سلام من رامین ۲۲ساله ازکرج هستم.این داستان حدود یک ماه پیش اتفاق افتاد.
من یه خاله دارم که ۲۵سالشه لیسانس منابع طبیعی.اماخدایش همه چیزیش توپه توپه.حدود ۱سالی بودکه اکثر شبها با یادش جق میزدم.یه روز رفته بودم خونه ی پدربزرگم(خاله مم بااونا زندگی میکنه)که خاله بزرگم اومدوبه مادربزرگم گفت ما چند روزی میزیم شمال.این کلید خونه مون پیش شماباشه و هرزگاهی یه سری بهش بزنید(آخه خونشون دوکوچه پایینتراز خونه شونه).همون شب اول خاله م گفت میای بریم خونه ی مریم(خاله بزرگم)چند تاتحقیق دارم واسم چاپ کنی.منم باکمال میل قبول کردم.کلیدهارو برداشت ورفتیم.گفت تو برو تو گوگل سرچ کن ببین چی میتونی دربیاری منم میرم شام درست کنم.من رفتم ویه شلوارک بایه تی شرت سفید پوشیدم و رفتم پشت کامپیوتر وشروع کردم به کارم.که خاله مو دیدم که یه تاب صورتی بایه شروالکه سفید چسپی پوشیدو اومد کنارم نشست وچند کلمه درمورد تحقیق حرف زد که باورکنید یک کلمه حالی نشدم همش داشتم پاهای سفید وبی موشو نگاه میکردم.انگار خودشم بوبرده بود چون هی پاهاشو تکون میداد.وگفت صبرکن بریم غذا بخوریم بعد میای درستش میکنی.بعد رفتیم باهم سفره رو پهن کردیم و شروع کردیم به غذا خوردن اما من زیرچشمی هی سینه های سفید وتوپولشو نگاه میکردم.این بار خودشم فهمید چون هی به بهانه ای خم میشد تامن بهتر سینه شو ببینم.بعد غذا رفتم تو اتاق خواب و خودمو انداختم روتخت و چشمامو بستمو شروع کردم به جلق زدن به فکر سینه های خاله م.که یهو دیدم که در اتاق باز شد.وای خاله بود.اول قلبم افتاد بعد دیدم که خاله جونمم داره میخنده وگفت میخوای منم بیام؟وای داشتم خواب میدیدم گفتم اره خاله جون.وفورن رفتم بغلش کردم و انداختمش رو تخت.اول داشتم مثل قطحی زدها لباشو می خوردم و دستامو میمالیدم به سینه هاش.اون زیرمن شل شده بود وفقط با نفسش یه آه آه کوچک میکرد و یوهو دستشو برد به طرف کیرم که مثل تیربرق سفت شده بود و با دستاش کیرمو میمالید.منم که داشتم دیونه میشدم با سرعت طابشو درآوردم و سینه هاشو مثل بچه میمکیدم که هی میگفت رامین یواش رامین یواش.بعد تموم لباسهای خودمو در آوردم وکیرمو گذاشتم بین سینه هاش وای داشتم دیونه میشدم.که شروالکه اونم در آوردم و شروع کردم به خوردن کسش.ناکس عجب کسی داشت توپول,سفید,بی مو هی داشتم میخوردمش که گفتم منم کیرتو میخورم.من خوابیدم روتخت و اومد رو پاهام وشروع کرد به ساک زدن داشتم میمردم.که گفتم خاله جون بخواب میخوام بکنمت.اول نمیذاشت اما بعد کمی قربونه صدقش که رفتم اجازه داد.اما گفت من تاحالا این کارو نکردم خیلی میترسم.من گفتم درد زیاد نداره فقط خودتو شل کن.بعدمن گفتم خاله جون اولش یه کم درد داره اما بعدش دیگه خیلی حال داره.حالا بخواب که باسنت روش به من شه.بعد یواش داستاشو بردم به طرف بالای تخت وبا روسری خودش دستاشو به تخت بستم گفت چرا؟گفتم خب اولش یکم درد داره و با یه تکه پارچه ی دیگه چشماشو هم بستم.بعد روی میزتوالت یه کرم نیوا آوردم و مالیدمش به اطراف کونش و به کیرخودم.گفت رامین صبرکن نمی خوام.نه.
منم که تموم عمرمنتظر همچین لحظه ای بودم یواش یواش کیرم نزدیک کردم به سوراخ کونش.اونم داشت مقاومت میکرد که باسناشو میداد طرف هم منم چن ضربه زدم به روناش وگفتم شلش کن و اول سرشو کردم تو کنش بعد در آوردم ودوباره فرستادم توش.داشت هی آه آه میکرد ومیگفتم دردم میاد منم این دفعه تا نصفه بردمش تو که یه جیغ بلند کشید منم گفتم آروم خاله جون الان تموم میشه.بعد دوباره درآوردم و این بار تا ته بردم توش یه جیغ خیلی بلندی کشید وگفت در بیار دارم میمرم من شروع کردم به تلمبه زدن.و خاله مم از جیغ زدن داشت شروع میکرد به آه واوه کشیدن من دیگه داشت آبم میمود که گفتم خاله داره آبم میاد اون هم که تو اوج حالش بود گفت بریز توم زود باش آه ه ه ه.
من یه فریاد بلندی کشیدم و احساس کردم یک لیتر آب خالی کردم توکونش.وای احساسی بهم دست داد که نمی تونم به هیچ زبونی بیانش کنم.وهمیطور ولو شدم رو خاله م و دستاشو باز کردم.همون جوری خوابنمون برد.وحدود یک ساعت هموجوری روتخت خوابیدم بعد هردومون رفتیم یه دوش گرفتیم و دوباره رفتیم بغل هم خوابیدم.تا صبح چند بار دیگه هم سکس کردیم.از اون روزهم بازم تاحالا چند باردیگه باهم بودیم اما هیچ کدومش مزه ی اون سکس اول رو نمی داد.
این بود داستان سکس من وخاله خوشکلم.
نوشته: رامین
لانتوري نمي ارزي فسفر بسوزونم و بشينم تحليل و تفسير كنم.اوشكول باقالي فك كرده اينجا تگزاسو اونم جلو دوربينه.
اگه
یه زبونه خاصی بود که به این کسخلای محارم نویس بفهمونم که ننویسید حتما میرفتم یادش میگرفتم .ولی اینا زبون آدما رو نمیفهمن
نمیدونم دیگه
در ضمن محارم نمیخونم
بی سواد برو الفبا یادبگیر بعد داستان بنویس
کله کیری همون شروالکتو دربیارفورن جلقتو بزن مغزت باز شه نیای اینجا چرت وپرت بپرونی
مادرتو گاییدم بی صواد عهمق مگه علفبا بلد نیثطی کونی امح جندح کیر تو کونت
joz go khordan alaki k karde bodi chizi bishtar nabod kale kiri tokhmi
hamon btavahom khodet jagh bezan k khalato dari mikoni kos maghz oskol
jalebe hame khalsho jende shodan ajaba
ناکس عجب کسی داشت توپول,سفید,بی مو هی داشتم میخوردمش که گفتم منم کیرتو میخورم
جل الخالق خالت کیر داشت؟عجب زمونه ای شده.آخر الزمان همینه دیگه خاله هام کیر دارن
از سکس با محارم متنفرم دیگه ننویس
شلوارک =شروالکه
تاب صورتی=طابشو
من گفتم درد زیاد نداره فقط خودتو شل کن=خاله جون اولش یه کم درد داره
-کنش=-کونش
(آخه خونشون دوکوچه پایینتراز خونه شونه)
ببین آخه ، ببین! من این حرفو چند بار طی این چند وقته زدم و بازم می گم تا ملکه ی ذهن بعضی ها از جمله نویسنده ی کم عقل داستان فوقانی!! بشه:دوست کند ذهن من، سواد نداشتن توی مملکتی مثل ایران هنوزم امکان پذیره ،اینو همه می دونند ولی چند تا موضوع اینجا پیش می آد : 1-تو اگه سواد خوندن - نوشتن به قدر کلاس دوم دبستان نداری چرا به خودت اجازه می دی که بیای یک رسانه ی پر مخاطب و عام مثل شهوانی ترّشحات ذهن معیوب و منحرفت را به اسم داستان به خورد مردم بدبخت بدی ؟؟ چرا؟ جان هر کی دوست داری می تونی جواب منو بدی؟خیالی نیست که بی سوادی (منم معمولن عادت ندارم غلط املائی بگیرم از کسی ولی تو یک فاجعه ی انسانی هستی؟!!) شاید توی موطن شما هنوز نهضت کذائی سواد آموزی(اکابر) نیومده! قبول . جرم که نکردی ؟!! ولی چرا اینجا فضولات ذهنی خودتو خالی کردی بچه؟
2- مواردی را که من از سطور طلائی ! نوشتار بی بدیل شما !کپی - پیست کردم را یک نگاهی بنداز : توی اکثر اونا شما املای درست و غلط یک کلمه ی یکسان را در 2 خط پشت هم نوشتی . پس بی سواد نیستی و به اصطلاح لمپنی “اومدی، بِدی”! نه؟
3- جالب ماجرا قسمت تناقضات محتوائی نوشته شما است. درد داره ؛ درد نداره و… شاهکار یگانه شما هم به عنوان حسن ختام با حروف پر رنگ نقل کردم ! شاید که جایزه ی بهترین جوک سال را به خودش اختصاص بده؟! جدی می گم تو بی سوادی ، خیالی نیست ولی فارسی هم بلد نیستی حرف بزنی؟! اونم قبول. خیالی نیست آخه نکبت ، در حد یک جلبک قدرت استدلال هم نداری؟ اون جمله ی آخری که نقل کردم رو بخون ، الاغ بخون!! و برو بمیر !!! حالا چرا اینجوری گفتم ؟ چون تو برای ما و وقت و اعصابمون به قدر پشه ارزش قائلی ؟!(که استحقاق خودته البته) و با اینکه مستند به سند سواد هم داری ولی به خودت زحمت خوندن دوباره ی لاطائلاتت را نداندی چه برسه به ویرایش .
دیدی حیوان ؛ من اصلن با محتوا و زمینه ی داستانت کاری نداشتم (چون اعتقاد شخصی من اینه که به من ربطی نداره ، من اجازه ی دخالت ندارم) ولی به شکل و صورت نوشته ات کار دارم چون اون دیگه توهین به همه ی با شعور هاست که بازم تو جزء اونا نیستی ؟! بمیر دوست من ، بمیر.
پ. ن :دوست عزیز "لولوی جوان " ، با عرض شرمندگی کلمه ی “فورن” که شما به عنوان یک غلط املائی و به صورت طنز برای آگراندیسمان کردن جهل ذاتی این یابو بهش اشاره کردید کاملن درسته (در فارسی نه در عربی ) چون تنوین هیچ وقت جزء الفبای فارسی پذیرفته نشده و تحقیق کنید ببینید خیلی از آدم های فاضل هم کلمات منتهی به تنوین را با نون می نویسند و اصلن درستِش هم نوشتن نون به جای تنوینِ آخر است. ( این دراز گوش، یک فقط جا درست نوشته بود که شما همون را به عنوان غلط نقل کردی و خلاصه الان فکر می کنه همه ی غلط هاش درست بوده؟!! ببخشید غرضم جسارت به شما نبود "لولوی جوان " عزیز . اینجا همه دور هم دانسته های خودمون را به اشتراک می گذاریم و من از همه بیشتر نیاز به راهنمائی دوستان در مورد نا دانسته های بی شمار خودم دارم. باز هم ببخشید. پیروز باشد
جالبه نمی دونستم این همه زن خوشتیپ توپ توپ داریم دیگه پس این همه باسن گنده وارفته که توخیابونا ریخته رو از خارج وارد میکنن عکسهای این سایتم که من دیدم همونه که میگن رنگ رخسار خبردهد ازسر درون میگن عاقبت جوینده یابنده شود فکرکنم مصداق همین جمله شریفه خوبه حالا چند وقت دیگه ذبستانها باز میشن اونوقت این همه استعداد باید برن دبستان درسشونو بخونه بازم خوبه سرشون گرم میشه ماروول کنن اهای روانیه خودارضاشنیدی چی گفتم بابا یکی بیاد جلوی این همه استعدادو بگیریه اخرش این همه نبوغ کاردستمون میده من گفتم خود دانید
خوب دیگه همین اقا زورو رو کم داشتیم که خوشبختانه به جمع نویسندگان پیوست و خیال همه راحت شدخانومها واقایون نویسنده دیگه جمع کامل شده لطفا ثبت نام نفرمائید میزو صندلی برای نوشتن نداریم به خدا
باز هم بايد به يه نفر فحش بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
باور كن ديگه نمي تونم براي امثال توي گه مغز فحش بنويسم.داره گريه ام ميگيره از دست شما ها .مگه توو طويله بزرگ شدين كه نمي فهمين؟؟؟
سكس با محارم ننويسن
كيرت توو كون خودت
خاک بر سرت به حروم زادگی خودت اطمینان داشته باش.این همه دختر لاشی.سکس با محارم؟حیوون |( |( |( |( |( |(
خاک توسرت
همون گوگل با همه سرچ هاش توماتحتت
خاک توسرت الاااااغ
باورکنید دوستان سر درد گرفتم تا اینجا دوتا داستان
اصلا سکس با محارم کار درستی نیست که بخوای براش نظر بدی
نخوندم
خاک تو سرت که ب خالت نگاه بد داری
ولی دروغ گویه خوبی نیستس
توهمیییییی
داداش عزیزم دوستانه بهت بگم که تو کس کش بی مغزی بیش نیستی! انتر گفتی چی؟ … گفتم منم کیرتو میخورم.؟ ان آقا ننویس کس مغز ه کله کیری.
انچوچک! سیرابی! ای کیرم تو دودولت انتر! دستت تو شورتت بوده این کس شعر ها و نوشتی! انتر اسلاو هم میکنه تو مخیلات تخمیش با خاله اش! انو! .شاشو! چیپس! پفک! اسنک حلقه ای! :):):)
سكس با محارم نميخونم!
چرا؟
چون يه سري كون تلق تولوق كه تنشون هنوز بو كس ننشونو ميده ميان محتويات جلقوي مغز نداشتشونو مينويسن!
عکس های خالمه ببینید حتما
http://www.shahvani.com/groups/message/عکس-های-خاله-سکسی-من-0
تخمی بود، نخوندم، ننویس. . . . . . . . . .
تا اونجا خوندم که نوشتی خاله ات با تاپ صورتی اومد کنارت نشست فهمیدم که جلقویی و تراوشات کیری مغزت زده ریده تو فهم و شعورت و دیگه نخوندم. هیچ فکر کردی که پسر خالهی خودت هم ممکنه به یاد مادرت جلق بزنه و شاید یه روزی خفت مادرتو بگیره؟ بچه جلقوی کونی دیگه از این داستانهای کثیف ننویس. کله کیری دیگه ننویس. سگ تو روح و روان مریضت بشاشه دیگه ننویس. حالمو بهم میزنی از جلوی چشمام خفه شو دیگه ننویس.
خطاب به دوست عزیزمroodi2
فورا یک قید تنوین داره وبه خاطر تنوین داشتنش قابل حذفه واگر به صورت فورن نوشتن غلط ونادرست به شمار میره مثل کلمات تقریبا مثلا که بصورت تقریبن ومثلن نوشته نمیشه
رجوع کنید به کتاب زبان فارسی سال دوم وسوم دبیرستان
کیری بود
قدرت تخیل=0
سواد=0
ارزش خواندن=0
رابطه معنایی و حاشیه بندی با موضوع=0
آخه ریدم تو این داستانت حداقل یکیشو 1 میگرفتی آدم رقبت کنه این داستانو بخونه
یه توصیه بهت میکنم. امیدوارم که دیگه تو شهوانی نیای چون مخاطبات هیچی نمونده که بگن.برات متاسفم
خيلي باحال هستين بد بخت نوشته خاله معلةثومه محرم هست پس كرم دارين مياين ميخونيد؟ فحش ميديد نخوندم سكس با محرم بود از اين كس و شعراااا
(حدود ۱سالی بودکه اکثر شبها با یادش جق میزدم ) بچه خودش اعتراف کرد جق بیخیال فحش ندین
خدايش تا تونستى كوس و شعر تلاوت كردى ميشه لطفاً از اين ببعد چاك كون خر و درز بگيرى و گوه افشانى نكنى؟
اوووفففففففف اگه دوست داری خالتو با هم بگاییم پیام بده
داشتی خوب پیش میرفتی اما اونجا که تو خیالات خودت داشتی دستو چشمای خاله ی رویاهاتو میبستی به تمام معنااااا ریدی به تصوراتمون
من نمیدونم چرا احساس میکنم اینارو با گوگل ترنسلیت ترجمه کردی که البته اگه با اون هم ترجمه میکردی احتمال غلط املایی صفر بود فقط یکم کتابی و وارونه میشد جمله هات یعنی عرضه داستان نوشتنم ندارید شما ملجوقین کیر بدست
فورن؟؟؟
شروالک؟؟؟
ریدم به قبر پدرت با این بچه بزرگ کردنش
پ.ن:بعد از کلمه ی فورن ادامشو نخوندم
سکس محارم
داستانی بس تخمی
پراز غلط املایی
افکار پلاسیده یک پسر بچه
قدرت تخیل بالا
کلا نخونید