سینه های زن عمو

1390/07/13

سلام
من یه جوون 26سالم
یه کامپیوتر داشتم که دیگه خیلی قدیمی بود تصمیم داشتم اینو بفروشم یکی دیگه بخرم
عموم وقتی فهمید میخام بفروشم گفت بده به ما.منم قبول کردم.
اینم بگم که زنش خیلی خیلی خوشکله.سینه های خیلی بزرگی داره که همیشه وقتی میاد خونمون انقد نگاش میکنم که خودش میفهمه .خودشم میدونه که خیلی استیل بدنشو دوس دارم واسه همینم چیزیم نمیگفت و همیشه نگاش میکردم به رو خودش نمی آورد.فقط وقتی دیگه خیلی تابلو میشد چادرشو درست حسابی میکرد.
یه مدتی بود دور از چشم عمو با هم اس ام اس می دادیم تا اینکه این آخر ها اس ام اس هامون سکسی شده بود.
تا اینکه یروز کامپیوتر رو بردم خونشون.
از شانس ید من هم عموم اونجا بود و زیاد نتونسم سینه هاشو دید بزنم.
وقتی کامپیوتر رو سرپا کردم زن عموم گفت خب مهران جون ما که زیاد بلد نیستیم باهاش کار کنیم میتونی بیای یادمون بدی؟
منم گفتم اگه وقت داشتم گاهی میام.عموم گفت دیگه برا ما کلاس نذار گاهی بیا یاد زن عمو بده دیگه. من این سیستمو برا اون خریدم که تنها نباشه وقتی بلد نباشه که بازم تنهاس.منم که خیلی تو دلم خوشحالی کردم گفتم صبح میام.
صب پاشدم با عجله رفتم خونه عموم
عمو که صبح خیلی زود رفته بود سر کار.
وقتی در زدم دیدم زن عمو اومد پشت در. وای چقد آرایش کرده بود.تا حالا انقد خوشکل ندیده بودمش.یه تاب پوشیده بود با یه شلوار صورتی که انقد تنگ بود که کسش توش افتاده بود. همون اول کیرم بلند شده بود و بازور نگهش داشته بودم.
وقتی وارد اتاق شدیم گفت مهران جون صبونه خوردی؟گفتم آره گفت پس من میرم یه بر گردم گفتم برو.
بعد از دوددیدم با یه لیوان شربت برگشت ولی این دفه چادرشو از سرش برداشته بود و با همون تاب اومد پیشم نشست. وای چه بدن خوشکلی داشت انقد خوشکل که باورم نمیشد.
وای این سینه هایی بو که من همیشه از پشت مانتو دیده بودم ولی حالا از پشت تاب دیده بودم.
یه ده دقیقه ای بود که داشتم یادش میدادم که گفت:مهران جون چرا انقد صدhت میلرزه؟گفتم من؟ من ؟من صدام نمیلرزه
-چرا یه کم میلرزه ها.

  • آره یه کم میلرزه.
    -برا چیه؟
  • هیچی.
  • بگو دیگه.
  • راسشو بگم .
  • آره بگو.
    -قول میدی پیش خودمون بمونه؟
    -این چه حرفیه دیگه؟آره بابا قول میدم
    -گفتم من روم نمیشه بگم میشه روت رو برگردونی عقب بعدش بگم؟
    -واااااااااااااا
    -جون من.خواهش میکنم.
    پشتش رو به من کرد و منم نمیدونم چی شد که اختیارمو از دست دادم و رفتم روبه زن عمو و از پشت سینه هاشو گرفتم و شرو کردم به مالوندن
    آخ که چه حالی میداد که یدفه دیدم جیغ زد
    انقد ترسیده بودم که تمام بدنم میلرزید
    داد زد و گفت ای بیشعور این چه کاری بود که کردی؟پاشو پاشو یرو بیرون کثافت.منو بگو که فکر میکردم پسر خوبی هستی که اینجوری اومدم پیشت.
    منم خودمو زدم به مظلومی و گریه الکی که ببخشید و اینا
    بعد یه مدت التماس گفتش که پس تا حالام که انقد نگام میکردی یخواستی این کارو بکنی؟
    گفتم خب دست خودم نبود خیلی سینه هات قشنگه.ببخشید خب.
    گفت به یه شرط میبخشمت که قول بدی دفع آخرت باشه.گفتم نمیشه یبار دیگه بهش دست بزنم.با عصبانیت گفن نههههههههههه.
    -خب پس یبار دیگه فقط نگاهش کنم.خواهش میکنم.دفعه آخرمه
    -قول میدی دیگه اینکارو نکنی و به عمو هم چیزی نگی
    -قوله قول
    دیدم خودش تابشو در آورد.وااااااااااای چه سینه های قشنگی داره.سینه هاش شق کرده بود
    منم دستم رو تو شلوارم کرده بودم و داشتم خودمو میمالوندم
    -خب توهم درش بیار منم ببینم کیرت رو
    -جدی درش بیارم
    -نمیخوای؟
    منم از خدام بود که کیرم رو در آوردم
    -نمیای بگیریش زن عمو؟
    -اجازه میدی؟
    -آره بیا بگیرش
    آخخخخخخخخخخخخخخخخخ اومد جلو و کیرمو گرفت.منم دستمو بردم رو کسش و براش مالوندم که دیدم از ته دلش یه آخ بلند گفت
    دیگه نمیگفت چیکار میکنی.فقط داشت کیرمو میمالوند
    دیدم چیزی نمیگه شلوارشو کشیدم پایین.واااااااااااااااای چه کس سفیدی داشت.دستم رو خیس کردمو مالوندمش گفتم میشه بخورمش گفت دیگه هر کاری دوس داری بکن و خندید
    اونم کیرمو کرد تو دهنشو…
    سکس قشنگی داشتیم.
    وقتی خواستم برم گفت:
    -مهران جان بین خودمون میمونه دیگه؟
    -گفتم آره زن عمو
    -دیگم توجمع انقد به سینه هام نگانکن زشته هر وقت خاسی بیا خودم نشونت میدم.
    منم یه بوسش کردم و رفتم خونه
    از اون وقت به بعد هفته ای یبار میرم خونشون ولی اجازه نمیده که دیگه بکنمش فقط اجازه میده سینه هاشو بخورمو کسش رو براش بمالم
    امیدوارم خوب بوده باشه

نوشته: fd


👍 2
👎 1
184389 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

301428
2011-10-05 01:30:03 +0330 +0330
NA

كير تو مغزت مشنك خل

0 ❤️

301429
2011-10-05 02:36:28 +0330 +0330
NA

خاك تو سرت تو هم مثل نويسنده داستان “زن دايى زيبا” رفتى با گريه و التماس كس كردى؟ انگار اين روش كس كردن هم مد شده!

0 ❤️

301430
2011-10-05 04:03:15 +0330 +0330
NA

همه ی فامیل جنده
آخه این چه وضعشه
همه هم شوهر دارن یا زن عمو یا زن دایی یا از همه بدتر زن داداش
این همه کس کش بی غیرت تو ایران هست ما نمیدونستیم (مسلمه اینجوری نیست)
همه کسایی که داستان مینویسن تا سر میچرخونن کس بهشون پا میده
جان هر کسی دوست دارین درست و حسابی بنویسین
اون موقعی که نوشتی سکس قشنگ فکر کنم نتونستی تحمل کنی رفتی توپ جق زدی اینقدر که تو تو توهم هستی
تو نخ زن عموت نباش اون بهت پا نمیده بعد بیای اینجا عقده هاتو خالی کنی
از این به بعد کیر تو کون پسری که با التماس کس بکنه

0 ❤️

301431
2011-10-05 04:21:44 +0330 +0330
NA

غلط املایی ،انشایی ، نگارشی ، تایپی تخیلیتو بیخیال . بیا این با زور نگهش داشته بودمو توضیح بده بدجور سواله :d
ببین بچه جون داستان سکسی یعنی توصیف صحنه های سکسی و به همین هم امتیاز میدن نه چرت نویسی روزمره .
سکس قشنگی داشتیم .همین ؟ خب همون دو تا کلمه رو هم می نوشتی آلت می رفتی خانواده سبز چاپش می کردی بخش داستانای عبرت آموز یا با جهنمیان ، چه کاریه خب ، وقت ما رو هم گرفتی
تو تخیلت هم نرو سراغ فک و فامیلات خجالت داره داستانا همش شده زن عمو ، زندایی اه

0 ❤️

301432
2011-10-05 04:28:28 +0330 +0330
NA

بازم کامپیوتر بازم زن عموی مشکل دار و بازم تاپ صورتی یعنی کلیشه ای ترین داستان سایت مال تو بود پسره روانی ، خودت یه بار این خزعبلاتتو بخون ببین چی نوشتی / سارا جونمم درست میگه داستان سکسی یعنی توصیف سکس نه اینکه بگی سکس قشنگی داشتیم و تموم

0 ❤️

301433
2011-10-05 04:35:33 +0330 +0330
NA

یعنی واقعا خاک تو سرت.اینم شد داستان راستش فک کنم بهتر شد صحنه های سکسیشو ننوشتی وگرنه خدا میدونه چه چرندیاتی میخواستی بنویسی.ایکیوسان انقد فکر نکن و توهم نساز واسه خودت به اندازه کافی کچل هستی

0 ❤️

301434
2011-10-05 06:24:58 +0330 +0330
NA

يه سوال فري كجاست دلم واسه نظراتش تنگ شده خيلي قشنگ نظر ميداد الان فقط اجي سارا مثه فري نظراش باحاله

0 ❤️

301435
2011-10-05 06:42:04 +0330 +0330
NA

خدايا اين رنگ صورتي چي بود که آفريدي؟
اگه اينقدر رنگ صورتي طرفدار داره پس چرا چادر صورتي توليد نميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

301436
2011-10-05 08:02:15 +0330 +0330

خدا پدر مادر مخترع کامپیوترو بیامرزه اگر کامپیوتر نبود جوونای ما چجوری سکس میکردن

0 ❤️

301437
2011-10-05 11:10:27 +0330 +0330
NA

ای کوسلیس اف بد بخت بیاکوس منم بلیس

0 ❤️

301438
2011-10-05 14:48:58 +0330 +0330
NA

من موندن یعنی شعور یه جوون 26 ساله اینقدر پایینه؟؟؟
اولا که اینقدر جرت نوشتی
بعدشم اینقدر بی شعوری که فکر میکنی ما هم مثل خودتیم و اینارو باور میکنیم

0 ❤️

301439
2011-10-05 14:59:52 +0330 +0330
NA

:? :? :? :? :?
عجب زن عمویه باحالی داری

0 ❤️

301440
2011-10-05 15:12:23 +0330 +0330
NA

زن عموت دو گانگی شخصیت داره؟ یه بارجیغ میزنه یه بار میگه کیرتو در بیار بمالم

0 ❤️

301441
2011-10-05 17:34:18 +0330 +0330
NA

:T :& :& :& k i r a m t o m o k h e t

0 ❤️

301442
2011-10-05 17:51:30 +0330 +0330
NA

داستانابيش ازحدتكراري شدن.نميدونم اشكال ازماست يا اينا
ماديرپاميديم يابقيه زودپاميدن
چرااين روزاهمه سكسا بافاميله ؟
چيزي كه توهمه داستانامشابه
هست اينه كه بايه حرف كوچيك وكاركوچيك ميپرن بغله همو …
خب يه چيزبگيدبشه باعقل جوردربياد
من به خيانتوايناكارندارم چون بعضيااصلاحاليشون نيس ولي باوضعي كه الان هست خيانتم نكني سرت مياد.

0 ❤️

301443
2011-10-05 18:26:37 +0330 +0330
NA

koskesh in sherovera chiye savadam ke nadari

0 ❤️

301444
2011-10-05 19:09:00 +0330 +0330
NA

کیرم توی موی رگای مغزت با این قوه تخیلت … منکر زن عموت با اون سینه های جیگرش نمیشما !!!
ولی کل داستانت تخیلی و کیری بود… اونم به خاطر جق هایی هستش که با یاد زن عموت میزنی…
بچه کونی

0 ❤️

301445
2011-10-05 19:44:02 +0330 +0330
NA

خیلی مزخرف و چرت نوشتی!
داستانت پر از پارادوکسه!!!

0 ❤️

301446
2011-10-06 13:32:24 +0330 +0330
NA

داستانا چقدر تکراری شده
آدم دیگه حوصله نداره داستان بخونه
تو هم میخواستی بگی من هم آدمم اومدی این داستانو نوشتی
کس مغز کونی زاده

0 ❤️

301447
2011-10-06 14:59:48 +0330 +0330
NA

khak :< :< :< :( too saret ba in dastanet

0 ❤️

301448
2011-10-06 16:57:18 +0330 +0330
NA

kheyli tokhmi bood dastanet. bar pedar madaret lanat kooni . . .

0 ❤️

301449
2011-10-06 21:58:02 +0330 +0330
NA

زن عموت اول جیغ زد بعد تو گریه کردی بعد اون بهت داد؟
سکس قشنگی داشتین؟
به صورت شایسته و بایسته تخیلتو گایستم!!!

0 ❤️

301450
2011-10-07 18:01:51 +0330 +0330
NA

salam be hame dadasha va be khanomaye jendeye shahvanii. !!
akhe aldang mage on amoye gosfandet rafte jende khone zan khaste??
agha ma 3sale tooo kafe zan amoom hastam akhe 2sal ba man ekhtelaf dare ama ta hala hich goohi nakhordam va nemitoonam bokhoram 1 choon zan amom jende nist 2 man gheyratam nemizare bekham zan amoomo bokonam ama khob chi konam khoshgele manam too fkafesham .

aghaye mazlom namaye koni daroon tooham inghad kon nagoo kos part

0 ❤️

301451
2012-02-22 12:47:20 +0330 +0330
NA

کیرتوی کونت برو بکن

0 ❤️

301452
2012-04-30 03:44:25 +0430 +0430
NA

در كل ميخواي بگي زن عموت جندست با شه با اين كه كس گفتي ولي ما ميگيم راست گفتي جندست
آقا اين راست ميگه زن عموش جندست

0 ❤️

301453
2012-05-01 00:48:17 +0430 +0430
NA

man mondam chera har khari mikhad kos bekone mire kampiotere 1 jende ra dorost mikone va…kiram to dastanet

0 ❤️

301455
2012-08-11 08:43:08 +0430 +0430
NA

جالبه همه تو اين داستانها ميکنن کس ليسى ميکنن و بعضى ها رواحمق فرض ميکنن ولى بد بخت هاى واقعي خودشون هستن جون فقط تو داستان سکس ميکنن نه واقعي معلومه زن عموى باحالى دارى تو کفشى

0 ❤️

301456
2012-10-25 17:02:57 +0330 +0330
NA

چرا اینجوری شده فامیل ها جنده شدن یا جنده ها فامیل؟؟؟؟

0 ❤️

301457
2013-02-13 12:21:02 +0330 +0330
NA

خفه شو بابا جلقی :|
مگه مجبوری کسو شر بنویسی؟ :|

0 ❤️

693904
2018-06-12 21:42:48 +0430 +0430

جغی چرا توهمهاتو میای تعریف میکنی

0 ❤️