سلام
امروز میخام داستانم رو براتون بگم
من یه روز داشتم تو کانال گی تلگرامی چت میکردم دیدم یکی پیام داد پی وی . منم رفتم پی وی و با هم بیشتر آشنا شدیم . میگفت 33 سالشهو فاعل و 180قد و 85 وزنشه منم مشخصات دادم و بعد چند روز قرار گزاشتیم برم خونش . میگفت خونه مجردی داره . روز چهارشنبه قرارمون بود و وقتی رفتم خونش دیدم یه خونه یه طبقه ویلاییه . رفتم تو و نشستیم و چای آورد . و بعد نیم ساعت شروع کردیم به درآوردن لباس . کیرش در حدود 16 سانت و یکم کلفت بود و شروع کرد به مالیدن و خوردن بدن و سینه های من . بعد چن دقه من شروع کردم براش ساک زدم و ساک مجلسی پر تفی براش میزدم. بعد چند دقه گفت بخواب میخام بکنم . منم خوابیدم اومد روم و تف زد و شروع کرد با انگشتاش با کونم ور رفتن و یواش یواش فرو کرد تو و یدفعه تا ته فرو کرد . یه آن چشام سیاهی رفت وشروع کرد به تلمبه زدن . من تو حال خودم بودم که یهو چهارتا پا رو دیدم جلو چشام . اومدم تکون بخورم و از زیرش دربیام که یکی از اون دو نفر پاشو گزاشت رو سرم و گفت کونی تکون نخور ، صدات دربیاد چند نفر دیگه رو هم میگیم بیان تا بکننت منم مجبور بودم صدام رو خفه کنم تا بتونم از اونجا در برم و منم دیگه کاری نمیتونستم بکنم . اونی که داشت میکرد بعد چن دقه آبش اومد . و این دونفر شروع کردن به کردن من. یکی میکرد تو دهنم اون یکی تو کونم . و هی جا عوض میکردن . بعد ده پونزده دقه جفتشون آبشون اومد و ریختن رو بدنم . منم از ترس اینکه چند نفر دیگه اضافه نشه همونجوری لباسمو پوشیدم و در رفتم .
نوشته: مهرداد
آن کون که نداند که نگاید
زیر کیر مرکب بماند که بماند
ما انقلاب کردیم شماها بروید گروپ سکس کنید جاکشها
ندیده و نشناخته که میدین همینه دیگه!!! باید مراقب بود عاغاجون!!! دور و زمونه بدی شده!!!
بعدم ازقدیم گفتن کار هر بز نیست خرمن کوفتن!!! شما همون وظیفه خودتو درست انجام بده نمیخواد پا تو کفش دخیا کنی… والا !!!
این به نظر من واقعی تر از همه کس شعرهایی بود که مثنوی دومن کاغذ می نویسن.
خواهر عزیز، آخه تو گپ تلگرام ندیده و نشناخته قرار میذاری و میری خونه آدم غریبه؟
حقته که دیگه به هر خری اعتماد نکنی.
هرچند که بدت نیومده اما کاش به ده نفر دیگه م میگفتن تا چوب تو کونت کنن، کونی هستی دیگه این که اسمش زوری نبوده تو شغلت شخصیتت شأنیتت جایگاه اجتماعیت نقشت وظیفه ت تکلیفت رسالتت مأموریتت هدفت دیدگاهت آرمانت آمالت آیینت فرجامت کون دادنه
پس خوشحال باش که کون میدی بچه کونی
نوش جانت داداج (erection) میگفتی مام میومدیم یه حال اساسی بت میدادیم