سکس من و همسرم با خاطره دوستان
سلام راستش من چند روز قبل تو شهوانی یه خاطره دوستی خواندم که چون واسه خودم هم پیش امده بود گفتم بنویسم–من اسمم مهرداد و 25 سالمه و زنم مارال 23 سالشه– دو ساله ازدواج کردیم–راستش یه مدت بود که وقتی با هم سکس داشتیم دلمون میخواست در مورد کسی دیگه هم حرف بزنیم-مثلا بگیم فلان اقا و خانم الان دارن چه جوری سکس میکنند-چون اشنا بودن از اینکه حالت های مختلف سکسشون را بازگو میکردیم لذت میبردیم-تا اینکه من حرف از مرد خاصی میبرم که مثلا کیرش چقدر بزرگه اگه بخوره رو باسن مارال چه کیفی میکنه–کم کم دیدم بدش نمیاد که اینجوری سکس کنیم و واسه همین بود که دیگه اون مرد هم تو سکمسمون تو رویا شرکت میدادیم مثلا میگفتم الان بابک کیرشو بلند کرده و راست داره میزنه تو کوست وهی تلمبه میزنه خانم هم خوشش میامد و لذت میبرد-تا اینکه یه شب بهش گفتم خودت یکی از مردهای اشنا اسمش بگو واسم تعریف کن چطوری داره ترا میکنه–اولش دوست نداشت اسم کسی بگه میگفت ممکنه ناراحتت کنه-منم میگفتم نه تو هر کی دوست داری را بگو–تا اینکه اون اسم یکی از جوونهای همسایه پدرش که هم سن خودش بود به زبان اورد و با ذوق زیاد تعریف میکرد–اا…الان پرویز پیشم خوابیده داره بهم لب میدیم منم دست میکشم دور سینش و اونم با دستاش داره پستونم مالش میده-وای چه لبی–داره دستش به شکمش می کشه داره میره زیر تر وای وای رفت تو شرطم…اخ اخ کوسم داره میماله و…وای وای–شرطم در اورد…لبشو گذاشته دور کوسم داره میمکه وای زبونش کرد تو دهنم–پرویز بسه بیا کیرتو بکن تو کوسم–( منم خیلی حشری شده بود) وای پامو بکن بالا حالا کیرتو بکن تو کوسم و…خلاصه بد جوری تا اخرش ادامه داد دیگه خیلی حشری شده بود –و ما کارمون را انجام میدادیم–دیگه هر شب دوست داشت تو رویا با پرویز حال کنه–تا اینکه یه شب بهش گفتم راست بگو پرویزو قبلا باهاش رابطه داشتی میگفت نه اصلا-با اصرار من وینکه من ناراحت نمیشم و خوشم میاد اون گفت اره وقتی دختر بودم و سال چهرم دبرستان بودیم با هم دوست شدیم و تلفنی اولش با هم حرف میزدیم یه روز بهم زنگ زد گفت بیا خونمون کسی نیست منم رفتم خونشون–و منو برد تو اتا قش–دستمو تو دستش گرفت و نوازش کرد-راستش اولین بار بود که یه پسر دستم را میگرفت خوشم امده بود بعد منو تو بغلش کرد-و بوسید وای چه حالی داشتم–لبشو گذاشت رو لبم بهم لب دادیم وای چه حالی داشتم–بعد با پستونام بازی کرد و یه باره لباسشو در اورد و بلوز منو هم بیرون اورد من سوتین هم نپوشده بودم هر دو تا مون بدون لباس بالا تو اغوش هم رفتیم–پستونامو تو دهنش کرد و مک میزد منم احساس کردم زیرم داره داغ میشه -و بعد شلوار خودش و من بیرون اورد ودستش کرد دور کوسم ومالشش دادن وایییییییییی-بد جوری شده بودم–رو تختش خوابید و شرطش بیرون اورد…وای چه میدیدم چقدر کیرش بزرگ شده بود بار اولی بود که کیرش را میدیدم-گفت باهاش بازی کن منم دست زدم بهش و مالشش دادم-بعدش شرط منو در اورد ودستم را گرفت رو خودش خوابوند-کیرش لای پام بود و من خودم را روش اروم اروم تکان میدادم اونم دستش کرده بود تو باسنم-یه مرتبه دیدم یه باره قلبم داره تند تند میزنه و بعدش شل زدم ابم امده بود-چه حس خوبی داشتم–تو بغلش خوابیدم سرم گذاشتم رو سینش-بعدش بلند شد گفت بخواب سرم گذاشت رو بالش رو زانو دراز کشیدم–امد زیرم خوابید و اروم داشت با کوسم بازی میکرد و دهنوشو دور کوسم کرد و میلیسد جیغ میزدم-وای چه حالی داشتم بعد دستش کرد تو کونم-دردم گرفت گفتم دستت بیار بیرون دردم میکنه-گفت صبر کن عادت میکنی رفت یه پماد اورد با انگشتاش کرد تو کونم اما من خوشم نیامد بلند شدم گفتم نه نمیخوام-گفت میخوام ابم بیاد گفتم باشه ابت بیار ولی خوشم نمیاد از پشت بکنی–روم خوابید کیرشو گذاشت لای پام و اونقدر بازی کرد که داشت ابش میامد تا میخواست ابش بیاد بلند شد کیرشو گذاشت رو شکمم با فشار ابش ریخت رو شکم و پستونام-منم کیرشو دست گرفتم و مالش میدادم–بعدش هر دو تامون حسابی کیف کرده بودیم بلند شدم لباس پوشیدم و رفتم------و ما چند بار دیگه هم سکس داشتیم------ادامه ماجرا در قسمت بعد…
نوشته: مهرداد
به خدا خیلی عنیییییییییییییییییییییییییی
عن
عن
عن
عن
جخییییییییییییییییییییییییییییییییی
عن
عن
غیر از اون شرط!!! که منظورت همون شورت بوده ان شالله ( بی سوادی دیگه )
فقط همین یه جمله رو تکرار میکنم “وای چه میدیدم چقدر کیرش بزرگ شده بود بار اولی بود که کیرش را میدیدم”
اون دختری که توی خیالاتت باهاش جق میزنی …وقتی دفعه اولیه که کیر طرفو میبینه ! چجوری میفهمه که کیر طرفف چقدر زیاده تر از حد عادی بزرگ شده !!!
dige nanvis lotfan… akhe shipish ; kargadan, gosale. kos keshe nafahm, in che khatereye kiri bod ke neveshti .bi savad. asabamo khord kardi jende nane…kire tamae kabine afghanestan to kose nanat, kire ahmad shah masud to kose nanat, kire golbodin hekmatyar to kose nanat… kire mirza kochak khane jangali to kose nanat ta kose nanat jangal she mirza kochak khan to kose nanat sangar begire hame began zende bad mirza kochak khan zende bad kose nanat… kiram to sar dare un kosi ke to azash oftadi biron… age edamasho benvisi nakhonde be kir mikeshamet…oftad?
فقط همین
خاک بر سرت خودت و زنت
مطمئن هستم خالی ببندیه
اما نمیدونم چرا اصرار دارید بی غیرتی رو انقدر شیرین تعریف کنی : |
بی غیرت مزخرف دیگه ننویس.
اشغال لاشی دیگه ننویس.
جلقی روانی دیگه ننویس.
اگر امدی نوشتی میدم بچه عربا طوری بکننت که با دو دست بزنی سر کونت و از این سایت فرار کنی.
دروغگوی کثیف.
تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
البته من تو کتابهای آموزش سکس (خارجی) زیاد خوندم که مشاور سکس نوشته بود که هیچ اشکالی نداره که تصور کنید کسی هم تو سکستون شریکه، حالا خوب و بدش بماند ولی این داستان مزخرفی که نوشتی چه انتظاری از ما داری؟ میخوای ما هم مشخصات هیکل و کیرمون رو بدیم که با زنت بیشتر حال کنی؟ یا میخوای بیاریش ما هم بکنیمش تو ببینی و جلق بزنی؟ کله کیری تو که بلد نیستی داستان بنویسی چرا این اراجیف رو میبافی برامون؟ کیر کفتار تو کونت. احتمالا یه بچه کونیه جلقو هستی که در حسرت کوس موندی و مغزت پر از آبمنی شده. دیگه اینجا نیا و دیگه ننویس. کیر تو گوش و حلق و بینیت دیگه ننویس.
ديوث بىغيرت.لاشىصفت باباسگ
اين كونده بازيا چيه در ميارى؟
برو عمو جون برو ديگه ننويس
بيشعور ابله
حتمن پرويز خان دبيرستان كونت گذاشته و عقده حقارت كردي و پاي زن بيچارتو وسط كشيدي.حيوووووووون . خر وحشي . گوسفند ياغي . كير اسبعرب تو روانت لاشي كون
بچه ها فحش ندین خب…
بدبخت مگه نمیبینید مریضه
آدم به یه مریض که فحش نمیده
شنیدین میگن اعتیاد یک بیماری است؟
این بدبختم یه جورایی مریضه
کس خل کس مشنگ
برو خودتو به یه روانکاوی چیزی نشون بوده
تو دیگه وضعت خیلی خرابه و چراغ چشمک زن قرمزت راه براه داره علامت میده و میگه خطر کون دریدگی نزدیک است
نفهم الاغ
دیشب یه بنده خدایی یه اس ام اس داد درباره قبر و مرگ و این چیزا
منم یه شعر نوشتم فرستادم آخرشم نوشتم حال کردی؟
گفت حالا خوبه خودت نگفتیش
منم یه خورده فکر کردم بعد نوشتم.
زاهدی زمن پرسید:
دانی که سنگ قبرت سیه باشد؟
گفتمش با اکراه:
چه سیاه چه سپید سنگ قبر است.
آهسته زیر لب نالید:
گویند رنگ رخساره همان رنگ دل است.
هووووووی کس مشنگ ربطش رو فهمیدی؟؟
تو پی حالی بند یه مدت دیگه همین شخصیتی میشی که الان توی تفکرت داری پرورشش میدی چون ظاهرت اینه و دوست داری یه همچین اتفاقی بیافته
حالا از ما گفتن بود
پسرم خودتو اصلاح کن
البته منظورم اصلاح موهای زاید نیست ها
خدا شفات بده
به ماهم صبر بده
دوباره غیرت ایرانی رو کردن سیبل و خودشون تیر و کمان به دست روش نشونه گرفتن،بابا اگه شما خوک صفت هستید و هیچ بویی از غیرت و تعصب نبردین چکار به ما دارید؟ خیلی ها دو ریالی شون افتاده،بعضی ها داره کم کم میوفته،بعضی ها هم که دوریالی شون کاملا کجه،که 70درصد داستان های اینجا توسط گروه خاصی به قصد ترویج بی غیرتی،خیانت،بی اعتمادی زن و شوهر به هم،زیر پا گذاشتن ارزش های انسانی و … هست، به خدا قبل از این اصلا به موضوع جنگ نرم و تهاجم فرهنگی اعتقادی نداشتم،حتی خندم هم میگرفت،ولی الان بهش ایمان دارم،از همه میخوام بعد از خوندن داستان ها یه تاملی بکنند،
حتی توی خیال هم چندش آوره لطف کن ادامه این چرندیات رو ننویس .
ولله نمیخواستم توی این سایت بددهنی کنم و فحش نثار کسی کنم. ولی اخه کونی و بیسواد که حاصل ازدواج بابای کله پزت با ننه جنده ت شده توی کس مغز اگه میخوای تخیل بزنی بهتر بزن. ضمن اینکه اگه میخوای سکس سه نفری کنی و روت نمیشه ایمیلت رو بذار تا برو بچه ها بیان پرویز واقعی رو نشونت بدن…
رودی وارد می شود!!!
حصرات منتقدین؛
من یک پیشنهاد دارم اگزصلاح دونستید امتحان کنیم شاید که مفید فایده واقع شد : من نگاه کردم با اینکه خیلی از دوستان کامنت می گذارند ولی افرادخیلی کمی زحمت اون بخش رتبه بندی را که به داستان امتیاز (rate) میده وخیلی هم راحت با یک کلیک انجام میشه را می کشند (مثل خودم) و این باعث می شه که داستان چرتی - داستان که چه عرض کنم؟- مثل این رتبه عالی رابگیره با 5 رای. پیشنهادم اینه که همه توی اون قسمت مشارکت کنیم چون نتیجه اش یک آمار قابل استناد و محکم مبتنی به رای اکثریت به ما میده. و خلاصه فواید زیادی داره. البته این پیشنهاد بود وقصد دخالت نداشتم هر جور که صلاح میدونید
از ته ببرش كير بر كوهي تو غيرتت
خيلي بايد پست و ان باشي كه تو سكس خودت و زنت يكي ديگه هم شريك باشي
وقتي حرمتي بين زن و شوهر نباشه ديگه زندگي نيست
1 كير مصنوعي خر بخر اونجوري فكر كنم زنت بيشتر حال كنه
نظرات جدید داستان‌ها
- منم تجربه تو رو داشتم یه شب چهار تا افغای کونم گذاشتند اول ی...
- آها
- خواهر زن ی چیز دیگست
- امیدوارم با گراز دیرانزال همبستر شی متوهم...
- طنزش خیلی ضعیف بود
- نیومدیم ویلا بخریم اومدیم ببینیم مهدی چجوری زنتو میگاد کسکش...
- عزیزم اونهمه خوردت آرایشت بهم نریخت؟ داستان جذابی بود ولی خا...
- خواب بودی داشتن صدات میکردن اقا رضا رضا جان😂😂😂...
- داستان تخیلی کیری خوبی بود
- آبکی و نامفهوم بود
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- ختنه تو این سن آخه!!
- 😱😱😱
- نمیدونم واقعیه یانه اما این و مطمئنم که غیرقابل باورنیست...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
داستان‌های تازه
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
bimaze