سکس خوب یا بد (۱)

1398/02/16

سلام چندین ساله که داستانهای اینجارو میخونم و به جرات بگم فقط 5 درصد اونا بدرد میخورن کلی داستان الکی و چرت که فقط سکس هست و گاها شما هم فکر کردین چرا ازاین موقعیت ها برای ما پیش نمیاد ؟درسته چون همش چرته ولی من تصمیم گرفتم یه داستان سکسی زیبا رو براتون نگارش کنم که 10 سال پیش به عنوان بهترین داستان سکسی در یک سایت انتخاب شد ولی اول بگم این داستان احتیاج به صبر داره و نباید به دنبال صحنه و کردن و کس و کون باشید هرچند همه رو داره ولی به جاش و به موقع .

هوا داشت تاریک میشد و من چشم به گوشیم داشتم که افشین زنگ بزنه یا پیام بده آخه بدجوری بهش وابسته شده بودم اگه یک روز بهم پیام نمیداد دلم آشوب بود.
بالاخره صدای گوشیم در اومد با عجله به سمت گوشی دویدم و پیامها رو باز کردم افشین بود نوشته بود :سارا عزیزتر ازجانم حاضرم الان تا خونتون پیاده بیام و تورو ببینم و ببوسم و برم آخه خیلی دلم برات تنگ شده دلبرکم
داشتم تو خیال خودم با پیام افشین حال میکردم که صدای مامان اومد سارا کجایی میای پشت منو بکشی
مامان بود از حمام داشت ندا میداد دلاک میخواست خخ
گفتم آره عشقم الان میام
مامانم همه دنیای من بود بعد رفتن بابا دیگه کسی رو نداشتم من و اون تو تنهای برای همدیگر هم پدر بودیم هم همسر محبت هاش رو نمیتونستم فراموش کنم اون منو با شیره جونش بزرگ کرد و با هرمشقتی بود کار میکرد و هزینه هارو جبران میکرد البته از لحاظ خونه خیالمون راحت بود یه ارثیه پدری بود که حدود 250 متر ویلایی شیک با 3 تا اتاق خواب و یه باغچه زیبا پراز گل های زیبا که دسترنج مامانم بود
سارا چی شد مامان نمیای من خودمو آب بکشم بیام بیرون »صدای مامان بود«
چرا اومدم قربونت بشم
رفتم و درب حمام رو باز کردم بخار همه جارو گرفته بود ولی بعد چند لحظه اوضاع عادی شد مامان با یه شورت مشکی با یه باسن گرد که انگار دوتا توپ گذاشته بودن تو باسنش و پوستی سفید با سینه های 85 نوک صورتی اش با اون قد بلند 175 سانتی »هم قد خودم بود نمیدونم من به اون رفتم یا بابای خدا بیامرزم چون اونم175 سانت بود قدش انگار این عدد برای کل خانواده قهستانی در نظر گرفته شده بود همه 175 « و موهای بلند تا روی باسنش با اون مش زیبای که زده بود داشتم از دیدن اون هیکل خیس میشدم نمیدونم چرا ولی دیدن مادرم هر بار که لخت میدیدمش عجیب منو روانی میکرد
چندبار به سرم زده بود باهاش لز کنم
ولی اگه جوابش منفی بود چی ؟
ولی کلا باهم راحت بودیم و نمیخواستم این حس اعتماد بین ما خراب بشه
سارا جان مامان لباستو دربیار توهم یه دوش بگیر حالا که اومدی
منم با اکراه اینکارو کردم و حالا هردوتامون لخت با یه شورت روبه روی هم ایستاده بودیم مامان داشت هیکل منو برانداز میکرد یه دختر175 سانتی با سینه های 80 و پوست گندمی با موهای مشکی پرکلاغی تا پشت کتفم و با یه باسن گرد زیبا »البته دوستام بهم میگن خیلی باسن زیبای داری و خیلی سایزش اندازه اس و خیلی شهوت برانگیزه حتی مریم گاهی وقتی دستشو رو باسنم میزاره و چشاشو میبنده میتونم میزان شهوتی شدنش رو از روی صدای نفسهاش حس کنم خود میگه سارا وقتی باسن تورو لمس میکنم خیس میشم و تمام بدنم رو انگار به آتیش کشیدن البته راست میگه چون از نوع فشار دادن باسنم و لرزش صداش میشه اینو فهمید و گاهی انچنان فشار میده که دادم درمیاد بچه های دانشگاه بهم میگن سارا مریم حامله ات نکنه البته منم از مریم خوشم میاد یه دختری 160 سانتی با موهای کوتاه پسرونه و سینه های 80 و باسن معمولی و هیکلی تراشیده و ورزشکاری و بسیار شهوتی که منتظر یه جرقه است تا آبش راه بیفته دوست مهربون و صمیمی منه «
مامان نشست روی سکو و شروع کرد به تراشیدن موهای کسش وای وقتی پاهاشو باز میکرد چی میدیدم تو این سن و سال »البته سنی هم نداشت بنده خدا 46 سال « بعد کسهای که به بابا داده بود و بعد اون خدا بیامرز هم که احتمالا با کسی بوده دیگه نبوده؟
البته به من زیاد نمیگفت و اصلا روشو نداشتم ازش بپرسم
ولی اون کس برای من که یه دختر 24 ساله بودم شگفت انگیز بود صورتی کامل با یه چوچول زیبا مامان پاهاشو باز کرده بود و داشت به دقت میتراشید
بعد که تموم شده به من که داشتم زیر دوش سینه هامو میشستم گفت سارا بیا مامان منو یه کیسه درست و حسابی بکن که پشتم کاملا چرب شده
یهو به خودم اومدم با شستن سینه هام کاملا شهوتی شده بودم و احساس داغی میکردم
مامان روی سکوی حمام دراز کشیده بود
رفتم سمتش و گفتم مامان میخوای اول یه ماساژ بدم بدنتو وبعد کیسه کنم تنتو
مامان گفت نه مادر کیسه کن برم شب شد
منم کیسه روبرداشتم و نشستم روی رونهای مامان
وبرآمدگی باسنش در برخورد با بدنم داشت دیونم میکرد همینطور که داشتم کیسه میکردم حس میکردم که آبم داره ترشح میکنه بیون و کسم کاملا خیس شده ولی خوبیش این بود که تو اون خیسی مشخص نبود
کارم تموم شد ولی مردم و زنده شدم بدنم گر گرفته بود داغ داغ داشتم از شدت شهوت میلرزیدم مامان پا شده بود ورفت که دوش بگیر وقتی داشت پیشت پاهاشو دست میکشد یه لحظه خشکم زد
مامان آب کسم که از شهوت روی رونهاش ریخته بود و این شورت لامصب هم نتونسته بود جلوشو بگیره حس کرد ودستاشو زیر آب شست و یه نگاه معنی داری به من کرد و با لیف دوباره بدنشو شست و خندید و رفت بیرون
ومن …

ادامه دارد …

نوشته: ماهان


👍 1
👎 5
7208 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

765912
2019-05-06 20:39:24 +0430 +0430

تو دهات شما کیسه رو میکنن؟؟

1 ❤️

765924
2019-05-06 20:47:14 +0430 +0430

منتظر ادامه …

0 ❤️

765976
2019-05-06 22:43:42 +0430 +0430

من ذهنم دیگه کشش نداره قالیباف میگه چهار درصد و ٩٦ درصد تو میگی پنج درصدو ٩٥ درصد نمیدوم حرف کدوم کونیو باور کنم

0 ❤️

766043
2019-05-07 12:18:41 +0430 +0430

اگه نویسنده داستان خودت هسی لایک اول تقدیم شما منتظر ادامه داستان

0 ❤️

766061
2019-05-07 15:16:05 +0430 +0430

تو که انقدر سکسی و شهوتی هستی دلت میاد تنها باشی و تو شهوت بسوزی
احیانا یه دوس پسر خشکل و خوشتیپ مث من نمیخوای

0 ❤️