سکس یعنی مستی و دیوانگی (۱)

1395/03/23

با قلمی متفاوت می نویسم
هر کی میخواد فحش بده به شورت خیسم
قبل از هر چیز معرفی خودم لازمه
چاکر بچه های شهوانی اسمم کاظمه
مخاطب داستان من زوج و گی و لز و فاعل و مفعول و نر و ماده نداره
چه برینید چه تاجم کنید داستانام فعلا ادامه داره
راستی اینم بگم من غلط املایی ندارم
اگه یه تپق نوشتاری از من دیدید بکنید بیچارم
خب بسه دیگه بریم سر اصل مطلب
البته داستان تا جایی میره که از مژگان کسو گرفتم لب
اگه بعد از مژگان حالشو داشتم بازم میگم
اگه نه که میرم سر فرصت میام و ادامشو میگم
چهار سالم بود من دیوث عاشق دختر همسایه بودم
الان میفهمم‌ چه کیری خوردم چون هنوز بی خایه بودم
اسم دختر همسایه اعظم بود
من از دور عاشقش بودم و اون بی اطلاع از وضعم بود
یادمه که اون زمان یه سه چرخه داشتم
وقتی که سوارش می شدم خودمو یه جنتلمن می پنداشتم
با سرعت صد متر بر ساعت از بالای کوچه میومدم رو به پایین
این حسو داشتم که اگه داداش اعظم منو ببینه شلوارمو میکشه پایین
خلاصه بعد از دو سه سالی از اون کوچه درومدیم و از اون شهر رفتیم یه شهر دیگه
طبق ذات هر بچه ای گریه کردمو با یه بستنی اعظم رو فراموش کردم دیگه
البته نه که فکر کنید من بی وفام
فقط بستنیه خیلی خوشمزه بود اگه نه که من عند وفام
اول تا یک سال یه خونه ی مستقل گرفتیم
ازش راضی نبودیم و رفتیم بنگاه و یه خونه ی دیگه گرفتیم
خونه ی جدید اشتراکی بود
اینجاست که میگم مژگان کی بود
درب ورود و خروج یکی بود
دل من و مژگان هم یکی شده بود
من یادمه کلاس دوم میرفتم
وقتی بر می گشتم با مژگان تو کوچه می رفتم
مژگان خانم شش سالش بود
اما هم بوسه بلد بود هم اهل مالش بود
خلاصه تا یه جای خلوت می دیدیم
میرفتیم و فیوز و فیوز دون همو می دیدیم
البته از روی کنجکاوی بود
ولی خداییش عجب روزایی بود
تا که یه روز از این روزا
دل و به دریا زد ناخدا
دودولو گذاشتم رو لبه ش
لبمم گذاشتم رو لبش
وای که چه حالی داشتم
بازم خومو جنتلمن پنداشتم
مژگان هم که انگار تجربه داره
نشون میداد که کامل میخاره
خب چون حالشو دارم ادامه میدم
اما این که تا آخر داستانو بگم قول نمیدم
شده بود کار هر روز و هر لحظه مون
توی اون سن و سال شده بود خوش به حالمون
تا که رقیب عشقی از راه رسید و زرتی
دل منو میقاپه مژگان میشه زپرتی
وای خدا جون چی میشنوم
عشق سومم هم اعظمه
با این تفاوت که مطلع از وضعمه
چشاش سبزو قشنگه
پوستش سفید رنگه
موهای فر داره گلم
منم که دیگه مست و منگولم
یه تخت آهنی داشتن
خیلی دوسش می داشتن
توی حیاط گذاشته بودنش
اعظمم اونجا میخوابوندنش
صبح های دل انگیز من شروع شده بود
نسیمی که از لای موهای فر اعظم عبور می کرد در مشامم پیچیده بود
برام لواشک می خرید
خودشم پوسته هاشو می درید
منو بالاتر از همه می دید
به حال و احوال پسرای دیگه می رید
منم که طبق معمول
خودمو جنتلمن می پنداشتم البته توی این ذهن معلول
زمان آن رسیده که من بازم گریه کنم
وای خداجون چی میشنوم باید بستنی میل کنم
هیچ شوقی من ندارم
هیچ ذوقی هم ندارم
میخوام پیش عشقم باشم
هر صبح به عشق بوییدن نسیمی که از لای موهاش میپیچه پاشم
در یه زمان کوتاه گرفتمش تو آغوش
بهش گفتم دوسش دارم و از نزدیک کردم بوش
الان دارم گریه می کنم
ببخشید بچه ها الان شروع میکنم
برگشتیم شهر خودمون منم کلاس پنجم
داشت بهم فشار میومد شده بودم رنگ گندم
عاشق شده بودم آری
رفته بودم رو به خاری
توی درسام افت کرده بودم
فکر کنم ورم کرده بود قلب کبودم
ببخشید دیگه صبح شده خیلی خوابم میاد الان نمیتونم بنویسم
همونطور که گفته بودم اگه فحش بدین به شورت خیسم
اگرم تاییدم کنید خیلی چاکرم
توی داستان دوم دیگه کاظم نیستم من باقرم
دوستتون دارم

نوشته: شاعر شهوتی شهوانی


👍 0
👎 5
7219 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

544574
2016-06-12 16:18:05 +0430 +0430

این شعر بود؟! من که یاد معرکه بگیرای بی سواد قدیمی افتادم!

2 ❤️

544583
2016-06-12 18:02:42 +0430 +0430

بیشتر شبیه شعر رپ بود. مگه دختر شش ساله چیزی حالیش میشه که اهل مالش باشه؟؟؟؟پسر یازده ساله عاشق شده؟؟؟ اونم سه بار؟؟؟؟ واست عشقت لواشک میاورد؟؟؟ تو چند سالته الان پسرم؟؟؟

2 ❤️

544600
2016-06-12 19:44:22 +0430 +0430

(dash)چندبارسرمو بزنم به این دیوار تاازنوشتن بکشی بیرون؟
شرت خیست؟حالم بدشد بشینم فوتبالو ببینم بهتره تاداستان بخونم

0 ❤️

544607
2016-06-12 20:16:57 +0430 +0430

کیرت تو شرت خیست مرتیکه نفهم…یابو…

0 ❤️

544646
2016-06-13 01:08:03 +0430 +0430

سوراخ شاش ننتو بچه های شهوانی گاییدن شاش دون ابجیتم سگ یهودی گایید کس کش ننه حرمله کیرم تو البوم خانوادگتون ابکیر سگ داعشی تو رحم خواهرت بی ناموس شل ناموس شل کمر شل دودول

0 ❤️

544667
2016-06-13 09:42:00 +0430 +0430

نازی خانم به رپ توهین نکن لطفا (sad)(sad)(sad)

0 ❤️

544675
2016-06-13 11:23:05 +0430 +0430

charlatan1375 من کی به رپ توهین کردم؟ (hypnotized) فقط وقتی میخوندمش به نظرم مدل رپ اومد.همین :(

0 ❤️

544681
2016-06-13 12:32:22 +0430 +0430

خب وقتی این چرند و پرند رو با رپ مقایسه میکنید خودش بدترین توهینه دیگه!!! رپ به این خوبی با این قدرت شعری با اون همه آرایه های لفظی و محتوایی که برق از سر آدم میپرونه کجا و این داستان به اصطلاح سکسی کجا!!

1 ❤️

544683
2016-06-13 14:02:22 +0430 +0430

charlatan1375 ببخشید قصد توهین نداشتم :(

0 ❤️

544719
2016-06-13 23:36:16 +0430 +0430

از اسم داستان فک کردم یکی از این داستانای تِرَشی رمانتیکه!فک نمیکردم شخصیت اولش شب ادراری داشته باشه!شورت خیس؟الان ببینم تو مردی یا زن؟اگه مردی چرا شورتت خیسه؟اگه زنی چرا…
هیچی دیگه فک کنم منظورمو رسوندم.

0 ❤️

544754
2016-06-14 10:42:21 +0430 +0430

ريدي حتما شرتت خيسه چون نداري ميگي به شرت خيسم نتويس ديگه مجبورت كردن

0 ❤️

544860
2016-06-14 20:53:55 +0430 +0430

واقعا نمیفهمم بعضیا هدفشون از زندگی چیه . خصوصا رو شما زوم نکردم ولی مثلا هدف شما از چسبوندن یه مشت کوسشعر و تحویل مردم دادن چی بوده؟ داداش به جان تو من قبل این یه داستان خیلی قشنگ خوندم واقعا لذت بردم اومدم 5 خط از داستانت خوندم عنم گرفت . ولی به خاطر احترامی که واسه نویسنده قاعلم تا اخر خوندم حالا نظر من اینه تخمی بود ولی نظر هرکی محترمه ولی پیشنهاد من اینه اگه کامنت های شبیه به کامنت من زیاد زیر داستانت دیدی بهتره ادامه شو ننویسی چون واقعا مایه سرافکندگی خودته .

0 ❤️