سکس سینا و دنیا

1393/08/30

سلام.من سینام ۱۸سالمه از تبریز. داستان من از اونجا شروع میشه که ی روز من با دوستم برا گردش رفتیم کل تبریزو گردش تو خیابون یه دختر بود با مامانش خیلی سکسی و خوش اندامو خوشگل خلاصه من به دوستم گفتم من از دختره خوشم اومد تا مخشو نزنم نمیتونم برم خونه خلاصه هرجا میرفت میرفتیم دنبالش فهمید دنبالشیم هی هی نگاه میکرد منم بهش علامت میدادم ولی اثر نداشت اصلا پا نمیداد ولی یهو به مامانش به دخترش گفت من رفتم تو خودت بیا دیگه نفهمیدم دقیقا چیشد. خلاثه منم که از خدامه اون تنها بود منم یه دوستم گفتم تو وایستا من شماره بدم بیام خلاصه ی جا وایستاد برا خرید منم درس رفتم کنارش هی تیکه مینداختم یا میخندید یا میرفت دیگه داشتم دیوونه میشدم یهو گفتم ی دیقه بیا کوچه میخوام یه دیقه وقتتونو بگیرم اومد من ترس وجودمو گرفت ولی با هم یکم حرف زدیم با هزار بدبختی شماره رو گرفت و فرداش زنگ زد

خلاصه با هم حرف زدیم دو ماهی تا اینکه ی بار بهم اس داد میخوات منو ببینه قرار گذاشتیم تو پارک هم و ببینیم. وقتی دیدیم ناراحت بود زیر چشمش کبود شده بود (یکم) ازش جریانو پرسیدم اونم گفت:بابام فهمیده بود با من میحرفید زده بوده ش منم که دردو دل میکردم باش یهو گف بیا خونه دوستم راحت باشیم من ترسیدم گفتم شاید نقشه باشه یا چیزه دیگه.منم گفتم باش بریم تو حیاط دوستش بودیم که یهو گریه کرد گفتم ناراحت نشو سرشو گذاشت رو شونم منم که خوشحال شدم یکم بغلش مردم شالشو زد کنار اونم بغلم کرد منم که داشت شهوت همه جامو فرا گرفته بود یهو بش گفتم دنیا میشه بوس بدی از لبات اول گف ن منم با هزار بدبختی راضیش کردم ی بوس خوشمزه از لبش گرفتم دو دیقه طول کشید منم که کیرم شق شد داشت شلوارمو پاره میکرد یهو دیدم دنیا دید کیرمو گفت چی کار میکنی من گفتم عزیزم دست خودم نیست تو رو ببینه شق میشه. من یواش یواش سر صحبتو کشیدم سمت سکس دیگه هردومون حشری شدیم از حیاط رفتیم خونه اتاق دوستش که مسافرت رفته بود رفتیم دیدم دنیا دستشو برو سمت کیرم میمالوند منم داشتم میمردم منم مانتوشو باز کردم تابشو زدم بالا یه سوتینه صورتی پوشیده بوداونم باز کردم چه سینه هایی داشت کلا سینه هاشو خوردم چه حالی میداد اه اوووه میکرد بهش گفتم هنوز جایه اصلیش مونده خندید کیرمو در آورد برام کلی ساک زد چون اولین بارش بود قشنگ بلد نبود خلاصه شرتو زدم پایین یه کونه خوش فرم سفید فاقد از یه مو ینی یدونه مو ی میلیارد بود اگه پیدا کردین کلا کس و کونشو براش خوردم چه حالی میداد یهو رو تخت یواش سر کیرمو گذاشتم لب کونش گفتم تا سه بشمار تا س شمرد زدن تو یواش یه آه بلند کشید دیگه فک کردم همه فهمید یواش که عقب و جلو میکردم بهد ۲۰.۲۵دیقه بعد دیگه حال نداشت خسته بود برام یکم ساک زد بعد کلی کسشو خوردم کسش سفید و ناز بود بعد یکمم تلمبه زدم داشت ابم میومد گفت بریز رو سینه هام من ریختم بی حال رو تخت ازش حسابی لب گرفتم بعد لباسارو پوشیدیم مو از هم لب گرفتیم خدافظی کردیم فرداش بهم اس داد گفت دیروزخیلی خوب بود گف بازم میخوام منم بعد از اونروز چن بار سکس کردیم ولی اولی یه چیزه دیگه بود. این بود داستانه من ولی انصافا درس گفتم دروغ نگفتم. نظر بدین بازم بزارم.

نوشته:‌ سینا


👍 0
👎 0
27806 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444672
2014-11-21 16:58:11 +0330 +0330
NA

کیر حاجی فیروز تو کونت . بیشتر فحش نمیدم تا دوستان برسن. ملجوق متوهم اخه کیرتو از تو کونش در اوردی گذاشتی تو دهنش… رو پیشونی ما چیزی نوشته بود؟

0 ❤️

444673
2014-11-22 01:30:40 +0330 +0330
NA

دختری ک برا اولین بار میخاد کون بده آخه لاشی مگه تو ب این راحتیا میتونی بکونیش با این داستان تخمی تخیلیت معلوم نیست شب قبلش حسابی جلق زدی ک تونستی این داستانو بنویسی

0 ❤️

444674
2014-11-22 02:15:48 +0330 +0330

داستانا امروز چقدر کیییییییررریییییینننننننن wacko
اخه الدنگ نه به اون پا ندادن برا دوستیش نه به کردنش تو دیدار اولت
hamidhاین جق نزده شب قبل ریده از نوع اسهالش

0 ❤️

444675
2014-11-22 05:33:14 +0330 +0330
NA

ماشاالله دوستان چه فحش هایی بلدن به این بیچاره میدن

0 ❤️

444676
2014-11-22 05:46:03 +0330 +0330
NA

كيرم تواين داستان تخمي تخيلي.زنيكه جنده اين جوري كون نميده كسكش خواهر كوني.كون مادر كس مادر

0 ❤️

444677
2014-11-22 08:41:24 +0330 +0330
NA

Kos nagoo khali band

0 ❤️

444678
2014-11-22 08:57:11 +0330 +0330
NA

خواهرتو گاییدم اخه کونی تو 25 دقیقه کردی ابت نیومده

0 ❤️

444679
2014-11-22 10:49:01 +0330 +0330
NA

ميشه توهم تا سه بشماري تا خواهر و مادرتو از كس و كون بگام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كس كش مجلوق

0 ❤️