سکس من و زهرا

1396/01/08

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت همه دوستان فعال. …
راستشو اولین خاطره من هست و اولین سکس زندگیم پس کمبود اون رو به بزرگواریتان ببخشید. …
من اسمم سروش هست و 22 سالمه قدم 197 .وزنم 90 والیبال کار میکنم
استیل بدنم واقعا عالیه
دخترا هم از قد بلند خوششون میاد. …
و اما زهرا دختری تپل با 160 قد و 60 وزن خلاصه دختری ناز و خوش اندام … منو زهرا دانشگاه با هم بودیم … باهم میرفتیم کلاس و میومدیم البته بعضی روزا…
اس مس بازی ما یه چیز عادی بود تا اینکه یه شب در حین اس دادن یه اس اشتباه فرستادم براش میخوام بوست کنم … برا دوستم خواستم بفرستم ولی اشتباهی رفت برا زهرا … دیگه راه برگشتی نداشتم … خیلی عجیب بود جوابش … راستش منم میخوام بوست کنم … خیلی جا خوردم خلاصه اونشب یه دل سیر چت سکسی کردیم … نزدیک نیمه شب گفتم عکست رو میخوام ببینم …گفت چه عکسی … دیدم حشرش زده بالا گفتم ممه و پایین… گفت که فردا میفرستم. …فرستاد و دیدم خدایا این کوص جلو من بود و خبر نداشتم… دل و زدم به دریا و گفتم میخوام تو آغوشم بگیرمت. …قبول کرد منم چشم انتظار برای اینکه خونه خالی بشه… گذشت تا اینکه موقع مقرر رسید تقریبا ساعت 16 بود که بهش گفتم زودی با آژانس بیا خودم حساب میکنم بیست دقیقه ای گذشت اومد تو کوچه اس داد فقط بوسه باشه و ممه … منم قبول کردم. … ولی قول ندادم خیلی سخت بود برا بار اول. …
در زد و در رو باز کردم اومد داخل … سلام عشقم و یه بوسه گرفت و داخل حیاط وایساد گفت همینجا گفتم چشم رو پله نشستم اومد پیشم نشست… گفتم بیا بغلم بشین … اومدم بغلم چند دقیقه لب گرفتیم و کلی حرف عاشقانه بهم زد و خودشو لوس میکرد … بلندش کردم دستاش دور گردنم و پایین تنه کاملا چسبیده …گذاشتمش رو اپن نزدیک بیست دقیقه لب و گردنشو خوردم تا اینکه هوس ممه کردم … گفتم شیر میخوام که گفت ندارم خشکه … کاری میکنم شیر بیاره … ازش اجازه گرفتم دکمه های مانتو رو باز کردم یه سوتین قرمز پوشیده بود … بازش کردم چشام دوبرابر باز شد گفت چته … منم گفتم اولین باره ممه میبینم سایز 75 با نوک صورتی و کوچیک. … اینقدر خوردم که آه و نالش در اومده بود … بلندش کردم اوردمش رو زمین … اومد روم دراز شد دستمو گذاشت رو باسنش و لبمو میخورد ضد حال میزد منم یه بار انداز کردم رفتم روش گفتم گفتم نفسم رو میخوام ببینم …اجازه گرفتم شلوارشو تا زانو آوردم پایین یه شرت قرمز پوشیده بود … از رو شرت کوصش رو مالوندم کشیدم پایین … چشاش خمار بود … یکم مو داشت گفت نخوری کثیفه … شلوارم رو باز کرد و باشرت دراورد دیدم ترس افتاد تو چشاش گفت اینکه بزرگتر شده چون قبلا عکسش رو فرستادم براش. … اونم گفت ساک نمیزنم کیرم رو گذاشت لا پاش و دراز کشیدم روش یه دست رو ممه یه انگشت تو کوس و لب میخوردم. … پنج دقیقه نگذشت که ارضا شد … بوسم کرد گفت ممنون… برش گردوندم حالت سگی آب کوصش کیر 18 سانتی و کلفتم رو لیز کرد گذاشتم جلو سوراخ کونش که گفت درد داره … برا اولین بار میخواست سکس کنه … منم نوازشش کردم و اینقدر کونش رو انگشت کردم تا جا باز کرد … سر کیرم به زور میرفت داخل … کله کیرم رفت داخل مثل مرغ از قفس پرید و گفتم شل کن تا دردت نیاد دستمو گذاشتم زیر شکمش و کوسش رو مالوندم و کیرم و تا نصفه کردم تو که دستشو گاز گرفت خیلی داغ بود داشتم میسوختم که اروم درآوردم دیدم خون اومده یکم کیرمو خیس کردم و تا ته زدم داخل که گریه کرد چنتا تلنبه زدم که التماس کرد گفت درار … خیلی دوسش داشتم نخواستم ازم ناراحت بشه بدون اینکه آبم بیاد درآوردم لباسشو پوشیدم یه بوسش کردم … ازم تشکر کرد و رفت خونه. …
دیگه مثل همیشه جوابمو نمیداد رابطه اش سرد شد … که گفت عذاب وجدان داره و خواستگار براش اومده بود… خونه خالی شد اس دادم بیا که گفت نمیتونم … خیلی اعصابم رو خرد کرد کسی که خیلی دوسش داشتم و میخواستم همیشه باهاش باشم اینجوری ولم کنه و بره … گفتم ده دقیقه وقت داری بیای … اول یه فیلم با عکسات درست میکنم و امشب میای رو قبر من خلاصه بعد هزار جنگ و دعوا اومد … در رو باز کرد یکی زدم تو گوشش که زد زیر گریه …چرا میخوای ولم کنی ؟من خوب نیستم؟ بعد از کلی حرف دیدم واقعا میخواد بره عکساشو جلوی خودش حذف کردم تو بغلم گرفتمش و زد زیر گریه خیلی مقاومت میکرد دوتا زد توگوشم یکی زدمش که اروم نشست و کاری نداشت جز گریه کامل لختش کردم و خودمم لخت افتادم روش و شروع کردم به خوردن سینه و لب اینقدر خوردم که کبود شدن … یه بالش گذاشتم زیر شکمش و کیرمو تنظیم کردم با سوراخ کونش خیس کردم و گذاشتم تو کونش که فرار کرد … اوردمش رو پهلو بازم در رفت امپرم رفت هزار حالت سگی گذاشتمش و کردم تو کونش محکم گرفتم تکون نخوره هر چه التماس میکرد ولش نکردم مثل برق تلنبه میزدم اینقدر داغ شده بود که لرزید و شل کرد و خواست بیفته که گرفتمش نزدیک بیست دقیقه سریع تلنبه زدم که خیس عرق شدم خودش عقب جلو میکرد چند دقیقه گذشت تا فایده نداشت موهاش رو گرفتم و دوباره شروع کردم ده دقیقه بعدش دیدم آبم داره میاد محکم زدم تو کونش و تخمام چسبیده بود به سوراخ کونش و ابمو کامل خالی کردم توش … کیرم رو تمیز کردم لباس پوشیدم گفتم هر جا دلت خواست برو … رفت حموم خودشو تمیز کنه اومدم تو کیفش عطرش رو برداشتم آرایش کرد خواست عطر بزنه تا دید دست منه. … از دست منم دلخور … گفتم یا لبو میخوری و میگی دوست دارم و میبخشمت یا نمیدم عطر رو … یه لب یک دقیقه ای گرفت و کیرمو دستش گرفت گفت کسی که بخواد اینو تا آخر عمر تحمل کنه بدبخت میشه چسبیدم بهش گفتم تا هر روزی باشه باید کوستو هم جر بدم … اونم رفت دیگه جوابم رو نداد … داخل دانشگاه هم خودشو ازم قایم میکرد همین دیروز هم شنیدم نامزدیش بهم خورده… فکر کنم میخواد دوباره باهام حرف بزنه…

ببخشید طولانی بود … اگه جالب نبود ببخشید این خاطره‌ای بود که یه ماه پیش برای من اتفاق افتاد… از اون روز به بعد از کل دخترا زده شدم واقعا معرفتی که پسران دارن هیچوقت میان دختران وجود نداشت و نمیاد. … نصیحتی که همیشه پیرمرد ها به من میگن … اگه دختری داخل روستا خواست کوس یا کون بده خودت اونو جر بده نزار به غریبه التماس کنه… پس تا میتونید دخترا رو بکنید که ارزش دوس داشتن رو ندارن. .
وسلام

نوشته: سروش


👍 0
👎 6
24633 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

586115
2017-03-28 06:22:24 +0430 +0430

خودتم قبول کن خالی بندیه اگه قبول نمیکنی خودت بخون چی نوشتی باشه جوجو

0 ❤️

586136
2017-03-28 07:22:02 +0430 +0430

جمله آخرت قبول ندارم

0 ❤️

586145
2017-03-28 08:06:31 +0430 +0430

چرت نوشتی کون پلاستیکی

0 ❤️

586209
2017-03-28 13:32:22 +0430 +0430

حالم بهم میخوره از داستانایی که : سلام من فلانم سایزم بهمانه دختره منو دید و بهم کون داد منم بهش شربت تعارف کردم بعد گفت بیا منو بکن منم ابمو توش خالی کردم خدافس! اخه شماهایی که این چس نامه های بی معنی و بی احساس رو مینویسید و تحت تاثیر هورمون های جنسی تون دروغ سرهم میکنید و زودی میخواید برسید به بکن بکن با خودتون نمیگید غیر از خود بدبخت تو کفم صد نفر دیگه این چرندیات من رو میخونند اگه وجدان نداری لااقل به شعور مخاطبت توهین نکن من تعجبم از ادمین سایت هستش که بجای گلچین کردن داستان ها هر چرندی رو چاپ میکنه

0 ❤️

586217
2017-03-28 14:04:50 +0430 +0430

کون پاره مغز فندقی احمقی هستی

0 ❤️

586237
2017-03-28 16:57:55 +0430 +0430
NA

on ke angosht krdi khodt bodi mikhasi shishe atro bkoni to kiont
hey to zdi on zad to zadi on akhe pofiuz braue bache 4sale dastan trif nmikoni ke maqz fandoqi
jomle akhrtm mifhmm dardt chie dige zde shodi mikhay lashi shi vli nmishi bjash kioni mishi midi be hme harchi nbashe psra ba maram trn

0 ❤️

586284
2017-03-28 22:05:06 +0430 +0430
NA

احساس کردم یه جاهایی از داستان سرعت جقتو به صورت دو دستی زیاد کردی واقعا داشتی دارکوبی میزدی معلوم بود

0 ❤️

586299
2017-03-28 23:19:23 +0430 +0430

ache koskesh khan in che kosiye neveshti?migi ke shab ta sob chate sexy kardin yani az had gozaroondin bad migi fardsh del zadam be darya o goftam mikham baghalet konam?kooooni begiram az poshte hamin pc bokonamet sedaye egzoze lamborgini bedi?

0 ❤️

586313
2017-03-29 04:29:42 +0430 +0430

اولین بار تا ته کردم توش بابا خالی بند

0 ❤️

586315
2017-03-29 04:43:46 +0430 +0430

بخواب حال نداری ?

0 ❤️

586550
2017-03-30 07:26:49 +0430 +0430

فقط موندم تو حیاط روپلها بودن بعد چطور سراز اوپن دراوردی خواهشا داستان درست وحسابی بذار ودروغ ننویس مرسی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها