زن رقاصه سن بالا (۱)

1398/02/17

باسلام خدمت حشری های محترم شهوانی،دوستان اگه قراره کامنتی بزارین خواهشا جانب ادب و نزاکت رو رعایت کنین،من سعید سی و چهار ساله از کرج هستم،سوپرمارکت داشتم چند سال پیش،تو یکی از خیابونهای جهانشهر که تقریبا میشه گفت با کلاس ترین منطقه کرج هستش،با این که من مغازه رو اجاره کرده بودم ولی صاحب مغازه که پیرمرد سرحالی بود هر روز دو سه ساعتی میومد پشت دخل مینشست و بهم کمک میکرد،یه روز یه خانوم مسنی وارد مغازه شد با تریپ و لباسای آنچنانی،بعدش با صاحب مغازه ام شوخی و بگو بخند و متلک و تیکه انداختن به هم،بین حرفاشون فهمیدم زنه چندسالی هست که کانادا بوده و تازه برگشته ایران،بعد خرید کردن و رفتنش به صاحب مغازه گفتم حاجی این خانوم کی بوده که باهاش اینجوری گرم گرفتی،گفتش این خانوم قبل انقلاب رقاصه مخصوص این کله گنده ها بودش و مشتری خوبی هستش،کارت مغازه رو هم بهش دادم اگه زنگ زد و چیزی خواست براش ببر،خونش یه کوچه بالاتر هستش،بعد اون یکی دو بار اومد خرید کرد،هر بار هم تیپ جدید و اونقدر هم به خودش میرسید که نگوو.

یه روز سرظهر زنگ زد و چندتا جنس سفارش داد و گفت که براش ببرم،منم سریع جنساش رو جمع کردم و بردم در خونه اش،در مغازه هم داداش کوچیکم رو گذاشته بودم،خونه ازین ویلایی های بزرگ قدیمی بودش زنگ رو زدم و رفتم داخل حیاط که بهم گگفت پولش چقدر شد بیا بدم رفتم داخل که جنسهارو بزارم تو آشپزخونه،بهم گفت آقا سعید یه زحمتی دارم برات خواستم یه لوله کش بیاری این دوش حموم خراب شده و آبش داره میره،گفتم خودم درستش میکنم اگه ابزار داشته باشی،یه جعبه ابزار داشت تو انباری که تکمیل بود رفتم آچار فرانسه و شلاقی رو آوردم و تا واشر دوش رو عوض کنم،خلاصه درستش کردمو بهش گفتم که دیگه حله،من رفتم فلکه رو باز کردم که یهو صدای جیغ و فریادش رو شنیدم،اومدم تو حموم دیدم همه جاش خیس شده و لباساش چسبیده به بدنش،اوووووف یه لحظه کف کردم با این سن و سال همچین بدنی واقعا حرررف نداشت،نگو دوش باز بوده تا فلکه رو باز کردم با فشار آب پاشیده همه جاش من تا آب رو بببندم همه جام خیس شد،بعدش یه نیگاه بهم کردو گفت لباساتو در بیار خشک شه بعد اینجوری زشته بری،منم واقعیتش اون لحظه زده بود بالا و دلم میخواست بکنمش،گفتم باشه رفت برام حوله بیاره،وقتی راه میرفت اووووف شلوارش چسبیده بود به کونش و شلپ شلپ صدا میکرد وقتی راه میرفت،من لخت شدم و حوله رو که آورد خواست بهم بده،گفت لباسام چسبیده کمکم کن درشون بیارم،وااااای پشتشو کرد بهم و دستاشو برد بالا،منم ناخواسته از عقب چسبوندم بهش و لباسشو در آوردم و سوتین مشکی داشت داشتم از حشر میمردم اون بدتر از من دیدم داره به شورتم نگاه میکنه و دور زبونشو میلیسه،بعد دیگه نفهمیدم چی شد که دیدم جلوم زانو زده و داره جوری برام ساک میزنه که تو عمرم همچین چیزی رو تجربه نکردم،چند دقه که ساک زد آبمو پاشیدم تو دهنش باورم نمیشد آبمو داشت میک میزد و میخوردش،بعدش انگاری که اون میخواد منو بکنه دستمو گرفت و بردش سمت تختخوابش،یه چند دقه ای هم رو تختش برام ساک زد و تا کرد تو کوسش آبم اومد،دیدم فایده نداره،بهونه آوردم که برم مغازه داداشم دست تنهاست باشه آخر شب میام تا خود صبح در خدمتم،رفتم یه دورخیز اساسی کردم و اندازه یه نخود انداختم بالا و نعشه کردم و …
ادامه اش رو اگه خوشتون اومد براتون تعریف میکنم.

نوشته: hott_man6969


👍 5
👎 18
29590 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

766096
2019-05-07 21:06:59 +0430 +0430

نوشته: سعید طوسی در حمام زنانه :|

0 ❤️

766108
2019-05-07 21:35:58 +0430 +0430

چطوری دور زبون میلیسن نه یکی بگه چطوری کیرم تو تفکراتت ملجوق عوضی

2 ❤️

766121
2019-05-07 23:19:39 +0430 +0430

بازگشت عمو کانی… یعنی چیز ببخشید عموجانی!! ?

2 ❤️

766146
2019-05-08 03:55:29 +0430 +0430

همه داستانا سوپری میره سفارشا رو بده لوله حموم خرابه بعد میره درستش کنه
جمش کنین بابا

3 ❤️

766184
2019-05-08 09:52:56 +0430 +0430

مگه میزاری ادم نزاکت داشته باشه کیرم تو مغزت

0 ❤️

766197
2019-05-08 10:42:29 +0430 +0430

مشغول ضمه ای اگه ادامه اشو بنویسی ملجوق…دیس پنجم مال منه

0 ❤️

766207
2019-05-08 11:26:21 +0430 +0430

چه کیری

0 ❤️

766211
2019-05-08 11:28:33 +0430 +0430

دوره زبونشو میلیسه؟wtf???

0 ❤️

766215
2019-05-08 11:57:40 +0430 +0430

خانما لطفا موقع ساک زدن دندون نزنین حس آدم میپره دقت کنین لطفا اینجوری که نمیشه

0 ❤️

766259
2019-05-08 18:29:51 +0430 +0430

معتادی خاک . . .!!!

0 ❤️