سکس با نازیلا (1)

1391/12/07

سلام.می خوام واستون از لذتی بنویسم که تازگیا بهش دست پیدا کردم و این سایت هم مسببش بوده.امیدوارم شما هم لذت ببرید و با نظراتون منو خوشحال کنید.
داستان از اونجایی شروع میشه که من به یکی از بچه های شهوانی پیام خصوصی دادم.اسم مستعارش نازیلا هست منم آرمین.سنمون 26 ساله و تقریبا مدت 1 ماه از طریق چت و وب و تلفن با هم صحبت می کردیم و آشنا شدیم.خانومه خوش چهره و خوش اخلاقیه. خلاصه بعد از این مدت با هم قرار گذاشتیم که رو در رو همو ببینیم.منتهی مشکلی که وجود داشت این بود که فاصله شهرامون به هم زیاد بود.ولی از اونجایی که توی این مدت بهش علاقه مند شده بودم مسافتو نا دیده گرفتمو رفتم…

شروع داستان
ساعت ۸ از خواب بیدار شدم و از جای که بودم زدم بیرون قرار بود ساعت ۹ من برم خونش که از بخته بده من یکم کاراش به هم ریخته بود و ساعت ۱۰ بود که دیگه من رفتم خونش.وفتی رفتم تو خونه یه لحظه به خودم اومدم من کجا اینجا کجا.مطمئن بودم که تنها بخاطره سکس نیومدم و دلم هم بی تاثیر نبوده تو اومدنم.نازیلا خیلی خوشگل بود و بدون چربی و شکم قدش یکم کوچیکتر از من بود اما تو خانوم ها خوبه اون قد.خیلی عادی اومد جلوم اصلا خودش را نگرفت و خیلی خاکی بود به همین خاطر منم احساس راحتی کردم.با یه لباس خوابه توریه قرمز بدونه سوتین اومد جلوم ایستاد و میگفت باورم نمیشه اینجا باشی.نازیلا حق داشت چون خودمم باورم نمیشد که من این همه راه را واسه اون بیام.خودمم نفهمیدم چی شد که اومدم.هم دیگه را تو اغوش گرفتیم و لبایه همدیگه را میخوردیم.لبه پاینیش یکم برجسته تر بود و جون میداد واسه خوردنش.
رفتیم تو اشپزخونه که واسم چای درست کنه که خستگیم از تنم در بره در همین حین بغلش کردم و لبام را دوباره گذاشتم رویه لباش و خوردمش خیلی خوش مزه بود.دوست نداشتم دل بکنم.سینه هاش را نوازش کردم و بعدش از هم جدا شدیم رفتم تا لباس هام را عوض کنم اما زیرپوشم و شلوارم تنم بود.نشستم روی مبل تا بلاخره چای را اورد نازیلا هم اومد کنارم نشست گرفتمش تو بغلم و نوازشش کردم خیلی داغ بود با اینکه من خودم خیلی داغم اما به راحتی میتونستم گرمایه تنش را احساس کنم.تلفن زنگ زد و من که داشتم از گرمایه وجودش لذت میبردم مجبور بودم ازادش کنم تا گوشی را جواب بده. تماسش که تموم شد جفتمون ایستاده بودیم رفتم تو اغوشه گرمم گرفتمش و لب هام را گذاشتم رویه لباش و محکم بغلش کرده بودم جوری که کیرم قشنگ گرمایه کوسش را احسای میکرد و رو باسنه گردش دست میکشیدم.در همین حالت محکم بغلش کردم و بردم انداختمش رو تشک و دیوانه بار شروع کردم به خوردنه لباش زبونم را میکردم تو دهنش و اونم مک میزد در همین حال داشتم بدنش را نوازش میکردم و یکی از لاله گوشش رو با نوکه انگشتانم میمالوندم.نازیلا دیگه داشت شهوتی میشد اما من هنوز خیلی کار باهاش داشتم.شروع کردم به خوردنه گردنش و مالوندن سینه هاش از رویه لباسه خوابه توریش و مالوندن بدنش .رفتم سراغه لاله گوشش و میخوردم واسش با زبونم گوشش را میلیسدم و کیرما میمالوندم به کوسش از رو شورتش دست میکشیدم به بدنش و دوباره شروع کردم به خوردنه گردنش چون نقطه ضعفش اینجا بود و من دوست داشتم بیشتر از این حشری بشه.کم کم لباس خوابشو در اوردم و سینه هاش را گرفتم تو دستام و دیونه بار میخوردمشون و سینه هاشو چسبوندم بهم و خطه وسطه سینش را میلیسیدم و نوکه سینش را با نوکه انگشتام میمالوندم و گاز هایه ارومی ازش میگرفتم سینه هایه گردو سفتی داشت خیلی خوشمزه بودن به جرات میتونم بگم بهترین بود .وقتی سینه هاش را گاز میگرفتم ناله هایه شهوت بر انگیزی میکرد چشماش خمار شده بود جوری که انگار تو این عالم نیست زیره سینش را میخوردم و با سینه هاش بازی میکردم اه و اوه کردنش بیشتر من را حشری میکرد شصتم را کردم تو دهنش و شروع کردم به لیسیدنه بدنش و با لبام بدنشو لمس میکردم و زبون میکشیدم رو شکمش خیلی خوشمزه بود کم کم داشتم میرسیدم به اون کوسه زیباش با اینکه شصتم تو دهنش بود اما صدایه ناله هاش اتاق را پر کرده بود.
با زبونم از رو شورت کوسش را لیسیدم کوسش خیسه خیس شده بود و ابه لزش دیوانه کننده ای داشت.جوری که زبونم از رو اون شورته توریش بکسباد میکرد دست میکشیدم به رونش و محکم فشارشون میدادم تا حسابی تحریک بشه بعدش شروع کردم به خوردنه رونش با لبام و با نوکه انگشتانم پاهاش را اروم میمالیدم پاشدم نشستم روبروش و پاهاش را گرفتم بالا و شصته پایه راستش را کردم تو دهنم و شروع کردم به مک زدن خیلی ناخنه شصتش بلند بود و با لاکه قرمز که من را بیشتر تحریک میکرد با زبونم وسطه انگشتایه پاش را میلیسیدم و کونیه پایه راستش را گاز میگرفتم و با دسته چپم رونش را میمالوندم حسابی شق کرده بودم دیگه میخواستم کیرم را بذارم تو کوسش اما بازم دوست داشتم بلیسمش معلوم نبود که کی بتونم دوباره پیشش باشم بخاطره همین با دوتا دستم پاهاش را گرفتم و چسبوندم به سینم و شصته پاهاش را با هم کردم تو دهنم و مک میزدم و دیونه بار میلیسیدم نازیلا داشت میپیچید از شهوت به خودش صداش دیگه در نمیومد زیره لب میگفت بیا میخوام روم بخوابی اخ آرمین بخور پامو بخور که عاشق اینم که زبونه داغت با انگشتام بازی کنه.بازم هی می گفت بیا روم بیا بکن توش بسه دیگه اما من بدونه اینکه گوش بدم به حرفهاش همچنان داشتم پاهاش را میخوردم و پاهاش را اوردم پایین جفتشونو باهم به کیرم چسبوندم و خودم خم شدم و شروع کردم به لیسیدنه ساقه پاش دیگه تشنم شده بود ابه کوسش را میخواستم .با زبونم رویه ساقه پاشو میلیسیدم و رفتم سمته کوسش .داغیه کوسش را قشنگ حس میکردم زبونم را گذاشتم رو شورتش و اون ابه لزج خوشمزشو همش را لیسیدم .شورتش را کشیدم کنار و زبونم را کشیدم رو خطه کوسش نمیدونید چی بود تابحال همچین کوسه زیبای ندیده بودم پورن استار سگه کی باشه حالم داغون بود با دندونام شورتش را گرفتم و از پاهاش در اوردم داشتم دیونه میشدم شروع کردم به خوردنه کوسش هیچ چوچولی نداشت کوسش تنها یه خط بود دستش را گذاشته بود رو سرم و موهام را چنگ میزد و سرم را فشار میداد به کوسش که محکم بخورم کوسش را . چه بویی داشت خیلی خوشمزه بود.کوس لیس ها میفهمند من چی میگم با زبونم کردم تو کوسش و ابه لزه کوسش را همش را خوردم و با انگشتانم این طرف و اون طرفه کوسش را کشیدم و زبونم را تو کوسش جلو و عقب میکردم من دیوانه و اون دیوانه تر از من.انگشتم را کردم تو کوسش با زور و و زبون میکشیدم رو کوسش.حسابی سفت شده بود کوسش .خمارش شده بودم.انگشتم را در اوردم از کوسش و کردمش تو دهنش نازیلا هم انگشتم را کرد تا اخرش تو دهنش و مک میزد در اوردم انگشتم را و کفه دوتا دستم را تفی کردم و گذاشتم رو سینه هایه گرد و سفتش و میمالوندمشون تا اساسی بپوکه از شهوت و همچنان کوسش را میلیسیدم بعد با دستام پاهاش را گرفتم و بردم بالا و با نوکه زبونم سوراخه کونش را لیسیدم و از سوراخه کونش تا کوسش را با زبونم بالا و پایین میبردم انگشتم را خیس کردم که بکنم تو کونش.حسابی تحریک شده بود و به خودش می پیچیدبا زبونم دوباره شروع کردم به لیسیدنه بدنش و میرفتم بالا تا به نوکه صورتیه سینه هایه عسلیش برسم .مک زدم و دوباره گردنو و لاله گوش هاش و لبشو خوردمو لیسیدم بهم گفت بسه دیگه منم می خوام و حالا دیگه نوبته اون بود که من را بلیسه دراز کشیدم رو تشک و نازیلا اومد روم دراز کشید و گردنم را شروع کرد به لیسیدن خیلی معرکه بود لیسیدنش با نوکه زبونش شروع کرد به خوردنم و دستش را از رو شلوارم گذاشت رویه کیرم . کیرم حسابی داغ کرده بود و شق شده بود نوکه سینه هام را میخورد و با دستش کیرم را لمس میکرد جفتمون صداهامون در اومده بود کم کم رفت پایین با دو دستش شورتم را داد پایین چشمش که به کیرم افتاد سرش را تکون داد و گفت اوووو چه کلفته چه درازه گفتم قابل دارت نیست با لباش تخمام را میکشید و مک میزد طوری میخوردشون که بالشت را گرفته بودم جلویه دهنم که صدام در نیاد با زبونش کیرم را میلیسید و از پایین تا بالا و نوکه کیرم را ماچ میکرد و قربون صدقش میرفت و دوباره میرفت پایین و تخمام را میخورد واقعان عالی بود با دو تا دستش کیرم و گرفت و کرد تو دهنش اما نمیتونست همش را بخوره خیلی سعی کرد اما نتونست کامل بکنه تو دهنش چون هم دهنش کوچیک بود هم کیره من حسابی کلفت و دراز شده بود کیرم را تف مالی کرد و واسم با دستش بالا و پایین میکرد خیلی فاز میداد دیگه صبرم تموم شده بود اما اون همچنان میخوردش هرچی میگفتم بسه بذار بذارم توش میگفت نه میخوام بازم بخورمش.بهش میگفتم لاقل 69 بشو تا منم از کوست فیض ببرم اما نمیذاشت موهاش را چنگ زدم و سرش را فشار دادم تا همه کیرم را بخوره اما نتونست سرش را اوردم بالا و گفتم بسه دیونه صبرم تموم شد اما با زبونش بازم نوکه کیرما میلیسید.دیونم کرده بود دیدم هرکاری میکنم ول کن کیرو تخمام نیست.پاشدم و پرتش کردم رو تشک و خوابیدم روش کوسش خیسه خیس شده بود دوباره کیرم را گذاشتم رو کوسش و خوابیدم روش و سینه هاش را میخوردم کیرما رو کوسش بالا و پایین میکردم و فشار میاوردم به کوسش موهام را چنگ زده بود و میگفت لامصب بذار توش میخوامش کوسم کیرتا میخواد . من طاقطم تموم شده بود دیگه فشار دادم به کیرم که بره توش اما کوسش خیلی تنگ بود کیرم درد گرفت از تنگیش اروم اروم کیرما فشار دادم تو کوسش وای خیلی داغ بود انگار کوره توش روشن بود ضربانه کوسش را قشنگ حس میکردم به کیرم فشار میاورد کیرم را کم کم تا اخرش کردم تو کوسش از بس که تنگ بود کیرم داشت ارادش را از دست میداد و میخواست ابم بیاد ولی من پاشدم از روش و رفتم دستشوی و کیرم را با ابه سرد شستم تا سره حال بیاد و زودی ابم نیاد.من کمرم فوق العاده سفته اما نمیتونستم جلو نازیلا دوام بیارم.کیرم را وقتی از دستشوی اومدم تو حالته ایستاده دوباره کردش تو دهنش منم چند تا تلمبه تو دهنش زدم و باز رفتم به سراغه کوسش .چون اب خورده بود به کیرم دوباره به زور کردم تو کوسش شروع کردیم به خوردنه لبایه همدیگه و تلمبه زدن تو کوسش تو اسمونا داشتم سیر میکردم پاشدم از رو بدنش و نشستم و دیونه بار کیرم را تو کوسش جلو عقب میکردم که گفت ارمین بزن تا تهش میخوام همش را که فهمیدم داره ارضا میشه منم فشاره کیرما بیشتر کردم تو کوسش اما ضرباتم را نه تند کردم نه یواش خوابیدم روش و باسنش را چنگ میزدم که بیشتر حشری بشه و کیرما تا تهش فشار میدادم محکم تو کوسش خیلی تنگ بود کم کم داشت ابه خودم هم میومد که بهش گفتم که گفت بریزم توش که گفت بریز می خوام گرمایه ابت را احساس کنم.با اینکه میخواستم جلویه خودم را بگیرم اما چون دیدم نازیلا داره ارضا میشه بهتر دونستم باهم ارضا بشیم
دیگه خیلی خودمو کنترل کرده بودم که زود ارضا نشم اما خیلی داشت به کیرم فشار میومد همون موقع نازی ارضا شد و صدایه ناله هاش فضایه خونه را پر کرده بود منم همون موقع ابم را ریختم تو کوسش و باهم ارضا شدیم و خوابیدم روش اما کیرم همچنان شقه شق بود لباش را خوردم و ازش تشکر کردم که بهم گفت فعلا واسه تشکر کردن زوده فهمیدم این خانوم خانوما از من حشریتره و سیر مونی نداره و دوباره تو همون حالت براش تلمبه زدم…
این داستان ادامه دارد…
این فقط قسمت اولین ارضای جفتمون بود که نوشتم
به نظرتون ادامش را بنویسم یا نه؟
لطفا نظراتتون را برایه بهتر شدنه داستان بنویسید تا بتونم بقیش اگر میخواهید بنویسم
فقط خواهشا فوش و در وری نگید
با تشکر از شما ارمین و نازیلا.

نوشته: sexy.esf


👍 0
👎 0
31244 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

364438
2013-02-25 23:37:26 +0330 +0330
NA

منم که داستان سکسی زیاد می خونم.داستان تورو کامل نخوندم.والا من در تعجبم شما واقعا از شهوانی

پارتنر پیدا می کنید؟

ههههههه نوش جان.

داستانت به نحو تهوع اوری فقط سکس بود .دیالوگ نداشت .به همین خاطر ادامه ندادم.

موفق باشی.

0 ❤️

364440
2013-02-26 03:17:37 +0330 +0330
NA

sexy.esf:

نگفتم ننویس .سکس داستانت خیلی زیاد بود .برای من ادامه دادن سخت بود .سلیقه ها متفاوت هستش و شاید دیگرا دوست داشته باشن.

كاش مي شد هر لحظه با تو بود و با تو خنديد

كاش زندگي دو صفحه داشت

صفحه ي اول تو صفحه ي دوم من

وهيچ كس خلوت صفحه ها را به هم نمي ريخت

وكيبورد هم كار دل را مي كرد

كاش زندگي فقط همين بود فقط همين

كاش مي شد حرف ها رو شست تا صادق مي شدن

كاش مي شد اعتماد را تزريق كرد

تا هركس را دوست داري اعتمادش را جلب كني

كاش مي شد فاصله را از بين برد

تا يك شهر به يك قدم تبديل مي شد

اما سخت تر از اين ها گفتن دوباره دوستت دارم است

و باور اين كه كسي دوستت دارد

كاش مي شد همه چيز را باور كرد

حتي خيال هاي پوچ كودكانه را …

اما كاش مي شد هيچ چيز خيال نبود

كاش مي شد همه چيز را به واقعيت نزديك كرد

كاش همه چيز حقيقت داشت

حتي يك عشق مجازي

0 ❤️

364442
2013-02-26 08:39:45 +0330 +0330

اینقدر که از این 1 و 2 و … نوشتن توی اسم داستان بدم میاد که از دیدن چشم تو کله پاچه نمیاد.

0 ❤️

364443
2013-02-26 11:25:50 +0330 +0330
NA

کيرم با کس ساناز تو دهنت!

0 ❤️

364444
2013-02-26 13:42:10 +0330 +0330
NA

=D> =D> =D> =D>
حالشو ببری

0 ❤️

364445
2013-02-26 15:00:40 +0330 +0330

چون داستان کاملا سکسی بود نتونستم تا اخر بخونمش یه جوری بود حال نکردم اگه ادامشم نوشتی داستان بگو نه ک بخوای سکس تعریف کنی یک از پنج از نظر من برای کارت کافیه

0 ❤️

364446
2013-02-26 17:35:57 +0330 +0330
NA

آه!اووف!جوون…
عاشق كس ليسي ام
كه زورشون برسه و آب كس و با زبون بيارن؟عاشقشم!

0 ❤️

364447
2013-02-26 18:02:04 +0330 +0330
NA

=D> =D> داشی داستانت قشنگ بود جایزتم از ساناز گرفتی! ولی یخورده زیادی سکسی بود! ولی دمت گرم درکل قشنگ بود. من منتظر قسمت دومش هستم!!!

0 ❤️

364449
2013-02-27 08:24:43 +0330 +0330
NA

سلام به همه دوستان و عشقه خودم آرمین
من تازه امروز لینک داستانو دیدم
میسی عزیزم که گذاشتیش
از دوستای خوبمونم ممنونم که چه خوب و چه بد نظر دادن
و با آرمین جونم کاملاٌ موافقم چون این قسمت اسمش داستان سکسی هست و هرکی هم داستان میزاره بیشتر از همه چی سکسشو تعریف میکنه
در ضمن
ما چون بعد از یکی دو ماه همو دیدیم و چون راهمونم دوره و احتمال میدادیم که حالا حالاها همو نبینیم اونروز از 10 صبح تا 8 شب همش با هم بودیم به جز زمان نهار و کشیدن قلیون
با همه این احوالات شما عزیزان باید خوشتون بیاد و بخواین که ادامه داستانو بخونید پس اجباری در کار نیست
میبوسمت عشقم

0 ❤️

364451
2013-02-28 08:27:32 +0330 +0330
NA

حق داری عسلم
هرچی که تو بخوای

0 ❤️

364453
2013-03-05 17:50:47 +0330 +0330
NA

من زیاد داستان نمیخونم تو شهوانی چون وقتشو ندارم…
این داستان هم داداش آرمینم تو دوره همی که بودیم گفت بیام بخونم و نظرم رو بدم…
داداشی اینطور که تو داستان رو تعریف کردی من خیلی هوس کردم نازیلا جونو از نزدیک ببینم. ایشالا اگه خودش خواست یه سفر با هم میریم پیشش تا من ایرانم… خیلی قشنگ بود داداشی…
سعیــــ سام ـــــد

0 ❤️

364456
2013-03-06 05:36:17 +0330 +0330
NA

نوشه جونت داداشی…
حالشو ببری…

0 ❤️

364458
2013-03-08 10:20:00 +0330 +0330
NA

کارم حل شد داداشی الان برگشتم اصفهان…
کاره برگشتمم حل شد…خیلی عادی میتونم برگردم لندن
حالا دیدمت برات کامل تر میگم…
داشی نازیلا2 رو بنویس منتظرشیما

0 ❤️