سکس که چه عرض کنم

1399/09/21

سلام خدمت همه
اقا من تو عمرم یه بار سکس کردم بقشو فقد جق زدم
همین یه بارم با دوس دخترم بود که اگه نمیکردم خیلی سنگین تر بود
خب منم عین همه معمولیا یه جقاق بزرگم که هزار بار هم خواستم ترک کنم ولی نمیشه که نمیشه
بزرگترین ترکم برمیگرده به دو سال پیش که به مدت 36 روز نزدم ولی روز 37ام میخواستم برم بیرون که یهو چادر زن همسایه تکون خورد که برگشتم خونه و زدم
ولی بگم که بعدش کلی پشیمون شدم و برا اینکه حوصلم بیاد سرجاش یکی دیگه هم زدم و اونقد سست شدم که برا رفع خستگی یدونه دیگه هم زدم
خلاصه اون روز علاوه بر اینکه ریدم به رکورد نزدن، تازه یه رکورد جدید روزانه هم ثبت کردم
ولی برا من یه چیزی غیرعادیه
وختی جق میرنم به فاصله یک ساعت بعد جق خیلی منطقی میشم:)
از همین رو، اونروز اونقد زدم که دیگه بعد از اخرین جق میتونستم ادعا کنم که منطقی ترین ادم دنیا خودمم
شدت منطق و روشنفکری که زده بود بالا تصمیم گرفتم دوست دختر اختیار کنم ولی قیافم یه جوری فوق شخماتیکه که به همه دخترا حق میدم حتی نگاهمم نکنن ولی خب اکثر رفقای تخمی فیس تر ازخودم دوس دختر داشتن و همین واسم انگیزه میداد
بالاخره بعد از کلی جر خوردن تونستم یه کوچه پایین تراز خودمون مخ یه دختریو بزنم به اسم مهدیه که خودش میگفت دوستام حاج مهدی صدام میکنن از بس که مَردم
دختره قیافش با بابام قابل مقایسه بود ولی از انصاف نگذریم یه نمه از بابام خوشگل تر بود. خلاصه وضعش اونقد داغون بود که مطمئن بودم پاکه
اخه هیچ اسکلی حتی به فکرشم خطور نمیکرد مخ اینو بزنه
بالاخره صاحب دوست دختر شدم ولی بازم داشتم جق میزدم:)
یه روز دوباره اونقد زدم که منطقم زد بالا و به این نتیجه رسیدم که باید باهاش سکس کنم، جق کافیه دیگه
بهش پیام دادم سکس کنیم؟ گفت باشه
اما مکان نداشتیم متاسفانه
خب ما معمولیا معمولن مادربزرگا و پدربزگامونم باهامون زندگی میکنن از این رو هیچوخت خونمون خالی نمیشه
خونمون دو طبقه هس که طبقه بالاش کلن یدونه اتاق داره به مساحت نه و نیم متر که زیستگاه منم محسوب میشه(همون بهار خواب دیگه طبقه کجا بود)
هرچقد زور زدم نتونستم خونه رو خالی کنم واسه همین ریسکش رو به جون خریدم و تصمیم گرفتم دختررو ببرم طبقه بالا
به خودم رسیدم و پشمامو زدم، یه لحظه خواستم کاندوم هم بخرم ولی استرس اینو داشتم که چجوری اینو تو داروخونه بیان کنم؟ واسه همین بیخیالش شدم
یدونه کمد داشتم تو اتاقم که همه لباساشو خالی کردم اگه یکی اومد تو سریع دختررو بزارم تو کمد
به دختره پیام دادم بیا سر کوچمون منم میام اونجا بعد باهم میریم اتاق من و سکس میکنیم. گفت باشه
اقا این اومد و خیلی ریلکس مسیر کوچه رو طی کردیم و رفتیم بالا
اون روز خیلی برام عجیب بود که تو کوچمون چرا هیشکی بهمون مشکوک نشد؟ که بعد ها فهمیدم پیاده روی دوتا پسر برا هیشکی جالب نیست
اقا خلاصه تو اتاق، من بودم و دوس دخترم
با اینکه تمام فیلمای پورن هاب و ایکس ویدئو رو حداقل یک بار تماشا کرده بودم ولی همشون از ذهنم پاک شده بودن از شدت استرس
ّبه دختره گفتم بیا یه فیلم سوپر باز کنیم و مثل اونا بریم جلو، گفت باشه
تو فیلم داشتن لباسای همو در میاوردن که ما هم شروع کردیم ولی خب سرعت اونا زیاد بود واسه همین زدیم تو استپ و دونفری داشتیم زور میزدیم که پیرهن حاج مهدی رو دربیاریم
بعد اینکه لباسشو در اوردیم دیدم کلن ممه نداره ولی خب اونقد استرس داشتم که اصلن برام مهم نبود اینجورچیزا
فیلمو دوباره پلی کردم اینا شروع کردن به لب گرفتن
من نمیدونم چجوری لب میگیرین که اینقد شیک میشین
یکیتون ساکن میشین و اون یکی لباشو میاره جلو دیگه ولی ما اینطوری نمیکردیم. جفتمون که یدفه حرکت میکردیم کله تو کله میشدیم اصن یه وضعی میشد
سرماخوردگی هم داشتم، وسط لب گرفتن عطسه میکردم ولی خب خداروشکر دختره هیچ مشکلی با این قضیه نداشت
کلن هیچ مشکلی با هیچ یک از قضایا نداشت و خیلی پایه و خاکی بود
البته نسبت به مهدیه باز صد رحمت به خودم، بیشرف تو لب گرفتنم داشت دندون میزد واسه همین قسمت ساک زدن دختره تو فیلمو کلن زدم جلو
بهش گفتم بخورم واست؟ گفت باشه
داشتم شروع میکردم که شلوارشو دربیارم و بخورم که یهو یه صدایی از راه پله اومد
سریع دختررو که هنوز شلوارش نصفه تنش بود فرستادم تو کمد، فیلو هم مخفی کردم و خیلی عادی نشستم رو صندلی
مادرم درو باز کرد(اتاقم کلید نداشت و اگرم داشت تخم بستنشو نداشتم)
تو چشام زل زده بود و منم از استرس پایین تنمو حس نمیکردم
یه فحش به پدرم داد و پرسید داری چه گهی میخوری؟ چرا اتاقو به این روز انداختی؟ بهش گفتم دنبال یه پیرهنم میگشتم که گفت عنتر تو کلن یدونه پیرهن داری، داشت میرفت سر کمد که مرتبش کنه که ازش خواستم بیخیال بشه و خودم مرتبش میکنم و این حرفا
یه فحش دیگه به پدرم داد و حرفامو گرفت به شومبول نداشتش و رفت سراغ کمد
خلاصه داشتم وسط اتاق باهاش کشتی میگرفتم که با یه فن زیر یه خم از اتاق انداختمش بیرون
به دختره گفتم بیا بیرون گفت باشه
اومد ودوباره شروع کردیم
شورتشو که درآوردم با صحنه عجیبی رو به رو شدم
کصش یه جوری بود که انگار نمیخواست کص بشه و با زور قانعش کردن که تو کصی
خلاصه هرچقد زور زدم که خودمو قانع کنم تا قربون صدقش برم، نشد. اخه دور از انصاف بود که اون کصو تعریف کنم
کلن جلوبندی دختره شبیه قیافه استیون هاوکینگ بود
پیش خودم میگفتم این چه جور سکسیه که هنوز کیرم راست نشده، اخه از یه طرف مکان ناجور بود از یه طرفم اندام دختره داغون بود. ولی خب از اینا دیگه گذشته بود
حدودا سی ثانیه براش خوردم ولی دیدم هیچ واکنشی نشون نمیده، بهش گفتم چرا هیچ کاری نمیکنی؟ گفت چیکار کنم؟ گفتم لااقل یه آهی اوهی. گفت باشه
دیدم اون شعورش نمیرسه خودم شلوارمو کشیدم پایین و میخواستم کم کم عملیات دخول رو شروع کنم که یدفه عموم از راه پله همزمان که داشت میومد بالا، میگفت بیا ببین این اسپیکرا تو کامپیوتر تو هم صدا نمیدن؟:/
اخه کسکش مگه کامپیوتر من پیغمبره که بیاد اسپیکرتو شفا بده
دوباره با سرعت نور مهدیه رو فرستادم تو کمد شلوارمو کشیدم بالا و فیلمو هم مخفی کردم
اقا این اومد نشست و من دستگاهو وصل کردم و الکی بهش گفتم اره عمو جان انگار اسپیکر خراب شده که یهو داداشم عربده زنان از راه پله داشت میومد بالا و میگفت بزار منم یه نگاهی بندازم
دختر عموم دو سال از داداشم کوچیکتره واسه همین این هی میخاد خودشو به عموم ثابت کنه کسکش
هر چقد بهش چشو ابرو کردم فایده نداشت. اومد نشست و شروع کرد به سیم کشی
بد ماجرا این بود که هنوز فیلمو نبسته بودم و اگه فیلم در حضور عموم پلی میشد باید خودمو از همون پشت بام پرت میکردم پایین( اصن دختره دیگه یادم رفته بود)
اقا این داداشم ماوسو گرفت دستش و لرزشو انداخت به جونم که همزمان در کمد هم داشت تکون میخورد. یهو یادم افتاد که این بنده خدا نمیتونه اونجا نفس بکشه
با یه دستم در کمدو یکم باز نگه داشتم با یه دستمم میخواستم ماوسو کنترل کنم که ناگهان به ذهنم رسید که با پا بزنم کامپیوترو خاموش کنم
خلاصه با هزاربدبختی عمومو راضی کردم که اسپیکرت خرابه و باید بری بدی تعمیرکامپیوتر
این رفت ولی کسکش داداشم هنوز رضایت نمیداد. هی میگفت اخه این که درست کار میکرد چرا یهو خاموش شد
پا پس گردنی انداختمش بیرون
بعد دو دیقه تنفس به دختره گفتم بیا بیرون گفت باشه
دیدم شلوارش خیسه بهش گفتم از ترس خیسش کردی؟ خخ ایرادی نداره من خودم یکی از خایه هام هنوز نیومده پایین که گفت کصخل خیس نکردم اینا همش عرقه
خلاصه شروع کردیم منتهی بدون فیلم راهنما
بهش گفتم اشکالی نداره فلبداهه میریم جلو
چشمامو بستم و به چنتا پورن استار معروف فکر کردم که بالاخره تونستم راستش کنم
از استرس و گرما اینقد عرق کرده بودیم که دیگه نیازی به خیس کردن نبود
میخواستم فرو کنم که گفت صب کن:) سریع دختررو برداشتمش میخواستم پرتش کنم تو کمد که گفت اسکل کسی نمیاد که. گفتم چیشده پس؟ گفت از جلو نمیشه. بهش گفتم عزیزم ما از این حرفا نداریم که نکنه مشتلق میخوای؟ گفت نه کصخل منظورم اینه که هنوز دخترم باید از عقب بکنی
به عقبش که یه نگاه کردم صد رحمت فرستادم به جلوش
جوش های روی کونش از جوش های رو صورت کل فک و فامیلمون بیشتر بود
لامصب یکی دوتاشون بزرگتر از سوراخش بود
پیش خودم گفتم اشکالی نداره به اونور نگاه میکنم و تلمبه میزنم. سرشو که گذاشتم رو سوراخ یهو دختره لرزید
پیش خودم فک کردم ایول به خودم که تونستم ارضاش کنم. برگشتم میخواستم ازش تشکر کنم بابت سکسمون(هنوز خودم ارضا نشده بودم) که گفت اخه اسکل با اوم شیش سانتی خودتم با ارفاق ارضا میشی بعد میخای منو ارضا کنی؟ گفتم پس چیشد یهو لرزیدی؟ گفت زانوم خورد به لبه میز
اقا دوباره با سرشکستگی میخواستم شروع کنم که یدفه پدرم صدام زد از پایین:/
یجوری از ترس ریدم به خودم که خودم پریدم تو کمد
دختره هی میگفت بیا بیرون جامونو باید عوض کنیم بهش میگفتم برو گمشو مرد حسابی تو خونه ما برا چی لخت میگردی؟
اقا همه چیو فراموش کرده بودم که دختره با یه ضربه به تخمام همه چیو یادم انداخت
بابام دید جواب نمیدم خودش با فحش های مثبت چهل به جمهوری اسلامی داشت میومد بالا(چون داشت بی بی سی تماشا میکرد یدفه پارازیت افتاده بود شبکه)
اقا این اومد رفت پشت بودم و چنتا ضربه به دیش ماهواره زد و رفت پایین
ینی یه جوری ترسیده بودیم که با دختره کلی گشتیم تا شومبولمو دوباره پیداش کردیم
اقا بالاخره تصمیم گرفتیم که قیدشو بزنیم چون هرکاری کردیم دیگه راست نشد که نشد
ینی اون روز اینقد ترسیده بودم که تا دو سه ماه واسه شاشم نمیتونستم راضیش کنم بیاد بیرون
خلاصه بیخیال شدیم و مهدیه رو بدرقش کردم رفت و خودمم به این نتیجه رسیدم که فیلمای پورن خیلی فرق دارن با واقعیت
جق هرچقدرم ناجوانمردانه باشه باز آبرومندانه هست

نوشته: husen


👍 18
👎 3
11001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781119
2020-12-11 00:35:04 +0330 +0330

جالب بود تجربه خانواده رو مخ و خرمگس معرکه رو منم دارم هر وقت خواستیم یه غلطی بکنیم یه دودی رفت هوا زرتی ظاهر شدن!!

6 ❤️

781121
2020-12-11 00:37:46 +0330 +0330

باید می خندیدیم؟
شرمنده!
تو هم لطف کن ژانر دیگه ای رو امتحان کن
کتاب های طنزپردازان بزرگ‌ حواله ت بادا

2 ❤️

781139
2020-12-11 00:50:57 +0330 +0330

چرا میخواین کسنمک بازی درارین با آقا ما شروع میکنید؟

5 ❤️

781195
2020-12-11 07:36:43 +0330 +0330

خوشم امد افرین
عالی بود

4 ❤️

781218
2020-12-11 09:59:20 +0330 +0330

از اون قسمتش خیلی خوشم که گفتی کسش شبیه صورت استیون هاوکین بود
در کل باحال بود لایک هم دادم ، همه سکسها که نباید دو طرف عروسک و باربی و ورزشکار باشن

3 ❤️

781229
2020-12-11 12:25:08 +0330 +0330

من که خیلی حال کردم با داستانت
به خصوص با جابجایی رکوردت و اون قسمت که خودت پریدی تو کمد
خیلی باهال بود ترکیدم دمت گرم

2 ❤️

781242
2020-12-11 14:31:41 +0330 +0330

نصفشو خوندم با حال بود

دمت داغ

2 ❤️

781408
2020-12-12 10:39:45 +0330 +0330

خندیدم👍🏻

1 ❤️