی جلوی خودت بگیری لا اقل برو با اهلش نه اینکه به یکی تجاوز کنی.دوما انقدر اهالی شهوانی رو احمق فرض کردی که فکر کردی نمیفهمن اینا یه مشت کس شعره و به همین راحتی به تجاوز تشویق میشن؟هیچ کس نیست که موقع تجاوز راضی باشه و لذت ببره.

0 ❤️

292582
2011-08-10 10:23:53 +0430 +0430
NA

ببین عزیز وقتی کسی داستان رو با اسم خودش و به صورت اول شخص میاره یعنی واقعیه پس کس نگو.دوما هیچ زنی موقع تجاوز تسلیم نمیشه مخصوصا مذهبی.سوما ضایع بود داستانش کس شعره.چهارما بی جنبه ننته که تا مرد میبینه میده نه مردا و زنای ایرانی.

0 ❤️

292583
2011-10-30 05:46:42 +0330 +0330
NA

چه فکری کردی این داستان رو نوشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

292584
2013-11-02 17:40:34 +0330 +0330
NA

:O :O :O :O :O

0 ❤️