سکس زنم با همسایه آقای عزیزی (۱)

1396/11/22

مدتها بود نوع نگاه کردن و سلام کردن همسایه طبقه چهارم به اسم آقای عزیزی با همسرم برایم سوال بود . همسر من آدم مذهبی نبود اما خیلی مراعات میکرد و اصلا جلف نبود اما فقط همینجا که میرسید یکم رنگش عوض میشد حالا اون طبقه چهارمی یعنی اقای عزیزی آدم تحفه ای هم نبود یک آدم لاغر با موهای جوگندمی و تیپ و صورت معمولی .
من سعی میکرم همچین تصوری از اینها نداشته باشم اما نمیشد همش فکرم مشغول شده بود .
حقیقتش با خوندن داستانهای شهوانی این فانتزی ذهنم رو مشغول کرده بود اما هیچ وقت جرات گفتنش رو نداشتم که زنم با یکی دیگه بخوابه .
گذشت تا اینکه خانم من رفته بود حمام یک دفعه دیدم یک اس براش اومد با اسم نازنین که من فردا ساعت ده میام پیشت . من مشکوک شدم این حمام طولانی و این اسم نازنین آخه من همه دوستایی که رفت و آمد دارند رو با اون میشناسم ولی تا اون لحظه اسم نازنین رو نگفته بود برای همین شکم بیشتر شد
شب که میخواستیم بخوابیم دست به کون و کسش زدم دیدم به به صاف و آئینه شده گفتم به به میبینم صافش کردی گفت آره اما الان خسته هستم حال ندارم بگو خانم نمیخواست شهوتش با من کم بشه همه رو گذاشته بوده برای اقای عزیزی .
منم گفتم باشه بخواب و رفتم توی حال پذیرایی یک میز نهار خوری بزرگ داریم که کامل با پارچه رو و اطرافش پوشیدست گفتم صبح میرم زیر این قایم میشم ببینم چی میشه
یک تشک نرم کوچیک زیرش انداختم و رفتم خوابیدم من صبح ها زود بیدار میشم و معمولا خانمم یک ساعت بعد من من تا اون هنوز بدنش حس خواب داشت رفتم ازش خداحافظی کردم و گفتم شب برمیگردم و بسرعت رفتم زیر میز نهار خوری و اونجا با دقت جاهایی رو که بشه بیرون رو دید رو بررسی کردم تلفن رو روی سایلنت گذاشتم و منتظر شدم .
نیم ساعت بعد همسرم اومد توی پذیرایی و گوشی رو برداشت و تماس گرفت دیدم داره کلی عشوه میاد معلوم بود دفعه اولشونه آخرشم گفت نیم ساعت دیگه بیا من مشکلی ندارم .
من اون زیر داغ کرده بودم خیلی هیجان داشتم صدای قلب خودم رو میشنیدم خیلی طول کشید تا نیم ساعت گذشت و صدای زنگ خونه و اومدن اقای عزیزی تا اومد من نمیدیدمش اما صداها رو میشنیدم مثل اینکه بهم دست دادند و بوسیدن اما معلوم بود هنوز رودربایستی دارند از شانس من خانمم عزیزی رو دعوت کرد بیاد توی حال پذیرایی و اومد دقیقا جایی که من دید داشت نشست و همسرم رفت چایی بیاره تا اون رفت دیدم اقای عزیزی با دستش کیرش رو جابجا کرد وقتی خانمم برگشت و خم شد چایی رو بزاره معلوم بود عزیزی چشماش به سینه ها خیره شده که باعث خنده هر دوتاشون شد
بعد خانمم کار اون نشست معلوم بود قبلا در چت همه چیز رو برای هم گفتند اما در عمل هر دو خجالتی هستند
کم کم عزیزی خودش رو به اون چسبوند و بوسش کرد خانمم هم کمی یخش باز شد و سرش رو گذاشت رو شونه های اقای عزیزی و اون هم دستش رو روی صورت زنم کشید و کم کم برد توی لباسش و سینه هاش
تا دستش به سینه های زنم خورد یک آهی کشیدو عزیزی هم گفت جووووون
دیگه کاملا یخشون باز شد اقای عزیزی کجا شروع کنیم زنم هم خوشبختانه گفت همینجا و عزیزی یکی یکی لباسهای زنم غیر شرتش رو کند و خودشم لخت شد و فقط با شرت ایستاد جلو صورت زنم .
با اینکه کیرش باد کرده بود اما معلوم بود هنوز نیمه بیداره زنم یک جون گفت و با دست از روی شرتش میکشید به کیر عزیزی و شرتش رو کشید بیرون و کیر گنده عزیزی اومد بیرون به هیکل لاغرش نمخورد همچین کیری داشته باشه البته فقط کمی از من بزرگتر بود و زنم کیر عزیزی رو بوس کرد و لیسید و گذاشت دهنش و کلی ساک زد
بعد عزیزی زنم رو چهار دست وپا کرد شرتش رو در اورد و یک دستی به کون و کسش کشید و یک جوووون محکم گفت و سرش رو برد لای پاش و با زبون شروع کرد به خوردن کون و کسش و رونش و خلاصه با حرفه ای گری همه جاش رو خورد اونقدری که دیدم زنم لرزید و ارضا شد
بعد یکم خوابیدن تا زنم حال بیاد و دوباره شروع کرد ساک زدن و رفت حالت سگی شد و عزیزی کیرش رو فرو کرد توی کسش و تلمبه زدن اول آروم بعد محکم در حالتهای مختلف زنم رو گایید نشسته خوابیده ایستاده سگی و …
وقتی زنم به شکم خوابیده بود و عزیزی روش و کیرش رو از عقب فرستاده بود توی کسش که دیدیم یکدفعه محکم کاناپه رو گرفت و مجدد ارضا شد عزیزی هم داغ کرده بود و گفت دارم میام کجا بریزم زنم هم گفت بیار بریز روی کونم که یک دفعه کیرش رو بیرون کشید و فواره اب بود که روی کون و کمر زنم میریخت
یکم کنار هم خوابیدن و آروم با هم حرف میزدند و میخندیددند نمیدونستم چی میگن بعد خودشون رو تمیز کردن و اقای عزیزی لباس هاش رو پوشید موقع رفتن دستی روی کون زنم که هنوز لخت مادرزاد بود گذاشت و گفت دفعه بعد نوبت اینه زنم هم گفت همش مال توئه نوش جونت
یادم رفت بگم دو بار اون زیر من آبم اومد و خیلی بیحال شدم .
وقتی عزیزی رفت زنم همینطور لخت رفت سمت حمام و وقتی رفت تو من از فرصت استفاده کردم و از خونه رفتم بیرون .
داستان کون دادن زنم به آقای عزیزی رو دوباره براتون مینویسم . امیدوارم خوشتون اومده باشه .

ادامه…

نوشته: آرش


👍 12
👎 28
81690 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

673268
2018-02-11 22:03:07 +0330 +0330

اقای عزیزی بعد از ابنکه زنتو کرده تو رو هم گاییده
در قسمت بعد گاییده شدن خودتو تو سط اقای عزیزی تعریف کن

4 ❤️

673288
2018-02-11 22:55:43 +0330 +0330

پایه همون میز از پهنا تو کونت

2 ❤️

673299
2018-02-12 00:03:55 +0330 +0330

اینارو از تو سوراخ کونت دراوردی نوشتی؟؟ فکر کنم کونی شدی بعد این ماجرا چون به عزیزی کون دادی از شدت شهوت

0 ❤️

673303
2018-02-12 00:41:16 +0330 +0330

خوب راستی به ماهم ادرسشو بگو بیایم ضرر نداره تو ثواب میکنی میری جقتو میزنی

0 ❤️

673305
2018-02-12 01:48:05 +0330 +0330

آرش واسه دنیا تجسم حافظ ناموس و کیان … و این بلانصبت آغا شده آرش خان کس کش و ملجوق زیر میز

0 ❤️

673308
2018-02-12 04:16:14 +0330 +0330

تخیلات یه احمق منحرف جنسی خاک بر سر

0 ❤️

673316
2018-02-12 06:18:05 +0330 +0330

(dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

673328
2018-02-12 07:36:17 +0330 +0330

حقیقت این اتصال رو درست ننوشتی

0 ❤️

673361
2018-02-12 12:14:45 +0330 +0330
NA

کسشر…

0 ❤️

673369
2018-02-12 13:16:10 +0330 +0330

زن مگه مولتیپل‌ارگازم نداره که بعد ارضا شدن استراحت کرد؟

0 ❤️

673389
2018-02-12 16:46:09 +0330 +0330
NA

دو بار آبت اومد همینطور هم پا شدی رفتی بیرون.

0 ❤️

673391
2018-02-12 17:13:33 +0330 +0330

خوب بود ، بقيه اشو بنويس

0 ❤️

673411
2018-02-12 20:43:41 +0330 +0330

شما خودتم عزیزی
مگه میشه شوهری مثله تو عزیز نباشه بیار بده ماهم‌بکنیم

0 ❤️

673416
2018-02-12 21:13:51 +0330 +0330

توروخدا پای خداد عزیزی رو به این داستانای کسشعرتون باز نکنید

1 ❤️

673430
2018-02-12 22:19:55 +0330 +0330

آدرس بده تا بیام جوری جلوی چشات زنت رو بکنم که بشینی به حال زنت گریه کنی

0 ❤️

673451
2018-02-12 23:32:48 +0330 +0330

کوس کش ننویس،بییغییرت

0 ❤️

673463
2018-02-13 02:25:19 +0330 +0330

کونی دروغگو جقی

0 ❤️

673514
2018-02-13 11:05:34 +0330 +0330

جوننن قربون زن جندت، قدرشو بدون

0 ❤️

673608
2018-02-14 00:35:28 +0330 +0330

زحمت نکش ننویس ممنون

0 ❤️

673682
2018-02-14 19:12:19 +0330 +0330

جلقی الدوله

0 ❤️

674791
2018-02-23 12:49:12 +0330 +0330

آدرس بده همسایه شیم

0 ❤️

687156
2018-05-12 19:56:42 +0430 +0430

دمتگرم،خلاصه و مفصل،،،هرچند چرتوپرت و غیر واقعی بود
ولی دمتگرم

0 ❤️