سکس گروهی با زنم سمانه

1396/12/18

سلام خدمت تمام دوستان گلم دوستان عزیز این یه داستان بی غیرتی هستش اگه دوس ندارین نخونین که آخرشم مجبور باشین زهن مبارکتونو خسته کنید و فحش بدین. عزیز دوس ندارین و خوشتون نمیاد نخونین.
اسم من سجاد و 34 سالمه و زنم سمانه 33 سالشه و هر دو شاغل هستیم من خودم مغازه دارم و زنم تو یه شرکت خصوص کار میکنه متاسفانه یا خوشبختانه من روی زنم بیغیرت هستم البته این بیغیرتی کم کم و با خوندن داستانهای سکس گروهی و ضربدری در من کم کم ایجاد شد و من تبدیل شدم به یه آدم کاملاً بیغیرت البته روی زنم و این باعث شد که دیگه به لباس چوشیدن زنم زیاد گیر ندم و بزارم لباسهای آزاد بپوشه و خودمم بیشتر تشویقش میکردم که لباسهای تنگ و بدن نما بپوشه از اندام زنمم بگم که قد متوسط و سینه های 80 داره و رونهای خیلی فوق العاده حشری کننده و باسنی متوسط نه خیلی زیاد بزرگ و نه خیلی کوچیک خوب بریم سر داستان بعد از اینکه تمایلات و احساسات بیغیرتی در من به وجود اومد من تصور سکس گروهی با زنم رو هر روز تو ذهنم پررنگ تر میشد و تصور اینکه زنمو داره یکی با کیر کلفت میکنه یا دونفری دارم از کوس و کون زنمو جر میدیم هر روز تو ذهنم تقویت میشد و این تفکرات رفته رفته تو سکسمون هم وارد شد و من تو سکس از یه کیر کلفت دیگه هم صحبت میکردم البته اولش برای زنم خیلی تعجب آور و ناراحت کننده بود ولی کم کم این ناراحتی برطرف شد و دیدم که زنمم داره کم کم منو همراهی میکنه تا اونجایی که زنم خودش یکی آنال یا سکس مقعدی رو پیشنهاد داد که من خودم شاخ درآوردم و کم کم سکس آنال رو به سکسامون اضافه شد و ماهی سه الی چهار بار از کون با هم سکس داشتیم کم کم خودم دیدم که زنمم داره به این سکس گروهی علاقه مند میشه و خودشم داره با این قضیه کنار میاد که در حضور من با یه مرد دیگه هم سکس کنه. خوب فقط مونده بود که کی رو وارد این قضیه کنیم که هم مورد اعتماد باشه و هم خوب سکس کنه. من همیشه از رئیس زنم که یه آدم خیلی پولدار و چهار شانه و خوش هیکل و با نفوذی بود خیلی خوشم میدمود و همیشه وقتی زنم میرفت شرکت و دیر میومد تو تصورات خودم فکر میکردم دارن تو شرکت چیکار میکنن و … نگو این تصورات من خیلی هم بی ربط نبوده و زئیس زنم قشنگ تو این مدت کم کم مخ زن جنده منو زده و این مورد رو اول تو لباس پوشیدنش فهمیدم وقتی داش میرفت شرکت لباسهای خوشگل و تنگ میپوشید و بعد از مدتی فهمیدم که حقوق زنم تو شرکت سه برابر شده و همه اینها برام تبدیل به یقین شدن که زنم تو شرکت با رئیسش یه کارایی میکنن منم خیلی کنجکاو شدم ببینم اینا تا کجا پیش رفتن آیا با هم سکس داشتن یا نه با این اوصاف یه روز تو سکس وقتی که خوب چوچوله زنمو خوردم و خوب حشریش کردم گفتم عزیزم دوس داری جنده رئیستون بشی که با کمال تعجب گف اره همسر بیغیرتم دوس دارم جنده رئیسم بشم زود باش با اون کیرکوچیکت منو ارضا کنه و اون موقع فهمیدم که زن جندم کیر رئیسشو دیده و آروم دم گوشش گفتم دوس داری کیر رئیست بره تو اون کوس و کونت گفت اره دوس دارم زود باش جرم بده و اون شب باورد کنین چینان سکس عالیی داشتیم که هر دومون فوق العاده عالیی ارضا شدیم بعد از ارضا شدن از زنم خواستم رابطه بین خودش و رئیسشو برام بگه که اول کلی معذرت خواهی کرد که ببخشید من اصلاً نمیخواستم این حرفهارو بزنم و … گفتم میدونی که من بیغیرتم و ناراحت نمیشم از اول بگو بین تو رئیستون چی گذشته و اونم شروع کرد به اینکه اره رئیسم خیلی از سینه های من خوشش اومده بود و کم کم با ترفندهای متنوع منو به خودش جذب کرد و بعد یه روزی به من گف که میخوام از فردا لباسهای شیکی تو شرکت بپوشی و کلی برام پول داد که برم واسه خودم مانتو و لباسهای شیک بخرم و در ضمن از من خواهش کرد که با اون لباسهای خوشگل عکس بگیرم و بفرستم براش و منم کلی اخم و تخم کردم که اخه من شوهر دارم و این کارها خیانت به شوهرمه و راضی نشدم تا اینکه وقتی دیدم برای تو خیلی عادی و دوس داری با مردهای قریبه راحت باشم منم کم کم برای رئیسم دیگه سخت نمیگرفتم و یه روزی براش از یکی از لباسهای که بالاتنهش کلاً لخت بود عکس فرستادم و رئیسم اولش خیلی تعجب کرد و هم خیلی خوشحال شد که تونسته بود مخ منو بزنه و منم قضیه این عکسو بهش گفتم که برای چی فرستادم و همه حرفهای تو رو بهش گفتم و اونم خیلی خوشش اومد و گفت مه شوهر خیلی لارجی داری و بعد از اون قضیه دیگه تو شرکت از دستم رئیسم در امان نبودم هر وقت از کنارش رد میشدم به باسنم دس میزد یا سینه هاو از روی لباس مالش میداد تا اینکه یه روز به من گف که خیلی حالشه بده و میخواد که اونو ارضا کنم و من با کلی غر زدن قبول کردم که فقط براش ساک بزنم و اون موقع کیر خوش تراششو دیدم و همین بود داستان من و رئیسم منم که خیلی کیف کرده بودم که اینا تا این حد پیش رفتن از زن جندم خواستم که واسه آخر هفته رئیسشو دعوت کنه واسه شام و پیاده کردن سکس گروهی و زنمم خیلی خوشش اومد و قبول کرد فردا صبح با استرس فراوان که قرار بین زنم و رئیسش چه اتقافی بیفته و رئیسش در مقابل ان پیشنهاد چه عکس العملی نشون میده تا ظهر منتظر تلفن زنم موندم تا اینکه زنم زنگ زد و گفت که رئیسش قبول کرده و به لب جانانه ازش گرفته. خوب تا پنج شنبه چند روزی وقت بود و جالب اینکه رئیسش به زنم این چند روز رو مرخصی داده بود تا خوب به خودش برسه و کلی هم بهش پول داده بود و زنم تو این چند روز از رنگ گردن موهاشو و اپلاسیونو و خرید شورت و سوتین و … قشنگ به خودش رسیده بود و روز موعود فرا رسید زنم و خودم از صبح استرس داشتیم که قرار شب چه اتفاقی قرار بیفته بعد از ظهر وقتی که همه چی آماده شد زنم رفت تا لباساشو بپوشه و نذاش که من لباسشو انتخاب کنم و گف من امروز میخوام خودم لباسمو انتخاب کنم و رفت تو اتاق وقتی بعد از یک ساعت اومد بیرون نزدیک بود با دیدنش آبم بیاد نیمه تنه مشکی که نافش مشخص بود با یه دامن کوتاه و کفشهای پاشنه بلند و با یه ارایش عالیی گف خوشت میاد شوهر بیغیرتم گفتم عالییی شدی تو این حین بود که صدای در اومد و رئیس زنم زنگو میزد که زنم خودش رفت و درو باز کرد و هر دو به استقبالش رفتیم و رئیس زنم با یه دسته گل خوشگل اومد تو و خیلی ریلکس با زنم روبوسی کرد و با منم دس داد و اومدن داخل بعد از اینکه رئیس زنم از لباسها و اندام زنم کلی تعریف کرد و از منم خیلی تشکر کرد که راضی به این مهمونی شدم و زنم قشنگ به جای اینکه بشینه پیش من رفت و نشست پیش رئیسش (من دیگه قسمتهای شام خوردن و حرفهای مذخرفی که بیمون زده شد رو نمی نویسم) و رئیس زنمم قشنگ خیلی راحت شرو کرد به مالش دادن رونهای لخت زنم و زنمم از روی شلوار کیر رئیسشو میمالید و منم تماشگر این قضیه بودم که رئیس زنم گفت بلند شو بیغیرت عوضی بیا زن جندتو برام لختش کن این حرفشو هم منو و هم زنمو خیلی تحریک کرد و منم بلند شدم و سمانه رو بلند کردم و آروم آروم شروع کردم به درآردن لباسهای زنم بعد از اینکه لخت لختش کردم گف کافیه و به زنم گف تو جنده کی هستی زنم گف شما گف بس کیرم خوب بخور که چند ساله منتظر همچین لحظه ایی بودم و زنم با ولع تمام شروع کرد به ساک زدن برای رئیسش و به منم گف دیوث کس زنتو بخور و امادش کن برای کیر کلفتم و منم لخت شدم و شروع کردم به خوردن کوس زنم تا اینکه رئیسش گفن بسه حالا نوبت حال دادن به منه و زنم گذاش روی کاناپه و پاهاشو از هم باز کرد و آروم آروم کیرشو کردن تو کوس زنم و زنمم چشماشو بسته بود و داش لذت میبرد و منم داشتم جر خوردن زنمو توسط یه کیر کلفت میدیم کیر رئیس زنم خیلی عالی و خوش فرم ترم از کیر من بود و به خاطر همینم زنم خیلی داش لذت میبرد بعد از اینکه خوب کوس زنمو جر داد گفن جنده دوس داری دو نفری بکنیمت و زنمم گفت اره خیلی دوس دارم جرم بدین جرم بدین و و رئیس زنم اول دراز کشید و زنم رفت روش و کیرشو کرد تو کوسش و منم آروم کردم تو کونش یعنی یه لحظه خیلی فوق العاده و رومانتیکی بود هممون داشتیم از شهوت ناله میکردیم که زنم چند تا تکون محکم خورد و با جیغ ارضا شد و منم مثل همیشه زود آبم اومد و ریختم تو کون زنم ولی رئیس زنم نمیخواس آبش بیاد و محکم داش سمانه رو میکرد اونقدر سمانه رو در روشهای مختلف جر داد که زنم برای اولین بار یه بار دیگه هم ارضا شد و بعدش رئیس زنم گف جنده میخوام همه آبمو بخوری و برای اولین بار زنمو مجبور کرد همه آبشو بخوره.
این داستان ادامه داره البته و صد البته اگه دوستان عزیز با غیرت اجازه بدن منم ادامه داستانو براتون میگم و میگم که رئیس زنم چطور دوستاشو آورده بود برای کردن سمیرا و …

نوشته: سجاد


👍 27
👎 31
169419 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

676803
2018-03-09 22:04:59 +0330 +0330

نخوندم ولی اگه بخوایم فحش بدیم دهن مبارک خسته نمیشه انگشته مبارکه

2 ❤️

676807
2018-03-09 22:11:11 +0330 +0330

جنده دوس داری دو نفری بکنیمت و زنمم گفت اره خیلی دوس دارم جرم بدین جرم بدین و و رئیس زنم اول دراز کشید و زنم رفت روش و کیرشو کرد تو کوسش و منم آروم کردم تو کونش یعنی یه لحظه خیلی فوق العاده و رومانتیکی بود
رومانتیک رو خوب اومدی ???

0 ❤️

676822
2018-03-09 23:37:54 +0330 +0330

داستان رو که بیخیال کلا

فقط اومدم بگم میخوان زنم بدن زور زوری
حالا موندم چطوری جریان رو به گلنار بگم :(

3 ❤️

676832
2018-03-10 01:04:51 +0330 +0330

درسته که یه جقی منحرف جنسی و یه بدبخت ازگل فلک زده هستی، ولی حداقل اون تراوشات کیری مغز معیوبت رو جوری بنویس که حداقل یه الاغ شبیه خودت باور کنه… خاک بر سرت کونی

1 ❤️

676835
2018-03-10 03:00:19 +0330 +0330

قربون کس زنت

0 ❤️

676836
2018-03-10 03:30:17 +0330 +0330

کلمه رمانتیک رو معنای دوباره کردی،،،،، همینطور کلمه مرد رو…

0 ❤️

676844
2018-03-10 04:55:00 +0330 +0330

بالاخره اسم زن جنده خوشگلت سمانه یا سمیرا

2 ❤️

676877
2018-03-10 09:40:06 +0330 +0330
NA

متاهلم. بکن و کیرکلفت و قوی پیام بده

0 ❤️

676888
2018-03-10 11:14:20 +0330 +0330

ریدید بابا با این داستاناتون اه

0 ❤️

676901
2018-03-10 12:32:32 +0330 +0330

علي الحساب كس ننت

0 ❤️

676907
2018-03-10 13:40:28 +0330 +0330

عالی بود، می پسندم

0 ❤️

676912
2018-03-10 16:00:53 +0330 +0330

عالی.منم دوست دارم این موقعیت برام پیش بیاد. کوس دادن زن جلو چشم شوهر بهترین لذت هست

2 ❤️

676915
2018-03-10 17:03:56 +0330 +0330

لطفا به جای سایت شهواتی شما و اون نه نفری که لایک کردن تشریف ببرید پیش روان شناس تا درمان شید … لازم نیست انحرافات جنسی رو در غالب داستان های مسخره اینجا به اشتراک بذارید… سپاس

2 ❤️

676932
2018-03-10 19:40:41 +0330 +0330

اغاااا زهن کجاس؟؟؟؟یکی منو راهنمایی کنه …در ضمن شصت گوریل انگوری توو کیونت شل ناموس ولی خداییش یه نکنه همون اول داستانت بود ک کاملا درسته، هرکی این داستان هارو میخونه کم کم اثر میگیره ازش مثل تو شل ناموس میشه ، اغااااا نخونید

0 ❤️

676943
2018-03-10 21:46:45 +0330 +0330

حتما ادامه بده عالی بود

0 ❤️

677183
2018-03-12 20:56:26 +0330 +0330

عالي بووود
خيلي وقت داستاني به اين خوبي نخونده بودم

0 ❤️

678424
2018-03-21 23:12:59 +0330 +0330

سمانه سمیرا.آخرش کدوم؟مجلوق

0 ❤️

678450
2018-03-22 04:39:04 +0430 +0430

فقط یه سوال و رفع زحمت!!
این داستان تو بخش داستان های برگزیده به انتخاب کاربران بود. وقتی نگاه کردم دیدم 13تا لایک و 25تا دیس لایک داره!
دقیقا این داستان به انتخاب کاربران کجا بوده؟!
اینجا که همه بهش رای منفی دادن.
جریان چیه؟!

0 ❤️

678577
2018-03-22 23:08:39 +0430 +0430
NA

کونی چند تا سوتی کیری دادی
اسم زنت سمانه یا سمیرا ست
چند روز نرخصی واسه خرید شورت و سوتین
سوتی سایت=بخش برگزیده

0 ❤️

691613
2018-06-02 14:36:20 +0430 +0430
NA

نوش جووون

0 ❤️

691910
2018-06-04 01:52:52 +0430 +0430

بسیار عالی بود آفرین…

0 ❤️

718805
2018-09-22 13:17:25 +0330 +0330

خب کسخل ریدی که، اولش اسم زنت سمانه بود، یهو ته داستان شد سمیرا؟؟؟ آیا نباید کیر رو کرد تو فرق سرت؟

0 ❤️

768336
2019-05-19 08:38:32 +0430 +0430

خیلی غشنگ بود.بخثوس عینکه قلت عملایی حم نداشطی.

0 ❤️

907333
2022-12-19 13:24:47 +0330 +0330

عالی بود با رییسو دوستاش رو بنویس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها