سکس گی با پدر دوستم

1400/05/29

این داستان مربوط به اواخر دوران دانشجوییم هست . سال آخر دانشگاهم بود که با یکی از بچه های هم دوره ایم یه خونه کوچیک دو اتاق خوابه گرفته بودیم . اون از بچه های ساکت و درس خون بود . منم میخواستم سال آخری هم درس ها پاس کنم و زودتر تموم کنم . من آدم ساکت و کم حرفی بودم . اون موقع هم یه رابطه جنسی با یکی از دوستام داشتم که اونم به خاطر دوری راه خیلی کم شده بود و هر وقت بر می گشتم شهرم شاید میتونستیم هم رو ببینیم . کلا گی بودم و تمایلم مفعول بودن بود . اکثرا در حالت دادن ارضا میشدم . ولی تو دانشگاه و اون شهر اصلا رو نکرده بودم . چون شهر کوچیک بود و سریع تابلو میشدم و دیگه نمیشد جمعش کرد . برای همین با یه پسر بی حاشیه و ساکت خونه گرفتم . هر دومون هر روز میرفتیم سر کلاس و بر می گشتیم و هیچ حاشیه دیگه ای نداشتیم . فقط پدر دوستم خیلی حساس و وسواسی بود .

یه مرد حدود ۶۰ ساله . تقریبا هر هفته میومد خونه و سر کشی می کرد . خیلی رو پسرش حساس بود و میخواست همه چیزش رو کنترل کنه . منم اول ازش خوشم اومده بود که این همه حساسیت نشون میده . من اون موقع هر هفته پشمای کیر و کونم رو با کرم میزدم . روی سینه و شکمم هم تقریبا مو نداشت . همیشه هم شورت سفید تنگ اسلیپ میپوشیدم . هر دفعه هم میرفتم حموم میشستمو پهن میکردم رو رخت آدیز تو حال . شب ها و یا روزهام که تو اتاق خودم خواب بودم و یا درس میخونم با همون شورت دراز می کشیدم . تو این مدت که پدر دوستم رفت و آمد داشت .منو زیر نظر گرفت بود . من خودم متوجه نبودم . یعنی اصلا فکرشم نمی کردم اهل سکس گی اونم با من باشه . اوایل خیلی سرد و خشک بود . کامل جدی . ولی کم کم نرم شد . هر هفته با من صمیمی تر میشد . همش میومد به بهانه های مختلف سر صحبت رو باز می کرد. دیگه هر هفته میومد و یکی دوشب میموند . طوری که دوستم هم صداش دراومده بود . ولی کاریش نمیتونست بکنه . میگفت رابطش با مادر خوب نیست و همش با هم دعوا می کنن و میتریه که کار به طلاق بکشه .برا همین میاد اینجا که یکم از هم دور باشن تا اوضاع بینشون بهتر بشه . بعد یکی دو ماه حسابی با من رفیق شده بود . من کمی معذب بود ولی خوب کاریش نمیشد کرد . هم خوشم میومد و هم نه . یه حس جالبی بود . خودش رو خیلی به من نزدیک کرده بود و هر زگاهی شوخی های دستی می کرد و پسرش که نبود جک و حرفای جنسی هم میزد. یه روز شورتم رو که شوسته بودم و انداخته بودم رو رخت آویز رو برداشت آورد تو اتاق . گفت رضا شورتات رو کجا میزاری من که حسابی هنگ کرده بود با اشاره دست و لکنت زبون گفتم اونجا تو اون کمد کوچیکه . خیلی راحت رفت سر کمد و درش رو باز کرد با شوخی و خنده گفت . تو که پسر تمیز و مرتبی هستی ، چرا این تورو مرتب نکردی ؟ بعد همه شورتام رو ریخت بیرون و شروع کرد سر حوصله دونه دونه تا کردن و دوباره گذاشت سر جاشون . من که حسابی گیج و تا حدودی حشری شده بودم . نمیدونستم منظورش رو بفهمم . میخواد بکنه یا از سر دل سوزی و محبت هست ؟ بعد همون شب موقع خواب وقتی که تازه رفته بودم تو اتاق و لخت شده بودم و رفته بودم زیر پتو یهو امد تو اتاق . نشست کنارم . من تخت نداشتم و رو زمین میخوابیدم . گفت آقا رضا اون قبظ برق رو میدی من فردا پرداخت کنم . گفتم بله چشم اون گوشه اتاقه . یکم گشت و گفت نه نیست . بیا بیین خودت میتونی پیداش کنی . من که لخت بودم‌ نمیدونستم چی کار کنم . که دوباره گفت بیا ببین نیست. فهمیده بود نمیتونم از زیر پتو بیام بیرون . با اسرار بیشتر اومد جلو و دستم رو گرفت گفت پاشو یکم بگرد خودت پیداش کن . دستم رو کشید و از زیر پتو امدم بیرون . حسابی خجالت زده بودم و در عین حال یه احساس عجیب و جالب سکسی داشتم . کنارم وایستاده بود و با حرارت و شهوت نگاهم میکرد . شروع کردم گشتم . پیداش نمی کردم . وایستاده بود کنارم و دستش رو شونم بود و هرزگاهی کمرم رو میمالید .گفت اون کنارا زیر لباسا رو هم بگرد . دولا شدم شروع کردم گشتم دستش رو کمرم بود و کم کم میرسید به کونم . چند بار آروم رو کونم و کنار کونم رو مالید . به بهانه گشتن و کمک کردن هی خودش رو میمالید . حسابی دوتامون حشری شده بودیم . بعد چند دقیقه گفت حالا اشکال نداره الان پیدا نمیشه، فردا صبح سر فرصت پیداش می کنیم . منم گفت باشه چشم . برگشتم تو رختخواب . حس عجیبی داشتم . نشسته بود کنارم و یه لبخند رو لبش بود . یهو گفت ببخشید مزاحمت شدم دیگه بخواب .

یهو اومد جلو صورتم ،نزدیک لبم رو یه بوس آب دار کرد طوری که کامل خیس شد و گفت شبت بخیر . بعد رفت بیرون . حسابی هنگ کرده بودم . با کلی فکر و خیال عجیب و غریب خوابیدم . صبحش که پاشدم برم سر کلاس خیلی جدی و معمولی رفتار کرد . اون روز قرار بود بره ‌‌. ما هم رفتیم سر کلاس . من دوتا کلاس داشتم و تا ظهر برگشتم خونه ولی دوستم باید تا عصری می موند . من که اومد خونه دیدم هنوز نرفته . تا رفتم تو کلی تحویلم گرفت و بقلم کرد . خیلی تعجب کردم . حسابی مهربون شده بود . رفتم تو اتاق و لباسام رو درآوردم . هوا گرم بود ‌ کمی لای پنجره رو باز کردم . باد خنکی افتاد تو اتاق . با شورت دراز کشیده بودم وسط اتاق که یهو اومد تو اتاق .‌برای اولین بار بود که لخت میدیدمش . خشکم زده بود . فقط یه شورت اسلیپ تنگ سفید پاش بود که از روی اونم‌ میشد سر کیرش رو که کامل شق کرده بود دید . پشمای کیرش و تخماش هم از کنار شورتش زده بود بیرون . بدن تو پر و سر حالی داشت . کمی موی سیاه و سفید رو سینه و شکمش بود . رون و پاهای کلفت و پشمالویی داشت . صورتش رو هم تراشیده بود و کمی سیبیل داشت . با یه لبخند رو لبش و دست به کمر وایستاده بود بالای سرم . من اون رو تا حالا حتی با شلوارک هم ندیده بودم . همیشه تو خونه پوشیده بود . حس شهوت و اضطراب داشتم . نمیدونستم منظورش چیه . باور نمی کردم که بخواد منو بکنه . گفت امروز چه گرم شده ، اتاق تو خوب خنکه اجازه میدی من اینجا یه دراز بکشم ؟ . بعد بدون اینکه منتظر جواب من بشه نشست کنارم . منم با کمی منو من گفتم بله ، خواهش می کنم . دیگه تا جمله من تکمیل بشه کنارم دراز کشیده بود و سرش رو گذاشته بود رو متکای من . منم خودم رو کمی کشیدم کنار تر تا جا باز بشه . بدنش چسبیده بود به بدنم . دوتامون داغ کرده بودیم . با اضطراب نفس نفس میزدم . حس جالبی از شهوت و تعجب . سر کیرش که تو شورتش پف کرده بود کامل معلوم بود و داشت دل دل میزد . معلوم بود حسابی بی تاب شده. بر گشت سمت من و گفت راحت باش رضا جون راحت بخواب . منم برگشتم نیم دور و پشتم بهش شد. اونم دستش رو گذاشت رو بازوم و خودش رو چسبوند بهم . دهنش پشت گردن و گوشم بود و صدا و گرمی نفس هاش رو میشنیدم و حس میکردم . سینه وشکمش چسبیده بود به کمرم . کیرش هم از رو شورت کامل افتاده بود لای کونم . سفت شده بود دل دل میزد . پاهای کلفت و پشمالوش هم چسبیده بود به پام و آروم میمالید بهم . هیچی نمیتونستم بگم . هم خوشم اومده بود هم نه . حس عجیبی بود ‌ تا حالا به چشم سکس و سکسی بهش نگاه نکرده بودم و اصلا فکر نمی کردم همچین آدمی باشه . از طرفی خودم کلی تو کف کیر مونده بودم اونم همونی بود که میخواستم . تو همین فکرو حال و هوا بودم که خیلی آروم و شهوانی در حالی که کیرش رو آروم میمالید لای کونی در گوشم گفت رضا جون من تو رو خیلی وقته زیر نظر دادم ، تو پسر تمیز و مرتبی هستی ،از طرفی خیلی ساکت و مرتب هم هستی ، هیچ دوست دختری هم نداری ، من میدونم که تو کمی متفاوت تری با بقیه و علاقه هات فرق میکنه ، من کامل درکت می کنم و میخوام کمکت کنم ، با من راحت باش و بدون هرچی بین ما اتفاق میفته بین خودمون دوتا میمونه و کس دیگه ای نمیفهنه ، من فقط میخوام که تو با من راحت باشی و لذت ببری از چیزی که میخوایی . من کلا ساکت بودم و چیزی نمی گفتم ، اونم منتظر جواب من نبود . انقدر بهم فشار آورده بود و مالیده بودم که کم کم خوابیده بودم رو شکمم و اونم کامل خوابیده بود رو پشتم .کم کم شروع کرد آروم گردنم رو لیس زدن و خوردن . منم یکم تکون خوردم و خیلی آروم آه کشیدم . گفت جوووون آره و با دستش شروع کرد با موهام بازی کردن و سرم رو نوازش کردن . همینطور خیلی آروم شروع کرد پایین رفتن با زبونش . کمرم رو آروم لیس میزد و میرفت پایین . احساس نوعی تجاوز هم داشتم . تو اتاق و تشک و پتوی خودم یهو اومده بود روم . رسید زبونش روی کونم ‌ شروع کرد از رو شورت مالوندن و لیس زدن . معلوم بود حسابی حشری هست . صدای جووون گفتناش رو میشنیدم . آروم دست انداخت رو کش کنار شورتم و اون رو کشید کنار تا یه لپ کونم و سوراخم نصف لپ دیگه کونم افتاد بیرون . بعد همونطور که شورتم رو کنار نگه داشته بود با سر رفت تو کونم و شروع کرد لیس زدن و خوردن لای کونم و سوراخم . اوفففف خیلی وقت بود کسی اینجوری کونم رو لیس نزده بود . زبری سیبیلش و نرمی زبون و لپاش مخلوط دیوانه کننده ای شده بود ، زبونش رو کامل میکشید لای کونم و روی سوراخم نگه میداشت و رو و لای سوراخم رو زبون میزد . صدای ماچ و ملوچش بلند شده بود و منم ناخود آگاه داشتم آه میکشیدم . کم کم شروع کرد انگشتش رو تو کونم کردن با یه انگشت شروع کرد هی تف میزد و با انگشتش تو کونم تلمبه میزد . بعد دوتا انگشتش رو کرد و همینطور بازی میکرد تا کونم باز بشه . از شهوت کیرم رو فشار میدادم به تشک . حسابی لای کونم تفی شده بود . یهو شورت خودش رو کشید پایین و کامل درش آورد بعد نشست روی رونم . کیرش رو گذاشت لای کونم و شروع کرد از بالا چند تا تف انداخت رو کیرش و لای کونم . کیرش و کونم حسابی تفی و لیز شده بود که آروم سرش رو گذاشت روی سوراخم و شروع کرد آروم فشار دادن توم . من که تمام مدت رو شکمم دراز کشیده بودم کیرش رو ندیده بودم . فقط فشارش رو روی سوراخم حس کردم . یه آخ یلند کشید و خودم رو کشیدم جلو . کیرش رو محکم رو سوراخم نگه داشت و بعد کامل خوابید روم با دوتا دستش دو تا کتفم رو گرفته و شروع کرد گردنم رو خوردن و آروم حرف زدن . همزمان کیرش رو آروم فشار میداد توم . من که آخ و اوخ میکردم و سعی میکردم خودم و از زیرش بکشم بیرون . محکم نگهم داشته بود و میگفت جووون رضا یکم تحمل کن خوب میشه ، تو که خودت میدونی ، الان کلی بهت حال میدم و از این حرفا . اصلا فکر نمی کردم بتونه اینجوری حرف بزنه . با حرفاش بیشتر تحریک میشدم و زیرش آروم میگرفتم . اونم سر وگردنم رو نوازش میداد و قربون صدقم میرفت و تشویقم میکرد . معلوم بود خودش خیلی حشری هست و خیلی وقته سکس نداشته . میخواستم کمکش کنم کیرش بره تو کونم ولی افتاده بود روم و نمیتوتستم کاری بکنم . کیرش نصفه رفته بود تو و داشت عقب جلوش می کرد . نفساش تند تر شد و بدنش داغ تر . محکم چسبید پشتم و و شروع کرد بلند آه کشیدن . فهمیدم ارضا شده . در گوشم بلند آه میکشید مثل اینکه خودم داشتم ارضا میشدم . حس خیلی خوبی بود . بدنش میلرزید توی کونم و لای کونم داغ شده بود . کیرش از تو سوراخم اومد بیرون و رفت لای کونم و اونجا آروم گرفت . کم کم آروم گرفت . کمی در همون حالت روم خوابید . نفسش که جا اومد دوباره نشست رو رونه پام . یه نفس بلند کشید . شورتم رو با دستش مرتب کرد و کشید روی کونم . آب کیرش ریخته بود تو و لای کونم . کمی هم رفته بود لای پام و ریخته بود رو تشک . حالام تمام پشت شورتم آب کیری شده بود . احساس می کردم بهم تجاوز شده ولی بهم خیلی حال داده بود و کلی حشری شده بودم . از روم بلند شد . سرم رو برگردنم طرفش . شورتش رو گرفته بود دستش و بالای سرم وایستاده بود . تازه کیرش رو دیدم ولی نیم خیز شده بود و داشت می خوابید. کمی دل دل میزد و آب کیرش از سرش آویزون بود . بدنش با جذبه و ابهت به نظر میرسید . من نگاهم رو کیرش مونده بود . یه لحظه چشم تو چشم شدیم . داشت نگاهم میکرد و لبخند میزد . در همون حالت یکم با کیرش بازی کرد . یکی دو قطره ته آبش ریخت رو موکت . بعد برگشت و از اتاق رفت بیرون و رفت تو دستشویی . من همینطور چسبیده بودم به تشک . نمیدونستم چی کار باید بکنم . تمام کونم آب کیری شده بود ‌ بعد چند دقیقه از توالت اوند بیرون و رفت لباساش رو پوشید و رفت . من تازه به خودم اومدم . اتاق پر از بوی آب کیر شده بود . پنجره رو کامل باز کردم و رفتم تو حموم . هنوز داشتم فکر می کردم چه اتفاقی افتاده . خودم رو شستم و شروع کردم به یادش جق زدن ، هنوز آبش تو کونم بود .
تمام هفته به فکرش بودم . تقریبا هر روز به یادش جق میزدم . حس جالب و عجیبی بود . نمیدونستم دوباره میاد یا نه و حالا برخوردش چه جوری میتونه باشه . تقریبا یه هفته بعد نزدیک شب دوباره اومد . خیلی معمولی و شایدم کمی جدی تر و سرد تر برخورد کرد طوری که انگار هیچی نشده و همش خواب بوده . اون پسرش معمولا شبا زود میرفت تو اتاقش و شروع میکرد درس خوندن و همونجا زود خوابش میبرد. منم تو اتاقم طبق معمول با شورت دراز کشیده بودم . اصلا فکر نمیکردم جرات کنه بیاد . داشتم دفترم رو نگاه می کردم که یهو بی صدا و آروم اومد تو . واقعا شهوت آدم رو جسور و دیونه میکنه . انگشتش به علامت سکوت گرفت رو دماغش و آروم اومد نزدیکم و گفت سعید خوابیده . در همین حال داشت پیرهنش رو باز می کرد و در می آورد ‌ من دوباره مات و مبهوت داشتم نگاهش می کردم . خیلی ِآدم دیوانه ای بود و از این دیونه بازیش داشت یه جورایی خوشم میومد . پیرهن و شلوارش رو درآورد گذاشت کنارم . یه شورت سفید اسلیپ و یه زیر پوش سفید رکابی تنش بود . چراغ رو خواموش کرد ‌ نور کوچه افتاده بود تو اتاق .من همینطور رو شکمم خوابیده بودم و مثل آدم های منگ داشتم نگاهش می کردم و فکر می کردم الان دیگه میخواد چی کار کنه . لای پنجره رو باز کرد و اومد پشتم و آروم خوابید روم . دوباره همون حالت . خودش رو چسبوند بهم و کیرش رو میمالید لای کونم . تو همون حالت شورت خودش رو کشید پایین و بعدش شورت منو تا زیره کونم کشید پایین . طوری که کیر و تخمم هنوز تقریبا تو شورتم بود و بعدش کیرش رو گذاشت لای کونم . کیرش سفت و داغ بود . حالا احساس ترس و شهوت و استرس آدرنالین خونم رو حسابی برده بود بالا . احساس اینکه پسرش ده متر اونطرف تو اتاق خوابه و اون داره الان اینجا منو میکنه . من فقط خوابیدم و گذاشتم هر کاری میخواد بکنه و زودتر تمومش کنه . دوباره سریع با سر رفت لای کونم شروع کرد لیس زدن و تف مالی کردن لای کونم . عاشق کونم لیسیش شده بودم . با تمام وجودش و شهوت زیاد این کارو میکرد . بعد کمی انگشت کرد تو کونم و امد خوابید دوباره پشتم و مثل قبل سعی کرد کیرش رو بکنه تو کونم . ولی خوب پزیشن سختی بود . کونم اصلا باز نبود ‌ میخواستم قنبل کنم و شورتم رو کامل در بیارم ولی اصلا نمیشد باهاش حرف زد یا کاری کرد . چسبیده بود بهم و کار خودش رو میکرد . یکم که فشار داد یه آه کوچیک کشیدم . دستش رو محکم گرفت رو دهنم و آروم در گوشم گفت هیسسس ، صدا در نیار . نفس نمیتونستم بکشم . با دماغم نفس میکشیدم . انقدر محکم دهنم رو فشار میداد . این بار تو سکوت کامل و تقریبا خشن داشت سکس میکرد . شهوت و ترس رو اونم تاثیر گذاشته بود . کیرش دوباره نصفه رفته بود تو کونم داشت تو همون حالت تلمبه میزد . دستش رو دهنم بود و سرش رو چسبونده بود به سرم . دهنش نزدیک گوشم بود و فقط صدای نفساش رو میشنیدم . دوست داشتم زودتر آبش بیاد . از رو نفس زدناش و فشاری که به کونم میاورد میفهمیدم داره آبش میاد . آروم شونم رو گاز گرفت و شروع کرد پشتم لرزیدن و تکون تکون خوردن . فهمیدم آبش اومده . دوباره کیرش افتاد بیرون و رفت لای کونم و مثل قبل آبش ریخت همه جای کونم . یه کم رو کمر خوابید تا نفسش جا اومد . بعد پاشد بی صدا لباساش رو پوشید و رفت بیرون . من موندم و کلی آب کیر رو کونم . آروم پاشدم و شورتم رو درآوردم و با هاش تا میشد آب کیر رو از رو کونم و لای پام جمع کردم . یه کم رو تشک ریخته بود اون رو هم تا میشد کمی جمع کردم ولی نمیدونستم چه جور این همه آب کیر داره . هم حشری بودم و هم عصبی . هم میخواستم باهاش سکس کنم هم نه . نمیتونستم بهش نه بگم . رفتم خودم رو شوستم و خوابیدم . تا صبح با شهوت و فکر خوابیدم . صبح دوستم اومد صدام کرد و گفت چرا پا نمیشی . گفتم سرم درد میکنه ، کلاس صبح رو نمیام اگر بهتر شدم کلاس های بعدی رو میام . اونم رفت ‌ من لخت با شورت دراز کشید بود رو تشک و منتظرش بودم که بیاد . حدسم درست بود پنج دقیقه نشد که اومد تو . لخت با همون شورت سفید تنگ و یه لبخند رو لبش . گفت چرا نرفتی؟ پاشدم نشستم رو تشک . فقط داشتم نگاهش می کردم ‌ جذب بدنش شده بودم . نگاهم مونده بود رو سر کیرش که از رو شورتش معلوم بود . یکم اومد جلوتر و با همون خنده گفت حالت خوبه ؟ یهو دهنم رو چسبوندم به شورتش و شروع کردم کیرش رو از رو شورتش لیس زدن و مک زدن . یهو شروع کرد بلند خندیدن و گفت جووون یواش ، آروم آروم همش ماله خودته . شورتش رو کشید پایین و کیرش رو گرفت تو دستش و شروع کرد مالوندن رو لبم و فشار دادن تو دهنم . شروع کردم براش ساک زدن حالا دیگه حشری شده بود و دیگه نمی خندید . آه و نالش بلند شده بود و تو دهنم تلمبه میزد ‌ . گفت واییی چه خوب میخوری رضا ، خیلی وقت بود کسی برام اینجوری ساک نزده بود ، آفرین خیلی خوبه . با تشویقش حشری تر میشدم و سعی میکردم بهتر براش ساک بزنم ‌ ‌ با زبون و لبم تمام کیرش رو میخوردم . اونم حسابی خشن شده بود و یه دستاش تو موهام و سرم بود و با شدت تلمبه میزد تو دهنم و سعی می کرد همه کیرش رو بکنه تو حلقم . تمام صورتم پر از تف شده بود و آب دهنم میریخت رو شکمم و پاهام . یهو احساس کردم از کنترل خارج شده. فکر نمی کردم آبش بیاد که یهو صدا آه و نالش بلند شد و دهنم پر از آب کیر شد . یه دستش رو سرم بود و با دست دیگش برای خودش جق میزد . نمیتونستم قورتش بدم تو دهنم نگه داشتم ، از اطراف دهنم میریخت بیرون خیلی آبش زیاد بود ‌ یه مقداریش رو خوردم ، مقداریش میریخت بیرون دوباره .دوباره همه جام آب کیری شده بود. کیرش رو کشید بیرون از دهنم . کیر شل شده بود و داشت آروم دل دل میزد . خودش داشت نفس نفس میزد و بی حال شده بود . همینطور آب از کیرش آویزون بود و هرزگاهی یه قطره میچکید ازش . یکم نفسش جااومد شورتش رو نصفه کشید بالا و رفت تو دستشویی . حسابی عصبی شده بودم . خیلی بی ملاحضه آبش رو میریخت . همه جا آب کیرش بود . شورتام رو برداشتم رفتم تو حموم . خودم رو شستم ‌ . یکم آروم شدم . اومدم بیرون خودم رو خشک کردم ، یه چیزی خودم و دوباره رفتم تو اتاق . آروم شده بودم ولی نمیدونم چطور شهوتم بیشتر میشد بهش . یادش میفتادم کیرم راست میشد‌ با شورت دراز کشیده بودم . کیرم نمیخوابید . بعد صبحونه سنگین شده بودم تو حالت خواب و بیدار بودم که دوباره اومد تو . همنجوری لخت و با لبخند . گفت باید برم ولی دلم نمیاد . تا میدیدمش فلج میشدم . هیچ مقاومتی در برابرش نداشتم . اومد بالای سرم وایستاد. کیرش که شق شده بود رو تو دستش گرفته بود و میخندید . بی اختیار پاشدم نشستم و شروع کردم براش ساک زدن . چشماشو بسته بود و آه و اوه میکرد . خودم بیشتر از اون حشری شده بودم . یهو کیرش رو از دهنم بیرون کشید و گفت قنبل کن . رفت پشتم ‌ چهار دست و پا شدم . شورتم رو نصفه تا زیر کونم کشید پایین و شروع کرد لیس زدن و انگشت کردن کونم . نمیفهمیدم چرا شورتم رو کامل در نمیاره . پاشد و سر کیرش رو گذاشت رو سوراخم و شروع کرد آروم بازی کردن و فشار دادن . سوراخم زیاد مقاومت نمیکرد . آروم عقب و جلو میکرد و فشار میداد . سرش رفت توم ‌ . یهو آخ بلند کشیدم و خودم رو کشیدم جلو . خودش رو چسبوند بهم و منو نگه داشت و گفت ، هیسسسس ،آروم باش ، الان خوب میشه . شروع کرد کونم و دوره سوراخم رو نوازش کردن . کیرش تو کونم دل دل میزند . زود آروم شدم . ِآروم شروع کرد ادامه دادن و فشار دادن . کیرش کم کم میرفت توم . بلاخره پشمای کیرش رو روی کونم احساس کردم . صدای برخورد شکمش با کونم بلند شد . بالاخره تا ته کرده بود توم . صدای آه و اوهش دیونم میکرد . معلوم بود داره کلی حال میکنه . آروم عقب جلو می کرد . نمی خواست زود آبش بیاد ولی معلوم بود نمیتونه زیاد مقاومت کنه ‌ خیلی وقت بود سکس درست و حسابی نداشت . چند قطره عرقش ریخت رو کمرم . یهو شروع کرد تند تر تلمبه زدن و بلند آه کشیدن . فهمیدم آبش داره میاد. خودش رو انداخت رو من و شروع کرد لرزیدن . خودم رو سفت نگه داشته بودم ‌ پشتم یواش یواش آروم شد . گردنم رو بوس کرد . کیرش که شل شده بود رو از کونم کشید ییرون ، شورتم رو کشید بالا رو کونم و یدونه آروم با کف دست زد رو لپ کونم . پاشد رفت تو دستشویی . من مونده بودم چی کار کنم ، آروم رو شکمم خوابیدم . از شهوت و عصبانیت هنگ کرده بودم . از دستشویی اومد بیرون و رفت تو اتاق. برگشتم رو کمرم دراز کشیدم . شورتم رو کشیدم پایین و شروع کردم برای خودم جق زدن . از دست خودم عصبانی بودم . در اتاق نیمه باز بود. اومد بیرون ، لباساش رو پوشیده بود . از دور و لای در نگاهم کرد ، فهمید دارم برای خودم جق میزنم . نگاهش میکردم و جق میزدم . داشت میخندید . با همون خنده اومد جلوی در و گفت حداقل این در رو ببند بعد این کارو بکن . در رو بست و بعد صدای در اصلی اومد ‌. فهمیدم رفته ‌ . با فشار و شهوت تمام آبم پاشید رو شکم و سینم . کامل مغلوبش شده بودم . هیچ مقاومت و هیچ حرفی . یه سوراخ فوری به تمام معنا . حتی شورتم هم در نمیاود ‌ فهمیدم اصلا دوست نداره کیر ببینه . تا یه مدت داستان همین بود . تا اینکه بالاخره با زنش آشتی کرد و دیگه پیش ما نیومد .

نوشته: رضا


👍 17
👎 14
33301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

827094
2021-08-20 00:47:25 +0430 +0430

خوب بود

0 ❤️

827099
2021-08-20 00:56:02 +0430 +0430

یکی از سمی ترین داستان هایی که تابحال خوندم
اسید کسی نداره؟ میخوام بریزم تو چشمام

5 ❤️

827133
2021-08-20 01:46:30 +0430 +0430

توی سعی اینقد عصبی نشی هرچی بیشتر عصبی میشی بیشتر میدی به طرف . اصلا عاشق این عصبی شدنت شدم 😂

5 ❤️

827139
2021-08-20 01:55:14 +0430 +0430

چطور با ادم ۶۰ ساله سکس میکنید 🤢🤢🤮🤮🤮 اه اه

2 ❤️

827172
2021-08-20 06:00:50 +0430 +0430

قشنگ بود. ممنون
معلومه هر دو نفر حسابي لذت بردن از هم

0 ❤️

827181
2021-08-20 07:36:21 +0430 +0430

عالی بود ولی پیر مرده نمیتونه اون همه اب داشته باشه چون من خودم سن بالام یکبار ابم بیاد دیگه سخت میاد

0 ❤️

827185
2021-08-20 07:52:25 +0430 +0430

کجاش قشنگ بود اخه که میگید خوب بود؟ یه کون دادن را هی تکرار کرده اینم قشنگی داره ؟

0 ❤️

827198
2021-08-20 08:47:57 +0430 +0430

خداوکیلی خیلی خندیدم 😂 😂 😂
نمردیم و دیدیم که بعد از اون همه داستان با مامان دوستم و با خواهر دوستم و با خاله دوستم و با دوست مامانم و دوستم با مامانم و خواهرم با دوستم و من با دوست خواهرم و دوستم با خالم و مامانم با مامان دوستم و خواهرم با مامان دوستم و … سر کچل بابای دوستم هم بی کلاه نمود 😁 😁

2 ❤️

827214
2021-08-20 10:46:34 +0430 +0430

عالی بود

0 ❤️

827216
2021-08-20 10:49:39 +0430 +0430

ساقیم اینم نمونه کارم

2 ❤️

827233
2021-08-20 13:05:47 +0430 +0430

هی خروسی میومد و میرفت
دمش گرم ، تو ام هی هنگ بودی 😂

1 ❤️

827256
2021-08-20 20:11:12 +0430 +0430

خاک برسرت چه با افتخارم تعریف میکنه حتی جنده پولیا هم اینقدر خودشون رو بی ارزش نمیکنن که یکی بیاد بگادشون وبی توجه بهشون پاشه بره بعد تو هی فرت و فرت گذاشتی یه پیر داغون بگادت و با بی توجهی تحقیرت کنه

1 ❤️

827729
2021-08-22 22:42:01 +0430 +0430

فاعل سنبالا سایز بزرگ اگه هست پیام بده

0 ❤️