سکس من و نگار

1391/09/10

سلام به همه دوستان شهوانی من افشین هستم 14 سالمه قیافم هم در موردش نظر نمی دم من و نگار از بچگی با هم بودیم البته نه همیشه فقط تابستونا چون خونه اونا شیرازه و ما اصفهان از قدیم این نگار خانوم ما می خوارید چون یادمه وقتی من چهارم دبستان بودم اون اول راهنمایی بود و یه روز عصر که هیچکس خونشون نبود به من گفت میخوای کار آدم بزرگارو انجام بدیم منم گفتم میره چندتا اسباب بازی میاره میگه من زن و تو شوهر یا من متمتن و تو پسر یا… که دیدم نزدیکم شدو دستشو کرد تو شرتم و دستمو برد تو شرتش من کسخول هم که هیچ حس سکسی بهم دست نمی داد و مونده بودم چی کار می کنه!!!
بعد اون قضیه من نگارو تا چند سال ندیدم یعنی خودم نمی خواستم چون نسبت به اون یه حس بدی داشتم تا یک سال پیش که فهمیدم چه تیکه ای رو از دست دادم ولی با وجود کم محلی های من هنوزم تو نخ من بود که با من دوست بشه گذشت تا همین اواخر مرداد که اومد واسه کنکور تو خونه نیم ساخته مادر بزرگم اینا درس بخونه نزدیکای ظهر بود که مادر بزرگم خوابید و من و نگار تنها موندیم نگا زیر چشمی هوامو داشت که بلند شد بره آب بخوره منم پشت سرش رفتم در یخچالو باز کرد من زود تر از اون تنگو برداشتم یهو با حالت هیجان زده برگشت و فکر کنم سر فحش خواهرو مادرو تو دلش کشید بهم منم گفتم چیه خوب تشنمه!!!
خندید و گفت اگه برای یه چیز نمی خواستمت زندت نمیزاشتم!! گفتم چی؟ یک دفعه هولم داد سمت دیوار و دم گوشم گفت هنوز خاله بازی بلدی؟؟؟؟؟
تنگ از دستم افتاد رو زمین خدارو شکر تنگ پلاستیکی بود و علاوه بر این که نشکست صداشم بلند نبود که کسی بیدار بشه
گفتم تا چطور خاله بازی باشه گفت همونی که چند سال پیش بازی کردیم! گفتم آره و لب تو لب شدیم دیدم لب گرفتن فایده نداره آروم آروم همینطور که دستم رو سینه هاش بود رفتم پائیین شلوارشو دادم پائین گفت حواست باشه بیچارم نکنی گفتم نترس حواسم هست عطر کسش داشت منو مست میکرد شرتشو آروم در آوردم لامصب سه تیغ کرده بود مثل آیینه زبونمو را شیار کسش بالا پائین میکردم در همین حین اونم می گفت میدونی چند ساله دنبالت بودم محل بهم نمیزاشتی؟؟؟؟
منم یه کم ناراحت شدم که بیچاره بخاطر من چقدر تحمل کرده تو همین فکرا بودم گفت مثل این که کسم بهت مزه داده قید کردنمو زدی گفتم نه در بیار تا بکنمت گفت خیلی هولی کیرتو در بیار میخوام برات ساک بزنم منم کیرمو در آوردم با دست میمالوندو میخورد یه 5 دقیقه ساک زد گفتم دیگه طاقت ندارم کونت داره دیوونم میکنه یه آه کشید و برگشت یه پشت و من حالا آماده کردن بودم کیرمو مثل وحشیا میخواستم بکنم تو دیدم نمیره گفت اسکل من تا حالا به کسی ندادم باید با انگشتت جا باز کنی من تازه فهمیدم چه سوتی دادم و اینقد دم از کردن این و اون میزدم هنوز یه آماتورم!
خلاصه با انگشتو زبون کون حاج خانومو مالوندیم تا بقول حودش جا باز کنه کم کم انگشتامو در آوردم و کیرمو هل دادم تو اینقدر گرم بود و حال میدادکه یادم رفته بود تو خونه یه نفر خوابه و اگه بیدار بشه آبروی هر جفتمون میره ولی خدارو شکر مفصل کردمش و آخر دست یه ساک مستحکم هم زد و آبمو ریختم رو صورتش بدو بدو رفت تو حیاط و صورتشو شست خلاصه نگارو بعد چند وقت کردمش شمارشم گرفتم!!!
خلاصه شدیم مثل زن و شوهر تا وقتی شیراز بودم اکثر روزا عشق و حال بود الآنم دارم باش اس ام اس بازی میکنم!!!
روز خوش فقط مشکلات خاطرمو بگین و حدالامکان فحش ندین!!!
دوستدار شما AllStar


👍 0
👎 0
63291 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

345933
2012-11-30 01:21:35 +0330 +0330

بشین درستو بخون آفرین پسره خوب.

کس چی چیه اه کیرم توش… درس واجب تره

0 ❤️

345934
2012-11-30 01:23:50 +0330 +0330
NA

ببین دوست عزیز
قوانین این سایت اینه که هیجده سال به پایین نیان تو سایت
ولی بنظر من اینجا سایت سکسیه
قانون سرش نمیشه هرکی آلتش بلند بشه میتونه بیاداینجا داستان بنویسه

0 ❤️

345935
2012-11-30 05:22:01 +0330 +0330
NA

نسبت به سنت و داستان های دیگه بدک نبود ولی اینقد واسه خودت نوشابه باز نکن.

0 ❤️

345936
2012-11-30 05:30:33 +0330 +0330

سعی کن زیاد غرق این چیزا نشی … بشین درست و بخون …

0 ❤️

345937
2012-11-30 08:55:21 +0330 +0330
NA

اوخی عمو جون کلاس چندی ؟؟؟

هرکی به این بچه چیزی بگه با من طرف /:)

عمو بیا بریم اون پشت … :D

0 ❤️

345939
2012-11-30 10:49:06 +0330 +0330
NA

افشين گل كونى يكى يكدونه كيربابااين نگار جون آدرس وشمارش نميدى بابايى دعوتش كنم بندربامادرمحترمه ببرمشون قشم.جنگل حرا.آبگرم گنو ببرمش كونش ماساژبدم كه واسه كون دردخوبه.توهم بشين درستوبخون اگه تجديدبشى ازدوچرخه خبرى نيست

0 ❤️

345940
2012-11-30 10:49:27 +0330 +0330

خوشگل خانوم خیلی زرنگی ها :D
بعد هر داستان به جای اول شدم هی مینویسی
بدک نبود بدک نبود
اصلا داستان ها رو میخونی :?
عمرن اگه قبل از نوشتن بدک نبود بخونی :P
شاید بعد از نوشتن بدک نبود یه نیم نگاهی بندازی =))
در کل فکر نکن زرنگی :>

0 ❤️

345941
2012-11-30 11:25:37 +0330 +0330
NA

عطر کسش مال کدوم کارخونه بود بَه بَه یا اتک؟
خدارُ شکر مفصل کردمش یعنی چی اونوقت؟
ساک مستحکم چیه؟

0 ❤️

345943
2012-11-30 11:42:39 +0330 +0330
NA

افشين من 12 سالمه :) :)
از داستانت خوشم اومد ;) ;)
هاهاهاهاههاهاهاههاهاههاهاهاههاهاهاههاهاهها :)) :))
خرت كردم بچه :"> :">
بشين بابا اب دادتو بخون :> :>

0 ❤️

345944
2012-11-30 12:52:20 +0330 +0330
NA

بد نبود ولی درسته یادت نره

0 ❤️

345945
2012-11-30 13:20:25 +0330 +0330
NA

دهنت سرویس با این کس شعرات

0 ❤️

345946
2012-11-30 14:08:40 +0330 +0330
NA

اااااا
ببخشید مث اینکه اشتباه اومدم
نمیدونم چرا کیج شدم و فکر میکنم هر سایتی سایت شهوانیه
یعنی من هیجده سالم نشده؟
بچه ها من دیکه نمیام چون هیجده سالم تموم نشده
دو سه ماه دیکه خدمت میرسم
با تشکر سامی شهوتی کوچک

0 ❤️

345947
2012-12-01 07:20:30 +0330 +0330
NA

Cheshmo dele madar pedara roshan k enqad bache hashun ba estedan ,man fk konam senam va3 vorod be site ziade bayad beram meyduno bedam be in javunaye 10 ,12 sale=))))

0 ❤️

345948
2012-12-01 19:49:15 +0330 +0330
NA

چرا بهش گیر میدید. خداییش همه مون تو ۱۳و۱۴سالگی از این کاراکردیم. یکیش خودم از۱۱سالگی به بعد کوس کردن که سحله هرخلافی که بگید کردم تازه دو سه سالی میشه آدم شدم وزیاد دنبال خلاف نیستم کمترخلاف میکنم. پس اول به خودمون نگاه کنیم بعد به ایناگیر بدیم.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها