سکس ضربدری -۲

1389/07/21

قسمت قبل

سلام به دوستاني كه با نطر هاشون مايع دلگرمي من شدن.
داشتم ميگفت آرمان آب كيرم رو روي كس زنش كشيد و دوباره خنديد و گفت راحت باشين و دوباره سرش رو روي كش سميرا گذاشت و شروع كرد به ساك زدن سميرا هم كير داداشش رو از دهنش بيرون آورد و متوجه حضور ما شد به من گفت اشكان ناراحت نشي گفتم تو كه راحتي حالا هم راحت باش و دوباره شروع كرد به ساك زدن منم نگين رو روي تخت كنار سميرا خوابوندم و شرع كردم به كس خوردن سميرا و نگين داشتند كير من و آرمان رو ميخوردند و ما دو تا كس زنهاي همديگه رو ساك ميزديم آرمان از روي سميرا بلند شد و درست روبروي كس زنم ايستاد و از من پرسيد اجازه ميدي كسش رو بكنم نگاهي به كس سميرا انداختم كه تا اونجايي كه من ياد داشتم جز كير من تا به حال كيري توش نرفته بود . سميرا هم گفت اشكان اجازه بده ديگه آرمان داداشمه غريبه كه نيست تازه زنشم كه داده بهت تا باهاش هر جور كه ميخواي حال كني .منم گفتم اشكالي نداره من كه چيزي نگفتم آرمان هم انگار دنيا رو بهش داده بودي كيرش رو با آب دهنش خيس كرد و گذاشت دم كس سميرا و بالا و پايين ميكرد كه يكباره كيرش رو تا دسته تو كس سميرا فشار داد سميرا آهيكشيد و آرمان شروع كرد به تلمبه زدن به نگين گفتم آماده اي اونم سرش رو به علامت رضايت تكون داد و به آرمان گفتم با اجازه آرمان جان ميخوام بكنم آرمان هم گفت اجازه هم نميگرفتي نگين مال خودته هر كاري دلت ميخاد با كس زنم بكن تازه من هفته ديگه دارم ميرم شيراز براي خريد گل. نگين رو بيار خونه و هر سه تايي با هم حال كنيد . منم كيرم رو خيس كردم و يواش يواش تو كس كوچك نگين فشار دادم . و شروع كدم به تلمبه زدن حالا ديگه كس زنم مثل دهنش كه داشت تا چند دقيقه قبل كير داداشش رو ساك ميزد بازو بسته ميشد. آرمان هم داشت تلمبه ميزد من هم همينجور يواش به آرمان گفتم نگين از كون هم ميده گفت آره بابا بكنش نگين رو رو برگردوندم و كيرم رو روي سوراخ كونش كونش گذاشتم و با اولين فشار كيرم تا نصفه رفت تو البته كيرم خيس خيس كردم نگين هم آهي كشيد و داشتم تلمبه ميزدم و به كس دادن زنم نگاه ميكردم كه آرمان سميرا رو برگردوند تا از كون بكنه ولي سميرا گفت نه من از كون نميدم راست ميگفت اصلا از كون حال نميداد به سميرا گفتم اشكال نداره دردش كمه ولي بازم مخالفت ميكرد كه از كون نگين كشيدم بيرون و نشستم روي كمر سميرا و با اشاره به آرمان گفتم زود باش بكن تو كونش آرمان هم يه تف اداخت رو سوراخ كون زنم و كيرش رو فشار داد تو كون سميرا صداي داد سميرا بلند شدو التماس ميكرد منم محكم زنمو گيفته بودم تا تكون نخوره چند دقيقه اي كه گذشت سميرا ديگه راحت شده بود و از روي كمرش بلند شدم و اومدم سراغ نگين و دوباره كيرم رو تو كونش جادادم شهوت به اوج خود رسيده بود داشت آبم ميومد به نگين گفتم دارم ميام كه نگين گفت بريز توش ولي آرمانگفت نه صبر كن كيرش رو از تو كون سميرا كشيد بيرون و كرد تو كسش و گفت بيا كيرت رو بكن تو كون زنت اونجا خالي كن آخه كون خواهرم كوچيكهمنم اومدم بالاي سرشون و كيرم رو تو كون سميرا فشار دادم دوباره درد كمي سراغ سميرا آمد. حالا من و آرمان داشتيم سميرا رو از دو طرف ميكرديم چه حالي ميداد آبم داشت ميومد كه محكم فشار دادم و تمام وجودم داشت از كيرم خارج ميشد صداي بلند آرمان منو به خود آورد كه در همون آرمان آبشو تو كس زنم كه خواهرش هم بود خالي كرد و سمسرا بلند شد گفت كثافت قرص كه نخورده بودم و سريع رفت بيرون راه كه ميرفت از كسش آب كير آرمان بيرون ميريخت .نگاهي به هم كرديم و زديم زير خنده . نگاهي كردم ديدم نگين هنوز ارضاع نشده سريع پريدم روش و كيرم كه راست شده بود رو دوباره كردم تو كس نگين آ«مان خم داشت من و زنشو نگاه ميكردتلمبه زدنمو تند كردم كه ديدم زير دستام داره ميلرزه فهميدم به اورگاسم رسيده داشت دوباره آبم ميومد كه به نگين گفتم دارم ميام اونم گفت بريز تو كسم مثل آرمان كه تو كس زنت آبشو خالي كرد منم همين كاررو كردم و آّمو تا آخرين قطره تو كسش ريختم . و همينجور روش خوابيدم آرمان هم بلند شد و زد رو پشتم گفت خسته نباشي كس زنم بهت حال داد. منم گفتم دستت درد نكنه عالي بود .ادامه دارد…

نظر زياد بدين تا ادامشو تو سه قسمت بعدي بنويسم …راستي تو نظرهاتون از كس زنم بگيد ياعكسي بزاريد كه تو ذهنتون كس زنم رو اينجوري تصور ميكنيد. هر كس نظر بهتري داد عكس زنم رو براش ميزارم…منتظرم. بای

نوشته: اشکان


👍 1
👎 0
114889 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

267875
2010-10-13 14:54:01 +0330 +0330
NA

خیلی باحالی بخدا از ظهر یه ضرب رو سایتم ببینم کی میاد داستانت دمت گرم منتظرم نذاشتی صددرصد کس زنت خیلی توپه که داداشش نگدشته ازش کاش من جای داداشش بودم

ID: mosy.juni

5 ❤️

267876
2010-10-14 06:32:07 +0330 +0330
NA

یادت باشه امدی مشهد سری به ما بزن با خونه و امکانات درخدمتیم

گروه سکس و گای داش سینا

jamesbond.7007

7 ❤️

267877
2010-10-14 09:29:13 +0330 +0330
NA

baba damet garm dastanet tooop bod vali nafahmidam dadashet ghablanam ba zanet sex dashte ?zoodtar dastan edame bede .azkoone zane vaghti dari angosht mikoni to kont ax begir bezar inja

7 ❤️

267878
2010-10-15 05:18:09 +0330 +0330
NA

دمت گرم دوست دارم کس زنت رو بخورم و بعد یه خیار سالادی توش بذارم لطف کون زود تر داستان رو ادامه بده و راستی عکس زنت و زن داداش زنت رو هم بذار هم از کونشون و هم از کوسشون

3 ❤️

267879
2010-10-16 07:06:31 +0330 +0330
NA

kiram too roohetoon manm koss mikham baba
eeeeeee
hamash tanhaey mikonid

6 ❤️

267881
2011-12-15 00:29:40 +0330 +0330
NA

داستانت راسته یا خالی میبندی

0 ❤️

267882
2014-06-07 01:23:27 +0430 +0430
NA

خیلی با حال بوووود منم خیلی ضربدری دوست داااارم

0 ❤️

267883
2015-05-07 09:13:19 +0430 +0430

اين دهمين باره اين داستان و با عناوين مختلف ميخونم جالبه هركي كپي ميكنه همه اسمارو عوض ميكنه جز سميرا
عجب حكايتي شده ها؟؟؟تو قسمتهاي بعدي مامور برق مياد و اينا ديگه؟؟؟؟

0 ❤️

546356
2016-06-26 16:23:40 +0430 +0430

خفه شوووووووووووووووووووووووووووووووووو

0 ❤️