شاهین و عمه

1395/08/05

سلام دوستان؛من شاهینم ،۱۷سالمه با قد۱۷۵یکم اضافه وزنو یکم جوش رویه صورتم، و تویه یه استانی زندگی میکنم!داستان من درباره عمه منه که من عاشقشم یه زن ۳۲ساله(الان) با قد تقریبا ۱:۶۵،که همیشه موهاشو رنگ بلوند میذاره ،با سینه های فکر کنم ۷۵،بدن سفیدوبی مو،نه چاق نه خیلی لاغر،البته بدون باشگاه رفتن ،بایه کون که نه گندست نه کوچیک،واقعا بدنش عالیه.
من تقریبا ازسوم راهنمایی که شهوتم شروع شد بدن عمه رو دوست داشتم اما فقط دوست داشتن،اصلا تو فکر سکس باهاش نبودم،تااین که سال اول دبیرستان گوشی هوشمند خریدم،به اینترنت وصل شدم ،و متاسفانه با این سایت آشناشدم و داستانای سکس با عمه روخوندم،وبعدازاون تو فکرسکس باهاش شدم،یادم رفت بگم اونا تو یه استان دیگه زندگی میکنن،خانواده ماهم اهل رفت آمد نیستن،البته رابطمون خوبه اما ما زیادمسافرت نمیریم،تابستون همون سال که گوشی گرفته بودم که یعنی قراربود برم سال دوم رفتیم خونشون،و منم که نظرم راجبش عوض شده بود زیاد دیدش میزدم،شوهرعمم کارش یجوریه که صبح میره شب میاد،عمم دوتا بچه داره یه دختر یکسال ازمن کوچیک تر و یه پسر ابتدایی،که بیشتراوقات تو اتاقنو بیرون نمیان،برایه همین من تودیدزدن راحتم،و همینجوری که دید میزدم ،شروع میکردم عکس گرفتن،اون همیشه با یه تاپ وساپورت تنگ جلوم میگشت،البته نه اینکه فقط جلو من،جلو پسرعمو عمه های دیگه هم اینجوری بود،من عکس میگرفتمو بعدا باعکسا فقط یکبار جق زدم،و بعدش همش فقط نگاش میکردم تا دلتنگیم رفع شه وکیرمم شق نمیشد چون یجورایی فقط شهوت دیگه نبود عاشقش شده بودم، اومده بودبغل دستم رومبل نشست منم کیرمو شق کردم یکم توشلوارم جابه جاکردم ببینم واکنشش چیه که واکنش خاصی نداشت،گذشتو تابستونا،عیدا،روزایی که همدیگرو میدیدیم میگذشت،من بیشتر عاشقش میشدم،تا قبل عید سال ۹۵که من سوم دبیرستان شده بودم،عمم تنها اومده بود خونه پدربزرگم اونا هم رفته بودن یجا کارداشتن نبودن برایه همین منو مادرم رفتیم پیش عمم،من نشسته بودم رو زمینو تکیه داده بودم به دیوار داشتم اهنگ گوش میکردم،عمم روزمین دراز کشیده بود که ازبغل طرف من بود یعنی هم کون هم ممشو دید میزدمو عکس میگرفتم،راستش عمه منو مامانم باهم راحتن و حرفای سکسی میزنن،من داشتم اهنگ گوش میکردم اما صدا اهنگ کم بودو حرفاشونو میشنیدم که عمم به مامانم گفت نگاه کن داره دید میزنه!بعد دستشو گذاشت رو سینه هاشو گفت الان همه اینجارو میخوانو خندید،وفکرکرد من نشنیدم ولی من شنیدمو دیوونه شدم یعنیا میخواستم همون موقع بکنمش،چندساعت بعد مادربزرگم اینا اومدن و بحث خط عمل سزارین شد که روشکمه که جاش مونده یا نه،مادرم عول شلوارشو یکم کشید پایین ،بعد عمم وای تاپشو داد تا بالای نافش بالا شیکمش نمایان شد سفییید بی مو،بعد ساپورتشو تا بالای کصش داد پایین یکم دیگه میداد پایین کصشو میدیدم،بعد خطو نشون داد،مادربزرگمم نشون داد،بعد عمم گفت چقد بی مویی،عمم موداشتا اما یکم بود،مال مادربزرگم اصن بود معلومه ازکی به ارث برده=) بعد عمم رو به مامانم گفت پدربزرگم چه حالی میکرده اونم جلو من،منم هی دیدش میزدمو چشم تو چشم میشدیم تا عید،که اومدن خونه ما،رو زمین درازمیکشید تاپش تا بالا نافش میرفت بالا ،ساپورتشم میومد پایین جوری که تقریبا نصف کونش میفتادبیرون و درست نمیکردو من هی دید میزدم،کسشم زیاد میخاریدو من نگاش میکردمو چشم تو چشم میشدیم ولی نه خجالت میکشید نه چشمک میزد که من بفهمم این یه نشونست فقط یه لبخند کوچیک،تابستون همون سال که من سوممو پشت سرگذاشتمو حالا میرم براپیش،وجوشام خیلی خیلی بهترشدنو فقط ۵کیلو اینا اضافه وزن داشتم ،رفتم خونشون رفته بود نون بگیره ،اومد رفت شلوارشو عوض کنه منم رو مبل درازکشیده بودمو،بدون اینکه دراتاقو ببنده رفت تو اتاق تاعوض کنه پشت دیوار،وه من یکطرف نصف رون سفیدشو با کونشو دیدم و وقتی اومدبیرونم سرمو اونوری نکردمو صاف بهش نگاه کردم تابفهمه دیدش زدم،بعد دوباره ساپورتش تا پایینه کونش اومده نصفش افتادبیرون،زیرشم یه شرت تقریبا توریه سبز داشت روزمین خوابیدکونشو من دید میزدمو دیوونه شده بودم،اما بازنمیتونستم کاری کنم،الانم که مهر ماه هستش که این داستانو مینویسم،
برا دوستانی که میخوان فحش بدنو بگن سکس با محارم گناهه،اولا شما بیل زنی برو درباغچه خودت بیل بزن،جق زدن گناهه،سکس بادختربدون ازدواج گناهه ،جنده هم همینطور و تویی که داری میخونی حتمایکی ازاین کارارو کردی پس نگو چی گناهه چی نه،گناهش پایه خودم،دوما من راضی اون راضی گوربابای ناراضی،سوماشرایطی که باعث شده من اینجوری بشم اینه که خب من احساس میکنم شهوتم ازخیلیا خیلی بیشتره،دوما من پورن نگاه میکنم جق میزنم،وبخاطره اینکه اضافه وزن داشتمو جوش نتوستم بادختری دوست شم نه اینکه - پیشنهادبدمودوست نشه اعتمادبنفسشونداشتم،پول جنده هم ندارم،پس باکلی عقده جنسیم،البته تویکسال پیش که جوشام خیلی بهترشدنو وزنم کم پیشنهاددوستی دادم امادختراخودشونوچس کردن چون یه بردپیت با بدن ورزشکاری میخوان،ناگفته نماندقیافه من باجوشم بازم خوبه قابل تحمل،امادخترایی که حتی من ازشون سرترم بودن چس کردن،منم عقده ای شدم چشم روعمم دارم،والانم تنهامشکل من اینه آیااون باتموم حرکتایی که کرده دوست داره بامن سکس کنه یانه ؟؟؟؟؟چون من دوبه شک موندم.ممنون میشم نظرتونو بدون توهین بگین.

نوشته: شاهین


👍 1
👎 5
45942 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

562268
2016-10-26 20:40:39 +0330 +0330

کسمغز جوشات گذاشت بفهمیم چی میگی اصلا…

0 ❤️

562281
2016-10-26 22:40:36 +0330 +0330

هههههه
هههههههههه

0 ❤️

562287
2016-10-26 23:26:38 +0330 +0330

نظم عمت تو 15 سالگی حامله شده که بچش یکسال از تو کوچکتره خب متاسفم برای سطح فرهنگی که دختر بچسونو فروختند

0 ❤️

562288
2016-10-26 23:31:14 +0330 +0330

عمت به پدرش میگه پدربزرگ؟یعنی توی جلقی میشیپسر یکنتیجه و نوه یک مرد.بابا ننویسی چوب تو ماتحتت نمیکنند

0 ❤️

562290
2016-10-27 01:07:48 +0330 +0330

سبیل نیچه تو کس مادر آدم دروغگو البته اونا که محارم مینویسن با این فشا حال میکنن الان بگین شاهین عمتو گاییدم حال میکنه حال کن عمو ببینه

1 ❤️

562300
2016-10-27 02:43:01 +0330 +0330

کیرنلسون ماندلا بصورت کاملا خشک درمقعد عالی این از فحشت حالا گیرم که راست میگی یه سوال دارم این شوهرعمه ات کجا کون میده؟بچه کونی وقتی میبینی میخاره تامل فایده نداره یارو عمه اش چهارده لایه لباس میپوشه وعمه سرکارم نصف کونش رو درازکش میریزه بیرون وپیشت حرف های سکسی میزنه یعنی که یکی بیاد منو بکنه چون بچه برادرم محرمه وبیعرضه…کمک خواستی ندا بده دماغ پینوکیو تو کونت

0 ❤️

562301
2016-10-27 02:53:10 +0330 +0330

بزغاله یه ساعته علافمون کرده

0 ❤️

562305
2016-10-27 04:49:06 +0330 +0330

کم بزن همیشه بزن
زیادی بزنی موتور میسوزونی باس بیای کس تلاوت کنی ? ? 🙄 🙄 🙄

0 ❤️

562334
2016-10-27 12:33:51 +0330 +0330

polarize 🙄
Anme! Akhe amme?! Ammeeee
Fuck 🙄

0 ❤️

562335
2016-10-27 13:31:41 +0330 +0330

حالا میگیم دیگه دخترا خودشونو چس نکنن؛حرص نخور فقط

آغا یکی پیدا بشه بیاد به این بده،تن خدا،تن پیغمبر؛تن جنوب؛تن لوبیا

0 ❤️

562349
2016-10-27 17:16:52 +0330 +0330

bgam bian zakhmit konn akhe nanavis ghoghol
zeshte akhe 🤮

0 ❤️

562357
2016-10-27 19:47:31 +0330 +0330

به فکر درمان خودت باش با این ذهن مریضت

0 ❤️

562358
2016-10-27 20:21:00 +0330 +0330
NA

کیر تو مغز هرچی آدم کس مغزه

0 ❤️