سکینه سه پستون
سلام
امیدوارم داستان منو باور کنین باورم نکردین به نیم کره شمال شرقی تخم چپ اسب زورو.
از خودم بگم اسمم جعفره ٢۵سالمه قدم ٢۰۰ وزنمم ١۰١ هیکلمم کیریه بریم سر اصل مطلب .
اقا ما یه همسایه داریم تو محل یه دختر داره اسمش سکینس بچه ها محل بخاطر پستونای گنده ای که داره بهش میگن سکینه سه پستون از سکینه بگم براتون یه قد ١٧۰ وزنشم ۶۰ کون خیلی گنده ای داره اندازه کون گاو.
اقا ما تو کف کون این بودیم(روایت اومده تو محل که این خانم جنده هم هس).
اقا ما داشتیم یه روز تو خونه طبق عادت روزانه ساعتو کوک کرده بودم سر ساعت ۶ عصر تا زنگ بخوره جغمو بزنم. اقا ساعت شیش شد و ساعت زنگ خورد ماهم رفتیم از تو اتاق کرم و برداشتیمو یه فیلم مستند جفت گیری کرگردن هم گذاشتیم و شروع کردیم به کف دستی زدن.
حدود یه ساعت بود داشتم جق میزدم دیدم ای بابا فایده نداره این اب ما بیا نیس از بس زدم شده کویر لوط.
همینطور که داشتم جق میزدم یهو زنگ خونمونو زدن پیش خودم گفت ای داد بیداد اقا و ننم اومدن دیدنم اخه من خونه مجردی دارم.
بعد خودمو جمع و جور کردم رفتم در باز کنم گفتم کیه یهو دیدم یکی گفت نظری(نزری-نضری-نذری) اوردم رفتم دم در دیدم عه سکینه سه پستون واسمون اش نظری(نزری-نضزی-نذری)اورده.گفتم عه سکینه تویی گفت اره خودمم گفتم شب میای گفت چند میدی گفتم بیا ۵۰ میدم گفت نه کمه گفتم نیاد به کیرم اقا ما اشو گرفتیم و رفتیم یه جق دبش زدبم به یادش.
شب شد دیدم سکینه اومده دم خونمون گفتم چی شده سکینه گغت حشری شدم همون قیمت حله منم گفتم باشه.
سکینه اومد بالا منم بردمش تو اتاق مثه سگ کردمش جوری گاییدمش که اقاش ننشو نگاییده بود بعد که کردمش پولشو دادم و رفت.
البته بگم سکینهدختر نجیبی بود وولی خب یکم جنده بود.
این بود داستان سکس ما.
داستان ما به سر رسید سکینه سه پستون توره موتور زد زیر کونش به خونش نرسید.
خوندی فحش نده
نوشته: جعفر جغی
چقدر آقا آقا میکنی شما خو دسشویی داری برو به کارت برس اجازه نمیخواد!!!
فحش نمیدم لحنت طنز بود ولی نه زیاد داستانتم برا آیت الله هردمبیلی اردبیلی خوبه
یا حق
از هنگ گذشته… Purge ِ کامل! … آقا جعفر،شما تونستی بخونی منم میتونم!!! (البته من تونستم داستانتو بخونم)
کسه مادرت…۲۵ سالته اما اندازه ۲۸ سال فقط کون دادی…وقتایه بیکاریتم خیاره باباتو ساک میزدی.اخه دیوث ان تا دیروز از اون نیم کره شمال شرقی تخم چپ اسب زورو اویزون بودی حالا اینقد کون دادی که بقیه رو به اونجا دایورت میکنی؟؟کیرم تو مهره ششم و هفتم نخاع مادرت
ینی کشته مرده اینم که واسه جق زدن ساعت کوک میکنی،،، مجلوق وقت شناسی هستی…
دوستان چرا به دل میگیرید تابلوئه که داستان تخیلی و طنزه .
به خودتون مسلط باشید. (erection)
کسشعر محض…
یه نفر معنی کنه دختر نجیبی بود ولی یکم ج ن ده بود یعنی چی؟؟؟
باز دوباره فرهنگ فحاشی و یه عده با دهن های شل و وارفته که از توهین به هیچ کسی شرم ندارن. حتی مادر بیچاره نویسنده که قطعا اینجا نیست تا جواب شما رو بده.
parsa1581 یه خورده خجالتم بد نیست اینهمه عقده ای بازی در آوردن به هیچ کجا ختم نمیشه.
امیدوارم دیگه هیچ وقت شاهد همچین مواردی هیچ جای دنیا نباشم.
یه ساعت جق زدی ابت نیومد !!! منگول اسپری هم بزنی قبل یه ساعت ابت میاد
این داستان نبود کس شعری بیش نبود ممنون بازم که داستان میفرستید
برو یه دست جلق با مستند خارپشتها هم بزن!
آخه اینم شد داستان؟!!
دادا دمت گرم ? ? ? خععععععععلی باحال بود. جرررررررر خوردم از خنده.
اجرکم عند ا…
بچه ها چقد بی جنبه اید
ی سکس داشته ب حالت طنز خواسته بنویسه واغراق
چرا نکته الکی میگیرید
واقعأ که
داداش خوب بود.خوش باشی
توهین هم که نمیکنیم باز جلوی نظرمون گرفته میشه و میگن ظاهرا حاوی مطالب …!!ای بابا
جعفر کیرم دهنت با این داستانت
خخخخخخ(نظری-نذری-نزری)
درستش نذری
میگم تو دیجی جعفر نیستی!!!
اینجا دختر پسر قاطیه جعفر کرده تو کس سکینه
همیشه پیش خودم میگم که چطور انسانهایی پیدا میشن و اینقدر راحت از طریق اینترنت و ماهواره و موبایل و… سرشون کلاه میره!! واقعاً برام سوال بوده و هست تا اینکه نظرات بعضی از کاربران رو میخونم و به جواب سوالم میرسم، وقتی اینقدر آدم احمق و بی شعور هست که تفاوت اصل و فرع و تفاوت طنز و واقعیت و تفاوت غلو کردن و دقیق گفتن رو نمیدونند و از متن داستان سوال جدی میپرسند و یا به نویسنده خیلی جدی فحاشی می‌کنند، معلوم میشه چطوری یه عده سرشون کلاه میره… به همین راحتی و سادگی…
خیلی خوب بود امتیاز مثبت برای شما بعد مدتها خندیدم
داداش عاااالی بود ،، لایک داشتی ، دمت گرم خیلی خندیدم ؛ بازم بنویس برامون ؛ خوب طنز مینویسی . کوتاه و شمرده و بامزه
واس مغز کوچیک ملت هم متاسفم ، انگاری هیشکی به غیر از ۲_۳ نفر واقعا داستانو نخونده … ملت کسخ.ل همیشه در صحنه هم فرق داستان طنز رو با واقعیش نفهمیدن و نویسنده رو بستن به فلک ، بعضیام که فقط خواستن یه عرض اندامی کنن و بگن مام هستیم ،
خاک تو مختون
آباد باشی جعفر جان
یه کم کسشعر خنده دارشو بیشتر کن
در جواب اون کسی که میگه بعضیا نمیفهمنو داستان طنزه
باید بگم
این بابا شخصیت خودش رو نشون داده حالا چه داستان بود چه واقعیت فرقی نمیکنه
این نوشتار یه آدم سطح پایینه
در حد مقنی
نظرات جدید داستان‌ها
- مگه نگفتی رفتید شمال پس چطور از سر کار پیامک بازی کردید مگه ...
- آنوقت حضرت عشق بفرمایید گاییدن زن دوستت یا هر مرد دیگه ای کج...
- فیلم هندیه.. بابا ی دختر بجنوردی بیاد بالا عروس مادرم بشه...
- یه مستر سکسی گیر منم بیاد
- اگر واقعا این داستان زندگی مشترک خودت هست که متاسفم ودر عین ...
- خوب ننویس این چیه نوشتی تازه منتظر قسمت دوم هم باشیم...
- فقط میگم ای گوز
- بدون این که کامنتا رو بخونم. اومدم یه نظر بدم برم. داستان جا...
- عذاب وجدان!!!!!!
- عالیه بعدیاش کجاس
- نتیجه میگیرم که نیاز های همسرتون و اگر نتونید بر طرف کنید کس...
- سلام تهران ماسور کسی خواست من هستم جا ندارم ...
- سیاوش مامانت میگه بعد چتت دستمال کاغذی برامون بیار جقی کونی...
- تا قسمتی ریمل زدی و خط چشم کشیدی یهو از جذابیت افتاد...
- زهرای قصه ما حالش اومد سر جا تا هفته های بسیار کوسش نخارید ...
- عصری بیدار شد و گفت کیرم بخور مفت مفت شق که بشد دوباره دید ...
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
قدت دو متره 100 کیلو وزنته یین چه کیریه میگه هیکلم کیریه
ادم تو خونه مجردی میشینه جفت گیری کردن میبینه