سکسی من و عروس داییم

1396/08/10

سلام به همگی دوستان
مجرایی رو که میخوام واسمون تعریف کنم واقعی من علیرضا 22 سالمه ما تو روستا زندگی می کنیم تو بچگی ها که مدرسه می رفتیم دختر پسرا با هم درس می خوندن یه 7 سالی گذشت و یکی از اون دختر ای هم کلاسیم نازی خانم عروس دائم شد من هر وقت این نازی خانم رو میدیم دوست داشتم بکنمش خیلی هم خوشگل هستش الان دو تا بچه داره یه روز که از سر کار میومد م تو کوچه دیدمش که بهم گفت خسته نباشی من باش نگاه کردمو با ترس یه چشمک بهش زدم ترسیدم که بره به پسر دایم بگه چند مدت گذشت ولی چیزی نشد یه بار که شوهرش سر کار بود تو بیرون دیدمش یه سلام بهش کردم و اون یه چشمک بهم زد راستی خونه اونا دم خونه ما ست و من بهش گفتم دست داری اونم سریع در و باز کرد بهم گفت بیا تو من رفتم راستی اون با چادر بود اول رفتم تو بغلش و یا لب ازش گرفتم و اون گفت بیا بریم تو اتاق رفتیم تو اتاق که چادر ازش گرفتم هیکلی معمولی هم قد من شروع کردم ازش لب گرفتن بعد مه مه هاشو از روی بلوزی ماساژ میدادم یا دفعه بلوزش او در آوردم کورست صورتیش معلوم شد کورستششو باز کردم مهمه هاش ریخت بیرون شروع کردم با خورد نشون که دیدم دادش در اومد یهو دست مو انداختم از رو شلوارش کوسشو مالوندم که دیدم دستم خیس شد شلوارشو با شورتش کشیدم پایین کوس بی موش زد بیرون با شهوت افتادم رو کسش و حسابی خوردم و نازی خانم داد میزد میگفت بکن توش شلوارم با شورتم کشید پایین و کیرمو انداخت تو دهنش و برام ساک میزد بعد گفت بیا بکن دیگه طاقت ندارم کیرمو مالوندم به کوسش و تا آخر گذاشتم تو کوسش و شروع کردم به تلمبه زدن که یه دفعه دیدم داره آبم میاد بهش گفتم گفت بریز رو شکمم رختم رو شکمش هر دو هامون لباسامون رو پوشیدیم من رفتم خونمون دیگه هر وقت منو می‌بینه منو دیگه نگاه نمی کونه نمیدونم چرا امیداوارم از داستان واقعی من حاللللل کنید بای … .
نوشته: خودم


👍 0
👎 26
25247 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

660501
2017-11-01 22:22:47 +0330 +0330

بگمونم خر دای ات بدجور توی کونت کرده که اومدی این کسشعر ها رو نوشتی

0 ❤️

660525
2017-11-01 23:38:54 +0330 +0330

سنگینتر بود مینوشتی عروس داییمو کردم
هم درست بی غلط نوشته بودی هم داستانت کاملتر بود هم آخرش بجای خودم مینوشتی خروس

0 ❤️

660541
2017-11-02 03:03:33 +0330 +0330

مردم از خنده. خیلی چرت بود

0 ❤️

660554
2017-11-02 04:54:34 +0330 +0330

مشخصات تایپ کننده این کسشعرها… دهاتی+کونی+متوهم+جقی و بیسواد… کیرم تو کون خودت و دائیتو و زن دائیت و کل اهالی دهاتتون بچه کونی… اون درخت گردوی کنار چشمه هم تو کونت

0 ❤️

660601
2017-11-02 12:27:24 +0330 +0330

خخخخخ شیرم دهنت با این داستانت، فقط نگو چرا،خخخخخخ

0 ❤️

660608
2017-11-02 13:33:44 +0330 +0330

باشه باشه

0 ❤️

660614
2017-11-02 14:36:08 +0330 +0330

گناه داری فحشت نمیدم.

0 ❤️

660624
2017-11-02 17:03:09 +0330 +0330
NA

جن پشت سرت بود یا پسر داییت داشت تو رو میکرد

0 ❤️

660636
2017-11-02 19:06:03 +0330 +0330

اگرراست گفته باشی،عروس دائیت جنده ای بیش نبوده.

0 ❤️

660641
2017-11-02 19:19:11 +0330 +0330

خخخخخخخخخخخ

0 ❤️

660657
2017-11-02 20:41:53 +0330 +0330

حداقل یبارداستانتومیخوندی

0 ❤️

660765
2017-11-03 11:28:09 +0330 +0330
NA

دست داری؟???

0 ❤️

660784
2017-11-03 14:49:23 +0330 +0330

دخترا میگم کدومتون کوستون موش نداره؟
یدونه موش دارم خواستیم ببینیم اگ شد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها