سلام به همه من میخوام داستان بدترین اتفاقی که تا حالا برام اتفاق افتاده رو واستون تعریف کنم.این داستان عین واقعیته و هیچ جلوه سکسی دروغی بهش اضافه نکردم.فقط ی خاطرست. . . . زمانی که این داستان اتفاق افتاد من و خانواده ام در تهران زندگی می کردیم و پسرخاله ام)مهرداد( با خانواده اش کرج بودند.چون رابطه خیلی نزدیکی با انها داشتیم تقریبا روزهای تعطیل به انجا میرفتیم و شب هم می ماندیم. یک روز دختر دایی ام با من تماس گرفت.بغض در صدایش و اضطراب در لحن حرف زدنش احساس میشد. سراسیمه خودم رو به سمیرا رسوندم گریه میکرد.وقتی قضیه رو پرسیدم گفت دیشب عمه عفت خونشون بوده و برای خواب هم مونده بودن.وقتی خواب بوده مهرداد اومده پشت سرش و یواش لباساشو درآورده و کیرشو گذاشته لایه پاهاش.اونم شوکه شده بوده و خشکش زده بوده و همینطور خودشو به خواب زده بعدم که کمی جلق زده دوباره لباساشو تنش کرده و رفته. یکم دلداریش دادم و رفتم. باورم نمیشد،از مهرداد همچین انتظاری نداشتم.هرچی باخودم کلنجار رفتم باورم نشد پنجشنبه به خاطر نامزدی خواهر مهرداد رفتیم کرج…شب شده بود و مادرم و خاله ام که درگیر تدارکات مجلس بودند خونه نیومدند.اخه قرار بود نامزدی رو توی ویلای داییم برگذار کنن واسه همین همه اونجا بودند.اون موقع منو به همراه چند نفر دیگه برگردوندند خونه خالم.چون مهرداد خونه نبود با خیال راحت خوابیدم.نصفه شب بود که احساس کردم یه نفر داره دست میزنه به زیپ شلوارم.تا مرز سکته راهی نداشتم.من اون موقع فقط 17سالم بود.اصلا تو فکر سکس و این چیزا نبودم.قلبم تند میزد.نمیتونستم بیداریمو نشون بدم.از ترس آبروم نزدیک بود بی آبرو بشم.آخه مهرداد مثله داداشم بود.تکیه گاهم بود.دوستش داشتم ولی دیگه حالم ازش به هم می خورد.ولی نمیتونستم مثله دخترداییم راحت بهش اجازه بدم بهم تجاوز کنه.خودم یه تکونی دادم و انگار که دارم تو خواب حرف میزنم گفتم: چه قد اینجا گرمه یکم تکون خوردم اونم ترسید که بیدار بشم پاشد رفت.تا صبح نخوابیدم. چندبار دیگه خواست امتحان کنه ولی ترسید.بعد ازین قضیه هم من و هم دخترداییم سعی کردیم دیگه خونه خالم نمونیم یا حداقل نخوابیم. . . . ببخشید داستانم خیلی سکسی نبود.چون داستان نیست خاطرست،یه خاطره تلخ امیدوارم هیچ پسرخاله ای اینقدر پست نباشه که بخواد به ناموس خودش تجاوز کنه بازم شرمنده که وقت گرانبهاتون رو گرفتم بوس بوس
نوشته: sssssisisexy
حقش بود محكم بزني زير گوشش . تف كني تو صورتش .
سكس زوري كه نميشه .
مشکل همینه که سعی می کنین حفظ آبرو کنین . آبروی کیو؟ اون مادر فحبه رو ؟ این فیلم ها رو واسه عمه من می سازن دیگه ؟ باید همون نصفه شبی یه کاری می کردی که دیگه از این گهای زیادی نخوره مرتیکه مادر به خطا. اگر دختر داییت ساکت نمونده بود دیگه جرات این که سراغ تو هم بیاد رو نداشت . تا کی می خواین ساکت بمونین هر کی هر کار خواست بکنه بعدشم اسمشو بذارین خانومی و آبرو داری ؟
کسی تو رو مجبور نکرده بنویسی من اگه بجای پسر خالهت میبودم کیرمو تا ته توی کونت میکردم
بچه ها فحش ندين خب؛دروغ نيست؛راست راست ؛منم تجربه كردم ولي اين طوري نه؛خب نميشه ابروريزي كرد؛ميگن كرم از خودت بوده؛كل فاميل بهم ميريزه
در همچين مواردي نبايد سكوت كرد چون طرف وحشي تر و جري تر ميشه
نمیدونم راسته یا دروغ ولی اگه راسته باید میزدی خواهر مادرشو گچ میگرفتی که دیگه از این گه خواری هایه اضافی نکنه
وقتی تو میری خونه خالت میخوابی در واقع پدر و مادرت هم به تو هم به اون کسکش ها اعتماد میکنن که میزارن تو شب اونجا بمونی و تو با سکوتت هم به خودت هم به پدر و مادرت خیانت میکنی و این سکوتت باعث میشه که اون لاشی فکر که تو هم بدت نمیاد [ البته نمیدونم شاید با این سکوتت بدت هم نیومده باشه ] و این اجازه رو به خودش بده که برای دفعه بعد دوباره روی تو یا یکی از فامیلای بدبخت دیگه امتحان کنه
از ما گفتن بود خود دانی
منم بانظر ماهونی موافقم.آدم خودش اگه کونش نخاره هیچکسی تخم نمیکنه چپ بهش نگاه کنه چه برسه به اینکه . . .
هیچ معلولی بی علت نیست
هیچ تهاجمی بی انگیزه نیست
هیچ انگیزه ای بی نیت نیست
هیچ نیتی بی زمینه نیست
هیچ زمینی بی کرم نیست
کرم از این دختراس که با هزار لوندی و عشوه و خاریدن و بی ملاحضگی کار دست خودشون و دیگرون میدن
خب تا داد بزنه که اون فرار کرده همه هم میگن تو هم مدرک نداری از خودت دفاع کنی…این آدما رو باید همونجا ترتیبشونو داد…من اگه بودم با آرنج میزدم تا جانش از فلان جایش دربرود! :P
البته در عالم خواب که پررو نشه…
به توصیه دوست کیر تیزمون گوش کنین ! :D