سکس در آموزشگاه

1389/08/18

بازهم سلام من یه خاطره از دختر آبادانی نوشتم و شما لطف کردین زدین تو سایت حالا دوست دارم تمام خاطرات سکسیمو براتون بزارم شاید حال کنین و بدونین آدم اگه بخواد هرجایی میتونه سکس کنه فقط ترس نداره.

سال 82 همزمان با کارم که گفتم رفتن به ماموریت شهرستان بود چون تازه از خدمت اومده بودم تصمیم گرفتم درس هم بخونم که خیلی هم سخت بود برای این کار تصمیم گرفتم برم آموزشگاه وچون برادر بزرگم مدیر یه آموزشگاه تو سهروردی بود رفتم پیشش.روزای اول خوب درس میخوندم و با این که تو کلاسمون چند تا جیگر آتیشی داشتیم خیلی توجه نمیکردم و سعی میکردم بیشتر کلاسمو به خاطر داداشم حفظ کنم.دوستم مجتبی که تو داستان قبلی اسمشو نگفته بودم با من میومد کلاس.یادمه پاییز بود و هوا سرد. خلاصه بعد از 10 روز یه خانومی که چادری بود به کلاس ما اومد سفید بود مثل برف چشمای گرد قشنگی داشت و با این که چادری بود معلوم بود واسه گرم کردن آدم چیزای خوبی زیر چادرش داره.چند روزی کلاسا همینجوری گذشت و فقط شاید به شوخیهای الکی و لبخندی سر کلاس تموم میشد که همه بچه ها توش سهیم بودن تا اینکه یه روز من که نگاهم اتفاقی به سمت این خانم چادری که اسمش سمیرا بود افتاده بود به مجتبی گفتم بریم؟ و از آموزشگاه رفتیم بیرون هنوز چند لحظه نگذشته بود که دیدم خانوم جیگر داره میاد بیرون از کنارم رد شد و یه نگاهی بهم کرد که قلبم از جاش در اومد از اون نگاهها که شاید تا آخر عمر کسی به آدم نکنه و رفت اونور خیابون ایستاد و نگاهم میکرد.

من هنوزم گیج بودم که منظورش چی بود تا این که با سر یه اشاره کوچولو کرد و مجتبی که فهمید گفت برو من میرم خونه منم رفتم اونور خیابون همین که بهش رسیدم گفت دستمو بگیر.چقدر گرم بود کف دستش تو اون سرما عرق کرده بود و نرمیش بیشتر شده بود همون لحظه اول کیرم بلند شد چند قدم که رفتیم داشتم گر میگرفتم.رفتیم سید خندان سوار ماشینای رسالت شدیم و فهمیدم خونشون سمت خودمونه وقتی تو ماشین بودیم چسبیدم بهش باور نمیکنین انگار داشتم میکردمش.رسالت که پیاده شدیم رفتیم تو یکی از میدونای فرعی هوا تاریک بود همه جا خلوت نشستیم تویه میدون و شروع کردیم به حرف زدن از حرفاش معلوم بود که وقتی من نگاهم بهش بود و به مجتبی گفتم بریم فکر کرده بود با اونم واسه همین اومده بود.باورتون نمیشه انقدر کیرم سفت شده بود که فقط اونو به شکل یه کس آبدار میدیدم.اولین سوالی که ازش کردم این بود که تا حالا با دوستاش حرف بدی هم زده یانه که گفت اره گفتم چی گفت مثلا پدر سگ خر گاو گفتم نه بدتر از این گفت اره به هم میگیم جنده کونی تا اینارو گفت فهمیدم این کارست تو همون وضع دستموبردم لاپاش گرم گرم بود و اونم مثل من حشری حشری بود چون شلوارش خیس شده بود.دوروبرمو نگاه کردم دیدم یه بنبست اونجا هست گفتم بلندشو بریم تو کوچه رفتیم دیدم کسی نیست بقلش کردم چسبیدم بهش شروع کردم به خوردن لبش اونم شروع کرد به خوردن جوری که لبمو گاز گرفت دستمو بردم رو سینه هاش مالوندم اندازه دستم بود خیلی حال کردم اونم صداش در اومده بود و داشت حال میکرد جوری اه وای میکرد که انگار داشتم میکردمش دیگه نتونستم رفتم پشتش شلوارشو دادم پایین کیرمو چسبوندم به کونش خیلی گرمو سفید بود تو تاریکی برق میزد کیرمو کردم لاپاش دستمو از دور کمرش برده رویه کسش اونم داغ داغ بود فشار دادم مالوندم فکرشو بکنین اگه کسی بیاد چی میشه خلاصه تو همون حالت ابم اومد ولی اون نه منم تمومش کردم چون ترسیدم کسی بیاد و تو اون 2 سالی که به من میداد همیشه از اون شب ناراحت یود که ارضا نشده.اون شب گذشت تا روز بعد دم دمای ظهر بود که تو کلاس با عشوه هاش دوباره حشریم کرد گفتم بیا بیرون رفتم سمته پشت بوم آموزشگاه اونم اومد در بسته بود همونجا نشستیم بغلش کردم چادرشو در اورد تازه هیکلش اومد دستم چه سینه هایی چه کونی آدمو دیوونه میکرد یه کم لباشو خوردم گفت گوشمو بخور وقتی خوردم مثل دیوونه ها شده بود خمش کردم به عقب که به پله ها تکیه بده دستمو بردم لای پاش رو کسش مالوندم خیس بود بوی خوبی میداد آخه 18 ساله بود رفتم پایین شروع کردم به خوردن نمیدونین چه حالی میداد بوی عطر میداد منم هی زبون میزدم روی لب کسشو دور سوراخشو میخواستم تمومش کنم که نذاشت دیدم چشاشو بسته فهمیدم داره حال میکنه منم بهتر ادامه دادم محکم سرمو لای پاش فشار میداد میگفت بخور بخور فقط مال تو بخور آخ آخ هال میده بخور تو همین حال یه لرزشی کرد که کل تنش لرزید ابش اومده بود بعد از چند ثانیه دوباره گفت بخور منم خوردم بازم همون حالت و آبش اومد دیگه کسش خیس خیس بود گفتم میخوام بکنم گفت بکن بازه انگار دنیارو داشتم کیرمو مالوندم به خیسیه رو کسش با دستاش کسشو باز کرد گفت بکن بیشرف منم کردم توش خیلی گرم بود تا تخمام میرفت تو انگار انتها نداشت 40 دیقه کردمش ابم داشت میومد سریع کشیدم بیرون ریخت روی رونش یه انگشت زد گذاشت دهنش آبمو خورد وقتی اینو دیدم دوباره دلم خواست بکنمش گفتم بازم میخوام خندید گفت از پشت بکن اونم بازه جاتون خالی گفتم اول بمیک با این که کیرم خیس بود خوردش من وایسادم بالا سرش پامو باز کردم همونجوی نشسته میخورد انقدر خوب میخورد که دیگه به کونش نرسید منم که دیدم میخوره خالی کردم تو دهنش خیلی حال داد بعد سریع خودمونو جمعو جور کردیم رفتیم سر کلاس بعد که اتفاقا داداشم استادش بود و از حالتمون یه چیزایی دستش اومده بود ولی هیچوقت به روم نیاورد.دوستان آدم نباید به همه به دید بد نگاه کنه ولی اگه کسی پا داد دست دست نکنین بزنین توش زندگی یعنی لذت درست من 29 سالمه و 1 سال که ازدواج کردم و به همسرم که از تمام دنیا برام عزیزتر کاملا وفادارم چون همه کار برام میکنه و چیزی کم ندارم ولی تو دوران جوونیم به قدری سکس داشتم که اگه بدونین قاطی میکنین فقط سعی میکنم اونایی که لذت بخش بودن رو براتون تعریف کنم

دوستتون دارم
الکس


👍 0
👎 1
56258 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

268973
2010-11-09 07:23:56 +0330 +0330
NA

خوش به حال شما چه جراتی داری !!!
:^o

5 ❤️

268974
2010-11-09 09:05:27 +0330 +0330
NA

بی سروته بوددروغ از توش موج میزد فکرنکنم تو تاقبل ازازدواج کس دیده باشی شایدتوی فیلم یاعکس.امیدوارم زنت خوب بهت بده تاعقده ای نشی

4 ❤️

268975
2010-11-09 09:40:04 +0330 +0330
NA

kos sher nago plz =))

5 ❤️

268976
2010-11-09 10:05:05 +0330 +0330

دوست عزيز با اينكه زحمتش رو كشيدي ولي تابلو بود حتى جنده ها هم اينطوري راه نميدن

5 ❤️

268977
2010-11-09 15:02:31 +0330 +0330
NA

man didametoon vaghti too koche bon baste dashti mikardi >:P =)) 8}

5 ❤️

268978
2010-11-09 16:05:25 +0330 +0330
NA

:)) ridy

6 ❤️

268979
2010-11-09 16:32:03 +0330 +0330
NA

…Ridi aziz badesham malidi nazanin

8 ❤️

268980
2010-11-09 23:30:27 +0330 +0330

چه جالب !!! تو داستان قبلیت ، جنده آبادانیه بهت گفت “گوشمو بخور "
تو این یکی هم ، این خانم چادری میگه:” گوشمو بخور " !!!

یه پیشنهاد برات دارم … روش سکست رو عوض کن. سعی کن به جای کردن بری کون بدی … اینطوری درصد موفقیتت تو زندگی بیشتره

5 ❤️

268981
2010-11-10 09:37:47 +0330 +0330
NA

خوب بود با اینکه خالی بندی بود. :W

3 ❤️

268982
2010-11-10 14:37:24 +0330 +0330
NA

بپا زنت تو کوچه بن بست گیر نکنه =))

4 ❤️

268983
2010-11-11 01:54:24 +0330 +0330
NA

کونش تو تاریکی برق میزد؟؟؟؟؟!!! لامپ بهش وصل بوده شاید:))

4 ❤️

268984
2010-11-11 04:17:16 +0330 +0330
NA

كوني جون تو داستان(كس شعر) هاي قبليت كم فحش خوردي كه بازم كس شعر مينويسي؟؟ خب تو كه اينقدر دوس داري ملت بهت فحش بدن چرا به خودت زحمت ميدي كس شعر مينويسي ،، راحت بيا اينجا بگو بهت فحش بديم ما بچه هاي سايت هم در خدمتيم …
در كل كيرم تو دهن هر چي آدم خالي بند مخصوصا تو …

6 ❤️

268985
2010-11-11 06:54:05 +0330 +0330
NA

والله ما دحترا شیر آبم باشیم دیگه شلوارمون خیس نمیشه.دلمان سوخت عقده ای

4 ❤️

268986
2010-11-11 13:32:33 +0330 +0330
NA

توکوچه بن بست شلواردخترو کشیدی پایین کونشم تو تاریکی برق میزد لابد روکونشم خال داشت توتاریکی دیدی من فحش نمیم ولی یه جوری بنویس انقده فحش نخوری!!!

7 ❤️

268987
2011-01-02 09:19:53 +0330 +0330
NA

چرت بود مزخرف بود . دیگه چی بگم؟؟ به قول پسرا تخمی تخیلی بود…

0 ❤️

268988
2011-01-30 16:57:37 +0330 +0330
NA

shanzeliziye farance too koonet

0 ❤️