سلام اسم من فاطمه هست 17سالمه تازه رفتم دوم دبيرستان،توى شهر شيراز زندگى ميکنم!سايز سينه هام تقريبا هفتاد و پردمو هنوز نزدم.از همون اول بيخيال کوسم شدم و رفتم سراغ کون!اولين چيزى که رفت تو کونم انگشتم بود!يکم درد داشت ولى خوب بود راستش با اين کار خودمو برا کير آماده کرده بودم!راستش اگه کير نبود لذتى برا ما دخترا وجود نداشت!!دخترا بدون کير پسرا لذتى نداشتند!اولين روز رفتم مدرسه با چند نفر آشنا شدم!سارا،غزل،هستى و… چند هفته گذشت!يه روز اول صبح نشسته بودم تو کلاس هيچ کس نبود،اولين دوستم سارا اومد داخل سلام کرد و نشست کنارم چيزى نگفت!دستشو گذاشت رو سينه هام اول جا خوردم ولى بعدش منم دستمو گذاشتم رو سينه هاش،واى چه لذتى جفتمون داشتيم ميرفتيم تو هوا!بعد از 5دقيقه دستامونو برداشتيم و دوستم الناز اومد و بعد بقيه…اون روز تا آخر مدرسه تو فکر کار امروزمون بودم!روز بعد به سارا گفتم چقدر دلم ميخواد کون بدم اونم همين قدر دلش ميخواست!نيمکت رو بردم گوشه کلاس و خودم نشستم رو نيمکت جلويى قرار بود سارا دستشو بکنه تو شرتم و يکم حال کنم!اول قبول نکرد ولى بعد که معلم اومد نشست پشت سرم يکم بلند شدم مانتو رو رد کردم نشستم و دستشو گذاشت زير کونم!داشتم ديوونه ميشدم بعد آروم طورى که معلم نفهمه،دستشو کرد تو شرتم و انگشتشو ميمالوندش دم سوراخى کونم!شرتم حسابى خيس شده بود بعد از 3دقيقه معلم سارا رو صدا زد!و دستشو در اورد و رفت درس جواب داد!روز خيلى خوبى بود!سه روز بعد با الناز قرار گذاشتيم سه نفره لز کنيم!جايى نداشتيم پس مجبور شديم پچه ها که ميرن سالن زنگ ورزش ما بمونيم و بريم تو دستشويى ها لز کنيم!از شب قبلش هر سه رفته بوديم حموم و اصلاح کرديم!آن روز فرا رسيد و هرسه ر فتيم تو يه توالت و در رو قفل کرديم،اول لباسا رو در آورديم و زديم به گيره،آخه دستشويى هاى مدرسه ما يکم بزرگ و شيک بود ناسلامتى تازه ساخت بود،اول پستونا همديگر رو ماليديم و مک زديم يکم رفتيم پايين تر!منظورم کوسمون بود!اول از رو شرت مال همديگر رو ليس ميزديم!بعد آروم شرت همديگر رو کنديم و من سر پا بودم!سارا کوسمو ليس ميزد،الناز هم کونمو ليس ميزد حتى يکم انگشتشو کرد تو کونم!داشتم ديوونه ميشدم،بعد از 2دقيقه نفرا عوض شد!من کوس سارا رو ليست ميزدم و الناز کونشو!و نفر بعد الناز بود الناز خيلى لذت ميبرد!من کونشو ليس ميزدم و سارا کوسشو!به جبران کارش منم انگشتمو تا ته کردم تو کونشو و يه آه بلندى کشيد!بعد از 6دقيقه سريع پوشيديم و رفتيم بيرون البته نه سر کلاس،بلکه ساندويچ فروشى و بعد از يه لز دلچسب،يه اسنک هم خورديم و بعد رفتيم سر کلاس.5روز بعد يه دوست پسر عالى پيدا کردم خيلى دوستش داشتم پسر خيلى خوبى بود!بريم سر اصل مطلب!بهمن ماه بود!الناز نميدونم چطورى و از کجا ولى يه کير مصنوعى خوشگل و متناسب با من به صورت قاچاقى گير آورده بود!شب بابا و مامانش ميرفتن اصفهان و فقط خواهر کوچک ترش خونه بود!همه چيز رو آماده کرديم!آرايش زياد!شرت تنگ و لباس هاى تحريک کننده که شهوت رو ميبرد بالا،من و سارا به دروغ گفتيم که ميخواهيم بريم تولد پدر و مادز من قبول کردند اما سارا نيومد يعنى نذاشتند تا اينکه رفتم دم خونشون و باهم اومديم،رفتيم داخل و دور از چشم خواهرش رفتيم داخل و در رو قفل کرديم!سه تا دختر تنها تو يه اتاق!لباساى حجابى نفرت انگيز رو انداختيم دور!و تا يه دقيقه فقط محو اندام هم بوديم!همه چيز رو کنديم و دوباره به ياد دفعه قبل با هم لز کرديم ولى اين دفعه بيشتر خوش گذشت! الناز رفت کير مصنوعى رو آورد و گفت کى ميخواد؟سر کير مصنوعى دعوامون شد ولى زود خاتمه يافت!من رفتم و خوابيدم رو تخت و حالت پوزيشن سگى گرفتم،سارا خوابيد زير من البته تخت نرمى هم بود!سارا کوسمو ليس ميزد و با دست لا پاهامو باز کردم و الناز آروم کرد توش!آولش درد داشت ولى لذت جاشو گرفت الناز يکم کرد تو کونم و شروع کرد عقب جلو کردن!سارا هم که خيلى خوب کوسمو ليس ميزد!5دقيقه اول سارا ليس ميزد و الناز با کير مصنوعى نازش منو ميکرد تا اينکه ارضا شدم!آروم از تو کونم درش آورد و پاکش کرد و بلند شدم يکم درد داشت ولى خيلى خيلى لذت داشت واقعا جاى دوست پسرم خالى بود!نفر بعد سارا بود!حالت پوزيشن سگى گرفت و منم زيرش خوابيدم و شروع کردم به ليس زدن ولى ميترسيد الناز هم حرف گوش کن نبود!کرد تو کونش و سارا يه آه بلند کشيد و الناز شروع کرد به تلمبه زدن ولى سارا زود ار ارضا شد!کير مصنوعى رو کرد بيرون و اتصالشو باز مرد و داد به من منم حسابى تميزش کردم و دوباره…شب بسيار عالى بود خيلى خوش گذشت تا دم در ما رو رسوند و يه بوس خوشگل بابت امشب ازش گرفتيم و خودمون هم راهى خونه هامون شديم!ولى سکس با پسر لذتى داره که ما دخترا هيچ جاى دنيا نظيرشو پيدا نميکنيم!موفق باشيد.
نوشته: فاطمه
خب من فهمیدم ک دخترا خیلی تشنه ترن تا پسرا
بعدشم حجاب نفرت انگیز نی توی بی شعور جنبه نداری
راستی دوستان اینقد گفتن زیر 18 نیان اینجا من خسته شدم عمو جون
دوزاری معنی کن ببینم چه زری زدی…کير مصنوعى رو کرد بيرون و اتصالشو باز مرد و داد به من…
یعنی نمنه؟
من نمیدونم .مگه مجبورت کردن بیای داستان بنویسی؟
اصلا خودت فهمیدی چی نوشتی؟
کونکش مگه داری گزارش کار جندگیتو میدی؟
بابا خاک تو سرت نکبت ایکبیری…
دوریالی گوزو
لت وپار
عزیزم اگه سکس با پسر لذتى داره که شما دخترا هيچ جاى دنيا نظيرشو پيدا نميکنيد یه پی ام بهم بده تا با هم یه قرار بذاریم. بوس
کیرم تو کووونت مادر خراب -فک کردی تو لس انجلس امریکا زندگی سگیت رو میگذرونی" کیر مصنوعی رو از کجا اوردی از اعماق کووونه ننت؟
یه تصمیمی گرفتم میخوام افردا کیر مصنوعی شم!!! lol
اول قاچاقی بارم کنن بعد سه نفر بیان باهام حال کنن preved
واسه تخیلات یه پسر این افتضاحه مادر تو گاییدم با این تخیلاتت دسشویی مدرسمون شیک و با کلاسه چون تازه ساخته، اگه کهنه ساخت بود جاش کم بود ها کس مشنگ جقی
دمت گرم کاش همه دخترا انقد مثه تو ریلکس بودن.خیلی خوب بود.از دوستاتم تشکر کن.موفق باشی
تا وقتی الت واقعی هست چرا مصنوعی بیا ناقابله برا خودت
حیف اون اسم واسه توی جنده.
اصن حیف نظر که زیر کس و شرای تو بدن.خاک تو سرت…
“سايز سينه هام تقريبا هفتاد و پردمو هنوز نزدم.”>>>الان تشویقت کنیم پردتو نزدی؟ :| نه ترو خدا بزنش تو دلت میمونه ها !! بزنش :|
“از همون اول بيخيال کوسم شدم و رفتم سراغ کون!اولين چيزى که رفت تو کونم انگشتم بود!”>>>خط به خط ریدی :|
دوزاری خلاصش کن>>>جنده ای هرزه ای اونم از بدو تولد :| اتمام :| دیگه این داستان نوشتن داره
17سالشه مغزش گیره تو خودش :|
برو بمیر بابا :|
من حاظرم جاي اون كيرمصنوعي كس وكونت هرسه نفرتون روجربدم.قربون اون كس وكونهاي كيرنديده تون kiss3
خیلی تابلو بود پسره جالقی نویسنده این داستان بود دِ آخه مجلوق مجبوری؟
چند سالته؟
بچه این چیه نوشتی بابا خودت یه دور بخون ببین آخه چیه؟
تا( اولين روز رفتم مدرسه با چند نفر آشنا)خوندم فهمیدم تخمیه
خوبه … ولی اون حس سکسی رو نمیداد… ب جزئیات بیشتر بپرداز
6 ديقه طول كشيد؟؟؟
تايمر برده بودي با خودت؟
خدايا كسيو خواستي شفا بدي اول فاطي كچله ^__^
سلام فاطمه منم شيرازيم …اگرخواستى با من درتماس باش خوشحال ميشم افتخار بدى.
من میتونم بیام پایه سکستون باشم خوب لیس میزنم و میکنم جا هم دارم
عجب دنیای عجیبیه.
اگه یه پسر میومد داستان گی کردنش با رفیقا رو مینوشت 1000 تا فحش خوار و مادر و… میخورد.
ولی الان یه دختر اومده داستان لزش رو نوشته و همه دارن قربون صدقش میرن.
واقعا عجیب نیست.
بعد از داستان یه پسر بهش میگن جقی ولی بعد از داستان یه دختر همه بهش افرین میگن
o.O
جنده ی عوضی
کسه ننت
حرومزاده
آخه کس مغز تو سنت به این حرفا نمیخوره
تو این مملکت چیزی که هر روز بیشتر میشه کس لیسه!!!
ایول,لزبینای پلی بوی هم اینطوری با هم حال نمیکنن!
کلی خندیدم,باعث انبساط خاطر بود,اساسی…باقی رو بچه ها زحمتشو کشیدن help
سلام خشگله
من عاشق لیسیدن کس نازتو کردن کونه تنگتم
اکه افتخار بدی ممنون می شم…