سینا و مرد چاق و پشمالو

1394/09/06

سینا هستم 29 سالمه. دو سال پیش بود و مدتی بود نه با دختر و نه مردی سکس کرده بودم. خسته از چت و فیلم پورن تو یه چت روم با یه مردی آشنا شدم حدود 45 سال که خیلی خوب بلد بود بهم لذت بده و با وبکم با هم سکس چت می کردیم ولی هیچ وقت بدن یا صورتمون رو کامل به هم نشون نمیدادیم. از علایق هم که تعریف میکردیم بهش گفته بودم که از مردای چاق لذت سکسی نمیبرم و چقدر فکرش هم حالمو بهم میزنه. اسمش کاوه بود و تقریبآ هفته یی 2 بار سکس چت میکردیم تا یه روز خانمش و بچه هاش رفتن سفر برای فوت یکی از اعضای فامیل و کاوه به خاطر کارش نتونسته بود بره. همون روز بهم پیشنهاد داد برم پیشش و من هم بلافاصله رد کردم ولی از اونجایی که مرد واقعآ با شخصیتی بود به هیچ وجه بی مورد اصرار نمیکرد. ته دلم از فکر رفتن پیشش به هیجان میومدم و ترس هم داشتم چون فقط با یه مرد دیگه قبلآ تجربه سکس کامل رو داشتم و کاوه خیلی واضح بود که کارش با فقط خوردن من راه نمیفته…
دو سه روزی با خودم خیلی کلنجار میرفتم تا وسط سکس چتمون تو یه بعد از ظهر جمعه تابستون، طاقتم تموم شد و ازش خواستم دنبالم بیاد.
وقتی دیدمش و شکم بزرگشو دیدم انگار تمام شهوتم خوابید ولی انقدر محترم بود که دوست داشتم بیشتر بشناسمش و واقعآ بهش اعتماد کردم. قرار شد با هم خونش گپ بزنیم و اگه حال نکردیم مثل دوتا آدم متمدن خداحافظی کنیم. همین شخصیتش بیشتر بهش جذبم کرد. به خونش که رسیدیم پای لپ تاپش یکم سایت ها رو چک میکردیم و کم کم سر از سایت های سکسی در آوردیم و خلاصه نگاهمو فهمید و بهم گفت میخوای؟ منم سرمو تکون دادم به تایید… بلند شد جلوم من از پایین نگاش کردم و دست بردم و دکمه شلوار لیش رو باز کردم گرمای تابستون و گرمای کیر تمیزو تراشیدش با هم به صورتم خورد و سر گرد و قهوه ای گیرشو روی لبم گذاشت منم از زیر شکم مردونش نگاش کردم و لبمو باز کردم و آروم آروم شروع به مکیدنش کردم… با هر مکیدنم بزرگتر میشد و آه میکشید و دست به سر و گوش و صورتم میکشید. بعد از مدتی از دهنم درش آوردم و نگاه به گیر درشت این مرد چاق و شکمه پشمالوش کردم و تخمای درشت و گردشو دیدم… بی معطلی سرم و زیرش بردم و تخماشو هم لیسیدم و مکیدم در حالی که کیرش به صورتم مالیده میشد. از اینکه انقد با من لذت میبره شاد میشدم. بعد از اینکه کامل لخت شدم و باسنم رو دید یه شهوت قوی رو تو چشاش دیدم، با دستای مردونش محکم لپای باسنمو محکم گرفت و گفت “ججوونم این کون خوشگل و گرد و مال خودمه!” بعد با قدرت هدایتم کرد رو تخت. قد من ازش بلدند تر بود و این بیشتر حشریش میکرد و با اینکه من ریزه نیستم بدن گندمی و کم موی من زیر این گوریل پشمالو گم شده بود ، گفت نگفته بودی انقد شاسی بلندی! و یه گاز از یک طرف کونم گرفت! به شکم حوابیده بودم اومد روی پشتم و کیرش که حالا خیس و سفت بود رو لای کونم گذاشت کرم به انگشتش زد و آروم انگشتم کرد و شونه هامو میبوسید و ازم میپرسید خوبه؟ منم سرمو به علامت تایید تکون میدادم. کاندوم گذاشت (توافق هر دو مون بود) … تنش داغم کرده بود و کولر گازی هرچی زور میزد داغی این مردو روی من خنک نمیکرد. برای یه ربع فقط و فقط نفس و ناله بودم و قربون صدقه رفتن کاوه لبخند لذتمو قویتر میکرد. “جون” گفتنا و آه کشیدنش خوشحالم میکرد. گاهی به کپلم میزد و تخماشو حس میکردم که بهم میخورن. حالا دیکه خیس بودیم و صدای تلمبه زدنش بلند تر شده بود. از حس کردن شکم پر موش روی کمر قوس دار و سفیدم لذتم به نهایت رسیده بود، کونم که دیگه مال کاوه شده بود و اختیارش تو دستای و کیر قوی و مردونش…
صداش به اوج رسید گفتم آبتو میخوام کاوه، کیرشو دراورد و کاندم و کشید و سرمو گرفت و روی لبم سه چهار بار پاشید اصلآ توقعشو نداشتم فکر کردم همونجا خالی میکنه ولی با جون و دل کیر خیسشو مکیدم و لرزه های آخرشو تموم کرد.

نوشته: سینا


👍 3
👎 0
32211 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

475499
2015-11-27 17:06:47 +0330 +0330

بابا احساسات
نکش خودتو

0 ❤️

475500
2015-11-28 01:44:31 +0330 +0330

مرد 40 ساله با شکم بزرگ وشلوار لی
عجیبه

0 ❤️

475502
2015-11-28 03:58:48 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود من حال کردم نوش جونت

2 ❤️

475503
2015-11-28 04:13:33 +0330 +0330

سینا جون قشنگ نوشته بودی، دمت گرم.

1 ❤️

475505
2015-11-28 09:36:41 +0330 +0330

فاعل از تهران هست واسه سکس حضوری که مکان داشته باشد

0 ❤️

475506
2015-11-28 11:47:15 +0330 +0330

جالبه همه کون دادنها رو همه تائید میکنن و خیلی تعریف میکنن ولی واقعا چون کون دادنها بیشتر واقعیه ولی واقعا داستانهای سکس با دخترها که همه توهمه

1 ❤️

475508
2015-11-28 12:35:04 +0330 +0330

عالی بود نوشته ات با اینکه از داستانهای گی خوشم نمییاد ولی دوست داشتم جات بودم

1 ❤️

475509
2015-11-28 14:34:41 +0330 +0330

از من میشنوی از گوریل چاقتر وپشمالوتر نداریم دست خانم والده اتو بگیر البته اگه سلیقه اش مثل خودته برین باغ وحش یه حال توپ کنین وبیاین

0 ❤️

475510
2015-11-28 19:39:47 +0330 +0330
NA

بذار کسشعراتو تصحیح کنم
تو وبکم خودشو نشون نداد بهت آدرس داد بری خونشون و البته خودشو یه مرد تروتمیز و بدون پشم معرفی کرده
وقتی رسیدی خونشون جا خوردی و در اتاقو واکرد و برد تو اتاقشو و در عقبتو وا کرد و در جلوشو واکرد و تا دسته جا کرد .
تبریک میگم تو یک کونی هستی

1 ❤️

475511
2015-11-29 01:07:55 +0330 +0330
NA

بنظرمن دادن وکردن همش بهانه ای بیش نیست مهم اینه که لمس کردن بدن داغ ومملو از شهوت ومالامال ازعشقه که لذت بخشه حالامیخواد درجایگاه فاعل باشی یامفعول (سکس نهایت عشقه)

1 ❤️

475512
2015-11-29 05:29:03 +0330 +0330

کاملآ باهات موافقم sharare43 درست تر از این نمیتونستی بگی.

0 ❤️

475513
2015-11-29 06:06:12 +0330 +0330

مگه شلوار لی گشاد نداریم؟

0 ❤️

475514
2015-11-29 06:19:31 +0330 +0330

ممنون rezabita

0 ❤️

475515
2015-11-30 18:43:50 +0330 +0330
NA

سینا جان خصوصی بده لطفن

0 ❤️

820867
2021-07-18 07:28:35 +0430 +0430

اخخخ جووون دلم هیکل چاق و شکم بزرگ و کیر کلفتشو میخاد💦💦💦🍆🍆🍆🍆💋💋💋

0 ❤️

904509
2022-11-28 07:21:23 +0330 +0330

اووف کون دادن به مرد پشمالوی کچل حشری اونم با بدن سفید و تپل و بی مو و لباس زیر زنونه فوق العاده است.بخصوص وقتی تا دسته کرده توش و لب تو لب هم آب جفتشون همزمان بیاد.ووی جوون

0 ❤️