سکس منو خواهر زن در دبی

1392/05/26

سلام این یه خاطره کاملا واقعی هست
من برای کار زیاد دبی میرم و از طرف کارفرما میتونم لیست افراد مورد نیازم رو بدم تا اونها بتونن با من بیان تو فروردین 91 قرار شد برم اما اونجا به کسی نیاز نداشتم بیاد و برای همین گفتم اسم خواهر زنمو رد کنم ، در نتیجه به خانوادش گفتم و بعد از رضایت اونها مقدمات سفر آماده شد اینم بگم که من 30 و خواهر زنم 22 سالشه خلاصه شرایط جور شد و ما عازم سفر شدیم و از اونجاییکه ما باهم راحت بودیم در مورد همه مسایل تو راه با هم صحبت کردیم از قبیل مشروب و سیگارو دیسکو و … که من متوجه شدم بدش نمیاد همرو تجربه کنه خلاصه رسیدیم دبی و من اونو بردم تو فری شاپ فرودگاه و از اونجا مشروب و سیگار تهیه کردیم و رفتیم هتل 3 روز اول من از صبح تا عصر تو کارخونه مشغول انجام امور محوله خودم بودم و فقط شبها لیلا رو میدیدم اونم میرفتیم یه چرخی تو بازارا میزدیم و خرید میکردیم و برمیگشتیم تو هتل برای خواب . باید اینم بگم که من هیچوقت فکر سکس با اون از تو ذهنمم نمیگذشت تا اینکه کارهای من تموم شد و تازه انگار اقامت تفریحی من شروع شده بوی صبح روز چهارم بردمش دبی مال اونجا متوجه شدم دنبال شورت و سوتین میگرده که منم راغب شدم کمکش کنم و بعد از خرید چند دست شورت و سوتین بهش گفتم اگه میخوای بریم دریا و یا والدی بادی باید یه مایو هم تهیه کنی چیزی نگفت اما دیدم داره دنبالش میگرده تا اینکه یکی انتخاب کرد و نظرمو خواست منم دیدم یتیکست و از روی شیطونی گفتم پارک آبی فکر نمیکنم بزارن یه تیکی بپوشی پس دو تیکه بردار اونم خجالت کشید اما در نهایت خرید .
روز بعد رفتیم مارینا پچ و اونجا رفتیم تو آب از اونجاییکه قدم بلندتر بود رفتم جلوتر اما لیلا عقب بود دیدم چندتا پسر روسی نزدیکشن و اونم همونجا ایستاده و شنا نمیکنه پس گفتم میای جلو گفت اره رفتم اوردمش جلوتر تا جاییکه نوک پاش به زمین میرسیدو از اونجا به بعد بقاش کردم در همون حین یکم شهوتی هم شدم در نتیجه سعی میکردم هی دستم بخوره به کونش و همینطور هم میشد اما از اعتراض خبری نبود منهم یکم دل و جیگرم بیشتر شد .
روز بعد هم رفتیم پارک ابی و بعد از کلی تفریح و. شوخی و یکمم ور رفتن با لیلا که باید بگم خیلی هم بهم خوش گذشت برگشتیم هتل برای شب بلیط کنسرت ساوش قمیشی و آرش داشتیم در نتیجه تصمیم گرفتیم یکم مشروب بخوریم خلاصه شروع کردیم به خوردن و البته چون لیلا اولین بارش بود چندتا پیک اول خیلی طولانی گذشت اما هرچی جولوتر رفتیم لیلا بیشتر و راحتر و منم کمترو کمتر میخوردم تا اینکه رفتین کنسرت اونجت هم طبق معمول خیلی شلوغ بود و تیکت ما هم برای ردیف سوم بود اما از صندلی خبری نبود و مجبور بودیم ایستاده تماشا کنیم منم چون شلوغ بود پشت لیلا ایستادم و دستمو دورش انداختم حالا سیاوش کم اما زمان آرش هیجان به اوج رسید و جمعیت هی بالا و پایین میپریدن منم دیدم خیلی شلوغه ولیلا هم که اثر مشروبش به اوج رسیده بود از پشت کاملا چسبوندم به کون لیلا و بیخیال کنسرت شدم وای اولین بارم بود چه کون خوش استیل و گرمی داشت تقریبا 35 دقیقه لیلا بالا و پایین پرید هی کونش با کیر من اصابت میکرد و مالیده میشد تا در نهایت از اوج شهوت آب من کاملا آمد و البته لیلا هم فهمید اما بروی خودش نیاورد . تو راه برگشت و توتاکسی لیلا اینقدر مست و خسته بود که من هرچی رونهاشو مالیدم نفهمید منم جرات کردمو مسیر دستمو به سمت کسش کشوندم و تا رسیدم به کسش دیدم کاملا خیسه و شروع کردم به اروم مالیدن اون تا رسیدیم هتل از تاکسی پیاده شدیم و رفتیم بالا لیلا تو راهرو تلو تلو میخورد تا رسیدیم به اتاق که خیلی هم گرم بود منم خودمو زدم به مستس اول تیشرتم و در اوردم بعدشم شلوار اونم خواست تیشرتشو دربیاره تا سوتینشو باز کنه راحت تر باشه من رفتم دستشویی و یکم اونجا ایستادم و شورت خودم رو با اب کاملا خیس کردم و یهو امدم بیرون وای چی میدیدم لیلا لخت لخت شده بود تا شورت و سوتینشو عوض کنه که با دیدن من فقط تونست بشینه رد تخت و دستهاشو بذاره رو سینه هاش و بگه چرا اومدی که منم گفتم حالم خوب نیست و شورتو خیس کردم که بهش نشون دادم گفت از تو ساک بردار برو منم برداشتم اما نرفتم و همونجا شورتمو پایین کشیدم و اون فقط گفت پوف منم برای همین برگشتم و با کیر شق شدم جلوش ایستادم دیگه هیچی نمیفهمیدم چند بار با کیرم زدم تو صورتش چون رو تخت نشسته بود اونم فقط چشمهاشو بسته بود تا اینکه طاقت نیاورد و کیرم کرد تودهنش اینقدر برام ساک زد که دهنش کف کرد منم خودمو انداختم روش که سریع دمر شد کیرمو گذاشتم لای پاش یکم بازی کردم بعد یه تف زدم گذاشتم دم کونش وای چقدر تنگ بود داشت از در کیرم دیوونه میشد اون در کشید و درد کشید اما من حال کردم تا ابم امد و ریختم تو کونش و افتادم کنارش یکم گذشت گفتم بیا بریم حمام تا مستی از سرمون بپره رفتیم تو وا حمام نشسته بودیم که منو صدا زد و گفت ازت یه چیزی میخوام منم کنجکاو شدم و گفتم خوب بگو گفت خجالت میکشم گفتم یه نیگا به خودمون بنداز خجالت نکش که گفت من بازم میخوام منم گفتم چشم خلاصه تو همون حمام دوباره از کون حسابی کردمش با اینتفاوت که الان اون خیلی بیشتر حال میکرد .
از فردا کار ما همین بود روزها میرفتیم گشتن مثل فراری پارک ، بازار ابن بطوطه ، صحرا و … ولی هر شب مست میرفتیم پرشین نایت کلی میرقصیدیمو مست میکردیم و میامدیم هتل تا زودتر سکس کنیم و همدیگرو ماساژ بدیم . تا اینکه این 8 روز تموم شد و برگشتیم الانم لیلا پیشمه و دوتایی این خاطره رو براتون نوشتیم .
ببخشید اگه طولانی بود .

نوشته:‌ داریوش


👍 6
👎 2
252165 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

395862
2013-08-17 13:30:22 +0430 +0430
NA

چطور شد زنتو نبردی دبی خواهرزنتو بردی؟
زنتم موافقت کرد!!!
همون اول ریدی که گفتی( من برای کار زیاد دبی میرم و از طرف کارفرما میتونم لیست افراد مورد نیازم رو بدم تا اونها بتونن با من بیان) اینقد بیاد خواهرزنت جق نزن

0 ❤️

395863
2013-08-17 13:38:05 +0430 +0430
NA

مارینا پچ؟؟؟؟؟؟؟؟
نکنه اینهم یه چیری تو مایه های پیچ ملبا است؟ الاغ جون، مارینا بیچ. والد بادی؟ یا وادی؟ مجبورت کردن ؟ کونت گذاشتن بیار دری وری بگی؟ به خدا اگه از میدون ماهی اونورتر رفته باشی تو یکی. اونوقت این خواهر زن شما رو واسه چی شرکتتون قبول کرد که همراه شما بیاد؟‌اونوقت احمدی نژاد و می گن که فک و فامیلشو این ور اونور برده با خودش. تو هیچ انی نیستی و سو استفاده خودتو کردی فکر کن تو گه اگه رییس جمهور می شدی که همه کور و کچل های فامیلتو با خودت می بردی این ور اونور . از دیکویی که رفتی هم کلاس اجتماعیت معلوم شد. بعد می شه بگی تو دوبی کدوم کارخونه تشریف می بردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کار خونه؟؟؟؟؟

0 ❤️

395864
2013-08-17 14:09:32 +0430 +0430
NA

کس ننه دروغ گو!!!

0 ❤️

395865
2013-08-17 15:20:33 +0430 +0430
NA

کسیو نداشتی ببری وخواهرزنتو بردی!!! خود زنت مرده بود یا اصلا وجود خارجی نداشت؟؟؟
بعدشم بنظر میاد گی تشریف داری!

0 ❤️

395866
2013-08-17 15:39:32 +0430 +0430
NA

حتما زنت هم با داداشت برای کار رفته بودن آنتالیا دفعه ی بعد اونو بنویس.

0 ❤️

395867
2013-08-17 20:54:49 +0430 +0430
NA

زنت کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

395868
2013-08-17 23:59:21 +0430 +0430

كلا شركت مرده كار كردن تو، نه؟؟؟؟؟
مطمئنم تا حالا كار نكردي و از كار كردن چيزي نميدوني، يا اينكه نهايتا در حد پيك موتوري يا كارپرداز بودي
كه البته اونا سگشون شرف داره به تو عمه ننه
شركت بهت اجازه داده هر كسي رو ميخواي ببري؟؟؟؟؟؟
به همين راحتي…
تو فروردين هم رفتي دبي؟؟؟؟
رفتي كارخونه تو دبي؟؟؟؟؟
عزيزم يكم فيتيله رو بكش پايي
البته عذر ميخوام من چند خط از كسشعرتو بيشتر نخوندم تا همونجا كه سه روز اول رفتي كارخونه
اولشو كه خوندم تا آخرش رو فهميدم
وجداني نخونده بگم…؟؟؟؟
بعد از روز سوم به بعد با خواهر زنت رفتي بيرون و مشروب و سيگار و ديسكو
بعدم كه خواهر زنت كه خيلي هم هيكلش توپه و همه تو كفشن و اونم تو كف تو
بعد شب مشروب خورديد و سيگار كشيديد و تو ديسكو كلي رقصيديد و تو رقص اون همش ميومد خودشو ميماليد به تو
بعد برديش هتل و تا صبح ميكردي تا ارضا شدي
آخه مشروب خورده بودي و نسبت به گذشته كمرت يكم سفت تر شده بود اونم كه هي ميلرزيد و ارضا ميشد
دقيق نشمردي ولي تا صبح حدود ١٧-١٦ باري ارضا شد
بعدم كه تا شما مهندس عالي قدر و فهيم و كاردان برگردي به ميهن اسلامي بازم ٨-٧ بار ديگه كرديش…

بيشتر ميخواستم نظر دوستاي عزيز رو بخونم
كه ديدم teacher عزيز قبل از من رسيده به خدمتت با تشكر ازش
و تشكر از همه دوستايي كه نظراتشون از بعضي از داستانا قشنگ تره…

0 ❤️

395869
2013-08-18 05:19:55 +0430 +0430
NA

همش کسشعره

0 ❤️

395870
2013-08-18 10:20:14 +0430 +0430
NA

باتشكر از احسان هات اميري،MS.TEACHER,WANTED

0 ❤️

594475
2017-05-08 03:01:57 +0430 +0430

بعد اسم زنت رو چرا رد نکردی؟اینو میشه بگی مث علامت سوال سر کیرم کج شد رو حساب این سوال

0 ❤️

642555
2017-07-30 03:30:53 +0430 +0430
NA

تو خواهرزنتو بردی حتما زنتم یکی دیگه بردتش

0 ❤️