سکس دوست دخترم با رفیقم

1397/10/18

سلام دوستان.
سال 88 یه زیدی داشتیم که بدجور حشری بود خیلی هم حرفه ای سکس میکرد به اسم راحله.
این دختر سبزه با سینه هایی گرد و بزگ و یه کون خوش فرم و عالی بود.
تو سکس هر کاری میگفتم میکرد. یه روز تو ماه رمضون گیر داد که بیا سکس کنیم، گفتم راحله بعد از ماه رمضون چشم ولی اون گیر داده بود که نه من میخوام، منم الکی گفتم امشب رفیقم پیشمه نمیشه بدون اون جایی برم، که یهو یه جرقه ای تو ذهنم زد، گفتمش راحله اگه میخوای باید دوتایی بیایم وگرنه که نمیشه…
جواب نداد تا بعد از افطار، بهش پیام دادم ناراحت شدی؟ که زود جواب داد خودت ناراحت نشدی از این حرفت؟
منم که میخواستم ببینم مزه دهنش چیه گفتم نه چرا ناراحت بشم، مگه زنمی! رفیقیم میخوایم کنار هم لذت ببریم. من مشکلی ندارم.
خلاصه اون شب فقط سوال و جواب کردیم و حتی از قیافه و هیکل رفیقمم پرسید و تموم شد.
دو روز بعد زنگ زد گفت آرش؟ واقعا تو ناراحت نمیشی یکی دیگه باهام سکس کنه؟!
منم گفتم چرا ولی کسی که خودم معرفی میکنم بهش اعتماد دارم و میدونم باحالا ولی اگه دلت نیست راحله اصراری نیست، فراموشش کن.
قطع کرد و یه نیم ساعت حدودا بعدش اس داد بخاطر اینکه تو میخوای باشه با هم بیاین.
خلاصه شب شد و زنگ زدم به یه رفیقم که خیلی کارا برام کرده بود حتی تو مغازه داری بدون هیچ چشم داشتی کمکم میکرد، گفتم صادق امشب میخوام بهت یه حال سنگین بدم.
صادق هم گفت چی هست! گفتم بیا خونه ما تا بهت بگم.
خلاصه صادق راه افتاد و اومد باهاش موضوع رو در میون گذاشتم اون اولش فک میکرد یه جنده ست از این بی ریختها و کثیفها گفت باشه بریم ولی من فقط میشینم. گفتم باشه. به راحله زنگ زدم گفتم آماده باش و یه لباس هات و دلبرانه ی سکسی بپوش، اونم گفت باشه و قطع کردیم. یه آژانس گرفتیم و رفتیم خونش تو مشهد بود توی قاسم آباد اندیشه.
خلاصه خستتون نکنمدر رو زد و ما رفتیم بالا طبقه سوم بود ساعت 12 شب ولی همه بیدار بودن، تا در رو باز کرررررد فکککم افتاد. یه بلوز دامن سفید تنگ و اندامی با کفشهای پاشنه بلند و موهای مشکی بلند تا بالای باسنش و آرایش مششششتی و بوی ادکلن دیوانه کننده تا منو دید اول یه لب جانانه گرفت و زود رفتیم تووو بعد از چند ثانیه صادق اومد تو و معرفیشون کردم به هم، راحله دستش رو دراز کرد برای دست دادن ولی صادق گیج و مبهوووت داشت ایکل و کس و کون و سینه های راحله رو نگاه میکرد طوری که راحله ناخودآگاه خندش گرررفت. دست دادن و رو بوسی و اومدیم رو مبل نشستیم، راحله رفت چای و خرما آورد ولی کسی نخورد. راحله کنار من نشست و شروع کرد لب گرفتن و مالیدن من، منم شروع کردم به مالیدن کونش که بطرف صادق بود، طفلی صادق باورش نمیشد هنوز تو شک بود، دامن راحله کوتاه بود دادمش بالا شورت نداشت داشتم کسش رو انگشت میکردم که صادق پرسید راحله خانم سرویس بهداشتی کجاست؟ راحله هم گفت اون گوشه بغل اتاق خواب عزیزم. اون رفت و من و راحله هم رفتیم تو اتاق خواب…
اومد لباسش رو در بیاره گفتم نمیخواد راحله تو که چیزی تنت نیست اینا هم که دست و پامون رو نمیگیره اونم قبول کرد ولی گفت آرش من تو رو لخته لخت میخوام گفتم باشه و خودم لباسهامو در آوردم و گذاشتم کنار اومدم رو تخت منو خوابوند و رفت سراغ لبام و لاله ی گوشمو شروع کرد مکیدن و خوردن با دستش هم کیرمو میمالید منم سینه هاشو از بالای لباس یقه بازش آوردم بیرون و شروع کردم مالیدن و سر سینه هاشو بازی میدادم، یهو گفت آررش من طاقت ندارم و رفت رو کیرم نشست و شروع کرد خودش و بالا و پایین کردن منم چشامو بسته بودم و حاااال میکردم یهو راحله سرش رو آورد بغل گوشم و گفت آرش رفیقتو نیگا کن دیدم دم در وایساده و از رو شلوار داره کیرشو میماله راحله هم که لخت نشده بود صادق بیشتررر حشری شده بود. به راحله گفتم ببینم چیکار میکنی با این مهمون ما…
راحله هم رو کرد به صادق و گفت نمیخوای عزیزم بیای جلو؟! طفلی صادق مونده بود چی بگه گفت نه مزاحمتون نمیشم راحت باشید من میرم تو حال میشینم. یهو راحله گفت رفیق نیمه راه ما نشو بده هااا بیا عزیزم بیا
اونم اومد جلو و راحله بیحرکت رو کیرم نشست و شروع کرد لب گرفتن از صادق یکم که یخ صادق باز شد سینه های راحله رو دست گرفت و شروع کرد مالیدن کم کم راحله حرکتش رو شروع کرد رو کیرم منم از دیدن این صحنه ها حسابی مست شده بودم و تند تند میکردمش و به کارهای صادق نگاه میکردم راحله هم دست کرد تو شلوار صادق و کیرشو درآورد و میمالید ولی چون روی من بود نمیتونست تمرکز کنه گفت آرش میشه من دمر بخوابم تو از پشت بکنی. بلندشدم صادق نشست و پاهاشو باز کرد راحله هم دمر رو شکمش وسط پاهای صادق خوابید و شروع کرد ساک زدن برا صادق منم از عقب یه متکای گرد گذاشتم زیر راحله که کسش بزنه بالا تا راحت بتونم بکنمش واااای چه صحنه ای بود دیوااانه کننده شروع کردم به تلمبه زدن که یهو آبم با فشار ریخت رو کوون راحله و دامنش، مجبور شد لباساش رو در بیاره صادق که بدن راحله رو دید دیگه نتونست طاقت بیاره گفت راحله خانم میشه بزارم داخل که راحله خندید و گفت آررره عزیزم راحت باش بشرطی که اینقدر خانم خانم نگی یجوری میشم. که صادق گفت باشه و رفت همون حالتیکه من میکردم شروع به کردن راحله کرد. منم رفتم دستشویی و خودمو تمیز کردم و برگشتم کنار تخت رو صندلیه کامپیوتر نشستم و حال کردن این دوتا رو نگاه میکردم که دوباره کیرم راست شد. راحله گفت آرش بیا جلو منم رفتم و به راحله گفتم من از کون میخوام بکنم، راحله هم گفت باشه هروقت گفتم بکن، به صادق گفت عزیزم تو دراز بکش من بیام روت صادق هم زود خوابید و شروع کردن منم کیرم دست راحله بود باهاش ور میرفت که یهو حرکتش رو قطع کرد و گفت آرش عزیزم یواش یواش بکن تو…
یکم سخت بود چون صادق زیر بود راحت نمیرفت تو ولی به هرحال کیرمو یواش یواش کارم تو و صادق شروع کرد به کردن راحله حسابی مست شده بود دوتا کیر دوتا سوراخشو پر کرده بود منم کم کم ریتمم رو با صادق یکی کردم جوری که کیرامون وقتی میرفت تو همدیگرو احساس میکردن مثه یه پرده نازک کس و کون راحله از هم جدا شده بود. کم کم تندش کردیم و راحله دو بار ارضا شد منم دوبار ولی صادق یکبار من دفعه دوم ریختم تو کون راحله ولی صادق ریخت رو تخت…
خیلی حال داد بعد از نیم ساعت استراحت راحله اومد سمت من دید نه دیگه از من حرکت نمیکنه رفت سروقت صادق و دوباره کیر اونو بلند کرد و به صادق گفت دوست دارم چهاردست و پا بشم تو از پشت بکنی تو کسم، پایه ای که صادق گفت آررره و شروع شد…
بعد از چند دقیقه صادق گفت راحله جان میشه منم از عقب بکنم که راحله محکم گفت نه عقب نه برا تو کلفت تر از آرشه لطفا فقط از جلو که من به صادق اشاره کردم بکن اشکال نداره ولی تا صادق سرش رو گذاشت دم سوراخ کون راحله راحله دراز کشید رو تخت و کونش رو سفت کرد نزاشت. خلاصه دست آخرم کیر هردوتامون رو یه ساک مشتی زد لباس پوشیدیم و آماده شدیم برا رفتن.
ضمنا عکس راحله عزیزمو دارم براتون میزارم
ببخشید وقتتون رو گرفتم ولی ارزشش رو داشت چون واقعی بود. خیال پردازی نبود.
ممنون از وقتی که گذاشتید.

نوشته: آرش


👍 7
👎 5
39305 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

740315
2019-01-08 20:58:05 +0330 +0330
NA

دوست عزیزی که توی بعضی از داستان ها کامنت میذاشتی بدون کاندوم سکس نکنیم و توضیحات تکمیلی میدادی لطفا بیا واسه این کونیِ بنگلادشی همون کامنت رو بزار

5 ❤️

740316
2019-01-08 20:58:46 +0330 +0330

دیی لایک

0 ❤️

740331
2019-01-08 21:22:00 +0330 +0330

بی شک در اینده که متاهل شدی …

0 ❤️

740338
2019-01-08 21:32:48 +0330 +0330

****>

0 ❤️

740371
2019-01-09 00:01:19 +0330 +0330
NA

این راحله با این توصیفات من میشناسم زاهدان دانشجو بود البته یه جنده چند بار هم توسط دوستم حامله شده بعد مجبور شده کنه

0 ❤️

740392
2019-01-09 04:41:52 +0330 +0330

باووو مسلمون

0 ❤️

740400
2019-01-09 06:32:59 +0330 +0330

جااااان به از کس نطلبیده

0 ❤️

740406
2019-01-09 07:02:57 +0330 +0330

سکس دوبل خیلی حال میده ولی اینکه هر دختری تحملش رو داشته باشه،زیر سواله

0 ❤️

740407
2019-01-09 07:11:01 +0330 +0330
NA

بی‌ناموس میگی تو ماه رمضون نمیکنی ای کیرم تو اون مغزت

0 ❤️

740409
2019-01-09 07:13:11 +0330 +0330

میدونستی بیغیرتها،
پست فطرتند!؟
یه جنده هم همراه مردواقعی کسی نمیتونه چپ نگاش کنه تا با اونه.
نکنه غیرتتو سونامی برده؟(تأسف و افسوس)‏‎ ‎

1 ❤️

740446
2019-01-09 12:43:32 +0330 +0330

ازکاندوم استفاده کنید??

0 ❤️

740597
2019-01-10 08:38:07 +0330 +0330
NA

کیری بود بی غیرت کیونی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها