سکس رویایی با یاسمین

1399/12/12

سلام
اسم فیکم علیرضا پارسی با یاسمین ❤️
داستان جای شروع میشه که من با این دختره تو یه گپ تلگرام آشنا شده بودم … هر چی میلیسیدم براش جوابمو نمیداد تا اینکه فهمیدم فتیش بردگی داره ، خودمو شبیه برده ها جا زدم هر چی‌میگفت اطلاعت میکردم فهمیده بودم جنده ی توجه یه تا بلاخره مخشو زدم و اسمشو تو گوشی “مای کویین” سیو کرده بودم خوشش اومده بود با همین روش چند باری ترتیب شو دادم که بعد بار اول که دوستش رو آورد به یاسمین گفتم که مخ دوستت زدم و ترتیب شو دادم اولش باورش نمی شد دیگه چند تا نشونی که بهش دادم دیگه کم کم باورش شد دیگه دفعه بعد که دوستشو میبردم ازم هی سوال میکرد که رفتید کجا چکار کردید از این سوال ها کنجکاویش حسابی گل کرده بود و من هر دفعه که میبردمش خوب باید واسش تعریف میکردم که دیگه این آخرها باید کامل می گفتم که چطور کردمش چقدر کردمش که دیگه می دیدم دوست داره هی بیشتر واسش بگم اولش تو فکر کردنش نبودم دیدم که یه کم میخاره منم دیگه کامل می گفتم که اینجوری اول کیرم خورده بعدش از پشت کردمش میگفت چقدر خورد می گفتم مثلا ۱۰ دقیقه خورد بعدش می گفتم از پشت خیسش کردم یواش کردمش تو کونش بعد میگفت درد نداشت منم هی واسش توضیح میدادم تا یه روز که دیگه خیلی سوال پرسید منم بهش گفتم یه روز که تنها شدی میام خودت ببین کیرمو چقدر ه دیگه اینقدر سوال نکن اولش گفت کوفت دیدم بعدش پیام داد که زشت دیدم دیگه دلش میخواد که منم بهش گفتم هر وقت کسی خونه نبود پیام بده تا بیام ببینیش تا بعد چند روز شب پیام داد فردا کسی صبح خونه نیست بیا بالا منم گفتم باشه فردا صبح رفتم میدونستم دفعه اول نمیشه بکنمش قرص نخوردم رفتم خونشون یه مقداری شوخی کردیم یه مقداری پذیرای کرد گفتم بیا بشین من که کیرم داخل شلوار خوب باد کرده بود وقتی اومد نشست پیشم چشمش خورد به شلوارم خندش گرفت گفت چقدر بزرگ شده گفتم تو رو دیده گفت کوفت یواش یواش دستشو آوردم از رو شلوار دست گرفتش همش میخندید یه چند لحظه بعد زیپ باز کردم دراوردم کیرمو یه جوری نگاهش میکرد معلوم بار اولش واسش تازگی داره هی دست میاورد بهش تا بهش گفتم بخورش اولش نمی خورد بعد با اصرار زیاد سرشو خورد شروع کرد به خوردن دست زدن بهش با توف زدن منم دست میاوردم به رانهاش و سینه هاش که اولش نمیذاشت میگفت نکن زشت تو قرار بود من فقط کیرتو ببینم منم کم کم مالیدنش بیشتر کردم اونم هی بیشتر کیرمو میخورد تا کم کم اونم هی داغ شده بود منم دیگه داشت ابم میامد که دست بردم زیر شلوارش کوسش مالیدم هی به خودش می پیچید که دیگه بهش گفتم داره ابم میاد از دهانش بیرون آوردم خالی کردم تو دستمال یه کم باهاش ور رفتم دیگه بلند شدم رفتم شب بهم پیام داد گفت خوردنم چطور بود مثل دوستم بود گفتم یه کم دندون زدی اگه دفعه بعد خوردیش را میفتی گفت مگه قرار باز بخورمش گفتم دوست نداری گفت نمیدونم خنده فرستاد گفتم این دفعه اگه بخوریش منم بیشتر بهت حال میدم گفت چطور گفتم خوب که خوردیش منم واست میخورمش واست خیسش میکنم از پشت بهت حال میدم گفت نمیخوام میگن درد داره منم گفتم جوری میکنمت که درد نگیره اونم گفت زشته گفتم وقتی کسی نبود خبرم کن گفت اگه شد باشه بعد حدود یک هفته بهم پیام داد فردا کسی نیست اگه خواستی بیا اونجا منم بهش گفتم فردا جوری میکنمت مزش یادت نره اونم خنده فرستاد من فردا صبح یه قرص خوردم رفتم وقتی رفتم خودشو خوب خوشگل کرده بود بهش گفتم خوب به خودت رسیدی خندش گرفت رفتیم داخل اتاق خوابش نشستیم رو تخت من شروع کردم لباس در اوردن بخورش شروع کرد خوردن که منم شروع کردم دستمالی کوسش که بهش گفتم پاشو لباس ها تو در بیار روش نمی شد شلوار پیراهن دراورد به زور که درازش کردم سر تخت یه کم با سینه هاش بازی کردم کیرم گذاشتم وسط پاهاش و عقب جلو میکردم سر کیرم میخورد به کوسش که کم کم داشت بدنش شل میشد که دست بردم شرت و سوتین شو دراوردم که دیدم دیگه کاری نداشت یه کم زبون زدم به کوسش کمرش که دیگه صداش در اومده بود هی سرمو با دست فشار میداد به سمت کوسش که بعد یه رب کونش خیس کردم گفت جان خودت یواش سرش گذاشتم در کونش اول یه کم فشار دادم که دردش اومد یه مقدار انگشت کردم توش که جا باز کرد دوباره خیسش کردم کم کم فشار دادم که جیغ زد در بیار دراوردم که چند بار خیس کردم تا آخر به زور نصفش فرستادم تو کونش یه چند دقیقه همون جوری گذاشتمش با دست به کوسش ور میرفتم که کم کم بدنش آماده همه کیرم بشه بعد چند دقیقه تا ته زدمش هی میگفت فشار نده در بیار بعد چند دقیقه دیگه شروع کردم به تلمبه زدن که دیگه درد یادش رفته بود تو اوج بود بعد حدود یه رب دیگه ارضا شد و بدنش شل شد که گفت در بیار بسه منم گفتم هنوز من ابم نیامده که گفت زود باش الان یکی میاد که شروع کردم به تلمبه زدن که داشت دیگه ابم میامد بهش گفتم بریزم توش که یکدفعه داد زد گفت نه گفتم چی شد نترس از پشت که حامله نمی شی گفت نه بندازی داخل دیگه نه من نه تو که نزدیک بود ابم بیاد دراوردم ریختم رو کمرش و دستمال دادم بهش تمیز کرد خودشو منم خودمو تمیز کردم گفتم من برم تا کسی نیامده چند دفعه دیگه کردمش اگه این داستان خوب بود دفعه دیگه اونا رو هم می نویسم خدا وکیلی عین واقعیت بود هر کی هر جور دوست داره فکر کنه ازاده اگه نوشتنم مشکل داشت بار اول بوده ببخشید.

نوشته: یاسمین هیپی


👍 0
👎 11
31001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

794574
2021-03-02 01:04:17 +0330 +0330

اگه اون میسترس بوده و تو بردش تنها سناریوی سکستون میشه دیلدوهایی که جفت جفت خرجت کرده!! دوستشم احتمالا اکبر آقا سیبیل سیاه صابخونشون بوده که کسری اجاره رو با تو بهش پرداخت کرده!! آخه اسکل برو اول رابطه ارباب برده رو بزن تو گوگل ببین چی هست بعد بیا واسه ما مزخرف بنویس!!

5 ❤️

794596
2021-03-02 01:36:47 +0330 +0330

سیاره مشتری تو کونت
اگه میره پس ما هم قبول میکنیم داستانت واقعی باشه

0 ❤️

794616
2021-03-02 02:25:35 +0330 +0330

اصل داستان اینه که تو گپ با یکی آشنا شدی خودشو یاسمین معرفی کرده اما وقتی بار اول باهاش رفتی مکان متوجه شدی با یدالله خرکیر ۴۰ ساله از پایتخت طرف حسابی و خب، حدس بقیه ی داستان کار دشواری نیست…
و من الله توفیق 😕👎🏻

1 ❤️

794619
2021-03-02 02:42:26 +0330 +0330

این داستان چند شب پیش یکی با خالش نوشته بود یهو شد ارباب و برده
کسکش کپی میکنی یخورده تغییرات بده

3 ❤️

794620
2021-03-02 02:42:33 +0330 +0330

کپی از یه داستان دیگه 🤣🤣

1 ❤️

794710
2021-03-02 16:26:09 +0330 +0330

نه زشته بابا نکن نلیسش نه نمی‌خوام
خو بردش کجا بود🤣🤣🤣

1 ❤️

794730
2021-03-02 19:26:16 +0330 +0330

داستان تکراری

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها