سکس با همکلاسی جیگر

1395/09/18

سلام دوستان…اسمم مجتبی است.بچه شمالم…خیلی وقته پای داستانای این سایت میشینم و شبا تا دیر وقت میخونمشون.خیلیاشون رویاییه ولی خیلیاهم قشنگه. داستان من انصافا واقعیه
ترم اخر دانشگاه بود.نزدیک عید.ازیکی از هم کلاسیام خیلی خوشم میومد.من تیپم خیلی داغونه…حوصله نداشتم به خودم برسم…همش با سر کاربودم یا دانشگاه.خیلی هم خجالتی بودم تو دانشگاه.ولی اون انصافا خوب بود.قدش 170با سینه های 75کونشم که واقا عالی زبان زد بود.روم نمیشد بهش بگم.فهمیدم یکی قراره بهش پیشنهاد بده.خلاصه بعد کلی کلنجار رفتن باخودم بهش با ترس و لرز پیشنهاد دادم.خداروشکرقبول کرد.بهم گفت بچه تهرانه .خورد تو ذوقم…اوایل خیلی دختر خوب و نجیبی نشون میداد.منم دیدم اینطوریه از فکر سکس باهاش اومدم بیرون و منتظربهانه بودم تموم کنم.حال حوصله بیرون رفتن و فاز عشق و اینارو اصلا نداشتم…تا اینکه کم کم خودش رفت تو فاز سکسی.واسم خیلی عجیب بود.من قبلا یه اشاره کوچیک کردم خیلی ناراحت شده بود حالا خودش شروع کرده.اولش با اس ام اس شروع شد.وکارایی که دوست داشت انجام بدیم و بهم میگفت.عاشق این بود بزنم رو کسش.
یه شب بهش گفتم مامانم و بابام فردا دارن میرن جایی و خونمون خالیه…یکم ناز کرد.خلاصه با خواهش من قبول کرد.رفتیم خونمون.صبحشم 2تاترامادول انداخته بودم بالا کمر شده بود اهن…قبلا تو ماشین خیلی با هم ور رفته بودیم ولی این اولین سکسمون بود.رفتیم تو اتاقم.یه اهنگ گذاشتم.عکسامو نشونش دادم.عاشق بغل بود .گفت بیابغلم دراز بکش.رفتم رو تخت بغلش دراز کشیدم.یکم قربون صدقش رفتم و با موهاش وررفتم که لب تو لب شدیم.یه پیراهن مشکی پوشیده بود.درش اوردم.کرستش رنگش جگری بود.انصافا سینه هاش عالی بودن.کرستو در اوردموتا میتونستم خوردمشون.چشاشو بسته بود فقط ناله میزد.رفتم سراغ کسش.خیس خیس بود.دستمو انداختم تو شلوارش یکم مالیدم.یهو شلوار و شورتشو دراوردم.شورتشم جگری بود.ست کرده بود بیشرف.خودمم لخت شدم.یکم براش خوردمش وباچوچولش بازی کردم ومیزدم روش.گفتم حالا نوبت تویه.کیرموگذاشتم رو لبای سرخش . یه 5دقیقه ساک زد.گفتم دراز بکش…یکم ماساژشدادمش.با کون خوشگلش ور رفتم.کیرمو میزم روش و با دست میزم بهش.کونش واقعا تنگ بود.طاقت نداشت انگشتمو بندازم توش.خلاصه یکم با 1انگشتم عقب جلو کردم تو سوراخش بعدش2 انگشت.راحت تر عقب جلو میشد.یکم کیرمو چرب کردم.اروم اروم گذاشتم تو کونش.اتیش بود.دادش بلند شد.با اینکه کیرم 14سانت بیشتر نیست.خسته شده بودم که چرا اینقد داد میزنه و الان یکی میشنوه. ولی خیلی حال میداد.خیلی داد زد و گریه کرد دلم سوخت.لامصب ترا زده بودم ابم در نمیومد.گفتم چیکار کنم.گفت بذارلاپایی بزن.انصافا روناش خیلی سفید وگوشتی بودن.پشتشو کرد بهم.گذاشتم لای کونش.گردنشوگوشاشو میخوردم.یه دستم رو سینش بود.با یه دستمم داشتم با چوچولش بازی میکردم و میزدم رو کسش.تو فضابود.خداییش بیشتر از اونی که حال کنم حال دادم بهش.تا اینکه ابم اومد ریختم رو کمرش.
فقط افتادم کنارش.قربون صدقش رفتم…خیلی خسته شدم. ولی عالی بود.بعدشم رفتیم حموم.خیلی شب خوبی بود.بعد از این ماجرا چند بار دیگه بازم سکس کردیم.تا اینکه دانشگاه ما هم تموم شد ورفتش تهران.خیلی میزدم تو سرم که همچین هلویی 4 سال همکلاسیم بود و من خر دیر نفهمیده بودم.اخه اصلا فک نمیکردم همچین ادمی باشه/امیدوارم خوشتون اومده باشه دوستان

نوشته: mojiiii


👍 1
👎 9
55067 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

567947
2016-12-08 22:37:23 +0330 +0330

كُسشر بود…

2 ❤️

567955
2016-12-08 23:00:42 +0330 +0330

دقيقعا شبيه اين ماجرا واسه من اتفاق افتاده

0 ❤️

568113
2016-12-10 02:39:20 +0330 +0330

همینکه رسیدم به اونجاش که نوشتی " من تیپم خیلی داغون بود و اصلا به خودم نمی رسیدم و اون زبان زد همه بود از بس که کونش فلان بود و سینه هاشم که طبق معمول 75!!! " و با این اوصاف اون بهت پیشنهاد سکس داده و …!!! اصلا باور نکردم. نه که تو مملکت قحطی کیره؟! یکی بخواد سکس و حال کنه, خب میره با یکی که سرش به تنش می ارزه حال میکنه دیگه! ( البته اگه دختره از اون تیکه های آس باشه . وگرنه میشه حرفاتو باور کرد!). دیگه بقیه اش رو نخوندم چون به حد کافی توی شهوانی مطلب چرت و دروغ هست که نوبت به تخیلات تو نمی رسه!

1 ❤️

568198
2016-12-10 14:35:09 +0330 +0330

ما که نفهمیدیم این احمق چی گفت !!! فهمیدم قراره یکی بهش پیشنهاد بده بعد با ترس و لرز بهش پیشنهاد دادم ؟؟؟؟؟ یعنی چه ؟ مگه داریم ؟ مگه میشه ؟
میذارم به عهده دوستان که از خجالتت در بیان با این مهملات و چرندیاتی که به هم بافتی !

0 ❤️

568546
2016-12-13 16:13:58 +0330 +0330

واقعن کسمخی عزیزم برو شامپوتو به تاید هشت انزیم تاژ عوض کن حالت خوب میشه :) :) :) :) ****

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها