سکس من و خاله الهه

1389/11/19

سلام به همه بچه های عزیز.انشالا که همیشه در کنار خانواده تن درست و سلامت باشید. من اسمم فرهاد بچه تهرانم فوق دیپلم کامپیوتر. الان که دارم این خاطره را واستون مینویسم 27 سالمه و هنوز هم ازدواج نکردم من یه خاله دارم که اسمش الهه است. الهی من قربون خاله خوشکل و مهربونم بشم خاله من 36 سالشه اما ماشالا مثل این دخترای 18 سال خوش اندام و خوشکل مونده هنوزم ازدواج نکرده فوق لیسانس زبانه. خب تا اینجاشو داشته باشید:

یادم میاد 17 ساله شده بودم که تازه یکمی فهمیده بودم سکس چیه اونم از بچه های توی دبیرستانی که درس میخوندم آخه همش تو مدرسه حرف از سکس بود ما هم دیگه کم کم راه افتادیم وخلاصه جق زدن رو هم یاد گرفتیم و گاهی اوقات به یاد زنا یا دخترای خوشکل و سکسی که میدیدم جق میزدم دیگه کم کم بزرگ شده بودم 20 سالم شده بود که رفتم دانشگاه و بعد از بدبختی و دردسر که آقا پسرای عزیز میدونن ما ها جون به جونمون کنن درس نمیخونیم خلاصه فوق دیپلممو گرفتم 23 سالم شده بود دیگه خیلی از سکس دانایی پیدا کرده بودم و چند باری هم سکس انجام داده بودم تا دیگه سر از این سایت های داستان سکس فامیلی و خانوادگی در اوردم وقتی این داستان هارو میخوندم واقعا حشری میشدم بعد از یه مدتی رفتم سر فکر خاله الهه که باهاش سکس انجام بدم اما بعضی اوقات با خودم میگفتم آخه دیونه آدم که خالشو نمیکنه،اما بعد که فکر اون هیکل سکسی و خوش اندام خاله جونمو میکردم دیگه بیخیال این حرفا میشدم خالم تنها زندگی میکنه و از اونجایی که ما باهم رابطه خوبی داشتیم و داریم من اکثر موقع ها میرفتم پیش اون چون همه خواهر برادرام ازدواج کرده بودن من بودم و پدر مادرم واسه همین من میرفتم پیش خالم که تنها نباشه از خونه ما تا خونه خاله 10 دقیقه راه بود.

من اولاش فکر سکس با خالمو نمیکردم تا اینکه سر از این سایتها در اوردم دیگه کم کم داشتم یه برنامه میچیدم که در مورد سکس با خالم حرف بزنم اما همش یه استرسی تو بدنم بود یه شب که داشتم میرفتم خونه خالم که شبو پیشش بخوابم کلیدو انداختم تو در و رفتم تو اول سلام کردم دیدم انگار کسی نیست رفتم به سمت حال دیدم خالم نشسته پا ماهواره و داره فیلم سوپر نگاه میکنه و دستشم گذاشته بود رو کسش و داشت میمالیدش)) تا منو دید سریع بلند شد گفت اه فرهاد جان تویی خاله کی اومدی که من نفهمیدم؟ تازه اومدم خاله جون بعد گفت خب شام خوردی گفتم آره خوردم اینقد زرد شده بود که نگوووو.اما من نادیده گرفتم و بعد از نیم ساعت رفتم خوابیدم تو اتاق و خاله هم طبق معمول رفت توی اتاقش و خوابید شبو همش فکر اون صحنه ای که دیده بودم رو میکردم.صبح که من از خواب بیدار شده بودم خاله رفته بود سر کار اما صبحانه هم واسه من آماده کرده بود و رفت بود،منم صبحانه خوردم و رفتم بیرون همش تو این فکر بودم که اگه خاله خودش دوست داشته باشه سکس انجام بده چه ایرادی داره که ما همدیگرو ارضا کنیم. تصمیم گرفتم امشب که میرم خونه خالم در مورد سکس باهاش حرف بزنم شب که رفتم خونه خاله اومد جلوم و رفتیم تو پذیرایی نشستیم.

بعد یه چند دقیقه خالم گفت خب فرهاد جان من برم بخوابم من سریع گفتم نه نه کجا بعد گفت چی خب برم بخوابم گفتم میشه بشینی خاله. بعد اونم نشست بیچاره سرخ شده بود.
گفتم خاله یه سوالی دارم بپرسم؟
بگو خاله جان
گفتم خب خجالت میکشم
اه بگو دیگه عزیزم ما که این حرفارو با هم نداریم.
میگم خاله شما از سکس چیزی سر درمیاری؟سکس؟آره خاله جون یه چیزایی میدونم چطور مگه؟هیچی آخه یه موضوعی امشب میخوام بهتون بگم اما خجالت میکشم بگم .
آخه چی شده خاله بگو.
خاله من خیلی وقته دوست دارم با یکی سکس انجام بدم اما همش میترسم که اگه بهش بگم ناراحت بشه یا به کسی بگه.خب عزیزم یه جوری بهش بگو شاید اونم دوست داشته باشه تو چه میدونی ها؟
خاله اگه بگم من دوست دارم با شما سکس بکنم حالا چی میگی؟
چییییییی …معلوم هست چی میگی فرهاد تورو خدا خجالت بکش ،آخه مگه من از شما چی میخوام بخدا به کسی نمیگم خاله نزار بهت التماس بکنم تورو خدا.
ای بابا خاله جون این چه حرفایی که میزنی آخه این همه دختر خوشکل و جوون دیونه توهم که چیزی از خوشکلی کم نداری من دیگه پیر شدم خاله
نه خاله اه این چه حرفیه تو خیلی هم خوشکلی،جذابی،جوون هم هستی
ای بابا برو بخوام نشنیده میگیرم فرهاد جان
رفتم نشستم بغلش رو مبل دستشو گرفتم گفتم نه تورو خدا نه نگو.
خودشو یکم جمع کرد قشنگ مشخص بود که خودشم حشری شده بود بعد گفت چیکار میکنی فرهاد منم گفتم خاله اگه نزاری به قران خودمو میکشم!

ای بابا باشه هر کاری دوست داری بکن.

وای وای به امام حسین انگار دنیا رو بهم داده بودن. رفتم تو لباش اما بازم هی میگفت خجالت بکش من خالتم من حالیم نبود شروع کردم به خوردن اون لبای خوشکلش جوووون الان که دارم تعریف میکنم خودمم دارم حشری میشم. تا میتونستم ازش لب میگرفتم بعد لباساشو در اوردم البته بازم به زور خودمم تیشرتمو در اوردم انداختمش رو مبل رفتم واسه سینه هاش چه سینه هایی بزرگ و سفید جوننننن حالا نخور کی بخور دیگه کم کم داشت حشری میشد. گفت خب حالا نوبت منه شلوارمو در اوردم کیرمو گرفت تو دستاش اول میخواست بخوره انگار حالش به هم میخورد بعد گفت خب چیکارش کنم منم گفتم بخورش خاله جونم، آروم آروم میکرد تو دهنش دیگه به ساک زدن تبدیل شد جوری ساک میزد که من میخواستم ارضا بشم اما خودمو نگه میداشتم بعد از خوردن کیرم رفتم سراغش کس تپل و قرمزش وای ی ی ی ی یه کس بدون مو و تمیز که تا حالا تو عمرم ندیده بودم شروع کردم به خوردن و اونم مدام آخو اوخ خ خ میکرد میگفت وای بخورش بکنش و خلاصه حشری شده بود منم دیگه بدتر میخوردم مثل این کس نخورده ها، کیرمو گذاشتم سر چوچولش و میمالیدم اونم هی میگفت آی آی گفتم خاله اگه پاره بشی ایرادی داره بعد گفت خالت خیلی وقته که پاره شده راحت باش بکن زود باش لعنتی منو بگو دیگه اصل مطلب اومد دستم که اون حرفاش همش فیلم بود منم تو دلم گفتم( ای جنده بگی که اومد) کیرمو تا ته کردم تو کسش اینقد داغ بود کسش که کیرم داشت آتیش میگرفت محکم میکردم تو کسش و عقب جلو میکردم همزمان که از کس میکردمش ازش لب میگرفتم چه حالی میداد.بلند شدم گفتم خب حالا میخوام از عقب بکنمت نه نه درد داره.اروم میکنم خاله،یه یکم تف زدم رو کیرم و کردم تو سوراخ تنگ کون نازش یعنی این خاله جنده من هیچی کم نداشت همه چیزاش منظم بود خاله جون اولش جیغ زد اما آروم آروم عقب جلو کردم اوخ بکن خاله بکن بکن بکن وای ی ی دیگه آبم داشت میومد گفتم خاله دارم ارضا میشم بریزم تو کونت نه بیا بریز تو دهنم بدو بدو منم آبمو خالی کردم تو دهنش و روی سینه هاش و بیحال افتادم روش اونم بعد 2 دقیقه بود که خودش یکم دیگه با کسش ور رفت و بالاخره ارضا شد یه جیغی هم کشید که سرم رفت.بعد یه 10 دقیقه با هم رفتیم تو حمام با هم دوش گرفتیم و یه حال کمه دیگه ای هم کردیم… دوستون دارم نظر بدین تا ادامشو که خیلی با حاله رو واستون بنویسم.در ضمن هر اگه مشکلی از نظر نوشتاری بود بفرمایید که اصلاح کنم.خیلی ممنون

نوشته : فرهاد


👍 2
👎 3
358974 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

272852
2011-02-08 11:23:29 +0330 +0330
NA

کیرم تو کس خاله جندت با این داستانت.

0 ❤️

272854
2011-02-08 13:11:03 +0330 +0330
NA

man mikhastam fohsh nadam allanam nemidam vali daste bill az ballat bere az paeen dar biad ta rahat beshi

0 ❤️

272856
2011-02-08 14:24:56 +0330 +0330
NA

ye soal???
age khalat in ghad ke to migi khoshgele chera ta hala ezdevaj nakarde???
yani ye nafaram azash khoshesh nayoomade???
=))

1 ❤️

272857
2011-02-08 15:14:31 +0330 +0330
NA

U khodet inio k neveshti khondi?
B nazare man k az2hal kharej nis:
1inke ya khali basti dar hade la liga
2ya inke khale jonet bache tehrone,chon lashi bodanesh faratar az hade olampice

1 ❤️

272858
2011-02-08 15:50:54 +0330 +0330
NA

nemidoonam chera hame bade sexeshoon do nafari miran hamoom? khahesh mikonam dg kasi too dastanash bade sexesh nare hamoom /:)

0 ❤️

272859
2011-02-08 16:41:21 +0330 +0330
NA

مثل اكثر داستانها خشك وتكرارى بود!

0 ❤️

272860
2011-02-08 17:47:40 +0330 +0330
NA

یا خالت جنده تهرونه و به همه میده به تو هم داده
یا تو خالی بنده توپی هستی

0 ❤️

272861
2011-02-08 18:18:39 +0330 +0330
NA

خاله جنده نعمتیه ها!!! :O) <:P
کیرم تو داستانت.

0 ❤️

272862
2011-02-08 21:10:22 +0330 +0330
NA

آخه جنده کسکش مجبوری اینقدر کسشعر مینویسی.کیرم تو کون و کس همه بستگانت مهندس کامپیوتر

0 ❤️

272863
2011-02-08 23:11:42 +0330 +0330
NA

بدبخت رو ولش كنيد بزاريد توو روياهاش باشه .ارزو بر كسخولان عيب نيست

0 ❤️

272864
2011-02-09 03:27:31 +0330 +0330
NA

اخه شد يكي داستان بنويسه شما هر چي فحش تو دنيا هست نثارش نكنين اگه اينجوري پيش بره ديگه هيچكي خايه نميكنه داستان بنويسه/ بنويسه كه چي شما جدو ابادشو بيارين جلو چشاش

0 ❤️

272865
2011-02-09 05:07:20 +0330 +0330
NA

خالت اوپن بود تو کونش براحتی کردی !!!یه بارکی بگو خالم جنده است دیگه

0 ❤️

272866
2011-02-09 05:14:11 +0330 +0330
NA

منم نظر gondaton را دارم کس کش خیال پرداز

0 ❤️

272867
2011-02-09 05:29:27 +0330 +0330
NA

تخیولتو یکم پرورش بده

0 ❤️

272868
2011-02-09 06:52:37 +0330 +0330
NA

کیرم تو جدو آباد خالت مادرجنده خالی بند درزم solaris57 مادرجنده خوار کسه تو اصلا میدونی داستان چیه :))

0 ❤️

272869
2011-02-09 07:06:55 +0330 +0330
NA

kos sheri bish naboood!!! moteghaleb! taghlid kar!

0 ❤️

272870
2011-02-09 14:22:17 +0330 +0330
NA

اه خدای من خالت گفت بدو بدو ابتو بریز تو دهنم اه خدای من چه رمانتیک

0 ❤️

272871
2011-02-09 17:21:17 +0330 +0330
NA

یه داستانی خوندم به اسم دختر خاله
دقیقا مثل همین بود
معلومه نویسنده اون رو خونده فقط دختر خالش شده خاله الهه

کیر تو مغزت

0 ❤️

272872
2011-02-09 20:03:07 +0330 +0330
NA

دوستان فوش ندید بهش بیچاره این همه زحمت کشیده داستان نوشته گناه داره اینجوری تشکر میکنین؟؟؟ :( دوس دارین شما داستان بنویسین مردم فوش کشتون کنن ؟؟؟؟؟؟ حالا اگه به جای این پسره . خاله نوشته بود همتون ببه و جهجه راه مینداختین . درس نمیگم؟؟؟؟؟ یه کم انصاف داشته باشین

اقا دمت گرم که زحمت کشیدی و داستان نوشتی :x

0 ❤️

272873
2011-02-09 20:36:11 +0330 +0330
NA

اقا خوب بود فقط دوتا خط را نگاه از داستانت کپی کردم :?
(دیپلممو گرفتم 23 سالم شده بود دیگه خیلی از سکس دانایی پیدا کرده بودم و چند باری هم *******سکس *****انجام داده بودم)
واینم نگاه کنید
(کس تپل و قرمزش وای ی ی ی کس بدون مو و تمیز که تا حالا تو عمرم ندیده بودم )

چه طور قبلش سکس کردی ولی تا اون روز ندیده بودی؟

فکر کنم فقط کون میدادی :D :)) =))

0 ❤️

272874
2011-02-09 23:31:44 +0330 +0330
NA

کیرراگفتن که تراسربریده پوست؛پیش توکس وکون هردونکوست؛برخواست مودب وبروی دوتخم خود نشست وگفت ؛درویش را هر کجا که شب آید سرای اوست

0 ❤️

272876
2011-02-10 07:16:55 +0330 +0330

عجب !!! مارد یارو گاییدی که !! چیزی مونده منم بگم ؟؟؟؟ :-/

منم میگم اگه دروغ میگید لاقر درست حسابی بگید !!

خالت اینقدر جنده بود و تا حالا چیزی حس نکرده بودی ؟؟؟

واییییییییییییی خداییییییی منننن !!!

0 ❤️

272877
2011-02-10 08:20:22 +0330 +0330
NA

ای کسایی که بعداز خوندن داستانها فحش وناسزا میگید مطمئن باشید یا مادرتون جنده است یا خواهرتون وگر نه آدم درست حسابی که فحش نمیده شماها با این کارتون دیگه کسی جرات داستان نوشتن را به خودش نمیده

0 ❤️

272878
2011-02-10 08:29:18 +0330 +0330
NA

کسایی که بعد ازخواندن داستان فحش میدن مطمئن باشید یاخواهرشون جنده است یا مادرشون

0 ❤️

272879
2011-02-12 15:50:57 +0330 +0330
NA

jon madaret az tavahom bia biron ba in dastan neveshtanet boro aval ye khorde film soper bebin bad bia dastan benevis khali band khale jende

0 ❤️

272880
2011-02-20 01:06:20 +0330 +0330
NA

کیرم تو کونت جات ته جهنمه
بیشک

0 ❤️

272881
2011-04-02 13:46:28 +0430 +0430
NA

کیرم تو کون همه تون کونیا سکس از درودیوار فتو فراوون ریخته مگه از مریخ آوردنش که نیاز به افسانه و تخیلات باشه همتون حسودین اتفاقأ شمایین که تخیلتون خیلی درگیرشه وگرنه اونایی که تجربش میکنن مثله شماها اینقد تخیلات ندارن تو رویا نمیچرخن واقعیشو تجربه کردن از همینجا درود میفرستم به همه دخترپسرای اهل حال دمتون گرم که بساط مستی رو برپا دارین، بکنید که هرکه نکند از ما نیست!!

0 ❤️

272882
2011-06-28 13:05:23 +0430 +0430
NA

خاله اگه بگم من دوست دارم با شما سکس بکنم حالا چی میگی؟
کسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس ننت

0 ❤️

272883
2011-06-28 13:07:10 +0430 +0430
NA

ای بابا باشه هر کاری دوست داری بکن.

0 ❤️

272884
2011-09-24 04:45:04 +0330 +0330
NA

:‘’( ریدم تو داستانتتتتتتتتت

0 ❤️

272885
2012-03-12 10:48:44 +0330 +0330

منم خالتو بخورم

0 ❤️

272886
2012-04-07 05:33:46 +0430 +0430
NA

كسكش خالي بندكيرم توداستان كيريت بي ناموس_خودتو خالتوگاييدم_اشتبانوشتي_خونه خالت بودي طرف اومده ازپشت توروكرده ازجلو هم خالتوجنده كرده_0از10نمره14:03

0 ❤️

272887
2012-04-10 09:55:27 +0430 +0430
NA

شما بگو چی بگیم که ادامش رو ننویسسی ؟

0 ❤️

272888
2012-06-05 05:07:31 +0430 +0430
NA

Agha toro har ki dos darin dar mored maharem dastan nanevisid ta bazia ro jav nagire beran khalashono bokonan

0 ❤️

272889
2012-09-09 00:32:14 +0430 +0430
NA

جالب بود ادامش یادت نره

0 ❤️

272890
2012-09-11 18:19:31 +0430 +0430

کییییییییییییییییییییری بود

0 ❤️

272891
2012-10-20 14:33:02 +0330 +0330
NA

boro koonkesh avazi khodet ro khar kon . maloome ke ziad koon midi

0 ❤️

272893
2012-10-20 14:45:12 +0330 +0330

جالب بود مررررررررررررررسی
کلی خندیدم…
موفق و پیروز باشی عزیز…

0 ❤️

272895
2015-04-29 06:41:06 +0430 +0430
NA

رییییییدی با این داستان گزاشتنت

0 ❤️

272896
2015-04-29 06:51:05 +0430 +0430
NA

نکته فراموش شده داستان سایز کیرش بود چون همه داستانها سایز کیرها از بجه 15سالش کیرش بالای 18 سانته تا اون30سالش،من موندم کیر کوتاهها کجاین سکس ندارن

0 ❤️