سکس من و المیرا

1393/02/07

سلام به همه ی شما شهوانی های من اسمم روزبه هستش نمی خوام مثل خیلی کوس خُل ها از خودم تعریف کنم فقط اینو بگم که 16 سالمه و کیرم حدود 12سانته اینم اتفاق حدود 1سال پیش برام اتفاق افتاد. یه روز مامان و بابام آرتین (داداش کوچیکم) رو برده بودن تهران چون مشکل قلبی داشت البته هنوزم داره منو هم به خاطر این که خونمون ویلاییه با خودشون نبردن تهران ومن شدم نگهبان خونه آقا ما یه همسایه داشتیم اسمش المیرا بود مانکن و خوشگل یه سال از خودم کوچیکتر بود همیشه شلوار جین و مانتو بالای زانو و… می پوشید من حدود 2 سالی بود که می خواستمش و از همون بار اولی که دیدمش توی قلبم آشفته بازاری شد که نگو البته چون ما خونمون اول شیراز بود ولی 3ساله به خاطر شغل بابام اومدیم اهواز گذشت و من توی این دوهفته که مامان و بابام نبودن هیچ غلطی نکردم!!! دیگه یک هفته مونده بود مدرسه ها شروع بشه که به بابام گفتم می خوام برای امسال سرویس مدرسه بگیرم فقط مشکل اینجا بود که فقط منو دوستم (محسن) بودیم و راننده آژانس می گفت:باید چهار نفر بشید!! این موضوع روبه بابام گفتم چون توی خیابونمون فقط منو محسن همکلاسی و هم سن بودیم. بابام طبق معمول به مامانم گفته بود دیدم غروب مامانم گفت: المیرا دختر همسایه با مریم دوستش (اونم خونشون چند خونه پایین تر از خونه ماست) سرویس مدرسه ندارن به مادراشون گفتم که هم سرویس بشید اونا هم قبول کردن . منم که توی کونم عروسی شده بود به روی خودم نیاوردم و با حالتی که مثلا راضی نیستم گفتم باشه روز اول مهر شد ساعت حدود 7 سرویس اومد و سوار شدیم راننده سرویسمون یه پسر باحال و مشتی بود که به قول معروف ما رو کشویی می برد مدرسه!روز اول که هیچی و لی همین که از مدرسه اومدم یه وبلاگ ساختم و یه عنوان توپ براش انتخاب کردم چند تا هم عکس و مطلب از اینترنت گرفتم و گذاشتم توش سریع لباس پوشیدم رفتم کافی نت یه چندتا برگه تبلیغات زدم البته رنگی و اومدم خونه دیگه غروب بود.

صبح که سوار ماشین شدیم اول یکی از برگه هارو به راننده دادم بعد به محسن بعدشم به المیرا ومریم شماره و آدرس وبلاگ زیرش نوشته شده بود یه هفته گذشت دیدم هیچ خبری نیست پنجشنبه غروب داشتم از باشگاه برمیگشتم (چهارشنبه هاو پنجشنبه ها و جمعه ها میرم تکواندو) دیدم المیرا توی خیابونه و داره میره خونه دلو زدم به دریا و صداش کردم دیدم ایستاد منم رفتم جلو بهش سلام کردم بهش گفتم:میخوام یه چیزی بهت بگم گفت:بگو میشونم! گفتم:دوستت دارم دوساله که عاشقتم ولی روم نمیشد بهت بگم … قلبم داشت از از حلقم بیرون می اومد خدا وکیلی مثل این بود که از یه 20 طبقه دارم میفتم اونم یه چند ثانیه منو نگاه کرد و رفت یه نفراز زنهای همسایه از سوپری محل خرید کرده بود و داشت میومد فکر کنم مارو دیده بود!!! شنبه توی سرویس یه جوری شده بود مثل این که حالش خوب نبود واز دستم ناراحت بود شب داشتم توی سایت های سکسی ژاپنی میگشتم که گوشیم زنگ خورد تا گفتم الو قطع کرد بهش پیامک دادم :شما؟؟ گفت:پاکشوما!!! بعد حدود 3-4 تا پیامک گفت که المیرا هستم من که داشتم بال در می آوردم یه چند تا پیامک عاشقونه براش فرستادم اونم یه چند تا فرستاد چندماه گذشت که اینقدر منو المیرا همدیگه رو دوست داشتیم که هرشب به هم پیامک میدادیم و حتی باهم یه بار رفتیم کافی شاپ دیگه کارمون شده بود فرستادن پیامک سکسی و سکس تل قرار شد مامان و بابا آرتین رو ببرن تهران آخه هرچند ماه یه بار باید میرفتن منم طبق معمول موندم خونه! بالاخره رفتن و من تنها شدم فرداش زنگ زدم به المیرا گفتم:شب تنهام به بهونه رفتن خونه ی مریم اینا بیا خونه ما! اونم گفت ببینم چیکار میکنم ساعت حدود 9 بود که اس داد در رو باز کن منم سریع رفتم رو باز کردم بعد 30 ثانیه المیرا هم اومد توسلام کرد و گفت برم کتاب و چیزامو بزارم بیام منم توی این فرصت یه فیلم سکسی بچه های زیر 18 سال گذاشتم وقتی از توی اتاق بیرون اومد چی میدیدم واییییی یه تیکه جواهر بود سینه هاش اندازه یه سیب کوچولو بود یه لباس نازک پوشیده بود که بالا تنه اش معلوم بود یه شللوارک پوشیده بود اومد نشست پیشم شروع کردیم به دیدن فیلم تقریبا وسطای فیلم بود که بی اختیار دستم رفت زیر شلوارک المیرا خیس خیس بود دیدم المیرا شل شده منم سریع لباسش رو درآوردم اول یه خورده لب گرفتیم لباش نه کوچیک بود نه بزرگ ولی خوشمزه و قرمز اومدم پایین تر رو پستوناش براش خوردمشون دقیقا مثل نوزادا که شیر میخورن اینقدر خوردم که تقریبا کبود شده بودن همش می گفت:جووووووووونم …بخووووور…روزبهههه همشش مال خودتهههههه…آهههه منم که خوشم اومده بود بدون هیچ حرفی شلوارکش رو کشیدم پایین یه تیکه الماس بود زیرش یه کوس بدون مو صورتی وسفید و خوشبو زبونم رو گذاشتم روی کوسش که دیدم یه آه خوشگل کشید فهمیدم که روی کوسش حساسه زبونم رو گذاشتم پایین کوسش و کشیدم روی تمام کوسش بهم گفت: دیگه طاقت ندارم بخورششششش . شروع کردم به خوردن کوس خوش مزه اش همزمان که میخوردم زبونم رو میکردم توی کوسش که دیگه به جای آه ، ناله میکرد اینقدر این کار رو کردم که ارضا شد آبشم افتاد روی صورتم بعد 1 دقیقه از روی مبل بلند شد گفت حالا نوبت منه که بهت حال بدم روزبه جووووونم منم بلوز و شلوارم رو درآوردم دیدم سریع شورتمو کشید پایین کیرم که شق شده بود رو گذاشت توی دهنش و شروع کرد به ساک زدن ولی خداییش وارد نبود چون چند بار دندوناش می خورد به کیرم ولی خوب بود بهش گفتم داره آبم میاد ولی همینجوری داشت ساک میزد که یه دفعه آبم اومد و همش رو خالی کردم توی دهنش اونم تا قطره آخرش رو خورد بی حال افتادم روی مبل بعد چند دقیقه گفتم:المیرا از جلو یا عقب؟ که دیدم گفت از عقب منم رفتم کرم رو آوردم مالیدم روی سوراخ کونش و روی کیرم آروم گذاشتمش روی سوراخ تنگ کونش و کم کم کردمش توش ولی وقتی سر کیرم رفت داخل بنده خدا این بالش کوچولو های روی مبل رو گاز میگرفت آخه من ایستاده بودم اونم روی مبل بودش جوری که کونش طرف من بود یه چند ثانبه صبر کردم بعدش آروم شروع کردم به عقب و جلو کردن کونش یه کم باز شده بود و کار منو آسونتر میکرد منم نامردی نکردمو با یه حرکت جانانه کیرم رو تا دسته دادم داخل که با یه حالت خاصی و داد مانند گفت واااااااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییییییی و معلوم بود دردش گرفته بود بدجور!! بعد چنددقیقه تلمبه زدن المیراهم داشت کیف می کرد و خوشش اومده بود گفتم:جووون چه کون تنگی داری خوشگلهههههه… به به این کون رو باید تا صبح کرددد… اونم میگفت:مال خودتهههههههه… جرررررررمممم بده روزبهههه… و … هم زمان داشتم با یه دست کوسش رو می مالیدم با یه دست دیگه یه طرف کونش رو گرفته بودم یکهو وایستادم دیدم داره میشاشه، رفتیم کنار اوپن آشپزخونه دستش رو گذاشت روی لبه اوپن و پاهاش رو باز کرد یه خورده کرم زدم به کیرم و کردم داخلش بعد هر 10 تا تلمبه محکم یه بار میشاشید بعد بار دومی که شاشید لرزید و نتونست وایسه سرپا ولی من که دست بدار نبودم دوباره کردم توی کونش و تلمبه زدم که بعد چند تلمبه آبم اومد همش رو ریختم توی کونش و با هم افتادیم روی قالی بعد حدود 5 دقیقه بلند شد و یه ماچ از روی گونه هام کرد بعد همدیگه رو لخت لخت بغل کردیم بغل کردن یه دختر لخت یه کیفی میده که نگو بعدش رفت دستشویی و کوس و کونش رو شست واومد لباساش رو پوشید و رفت منم تا در ورودی خونه بدرقه اش کردم از اون شب به بعد دیگه باهم سکس نداشتیم ولی دوست دارم بازم بکنمش!!! بار بعدی عکسای سکسمون رو میزارم توی سایت شهوانی! ولی من مجبور شدم اوپن و یه دونه از مبل هارو تمیز کنم+ یه قسمت از قالی. ببخشید اگه بد بود چون بار اولمه که مینویسم ، داستان سکس بعدیمون رو هم اگه شد مینویسم درضمن می دونم که سر در این خراب شده نوشته +18 ولی خوب فکر نکنم قانون خوبی باشه! ممنون

نویسنده: روزبه


👍 0
👎 0
52177 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

417099
2014-04-27 17:12:22 +0430 +0430
NA

ok bood. janam

0 ❤️

417100
2014-04-27 17:15:39 +0430 +0430

من داستان نمیخونم ولی آخر داستانو دیدم نوشتی این خراب شده ؛ اگه اینجا خراب شدس در خروج و سیکتیر از اون وره ؛ بعدش بخاطر این نوشته +18 چون زیر 18 کودک و خردسال محسوب میشه و سکس اینجور افراد تو قوانین بیشتر کشورا تجاوز محسوب میشه ؛

0 ❤️

417101
2014-04-28 03:24:19 +0430 +0430
NA

١٢ سانت كير نيست دودوله اونم وااسه پسر ١٦ ساله :|

دست بردار نبودي؟؟ پورن استاري؟؟ جغولي :||||

0 ❤️

417102
2014-04-28 04:42:03 +0430 +0430
NA

از اونجا که گفتی هم سرویس شدید دیگه نخوندم…جقی کون گلابی فکر کردی تو تگزاسی؟
:-?

0 ❤️

417103
2014-04-28 07:37:19 +0430 +0430
NA

مگه نباید زیر 18 نیان؟ :|

0 ❤️

417104
2014-05-26 04:45:34 +0430 +0430
NA

اینجا بی صاحاب ب نظر میاد
قوانین اول سایت چیه پس!؟؟؟
چرا هر کس میتونه قوانین رو زیر پا بزاره و به دیگران توهین کنه!
ادمین یا مدیر نداره اینجا!؟؟؟؟؟

0 ❤️