سلام سپیده هستم ،دانشجوی اهواز،دوسدارم یکی از خاطرات سکسیمو برای شما دوستان عزیز تعریف کنم،بریم سر اصل مطلب یه روز تو خیابون نادری داشتم به سمت ایستگاه اتوبوس میرفتم که برم دانشگاه،تو مسیرم یه پسر خوش تیپ با قد متوسطی دنبالم افتاده بود که آخرای خیابون خیلی بهم نزدیک شد و ازم خواست که برم تو کوچه واجازه خواست صحبت مختصری کنیم،منم مثلا یکم خودمو گرفتمو با یه کوچولو اصرارش رفتم تو کوچه،یکم لفظ قلم صحبت کرد و آخرشم شمارشو باب مثلا آشنایی بهم دادو رفت،از بعد اون آشنایی چند باری همدیگه رو دیدیم تا اینکه یه روز در مورد کارجدیدش و اینکه یه آموزشگاه کامپیوتر راه انداخته سر صحبتو باز کرد و ازم دعوت کرد که حتما آموزشگاهشو ببینم ،منم قبول کردم و فردای اون روز حدودای ساعت7 عصررفتم سر قرار،وارد آموزشگاه که شدم دیدم هیچکسی جز بابک اونجا نبود،اونم با کلی شوق و ذوق طرفم اومدو آروم بغلم کرد،بدنم مور مور شد ازم خواست بشینم و شروع به پذیرایی کرد یکم صمیمی تر که شدیم اومد کنارم نشست و دستمو گرفت،اومد نزدیکترولبشو گذاشت رو لبم،یه نگاه بهم انداخت و گفت میشه ازت یه درخواست کنم؟گفتش که امشبو پیشم بمون،منم با کلی منو من و اینکه خوابگاه راهم نمیدن و اصرارای اون هر طوری شد قبول کردم و به دوستم زنگ زدم و گفتم برام خروجی بزنه مثلا رفتم خونه یکی از دوستای مامانم که آبادانن،خیالمون که راحت شد خیلی راحت ازم درخواست سکس کرد،منم یکم خودمو لوس کردمو گفتم چون دوستت دارم همه کار واست میکنم،حالا میخوام سکسمونو تعریف کنم:
شب شده بود بعد خوردن شام بیرون و برگشتن به آموزشگاه روی زمین یه چیزی مث پتو پهن کردوبخاطر شرایط نبودن امکانات راحتی ازم معذرت خواست و سکسمون شروع شد:لباسامو یکی یکی درآورد ،شروع کرد به مکیدن لبام ،موهای بدنم همه سیخ شده بود، حس خوبی داشتم سینه هامو محکم گرفته بود،کسم داشت حسابی خیس میشد خیلی دوسداشتم سریع بره سراغ اصل مطلب،بعد خوردن سینه هام دستشو برد رو کسم و و تکون میدادحشرم بدجور زده بود بالا،سرشو برد پایینو شروع کرد خوردن کسم؛
کیرشو بدون درخواست اون گرفتم تو دستم و رفتم واسه ساک زدنش اونقدرحشری بودم که تا ته کیرشو میخوردم ،همین الانم که دارم خاطرمو مینویسم کسم خیس شده،چشماشو بسته بودو با صدای حشری گفت که پاهاتو باز کن میخوام بکنمت،(منم که پرده نداشتم ترم سوم دانشگاه بخاطر سکس با اولین تجربه ی عشقیم از دستش داده بودم،از عشقمم شکست خورده بودم)به پشت خوابیدمو پاهامو باز کردم سرکیرشو گذاشت رو کسم و کیرشو میکشید رو چوچولم داشت دیوونم میکرد،بدون اینکه ازم بپرسه که پرده دارم یا ندارم ،شروع کرد به سکس،کیرشو فرو کرد تو کسم اینقدر حسش برام لذت بخش بود که فقط سفیدی چشام پیدا بود و حالت مستی وحشتناکی داشتم کیرشو عقب جلو کردو مدام تلمبه میزد،اصلا دوسنداشتم این صحنه تموم بشه، خیلی واسم لذت بخش بود،کیرش کلفتو سیاه بود،اونقدر حرفه ای کس می کرد که معلوم بود ازون هفت خطاس،با دستاش کمرمو گرفته بود و اونقدر تو حس بود داشتم خدا خدا می کردم که زود آبش نیاد،من عاشق سکس طولانی ام،کیرشو در آورد و بهم گفت سگی بشینم تا از پشت کسمو بکنه در حین سکسشم مدام قربون صدقم میرفت،منم بیشتر حشری میشدم،سگی نشستمو کیر کلفتشو کرد تو کسم عقب جلو کرد اونقدر تند تلمبه میزد که هم از شدت درد هم لذت صدام تا هفتا کوچه اونورتر میرفت،حین سکس خیلی دوسدارم جیغ بزنم چون اینجور حس ارضا شدنم بیشتر میشه،تندو تند داشت عقب جلو میشداین کارش واقعا زمان بر بود کلی کیرشو تو کسم تکون داد داشتم جر میخوردم خیلی آخ و اوخ می کردم،داشت حسابی منو می گایید،تو اوج سکس بودم که یهو کیرشو بیرون آوردو گفتش میخوام بریزم تو دهنت،منم قبول کردمو دهنمو باز کردم آبشو ریخت تو دهنم با دستمال آبشو پاک کردمو و از بابک خواستم چوچولمو بماله آخه من هنوز کامل ارضا نشده بودم،با اینکه خیلی بی حال بود با انگشتش کس لیزمو میمالید تا اینکه کل تنم لرزیدو با یه صدای جیغ خیلی بلند ارضا شدم و بی حال افتادم ،یکم نوازشم کردو بعد این ماجرا هر چند وقت یکبار وقتی خونشون خالی میشه با خیال راحت میریم اونجا و تو خونشون سکس می کنیم،همین الان خیلی دلم سکس می خواد،ولی حیف که آلان خوابگاهم مجبورم خود ارضایی کنم ،شب همه دوستان خوش.
نوشته: سپیده
خیلی جنده ای !
به همه اینقدر راحت پا میدی کیرم تو اون دانشگاهی که تو میری که اینقدر جنده شدی …
کار به هیچیش ندارم فقط تجسم اونجایی که گفتی با یه جیغ خیلی بلند ارضا شدی خیلــــــــــــــی مسخره بود!!! مگه داری میزایی؟؟؟؟ بچه ات اومد یا کونت پاره شد؟!!
انگار توي داستاناي جديد امروز چيزي كه مشتركه وجود يه جنده ٢ زاريه كه مخرج مشترك داستاناي امروزه!
ورود شما جنده گان گرامي را به دنياي سكس خوشآمد گفته و براي شما عزيزان از درگاه الهي صبر ايوب،كمر محكم و رويي بيشتر از سنگ پاي قزوين مسئلت داريم!
آمين!
افتخار کن. دیگه باید ادامه بدی تا بشی یه جنده کارپشته. تو میتونی جنده خانوم. موفق باشی!!!
تبریک میگم
شما از همه لحاظ پتانسیل جنده شدن رو دارید که البته اون هیچ ربطی به من نداره.
بالاخره زندگی خودتونه.
و اما داستان.
یه چیزه کاملا تخماتیک بود.
از همون اولش بگیر تا آخرش.
اگه داستان زندگیته باید بگم زندگیه خیلی افتضاحی داری
اگه تخیلاتته باید بگم خیلی تخیلات مزخرفی داری
اگه هنوز جنده نشدی باید بگم که با یه اشاره از طرف مقابل احتمالا جنده میشی.
ولی با اون قسمت خوابگاه و خود ارضاییش موافقم.
احتمالا اونجا رو درست گفتی و بقیه داستان از تخیلاتت نشات میگیره (که امیدوارم اینجور باشه)
نمیخوام نصیحت کنم ولی…
بیخیال ،به من چه
احتمالا خودت فهمیدی چی میخوام بگم.
اگر تورا ز پند پژمان ملامت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد.
حداقل سعی کن به توهماتت (یا احیانا دوست پسرت) وفادار باشی و تنوع طلبی نکنی.
یه کم وفادار بودن رو یاد بگیر شاید توی آینده بدردت خورد
شما پسرا نمیفهمم چرا ثبات ندارین سگ دو میزنین با یه دختر پایه دوس شین سکس کنین بعد دختری که پا میده میشه جنده؟ همین قد شرفتونه؟حالا داستان راست یا دروغ مهم نیست
تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . . . .
یک کمی مشکوک به پسر بودن میزنی ولی حالا کاری ندارم به اون. واقعا نمیدونستم که کوس کردن و کوس دادن اینقدر آسون شده قبلا فقط جنده ها این رفتاری که تو داری داشتن البته یک کمی محتاط تر بودن. به نظرم دوستان اشتباه میکنند که میگن داری جنده میشی. نه عزیزم تو دیگه جنده شدی. داستانت اینقدر تخمی بود که یک خط درمیون خوندم و هیچ چیز سکسی نداشت. لزومی هم نداشت بیایی اینجا بنویسیش. کیرم تو تخیلات و توهمات و تمایلاتت دیگه ننویس. جنده خانم دیگه ننویس. داستانت قشنگ نبود دیگه ننویس. حال نکردم باهاش پس لطفا دیگه ننویس.
اینقد کوس بده تا جر بخوری عشقی جون
خدا پدر عشق اولتو بیامرزه که که تورو از شر پرده راحت کرده
دیگه شبو روز بده پهلوون…!
سلام. من سپیده هستم یه روز داشتم تو خیابون قدم میزدم که یه پسره اومد گفت بریم اموزشگاه تو بمیری به موت قسم اصلا تو نخش نبودیم رفتیم اموزشگاهش رو تخت نشسته بودیم داشتیم عرق میخوردیم که یهو پیشنهاد سکس داد تونمیری خیلی تولب شدم یه کم خودمو لوس کردم چند دقیقه بعد وقتی حسابی کس و کونم رو یکی کرد شلوارمو پوشیدم و زدم بیرون. حالا ما به همه گفتیم کردیم شما هم بگین کرده واردین که…
این بود خاطره واقعی من میخواین باور کنین میخواین نکنین
خانوم نیلو جو نگیر در یک کلمه کوتاه میشه به این افراد گفت جنده و برای همین پسرا میرن دنبالشون
مردشورت ببرن با این داستانت جنده خانم کی اینجوری میده که تو دادی؟حالا واسه اونشب چند کاسب شدی؟این جیغ زدن موقع ارضا شدن قضیش چی بود؟
بمیری ؛نمیشد اسمتو یه چیز دیگه میذاشتی غیر از سپیده؟
جنده ی خر
با این داستانت
گوزووووووووووووووووووووووووووووووووووو
تو یه جندهء عوضی بیشتر نیستی
اونیم که عشقت بوده فکر آینده و کسه آزادراهتو کرده بوده که پردتو زده…
اصلا چرا گفتم جنده؟
جنده هم به تو شرف داره
آبرو هرچی دختر بردی
4تا داستان تو این سایت خوندی یه چرندیاتی یاد گرفتی حالا هم هرچی خونده بودی سرهم کردی به اسم داستان به خورد مردم دادی…
یکی از خوبیای این جور سایتا اینه که نویسنده کاملا ناشناسه. بهتره از این مزیت استفاده کنیمو وقتی داریم داستان می نویسیم صداقت به خرج بدیم. میتونیم احساس واقعی خودمونو در زمانی که ماجراهای داستانمون اتفاق میافتن بنویسیم. اگه از یه نفر خوشمون اومد و باهاش دوست شدیم یا اینکه فرصت دست داد و با کسی سکس داشتیم لازم نیست طوری وانمود کنیم که راضی به این کار نبودیم یا صرفا از روی شانس وارد این ماجرا شدیم. قرار نیست اینجا کسی مواخذه بشه که چرا تو یه لحظه خاص فلان احساسو داشته
موهای بدنم همه سیخ شده بود،…
خوب موهاتو میزدی کثافت چندشی
نه عزیرم شوخی کردم جنده ها همیشه تمیزن
رشته ات نساجیه ؟
گرایش الیاف ؟
آخه مهارت زیادی در دوخ و دوز و بافتن کس به هم داری کسکش جنده
خاك تو سر جندت اصلا قشنگ نبود ديگه از اين كس شعرا ننويس؛
خو آخه من موندم تو که خودتو کامل در اختیارش گذاشتی،تموم آبشم که خوردی،جنده پس دیگه ناز کردنت چی بود؟همون روز اول میدادی دیگه!
جالبه از همون اول داستان طوری داشته ناز میکرده که انگار حالا پاک پاک و پرده داره!
آها …
پس مخ زدن جنده ها انقد راحت شده ؟؟؟ =))
یادم باشه …
اين حرفارو به دل نگير وسعي كن خودت باشي فقط خودت باش اگه خودت باشي مطمئن باش برنده خواهي شد ضمنا" آيا ميدوني چرا اينقدر ناسزا بهت گفتند ؟براي اينكه تو داستانت چيز تازه اي نبود وبسيار معمولي بود واين موجب بروزاحساس مغبون شدن را درخواننده ايكه وقت وانرژي خودرابراي مرور اين داستان گذاشةه است ميشود وهمين عامل سرازرير شدن اينهمه افاضات بسويت ميباشد بنابراين بايدسعي كرد داستاني را نقل كرد ونوشت كه ملال آور نبوده و واقعا واجد نكات وفرازهاي منحصربفرد وقابل باور هيجان آور باشد_اگه دوس داري باز هم امتحان كن ودلسرد نشو_
یه سوال ازت دارم واقعا داستانت واقعی بود معلومه نه خیلی جنده ای
جیغت تا هفتا کوچه اونورتر میره پس اگه دونفری بکنن توش احتمالا" تا 14تا کوچه جیت میره!!!
حیف شد دوم شدم
داستانت خوب نبود اصلا