سکس و سوزاک

1392/09/21

سلام دوستان خاطره ای که میخوام براتون بگم بر میگرده به سال 74 اون موقع من 18 سالم بود تو یه شرکت مهندسین مشاور کار میکردم در ضمینه آزمایشگاه مکانیک خاک
اول از خودم بگم یه آدم خیلی معمولی با قد 196 و وزن 75 کیلو بودم مثل بقیه آدمها نه خیلی خوشتیپ بودم نه وضع مالی خوبی داشتم پدرم از اول دبیرستان به خاطر تجدیدی پول تو جیبیمو قطع کرد و چون آدم مغروری بودم رفتم سر کار و دیگه ازش پول نگرفتم
روزها کار میکردم و تو مدرسه شبونه درس میخوندم
از داستان دور نشیم تو یکی از پروژه های راه سازی تهران به عنوان تکنسین آزمایشگاه مشغول کار بودم و دائما در طول مسیر راه مشغول انجام تست بودیم خیلی وقتا ماشینهائیو که از اونجا رد میشدن میدیدم و حسرت میخوردم که همه یکیو دارن بکنن ولی من باید مراقب باشم کارگرهای افغانی کونم نذارن همینطور روزها میومد و میرفت منم بیشتر احساس تنهائی و بی کوسی میکردم
همیشه تو طول مسیر میدیدم که یه سری زنهای چاغ با آرایش غلیظ کنار جاده بودن و به راننده کامیونهائی که از اونجا رد میشدن نگاه میکردن و سوار کامیون میشدن و میرفتن خدائی حسرت کردن اونا رو هم داشتم
تا اون اتفاق افتاد
یه روز که داشتم تست میزدم یه کامیون نگه داشت و یکی از همون زنهای چاق فکر کنم 45یا50سالش بود از کامیون پیاده شد و با راننده کامیون رفتن سمت یه باغ که کنار جاده بود و رفتن تو اتاقک وسط باغ فهمیدم داستان چیه و رفتم دنبالشون
وقتی رسیدم نزدیک یواشکی رفتم پشت پنجره اتاقک و دیدم راننده کامیون کون زنه رو قنبل کرده و تا دسته کرده تو کسش و داره تلنبه میزنه منم که دیگه حالم دست خودم نبود دیدم ماشینها دارن تو جاده بوغ میزنن نمیفهمیدم دلیلش چیه نگو دارم جق میزنم و همه دارن منو از تو جاده میبینن و برام بوق میزدن خلاصه راننده کامیون مشغول بود و رو خاک و خل داشت به روشهای مختلف کمر میزد که یه آن منو دید منم که آب از سرم گذشته بود گفتم منم باید یه حالی بکنم دیگه مرضی و کثافت کاری و هیچی حالیم نبود فقط کس میخواستم برای همین از جام تکون نخوردم دیدم راننده داره بهم میخنده
خلاصه بعد حدود یک ساعت کارش تموم شد و یه هزار تومنی آبی به زنه داد اونائی که سنشون بالی سی هست اون هزارتومنی هارو یادشونه از اتاقک اومد بیرون گفت اگه میخوای بکنی برو تو منم که از خدا خواسته بدون اینکه بترسم که نکنه بلائی سرم بیارن رفتم تو اتاق زنیکه تا منو دید انگار کسکش سگ دیده اخماش رفت تو هم وگفت بچه چیزی برای کردن داری با اون لحجه کیریش
من کسخل هم کیرمو در آوردم گفتم بیا بزرگتر از این میخوای دیدم کسکش زد زیر خنده وقتی دندوناشو دیدم داشتم بالا میاوردم
خلاصه پولو دادم خانم قنبل کرد و دامنشو که زیر مانتو پوشیده بود زد بالا منم که دیوونه هنگ کرده بودم آخه اون زمان ویرئو فقط بود ما هم که توخونمون نداشتیم که فیلم سوپر ببینم هیچ کاری بلد نبودم تو کون پسر کردن خیلی قهار بودم البته یکی دوبار هم گول خوردم و کونو به باد دادم شایدم بیشتر
دامنو زد بالا من کیرم خوابید گفت بذار سر حالت بیارم خدائی بو گند میداد بدنش شروع کرد برام خوردن و چه حال میکرد کوفتش بشه دیوس کیر منم دوباره راست شد و برگشت قنبل کرد گفت بذار توش حساب کنید یه کس تپل شاید سه کیلو وزن کسش بود پائینشم شکمش آویزون شده بود سینه هاشم که نگو فکر کنم سایزش 115بود منم کیرو گذاشتم دم کسش و فرو کردم تو ولی دریغ از یه ذره حس انگار کیرم تو دروازه غار بود تازه فهمیدم چرا راننده کامیونه یک ساعت کارش طول کشید آخه هیچ نقطه اصطکاکی نداشت کس گشادش از طرفی هم چون پولو داده بودم نمیتونستم بیخیال شم مجبور بودم تمومش کنم
دیدم هرکاری میکنم آبم نمیاد در آوردم کردم تو کونش گفتم الانه که برگرده بزنه تو گوشم یا حداقل جیغی، دادی دیدم نه بابا گشاد تر از این حرفاست مادر جنده ته دیگش به من رسیده بود اونم سوخته آخه باتجربه ای که از کون کردن داشتم باید یه عکس العملی نشون میداد ولی انگار کیرم تو دیوار بود نه حسی نه آخی نه اوخی هیچ من نمیدونم پسرا تو سایت تو داستاناشون میگن یارو جنده هه ارضا شد چه جوری ارضا شد چون تا الان من هرچی جنده کردم ارضا شدنشونو ندیدم
داشتم میگفتم کیرمو از کونش در آوردم دیدم قشنگ کثیف شده منم از لجم کردم تو کسش و بهش نگفتم به هر بد بختی بود آبم اومد و زنیکه یه خنده لوسی بهم کرد که داشتم بالا میاوردم
از اونجا فرار کردم جالبش اینجا بود که کارگر های افغانیمون که اونجا بودن حاضر نشدن اونو بکنن و همش مسخرم میکردن که آقا مهران دوماد شده امروز تا دوروز احساس میکردم با اینکه حموم رفته بودم بو گه میدم
فرداش که از خواب بیدار شدم و جمعه هم بود حس کردم ادرارم با سوزش میاد زیاد بهش توجه نکردم ولی سوزشش روز به روز بیشتر میشد سه روز تحمل کردم و دیدم دیگه نمیتونم رفتم پیش یه دکتر تو خیابون سمنگان آخه من بچه نارمکم (تهران) یه پیر مردی بود خدا بیامرزتش مرد چند سال پیش گفت باید آزمایش بدی ولی علائمت علائم سوزاکه رفتم آزمایش دادم و بماند یه بدبختی تو آزمایشگاه کشیدم تا ازم نمونه برداری کردن اونائی که سوزاک گرفتن میدونن چی میگم جوابو براش بردم و گفت حدسم درست بود سوزاکه و گفت برو رو تخت بخواب تا بیام فکر کردم میخواد آمپوری چیزی بزنه دمر خوابیدم و شلوارمو یه کم دادم پائین ، اومد تو اتاق و گفت برگرد و شلوارتو تا زانو بکش پائین حالا فکر کنید دستیارش که یه خانم بود و مسوئول تزریقاتش هم بود ریدم به خودم و هم از زنه خجالت میکشیدم آخه میشناختمش اونم خانواده منو میبشناخت مرده پامو گرفت و زنه هم گفت اگه تکون نخوری زود تموم میشه منم باسر رضایتمو اعلام کردم ولی نمیدونستم چه بلائی قراره سرم بیاد دکتره لاشی یه چیزی مثل لوله خودکار از یه جعبه در آورد و با یه ژل چربش کرد و به خانمه گفت نگهش دار فکر کردم میخواد دستمو نگه داره و تو مغزم یه علامت سوال بزرگ بود نگو خانم باید کیرمو نگه میداشت تا گرمای دستش به کیر بیجنبه من خورد راست کرد دکتره یه نگاهی بهم کرد که یعنی الان خواهرت گائیدس اون اوله که دستش بود رو کرد تو سوراخ کیرم زمینو زمانو از درد گاز میگرفتم چند بار این کار رو کرد تا عفونتو کامل خارج کنه مادرم گائیده شد الان که یاد اون روز میفتم درد تو همه تنم میپیچه کارش که تموم شد 12تا امپول چرک خشک کن داد و گفت تا دیگه تو باشی با هر کسی نخوابی
ببخشید طولانی شد ولی بلائی بود که سرم اومد
نتیجه اخلاقی داستان :
ممکنه خواهش کنم نتیجه اخلاقیشو شما بگید دوستان گلم؟

نوشته: مرد تنها


👍 1
👎 0
89016 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

407261
2013-12-12 07:20:09 +0330 +0330
NA

خخخخخخخخخخخخخخخ :-D
نتیجه ی اخلاقی : و همانا جلق را برای شما قرار دادیم تا به این بلا ها گرفتار نشوید
باشد که رستگار شوی :-D و من الله توفیق

0 ❤️

407262
2013-12-12 07:48:01 +0330 +0330
NA

خاک تو سر :-D
حالم بهم خورد. :-D

0 ❤️

407263
2013-12-12 08:33:03 +0330 +0330
NA
0 ❤️

407264
2013-12-12 08:39:17 +0330 +0330

درمان سوزاک کردن خَــر ماده بدون درد صددرصد تضمینی با به کار گیری خر های مجرب و کارکشته همین حالا امتحان کنید :))

0 ❤️

407265
2013-12-12 10:22:13 +0330 +0330
NA

با مزه بود . مرسي دمتم گرم كه آخرين داستاني بود كه خوندم و اقلا يه چيزي بود .

0 ❤️

407266
2013-12-12 10:23:45 +0330 +0330

این قد و وزنی که گفتیو خودت یه لحظه تصور کن
دکتر غدد هم بری بد نیست، البته هر دکتری ببینتت بهت پیشنهادشو میده

یعنی از اون زنه کمتر بودی قشنگ، خاک تو سر اون راننده ها، چون معمولا کیسای خوبی میزنن

و انسان کاندوم را ابداع کرد تا اینطور آدما که میخوان فرو کنن تو چاه توالت زنده بمانند

0 ❤️

407267
2013-12-12 11:52:02 +0330 +0330
NA

بجای اینکه داستانت میووردی اینجا میبردی تو سایت طنز کسخل دیکه کس هزاری نکنی جقبزن اسکل تا دروازه غار ببین دیکه افغانیها هم اسکل کردن بعد کونی …

0 ❤️

407268
2013-12-12 12:28:44 +0330 +0330
NA

جالب بود خندیدم. ولی بقول دوستمون درمونش همون خره مادس. میگن مثل جارو برقی تمام عفونتت رو میکشه. وبقول نازلی خانم جلللللللللللللق بهترین سکس. هر وقت دلت خواست میکنی. هر چه قدر دلت خواست میکنی هرکیو دلت خواست میکنی هر مدلی دلت خواست میکنی هزینشم یه لیوان اب هویج بعدشه. نه سوزاک میگیری نه ایذز میگیری نه هپاتیت خلاصه پاکه پاک.

0 ❤️

407269
2013-12-12 12:57:50 +0330 +0330
NA

کوسای سرآسیاب هم که به 700تومنی معروف بودن اینحوری بودن.
نتیجه اخلاقی : تاتوباشی که دیگه همچین گهی نخوری.
و یک پیشنهاد : حتما ی آزمایش ایدزهم بده.قطعامبتلاشدی.
درضمن چندتاغلط املایی هم داشتی.
سرجمع حساب کن فاکتورشوبفرست

0 ❤️

407290
2013-12-12 13:04:31 +0330 +0330
NA

حالم بهم خورد

0 ❤️

407270
2013-12-12 13:44:44 +0330 +0330

خوب بود، بنویس . . . . . . . . . . . . . . .
دقیقا به این میگن یک خاطره‌ی واقعی از جنده کردن. خیلی تخمی و حال بهم زن بود ولی خیلی هم خنده‌دار. جالب بود. دستت درد نکنه که واقعیت رو نوشتی. من تا حالا نمی‌دونستم که باید اول عفونت رو از توی کیرت بکشن بیرون و بعدش قرص و آمپول مصرف کنند. آموزنده بود. کله کیری برو آزمایش ایدز هم بده. باز هم بنویس. در ضمن سوادت رو هم درست کن. چطوری با این سواد بهت کار دادن؟
ضمینه؟
چاغ؟

0 ❤️

407271
2013-12-12 17:03:24 +0330 +0330
NA

با این که داستان جقی اما ارزش خوندن داره و اولین داستانی که کلی باهاش خندیدم

0 ❤️

407272
2013-12-12 18:44:02 +0330 +0330
NA

نتیجه اخلاقی هم میخوای :| برو یه آزمایش ایدز هم بده بدردت میخوره

0 ❤️

407273
2013-12-12 22:13:12 +0330 +0330
NA

salam on bakhshei ke bogh mizadan maskhare bod

0 ❤️

407274
2013-12-13 00:46:15 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎سینه115 شکم تا رو زمین کوس 3 کیلو لهجه تخمی دندونا کیری … تو با مادر فولادزره سکس کردی شانس اوردی که نخوردت :دی

0 ❤️

407275
2013-12-13 01:37:53 +0330 +0330

نتیجه ی اخلاقی اینه که کونت پاره شد کیرت هم دسته بیل رفت تو سوراخش تا اخر عمر هم باید یه چوب بزنی بغلش تا صاف بایسته

0 ❤️

407294
2013-12-13 06:52:48 +0330 +0330

کوس شعرقرن

0 ❤️

407276
2013-12-13 13:43:18 +0330 +0330
NA

راست میگه خر بکنی درست میشه اتفاقا یه نفر همینجوری شد دکتز هم همینو بهش گفته بود
گفته بود یا لوله میکنیم تو کیرت یا خر بکن
صد در صد تضمینی های بدو حراجه بدو بدو بدو سه به صد خخخخخخ

0 ❤️

407277
2013-12-14 02:40:23 +0330 +0330
NA

ای ول داداش .خاطره به این میگن که طوری نوشتی ادم تمام صحنه ها رو تصور میکنه و از خوندنش لذت میبره.بلاخره انتظارها به سر رسید یک داستان خوب خوندیم

0 ❤️

407278
2013-12-14 03:25:27 +0330 +0330
NA

من از داستانت خیلی خوشم اومد
بازم بنویس

0 ❤️

407279
2013-12-14 04:15:19 +0330 +0330
NA

خیلی خوب نوشتی بعد از مدتها یه داستان خوب خوندم

0 ❤️

407280
2013-12-14 04:18:27 +0330 +0330

داستانت خیلی قشنگ بود آدم میتونه خودشو تو شرایط تصور کنه
ممنون از نوشتنت بازم بنویس

1 ❤️

407281
2013-12-14 16:27:55 +0330 +0330

دستت درد نکنه مرسی
قلم روون وخوبی داری تا میتونی داستانهای خوب بخون تجربه ات بیشتر شه
ویراستاری یادت نره غلط املایی داشتی که برا ی نویسندگی بده دقت کن

0 ❤️

407295
2013-12-14 16:35:46 +0330 +0330
NA

چی بهت بگم خودت بگو؟

0 ❤️

407282
2013-12-14 18:47:03 +0330 +0330
NA

خاطره هاي ديگتم بنويس. خيلي حال کردم. فقط يه ويرايش کن آخرش. چاغ؟؟؟؟؟

1 ❤️

407283
2013-12-15 08:32:50 +0330 +0330
NA

دست دوکی جووووووووون درد نکنه.

1 ❤️

407284
2014-02-04 18:44:19 +0330 +0330
NA

TESTE ELIZA BEDE SAD DAR SAD VASE HIV

0 ❤️

407285
2014-07-23 08:19:31 +0430 +0430

حالا كيرت سوزاك گرفته كه ايدز كه نگرفته .منم گرفتم قصد دارم زماني كه كيره 30 سانتي شد عكس بگيرم بزارم اينجا براي خنده

0 ❤️

407288
2015-11-16 01:18:34 +0330 +0330

امروز هم باز خوندمش خیلی باحال بود بازم لایک

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها