سلام شهوانی های عزیز
همیشه زیر هر داستانی نظر دادم منفی مثبت مسخره اما هیچ وقت فکرنمیکردم خودمم یه روز داستان بنویسم! داستان سکس که زیاده نمیدونم کدومشو بنویسم اما امشب گفتم بد نیست یاد خاطراته قدیم کنم خاطرات وقتی که با دیال اپ میرفتم نت البته ای دی اس ال بود اما من اوایل دیال اپی بودم بعدکه معتاد شدم دیال اپ کفاف نداد رفتم ای دی اس ال خریدم. باری به هرجهت…راستی از اول بگم داستان بلدنیستم فن بیان ندارم ذهنمم آشفته س غلط املایی زیاددارم اینها رو دیگه لازم نیست اون پایین نظر بدید…۱۷سالم بودکه به زور و باسلیقه پدرم ازدواج کردم چه ازدواجی …فقط روزمرگی هیچ لذتی از زندگی و سکس نمیبردم ازمردی که ۱۵سال ازخودم بزرگتربود. از لحاظ جسمی ظریف بودم اما اون هیکلی با کیر بزرگ هیچ وقت مترش نکردم!! ببینم چقده اماسفید بود تمییز بود اما دوسش نداشتم سکس بیهوده و دردآور. تنگ بودم جا نمیشداون تو…ارضانمیشدم میرفتم یاهو سکس چت اونجا هرروز روزی یکی دوبار خودمو ارضامیکردم یه جای تو یاهو بود بش میگفتیم سی اف.کنفرانس بود یانمیدونم توانای ارسال ویس و تکست بود.اونجایه پسره بود مثلا بی افم بود تو یاهو اون موقع ها رسم بود اسم بی اف یا جی افو میزدیم کنارای دی مون…خلاصه میرفتیم با تکست و ویس سکس چت جالبیش این بود یه شب رو ویس بود پسره بعده جق خوابش برد توسی اف…صدا خر خرش میاومد منم لفت دادم رفتم سایته سکسی نگاه میکردم تاابه خودموبیارم…تویاهو میسترس شدم بامیس بودن اشنا شدم روحیایتم کلا میسترسیه هنوزم که هنوزه میس ام اونجا کلی برده داشتم خدایی برده بامرام هنوز چندتاشونو ازشون خبردارم عکسه پامو باکفش یا جوراب میگرفتم برای فوت فتیشا یا باووب کم وب از سینه و کس وکون میدایم ولی وب کیردوس نداشتم مبستمشون تا سینه های خوشگل هست چراکیر ادم نگاه کنه؟؟؟ یه میسه زورگوبودم وهستم. ازاینهم بگذریم…تودنیای واقعیت بی اف نداشتم تامدته زیادی کلا بیرون نمیاومدم ازخونه زیاد درگیر پی سی و مجازی اون زمان بودم کلا اون موقع بچه ها ازشب تاصب تونت ویاهو بیتالک وچندتابرنامه دیگه بودن که اسمشون یادم نیست روزهام میخوابیدن این بود زندگی وجوونی مزخرفه چندسال ما…یه روز بیرون بودم کلا زیادبخودم میرسم یه پسره باقیافه خوشکل بایه پارس سفید که بعدا فهمیدم واس باباش بود باالتماس بهم شماره داد بعدازچندروز ازروی مسخره بازی وبیکاری بهش اس دادم اصلا نمیدونستم گرفتارش میشم خلاصه اونموقع ها ایرانسل تازه اومده بود اس دادم بهش کلی کلاس و دوروغ برام گزاشت کم کم بهش وابسته شدم هرروز صبح میاومدخونم اماکاری نمیکردیم توبغلش بودم فقط اونم انگارعاشقم شده بود البته فقط اوایل …یه روزبعدازبغل خوابیدروم وسینه هامومیمالید دیگه نزاشتم کاری کنه کلا دعوامابااین سره سکس بود من خجالتی بودم کلا اهلش نبودم تایه روزگولم زد میدونست خونمون خالیه گفت بریم خونتون رفتیم گفت بیا داخل کاریت ندارم فقط حرف بزنیم گول خوردم رفتم داخل درازم کرد توهال فقط شلوارمودراورد اصلا سینه هامونخورد باکلی استرس منم چنان خیس شده بودم که کیرش راحت تاته رفت داخل کلا خیسه همیشه چه لذت ببرم چه نبرم خیسسسی… خیلی خوشش اومده بوداما من نه اصلا حال نمیکردم خلاصه سرجمع ۱۰دقیقه نشدواون شداولین سکسه من با بی افم…بعدازاون چندین سال باهم بودیم یاهوروگزاشتم کنار بدجورعاشقش بودم …امابعد فهمیدم هرزه س باهمه دختدرها وزنها سکس داره درواقع نصف زنهای شهرو باهاشون سکس کرده بود…تواوج دوست داشتن وعاشقی گزاشتمش کنار…باز برگشتم به مجازی حالا فیسبوک مدشده بود توفیس بوک هم سری توسرا دراوردم پیشنهادزیادداشتم اما ازهیچ کس خوشم نمیاومد شب وروز گریه میکردم براش…گذشت بایکی دیگه دوست شدم بااونم سکس داشتم بیشترکس لیس بود کیرش کوچیک بود اما خوشگل وسکسی بود لعنتی اونم بعدازمدتی ول کردم نمیدونم چرا دیگه ازمردها خوشم نمیاومد بعدی که رسید بدجورعاشقم شد خودمم فیسم خوشگل بود عمل کردم بیشترزیباشدم خلاصه عاشق سینه چاک چندین سال موند باهام ولی من عاشقش نبودم اوصولا عاشق هیچ مرده دیگه ای نشدم باعاشقه سینه چاکم سکس دارم سکس عالی بایه کیرگنده ودراز خلاصه خرکیریه برای خودش ولی بازم نت ودنیای مجازی همش باهامه درگیرشم بیشترتومجازی خودارضایی میکنم ترجیح میدم اینجا خودارضایی کنم تارئال سکس …نمیدونم شایدمریضم شاید خیلیااینطورباشن شایدتوگذشته گیرکردم درکل مایل نیستم باادمها باشم ! اینم یه نوعشه نه؟یافانتزی ها …اه که چقدردرگیره این قضیه فانتزی ام اما اصلا شهامت اجرای هیچ فانتزی روندارم کلا توسکس ادم حساسی ام اما درتخیلاتم نه…البته تجربه میس بودن رودارم زیاد اماباقی فانتزی هارونه نرفتم سمتشون …
نمیدونم شایدپرت وپلا نوشتم درکل مجازی دنیایه بهتریه تاواقعیت …هم خودش هم آدم هاش…

نوشته: Mis.nina