سکس من و همسرم پروانه

1393/05/20

من درخاطرات اولم (جلق زدن علی جلوی بانوان) گفتم که از زنان و دخترانی که دماغ بزرگی دارندخیلی خوشم میآید و برای ازدواج دنبال دختری بودم که دماغش بزرگ باشد. دریکی از روزهای اسفندماه بودکه رفتم خواستگاری، اودختری بودزیبا قدبلندموهایش قهوه ای روشن هیکل درشت سینه های معمولی و کـون بسیار بـزرگ( فکرکنم بایدعضو باشگاه کون گنده هامیشد چون وقتی بیرون ازخانه هم میرویم حتی خانم ها چشم از کونش برنمیدارند چه رسدبه مردان) و دمـاغش نیزازحـد معمول کمی بزرگ ترکه بـاسایراجزای صورتش هم خوانی داشت کـه موردپسند مـن قرارگرفت و نام او پروانه میباشد، درمنزلشان مادرش و برادرش و خانم برادرش (دماغ زن برادرش هم گوشتی بزرگ بود) افرادخانواده من و دوستم که معرف ما به هم بودحضور داشتیم ضمن صحبت من متوجه عکسی از او شدم کـه بـر روی ویترین داخل اتاق پذیرایی قرارداشت مدل دماغش درعکس او تقریبا"موردعلاقه من بود. بعدازاین که بیوگرافی خود و خانواده هایمان رابازگو کردیم و جنبه های مثبت و منفی راارزیابی نمودیم تصمیم گرفتیم که تلفنی باهم صحبت نموده و در بیرون ازخانه همدیگرراملاقات نماییم البته مدتی که من درجلسه خواستگاری حضورداشتم پروانه زیرچشمی من رانگاه میکرد. بعدادوبارباهم بیرون رفتیم و شام رادررستورانی واقع درخیابان ولیعصرصرف کردیم و تصمیم به ازدواج با همدیگر راگرفتیم ایام نوروزمن به یک استان درجنوب کشورسفرکردم و روز هفتم فروردین به تهران برگشتم و رفتم به دیدن پروانه و ازدیدن من بسیارخوشحال شد و به اتفاق رفتیم بیرون برای گردش بین راه تصمیم گرفتیم بریم به دیدار خواهربزرگم، بعد از ورودبه منزل خواهرم و دیدارمجدد و حال و احوال کردن وکمی پذیرایی من و پروانه درداخل اتاق پذیرایی تنهادرکنار هم ماندیم و بهم دیگرنگاه میکردیم بعدازمدت کمی من دست خو را به گردن پروانه انداختم و او رابسمت خودکشیدم و لبانم رابروی لبان اوقرار دادم و شروع کردم به بوسیدنش و او هم شروع کردبمکیدن لب من متوجه شدم خیلی تحریک شده البته خودش بمن گفت که برای اولین باربوده که مردی رابوسیده است و متعاقب آن گردنش و گوش هایش رالیسیدم و سینه های سفتش رامیمالیدم و زانوی پای راستم را لای پای اوقراردادم و کسش را با زانویم مالش میدادم تا ارضاء شد

بعد از آن اورا بمنزلش رساندم تا روز 13بدرتقریبا هر روز من به دیدار پروانه میرفتم و کمی با هم نامزدبازی میکردیم که امر عادی بودبرخی از اقوام ازنامزدی من و او خوشحال شدند و بعضی بسیارناراحت اما روز سیزده بدرصبح حدودساعت 10من بمنزل پروانه رفتم و اوتنها بود تازه ازحمام بیرون آمده بود و داشت موهایش را بیگودی میبست من وارد خانه شدم و همدیگر را بغل کردیم و باهمان وضع شروع به معاشقه نمودیم لبهایش را میمکیدم و اوهم همینطور زبانمان را میمکیدیم سینه هایش رامیمالیدم و بازانو کسش رامیمالیدم تاخوب ارضاء شدبعد ازمدتی که معاشقه تمام شد او حاضرشد و بسوی منزلم روانه گردیدیم.

بعد از اینکه وارد خانه شدیم پدرم پروانه را بغل کرد و او را بوسید سایر افراد خانواده ام نیز او را بوسیدند پدرم او را هنگام ناهار در کنارخود نشاند. بعد از نهار برای استراحت به منزل من رفتیم در اتاق خواب روی تخت خواب ولو شدیم کنارهم خوابیدیم و راز و نیاز میکردیم بابوسیدن معاشقه راشروع کردیم من برای اولین باردماغ زیبایش را لیس میزدم و میمکیدم و او ازاین کارمن هم خوشش آمده بود وهم تعجب کرده بودبلوزش رادرآوردم بدنش سفیدبود، سینه هایش را آزاد کردم خیلی سفت بودآنهارامیخوردم ومیمکیدم برای اولین دستم راداخل شورتش بردم و کسش را نوازش کردم گردنش وگوش هایش رامیخوردم البته من به او قول داده بودم بعد ازعقدکنان خدمت کسش خواهم رسید وازاین بابت خیالش راحت شدباپاهایم کسش راخوب مالش دادم کیرم راازتو شلواردر آوردم باخجالت به آن نگاه میکرد گفتم این چیه جوابی نداد گفت خودت میدانی این چیه گفتم این دول گفت نه خلاصه بعدازکلی حرف گفت کیرگفتم بگیر و بمالش کیرم راگرفت تودستش و شروع کردبمالش آن گفتم بخورش گفت نه و به اصرارمن برای اولین بارشروع به خوردن کیرمن کردآنرا گرفت دم دماغش برد و نفس گرمش رابه کیرم میدادآنرا لیس میزد و آنقدرباکیرم ور رفت تاآبم آمد و من نوک کیرم راگرفتم تاآبم بیرون نریزد رفتم توالت و خودراشستم و برگشتم پیش او و آن روزدرمنزل من 18 بار پروانه را ارضاء کردم و خودم یکبارارضاء شدم قرار ازدواج ما برای یک ماه بعد گذاشته شدمن به او گفتم که میخواهم همه چیز طبیعی باشد گفت یعنی چی گفتم دوست دارم که موهای کست را نتراشی و تازمان عروسی بلندباشد(چون من از کس پر پشم خیلی خوشم می آمد).

کس پر پشم پروانه قبل از عروسی
تا آن مدت هربارکه باهم بودیم نهایت لذت را ازهم میبردیم ولی به هیچ وجهی بخوداجازه نمیدادیم که دخولی انجام دهیم در روز عقدکنان مراسم رسمی بخوبی برگزارش و بعداز صرف شام همه مهمانان رفتند ما دو تایی با یک اتومبیل بزرگ امریکایی رفتیم درخیابان های تهران گردشی نمودیم و برگشتیم بخانه و رفتیم داخل آپارتمان خودم دوستانم تمام خانه را مرتب کرده بودند و نشانی از مهمانی درخانه معلوم نبود رفتیم در اتاق خواب لباس پروانه را از تنش درآوردم به او گفتم که برو روی تخت خواب تامن هم بیایم و من هم لخت شدم و با شورت و پیراهن زیر رفتم در روی تخت و درکنار پروانه خوابیدم برای اولین بار بود که او درکناریک مرد لخت میخوابید بعدازمدت کمی مشغول معاشقه گردیدیم بدون هیچ هراسی البته آن روز پریود بود و من نمیخواستم او از اولین نزدیکی خاطره بدی داشته باشد و آن شب هم به او گفتم که هراسی نداشته باشد و من با بوسیدن لبها گردن وسینه هایش شروع کردم طوری که او نهایت لذت را ببرد نوک پستانهایش را میخوردم، میلیسیدم، گاز میگرفتم، پستانهایش را به آرامی میمالیدم گردن و گوشهایش را میخوردم، دماغش را میلیسیدم وآن را داخل دهانم کرده میمکیدم پره های جانبی دماغ نسبتا" بزرگش را میمکیدم تا دماغش ورم کرده و بزرگتر بنظرآید(مکیدن دماغش را خیلی دوست دارم) خلاصه بهرطریقی میخواستم همسرم را ارضاء نموده تا او از همخوابگی بامن نهایت رضایت را داشته باشد. شب اول عروسی پروانه پریود بود و من نمیتوانستیم کس عروس خانم را بازکنم ولی حدود ده بار من پروانه را ارضاء نمودم و همسرم نیز برای ارضاء من تلاش زیادی کرد کیر مرا گرفت بوسید داخل دهانش کرد آنرا چنان میمکید که تنم بلرزه میافتاد دماغ خود را به آن میمالید تامن بیشتر لذت ببرم و آنقدر این اعمال را انجام داد تا آبم آمد. صبح روز بعد برای ماه عسل((ماه غسل)) عازم مسافرت شدیم باهم رفتیم به یک شهر دیگر و تا 4 روز دیگر همخوابگی ما بهمان صورت معمولی بود، صبح روز چهارم بود که تصمیم گرفتیم نزدیکی را کامل کنیم البته بعد از اتمام دوره پریود و انجام غسل مربوطه چون پروانه خیلی مسایل مذهبی را رعایت مینمود، من به او گفتم که نگران نباشد چون باید عمل نزدیکی و دخول کیر در کس برای اولین بار با آرامش کامل انجام پذیرد تا خاطره خوشی از این عمل را در ذهن خود بسپاری و او از این فکر و رفتار من خوشحال شد. حدود ساعت 8 صبح بود درکنارهم درازکشیده بودیم و معاشقه را شروع کردیم من میخواستم آنچنان او را تحریک کنم که هنگام دخول مشکلی بروز نکند وقتی او را آماده نمودم پاهای او را بازکردم و نشستم بین پاهایش و بادستانم لبهای کس پشمالویش را باز کردم و شروع کردم به لیسیدن چوچولش و مکیدن آن و زبانم را ازسوراخ کسش تا بالای چاک کسش میکشیدم و ناله پروانه به اوج خود رسیده بود و بادستانش سر مرا بر روی کسش فشار میداد و باسن خود را بالا پایین میداد و با یک لرزه ناگهانی به اوج لذت رسید و بیحال افتاد روی تخت برای اولین بار بود که کسش را لیسیدم و خوردم آب کسش کمی ترش مزه و شور بود که زبان و دهان مرا کرخ کرده بود(بعداز آن هر وقت کسش را میخوردم دهانم از ترشحات کسش کرخ میشد اما با وجود این برای من خیلی خوشمزه بود). رفتم کنارش او را بغل کردم و ضمن بوسیدن بخودم فشارش میدادم بعد ازاینکه حالش جا آمد گفتم آماده ای کیری را که با این همه زحمت خریداری کرده ای داخل کست نمایم گفت آره بکن بلند شدم پاهای او را از هم باز کردم و رفتم با دو زانو نشستم بین پاهایش کیرم را در آوردم و شروع کردم به مالیدن آن روی چوچول و چاک کسش کمی تحریک شد و ازشدت ترس شروع به لرزیدن نمود و پشت سر هم میگفت مامان جون، مامان جون، دیدم ناراحت است بلند شدم آمدم کنارش گفتم الان موقع صداکردن مادرت است باخنده گفت ترسیدم و ناخود آگاه مامانم راصداکردم گفتم بعدا" نزدیکی را انجام میدیم اوهم خوشحال شد و رفتیم برای صرف صبحانه. آن روزگذشت فردا صبح حدودساعت 7 معاشقه را شروع کردیم باز من از لبها بوسیدن را آغاز کردم، خوردن و لیسیدن گوشها، گردن سینه ها، شکم و باسن بعد از اینکه کمی پروانه را آماده کردم رفتم سراغ کس نازش اول کمی با پشم کسش بازی کردم بعدسرم را بردم لای پاهاش با دهانم موهای کسش را میکشیدم زبانم را بردم لای چاک کسش و شروع کردم به لیسیدن چوچولش و زبانم را میکردم داخل کسش آب کسش ترشح زیادی کرده بود و من آنرا مزه مزه میکردم و می خوردم و پروانه آخ و واخش در آمده بود ادامه دادم تا پروانه کاملا" ارضاء شد رفتم کنارش او را بوسیدم و بغلش کردم گفتم امروز دیگه مامانت را صدا نکن که من و تو در اینجا تنهاییم خندید و گفت دست خودم نبود ترسیده بودم. بلند شدم کیرم را در اختیارش قرار دادم تا آنرا برای گشایش تنگه خیبر آماده نماید او شروع کرد به خوردن و لیسیدن کیر من تا آنرا آماده دخول نماید رفتم بین پاهاش و آنها را به صورت V قراردادم کیرم را لای چاک کسش گذاشتم و به آرامی آنرا بالا و پایین می آوردم و گاهی نیز آنرا روی چوچولش فشار میدادم و پروانه ازاین کار لذت زیادی میبره یواش یواش کیرم را سمت سوراخ کسش بردم و چون او را قبلا" آماده کرده بودم و مجرای مهبلش خیس خیس شده بود زیاد احساس ناراحتی و نگرانی نمیکرد و آرام آرام کیرم راه خود را باز میکرد گفتم ناراحت نیستی، گفت نه، هنوز توش نکردی گفتم یک کمی، صبر کردم تا ارضاء شدن پروانه نزدیک بشه برای همین دخول را به تأخیر انداختم وقتی ازحالت پروانه فهمیدم میخواهد بیآید سر کیرم را دادم داخل کس تنگش و کمی فشار به کیرم را بیشترکردم تا پرده بکارتش را پاره کرد و آهسته کیرم را تا خایه فرو کردم و با یکی دو بار جلو عقب کردن پروانه ارضاء شد و من کیر20 سانتی ام را داخل کس پروانه نگه داشتم و گفتم تمام شد. گفت همین بود،

گفتم بقیه اش برای بعد که از خره قرض بگیرم. کیرم را کشیدم بیرون تا ببینم خونریزی کرده یا نه بادستمال کاغذی کمی دم سوراخ کسش را تمیز کردم و آنرا دیدم کمی گلی شده معلوم بود پارگی پرده بکارتش براحتی و بدون خونریزی شدید انجام گرفته کمی صبر کردم تا پروانه خیالش راحت بشه و آرامش کامل پیدا نماید. بعد مجددا" شروع کردم به نوازش او همدیگر را بغل کردیم و بوسیدن را آغاز نمودیم من سینه ها، گردن و گوشهایش را میلیسیدم و میخوردم و چوچولش را مالش آرام میدادم تا او آماده گردد وقتی متوجه شدم کسش آماده کردن شده از او پرسیدم که ناراحتی احساس میکند یانه،

گفت که مشکلی ندارد و هنگامیکه کیرت را میکردی تو کسم موقع ارضاء شدنم بود که توأم با پاره شدن پرده بکارت و لذت بردنم گردید و فقط کمی سوزش ضعیفی رااحساس کردم، گفتم اگر دوست داری بیا بشین روی دو زانو روی کیر من و آنرا یواش یواش بکن توکست او هم به آرامی نشست و کیرم را بادستش گذاشت دم سوراخ کسش و به آرامی خودرا به سمت پایین فشاردادتاکیرم کاملا"درداخل کسش جاگرفت و خایه هایم دم سوراخش قرار گرفت بعداز اینکه متوجه شدبراحتی کیرم را درکسش جاداده و خیالش راحت شد شروع کرد باسن خود رابالا و پایین دادن کس تنگ و کیپی داشت و کیرمن کاملا"توسط کس چسبان پروانه باهرباربالا پایین رفتن اوحالت مکش راروکیر من ایجادمیکرداو کارخود راادامه داد من متوجه شدم آه و ناله اش زیاد شده و میخواهد ارضاء شود من هم باسنم راباحرکات پروانه همآهنگ کردم تااوناگهان خودراشل کرد و

شکم پروانه در ماه هشتم دوران حاملگی
همانطورکه کیرم داخل کسش بود خودرا ول کردتوبغل من و صورتش راگذاشت کنارصورتم، من هم سریع اورا بغل کردم و درهمان حال لبانم راروی لبان اوقراردادم و آنرا میمکیدم تابیشتر تحریک شود، عضلات کسش تا دهانه رحم منقبض و منبسط میشدکه همین حالت کسش باعث تحریک کیرمن و فوران آب منی درانتهای کسش گردید و ماهردوباهم ارضاء شدیم ریختن آب منی من درداخل کس اوباعث انقباض و انبساط بیشترمهبلش و درنتیجه لذت بردن بیشتراوگردید. بعدرفتیم حمام پس ازشستشوی تنمان در داخل حمام کمی معاشقه کردیم و من نشستم کف حمام و شروع به خوردن کس همسرم نمودم که برای اوکلی لذت بخش بود و کارماهر روز همین بود تا برگشتیم تهران. روزهامن میرفتم برای کارازخانه بیرون فقط بعضی ازروزها که تدریس نداشتم بعد ازظهرهامیآمدم خانه و روزهای تعطیل اگرمسافرت نمیرفتم درخانه کنارپروانه بودم و گاهی باهم میرفتیم برای دید و بازدید اقوام زمانی هم که درخانه بودیم تافرصتی پیدامیکردیم بازی سکس راانجام میدادیم، برای رضایت اوهرکاری که ازمن برمیآمدانجام میدادم تقریبا"هرمدلی که شمافکرکنید و آن رفتارهای سکسی رادرمجلات پورنویادر فیلم های سکسی دیده باشیدبغیر ازریختن آب منی برروی صورت و دهان و عمل لواط. چندبارکه پروانه پشت به صورت من روی کیرم بسمت پاهایم نشسته بود و بالا و پایین میرفت و کون گنده اوجلوی صورت من قرارداشت بدجوری هوس کردن آن کون بزرگ راکردم فقط آنرانوازش میکردم و گاهی یکی ازانگشتانم رادر سوراخ آن فشار میدادم. دو ماهی میشد که از عروسی ماگذشته بود و پروانه برای جلوگیری ازحاملگی قرص ضدبارداری مصرف میکرد ازاو خواهش کردم دیگرنخوردتازودترحامله شود و او تمایلی نداشت خلاصه قبول کرددریکی ازروزهای گرم تابستان بعدازظهرمشغول شدیم بعدازاین که اورا آماده کردم خودش نشست و پاهای بلندش رادو طرف شکم من گذاشت وکیرم رافرستادداخل کس تنگ و کیپش وای که چه کسی بود، اوهمانطورباسن گنده خودراروی کیرم بالا و پایین میبرد و منهم چوچولش رامیمالیدم وقتی داشت میامدمنهم کمکش کردم و باهم آمدیم و آب منی من تماما"داخل کسش ریخته شد و به اولذت وافری دست داد و با این کاراولین نطفه درداخل مجرای کسش بسته شد و حاملگی پروانه ازهمان روزشروع گردیدشش ماه اول اعمال سکسی ماعادی و براحتی انجام میشد ولی دوماه آخرحاملگی بایدبرای سلامتی جنین داخل شکم و پروانه بیشترمراقبت میکردم چون شکم پروانه فوق العاده بزرگ شده بود. و هنگام نزدیکی پروانه رابه پهلو میخواباندم و کیرم را به آرامی داخل کسش میکردم یااورا به زانو مینشاندم و سرش راروی بالشت میگذاشت و کون خودراقمبل میکرد و من ازپشت کیرم راداخل کسش میکردم گاهی هم خودش بحالت نشسته روی کیرم بالا و پایین میرفت.

اولین باری که پروانه دردوران حاملگی کیر را در کونش کرد
یک روزکه روی کیرم نشسته بود هوس کردن کون بزرگش را داشتم همانطور که روی کیرم نسته بود و بالا پایین میرفت کیرم ازتوی کسش بیرون آمدبه او گفتم سرکیرم را بگذارددم سوراخ کونش و بشیند روی آن که بااکراه قبول کرد و من هم باکمی کرم وازلین دورکونش مالیدم و کمی هم بداخل کونش و یک کمی هم سرکیرم مالیدم پروانه کیرم راگرفت و سرش راباسوراخ کونش میزان کرد و یواش یواش کون خودرابه سرکیرم فشارمیداد و سنگینی بدنش راروی کیرم میانداخت که این عملش باعث بازشدن سوراخ کونش گردیدچون کونش و هم کیرم کاملا" چرب شده بودباول کردن خودش روی کیرمن تمامش بادردشدید بداخل کونش رفت که طاقت نیاوردبلندشد و به حالت دولاماندنگاه کردم دیدم تمام کیرم گهی شده وهمانطوربی اختیارمدفوع ازسوراخش کونش خارج میشودسریع چندبرگ دستمال کاغذی برداشتم و گذاشتم درکونش باهم رفتیم توالت قادر به راه رفتن نبودحاملگی ازیکطرف کون دردشدیدازطرف دیگربعدا"کونش رانگاه کردم دیدم سوراخش کاملا"بازشده باسنش رابوسیدم و آنراکمی نوازش کردم تاآرامش بیشتری برای پروانه حاصل آید. البته بعدهاتوانستم آن سوراخ نازنین رابمیل و رغبت خودش بگشایم و توش راآبیاری کنم. من برای لذت بردن پروانه بهرطریقی و هر وسیله طبیعی و غیرطبیعی استفاده کرده و میکنم. خیار، بادمجان، هویج، خیارچنبر، موز، کدو، بطری، ویبراتور لوله ای، ویبراتور ماساژی، شمع کلفت و بلند، آلت مصنوعی بلند و کلفت و امثالهم. پروانه میداندکه من از زنانی که دماغ بزرگ دارند خوشم میآید درطول زندگی مشترکمان چندین بارکه جاهایی رفته بود و زنانی را که دماغشان خیلی بزرگ بودتوجهش را جلب میکرد و بیادمن آنهاراخوب نگاه میکرد و درهنگام معاشقه برای تحریک و لذت بردن بیشتر ازمحسنات و زیبایی آن دماغ ها برای من تعریف میکردیا درموقع تماشای فیلم یا سریال تلویزیونی تا هنر پیشه ای را که دماغ بزرگی داشت مشاهده میکرد سریع مرا صدا میکرد بیا دماغ ببین یک بار باخانواده من بشمال رفته بود درمراجعت باقطار دختری اهل مازندران درکوپه آنها بود که دماغ فوغ العاده بزرگی داشته وقتی به تهران آمد و بعد از حدود یکهفته دوری از هم مشغول معاشقه بودیم ضمن مالیدن کیرم برای من از آن دماغ بزرگ که دیده بود خیلی تعریف میکرد که من بیشتر لذت ببرم 4 سال ازازدواج ما گذشته بود ودر این مدت ما صاحب دو فرزند گردیدیم که باعث گرمی بیشتر زندگی ما شده بود و سکس در میان ما یک امر عادی بود یک روز بعد از ظهر سال ششم ازدواجمان بود که مشغول معاشقه بودیم قبلا" وسایل را تهیه کرده بودم یک ویبراتور لوله ای آج دار سرش کله قندی صاف بود از اول ازدواج ازآن استفاده میکردیم سه تا خیار بلند و کلفت و دو تا بادمجان یکی بلند و کلفت به درازی 35 سانت و قطر قسمت کلفت ان حدود 20 سانت بود ضمن معاشقه من تک تک آنهارا به نوبت با آرامش داخل کس پروانه میکردم وباهریک ازآنها حد اقل سه یا چهار بار ارضاء گردید و حظ وافری میبرد و بعدازآمدن چند دقیقه ای بیحال روی تخت میافتاد و نای حرف زدن نداشت وقی که می خواستم آن بادمجان بزرگ را داخل کسش بکنم ترسیده بود اول سر آنرا که گرد و مدور بود و قطرش حدود 10 سانت بود ژل لیز کننده مالیدم و به آرامی روی چاک کسش و چوچولش میمالیدم و آن را به آرامی به داخل کسش میکردم و پروانه میگقت کمی دهانه کسش درد گرفته ولی من آنرا فشارمیدادم بداخل وحدود سی سانت ازآن بادمجان را مخصوصا" آن قسمت که قطرش 20 سانت بود کاملا" درکسش جا دادم و شروع کردم آنرا به جلو و عقب بردن تا پروانه با یک لرزش شدید که بیش از یک دقیقه طول کشید با آن بادمجان ارضاء شد و بعد از آن یکهو بادمجان را از کسش بیرون کشیدم که صدای چلپ ازکسش شنیده شد، کسش را نگاه کردم دیدم دهانه اش باز شده دست زدم متوجه شدم چوچولش و ماهیچه های دهانه کسش تالاپ تالاپ میزنه و آه ناله پروانه ازشدت هیجان قبل از ارضاء شدن درآمده بود ومن آنروز پروانه رابا آن بادمجان شش بار، باخیارکلفت و بلندپنج بار، باکیرمصنوعی سه بار،

کون گنده پروانه وکس پشمالوی تپلش
با ویبراتور دو بار جمعا" 16باربطور کامل ارضاء کردم درپایان نیز یکباربا کیر خود پروانه را گاییدم و آبم راتوی کس نازنینش ریختم وگفت که برایش خیلی لذت بخش بوده است. خیلی دوست داشتم که آّبم را روی دماغ زیبا و شهوت انگیز پروانه خالی کنم ولی میگوید که حالش بهم میخورد، یکبار که نشسته بود روی زانوانش و من مقابلش ایستاده بودم وکیرم را دردستانش گرفته بود و آنرابه بهترین حالت ساک میزد به اوگفتم دارم می آیم ولی او ول کن نبود تا یکقطره آب منی به داخل دهانش پرید ومن سریع خودم را عقب کشیدم که آبم نیاید به او حالت تهوع دست داد، گفتم تقصیر خودت بود که ادامه دادی بعد ازمدت کمی ساک زدن را ادامه داد و کیرم را در جلوی دماغ خود گرفت و آنرا به دماغش میمالید تاآبم آمد وبرای اینکه به صورتش فوران نکند نوک آنرا محکم گرفتم وپاهایم از شدت هیحان میلرزید،چندین بار آب خودرا روی سینه ها و گردن و چانه پروانه خالی کردم یکبار در داخل حمام او را کردم بعد از ارضاء نشست داخل لگن حمام بادوش دستی کیرم را شست و آنرا بوسید و میخورد گفتم دارم میام کیرم را گرفت روی صورتش وآبم را ریخت روی دماغش ولی فورا" رفت زیر دوش و صورتش راشست چون من دوست دارم آبم را روی دماغش بریزم به طوری که از کنار پره های دماغش به پایین سرازیر شود وازکنارلب هایش سرازیر شود تا روی چانه اش یا قطراتی ازآن از نوک دماغش آویزان شود که بنظرمن این حالت زیبایی خاصی را در صورتش ایجاد میکند و این آرزوی من است که قبل از مرگم پروانه عزیزمن بامیل خودش کیرم را با دستانش به گیرد مقابل دماغ زیبایش و آبم را بریزد روی آن. یک روز نمیدانم وضع من چطور شده بود که پروانه را حدود 3 ساعت میکردم و آبم نمیآمد و بیش از12 بار اورا ارضاء کردم تاآخرین بار به کمک او باکلی خستگی با هم ارضاء شدیم، من همیشه در عشقبازی هایم سعی میکنم ازتمام توانم برای ارضای بیشتر و بهتر همسرم استفاده می نمایم. حتی بعضی اوقات من دماغم راروی چوچول کسش میمالم و چوچولش را بادهانم میگیرم و دماغم را داخل سوراخ کسش میکنم و آنقدر آنرا جلو عقب میکنم تا ارضاء گردد، اخیرا"وضعیت بدنی پروانه طوری شده وقتی مشغول معاشقه میشویم و هنگامیکه اومینشیند روکیرم، بعلت چاقی زیاد و تپل شدن کسش کیرمن تاته توکسش میرود وتخمهایم بین لبهای بزرگ کسش گم میشود و تخمها درست درسواخ کسش قرارمیگیرد، پروانه دوست دارد وقتی کنار هم میخوابیم کون بسیار گنده اش را لخت کرده و در بغل من بگذارد یا من آنرا برایش بمالم گاهی هنگام مالیدن آن کون کوه مانند، من لمبرینش و چاک کونش راازپشت میبوسم و لیس میزنم و ناخودآگاه پروانه کونش رابه سمت صورت من فشارمیدهد و آنراروی دهان من بالا و پایین میبرد تازبانم دم سوراخ کونش قرارگیرد وآنقدرآنرا باآه و ناله و آخ واخ روی نوک زبانم فشارمیدهدتاکاملا"ارضاء شودیا وقتی که نوک دماغم دم سوراخ کونش قرار میگیرد آنقدر به آن فشار میدهد وکونش را تکان میدهد تا ارضاء شود و معمولا" درهنگام کون لیسی یا فروکردن دماغم درکون پروانه کیرم راست میشه منهم فرصت راغنیمت شمرده با کمی ژل یا وازلین یا کرم و یا باکمی تف که دم سوراخ کونش و سرکیرم میمالم باآمادگی قبلی که فراهم کردم کیرم رادم سوراخ کونش قرارمیدم و یواش یواش آنرابداخل کونش میکنم واغلب دهان پروانه ازدرد بازمیماند و پشت هم میگفت پاره ام کردی کونم را جر دادی و من بیشتر حشری میشم و تلمبه زدنم راتندترمیکنم تاآبم بیاید و ازدیدن سوراخ کون باز شده پروانه و یا ازبیرون زدن آب منی ازسوراخ کونش نهایت لذت رامیبرم البته پروانه همسرعزیزمن هم از لذت کون دادن بی بهره نمیماند و چندین بارنیزازکون ارضاء میشود. گاهی اوقات اوکیرمرامیمالدیامیخوردوتوأما"چوچول وکس خودرانیزآنقد میمالدتاکاملا"ارضاءشود. قبلا"گفتم که بعضی اوقات هنگام عشقبازی برای تحریک بیشتر من نام بعضی اززنانی که دماغ بزرگ دارندرادرموقع بوسیدن و بوییدن کیرم یادرکنار گوشم بیان میکندمثل نام یکی از هنرپیشه های تلویزیونی، یاشهره زن برادرش که دماغ بزرگ وگوشتی داردیا آزیتاخواهر خودش که دماغش فوق العاده بزرگ است یابهشته دخترخاله ام که دماغ بزرگی دارد و میداندکه من نسبت به آن دماغ هاحساسم و یاکیرم رابدست گرفته ضمن مالیدن آن میگویددوست داشتی حالادماغ آزیتا خواهرم یادماغ بزرگ وگوشتی شهره یادماغ بهشته کنارت باشه که تقریبا همان وقت ارضاء میشوم. پروانه سعی میکندکه بیشترین لذت رادر هنگام عشقبازی ببرم.

نوشته: علی از تهران


👍 0
👎 0
54688 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

430859
2014-08-11 08:48:58 +0430 +0430
NA

حاجی داستانهات خوبه ولی شما اینجا را با شاهنامه عوضی گرفتی شما که معلم ادبیاتی شما که سنی ازت گذشته شما که نوه نتیجه داری بجای اینکه بیای اینجا و داستان زندگی 47ساله خودتو بنویسی الان باید تو محراب مسجد تمنای توبه داشته باشی حاجی ولی در کل فهمیدیم عاشق چیز دراز و کلفتی که پشمالو هم باشه

0 ❤️

430860
2014-08-11 08:56:43 +0430 +0430
NA

جونه مادرت ننویس انم گرفت

0 ❤️

430861
2014-08-11 10:45:40 +0430 +0430

مرتیکه جاکش من اگه حوصله داشتم اینو بخونم میرفتم واسه ارشد شرکت میکردم تازه بازدهیشم بیشتره :|
همین جوری کیرم دهنت -_-

0 ❤️

430863
2014-08-11 12:36:29 +0430 +0430
NA

نمیدونم شما چطور 7صبح بلند میشدین واسه سکس؟اونم واسه زدن پرده!

0 ❤️

430864
2014-08-11 13:50:30 +0430 +0430
NA

حیف وقت که واسه خوندنش بشه والا! اینام با این نوناشون!

0 ❤️

430865
2014-08-11 14:02:05 +0430 +0430
NA

یعنی کیرم تو کس زنت با این داستان نوشتنت لاشی

0 ❤️

430866
2014-08-11 14:04:57 +0430 +0430

اون داستانت ریدمانی بیش نبود پس خوب شد گفتی نویسنده این داستانم تو هستی
اگه واقعا این کسشرای رمان گونه رو خودت مینویسی پس حسابی مخت ریده
متاسفم

0 ❤️

430867
2014-08-11 16:34:07 +0430 +0430
NA

من کلا سخنی ندارم :|

0 ❤️

430868
2014-08-11 17:16:37 +0430 +0430
NA

جقی :|
متعجبم با اون ریدمان اولیت با چه اعتماد بنفسی باز اومدی ریدمانت رو به نگارش درآوردی :|

0 ❤️

430869
2014-08-11 17:20:50 +0430 +0430
NA

کیرم را در آوردم. کیرم را فرو کردم. کیرم را چرب کردم. کیرم را بدماغش مالیدم. کیرم را آماده کردم کیرم را…

ای کیرم تو کس اون زنت و دماغ کسخریش. مجلوق کمتر بزن تا فکرت کار کنه کسکش.

0 ❤️

430870
2014-08-11 19:51:17 +0430 +0430

تخمی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . .
شاشیدم تو دماغت با این نکارش کیریت. دیگه ننویس.

زنی دارم کــُسش مانند تیشه
بلیسم روز و شب، سیرم نمیشه
میان هر دو سوراخش کنم کیر
دماغش گنده و پر پشم و ریشه

0 ❤️

430871
2014-08-12 02:50:30 +0430 +0430

عمو اين طومار مثنوي رو نوشتي واسه نوهات لينك بدي بيان خاطراتتو بخونن!!!
بقول دوستمون اگر اين حجمو ميخواستيم بخونيم ميرفتيم ارشدو ميگرفتيم shok

0 ❤️

430872
2014-08-12 03:50:34 +0430 +0430
NA

خاک توسر کثیفت
بگوباشرک ازدواج کردی بدبخت

0 ❤️

430873
2014-08-12 04:31:54 +0430 +0430
NA

:|

كيري بيد:|

كيوني ننويس:|

تو رو به اون دماغ زنت ننويس:|

تو رو به اون كس پر پشم زنت ننويس :|

ننويس :|

0 ❤️

430874
2014-08-12 05:35:18 +0430 +0430

heyf k nemikham fohsh bedam!!!
mishe khahesh konam,dg fanteziyato inja NanevuC! plz dg nanevis jaghiiii!

0 ❤️

430875
2014-08-12 05:42:48 +0430 +0430
NA

واسه چی کس میگی

0 ❤️

430876
2014-08-12 12:04:29 +0430 +0430
NA

برو کیرم تو این داستان تخمیت

0 ❤️