شب عشق و شراب

1390/11/19

سلام بچه ها.من سکس زیاد داشتم اما این که مینویسم بهترینش هست.۲۲ سالم بود و تو چت باهاش دوست شدم اولش یک ماه چت میکردیم و بعدش مدتی مسیج میزدیم نه عکسی ازش دیده بودم نه صداشو شنیده بودم اون تو شرایط بدی قرار داشت پدرش مریض بود و من سعی میکردم دلداریش بدم خلاصه سر همین داستان پدرش، یک روز که خیلی غمگین بود قرار شد ببینمش عصری رفتم ببینمش.واسه اولین بار که بهم زنگ زد که بگه کجای آریاشهره وقتی صداشو شنیدم دلم هری ریخت پایین از صداش خیلی خوشم اومد و چند دقیقه بعدشم دیدمش.خوشگل نبود قدشم همون اول نفهمیدم چون سوار ماشین بود اما نگاهش پر از غم بود انگار وقتی یک چیزی دروغ باشه حس میکنی و میفهمی اما تو نگاهش اصلا دروغ نبود احساسم گفت واقعا پدرش مریضه و چقدر غصه داره و باهام صادق بوده.بچه ها من عاشقش شدم ازهمون روز اول از همون بار اول که صداشو شنیدم هرکاری ازدستم براومد براش کردم هنوزم چهره رنگ پریدشو وقتی تو حیاط بیمارستانی که پدرشو عمل کرده بودن یادم میاد دلم میگیره،خلاصه با همه دعاها و تلاش ها پدرش از دنیا رفت و تو این مدت خیلی بهش نزدیک شده بودم.اینارو گفتم که یک پیش زمینه ای باشه تا اصل ماجرارو بگم.یک شب به بهونه دانشگاه پیچوندم رفتم پیشش.گفت که دوستش هم میاد و بشینیم شراب بخوریم.یه تیشرت و شلوار جین پوشیده بودم وقتی حامد(دوستش) در زد رفتم باز کردمو محترمانه احوالپرسی کردم.خوبین شما؟بفرمایین.نشستیم سه نفری و بطری شرابو باز کردیم و من جوگیر مثل دوغ سرمیکشیدمو ادای آدمایی که منو نمیگیره و شراب چیه و اینا رو درمیاوردم.حامد رفت موزیگ گذاشت اصلا تو حال خودم نبودم حامد مارو بلند کرد که برقصیم وای بهترین مستی زندگیم همون شب بود.به نظرم هیچی به اندازه مستی در حالی که سرمست عشق باشی و تو بغل عشقت حال نمیده.ما میرقصیدیم و لب میگرفتیم و حامد از خنده های ما بیشتر میخندید انرژیم صدبرابر شده بود عشقم صد برابر شده بود هم میخندیدم هم گریه میکردم اصلا برام مهم نبود یک نفر دیگم هست وداره مارو میبینه انگار دنیا مال من بود انگار دیگه آرزویی نداشتم اگه تو همون لحظه میمردم هیچ گله ای از خدا نداشتم…لباشو جوری میمکیدمو مزه میکردم که انگار آخرین غذای زندگی منه…پریدم تو بغلشو پاهامو حلقه کردم دورش،لباشو گردنشو گوششو میمکیدم و میلیسیدم بیشتر از صدبار تو گوشش گفتم عاشقتم زبونم تو دهنش میچرخوندم بهترین حس دنیا تو اون لحظات مال من بود هردومون خیس عرق بودیم از بغلش اومدم پایین و شرابو برداشتم ریختم تو یقه لباسش و شروع کردم گردنشو لیسیدن بلوزشو درآوردمو تا نافشو لیس زدم مست شراب و شهوت و عشق و سکس شده بودم…باز شروع کردیم لب گرفتن اصلا نفهمیدم کی رفتیم تو اتاق کی رفتیم رو تخت کی لخت شدیم سینه هامو با دستاش محکم گرفته بود و میگفت میخوام بخورمشون باید مال من باشن میخوام تاصبح بخورمشون افتاده بود رومو سینه هامو با دستاش گرفته بود و نوکشو گاز گاز میکرد غرق لذت بودم و جیغ میکشیدم…کسمو بخور کسم،عادت داشت قبل اینکه بکنه انگشتم میکرد اما اینبار محکم کرد تو کسم با دستام ملافه رو تختو میکشیدم و مرتب داد میزدم تندتر داشتم میمردم احساس میکردم دارم غرق میشم انقدر کسم خیش شده بود دیگه کیرشو حس نمیکردم اومدم غلت بزنم که من بشینم رو کیرش که از تخت افتادیم پایین اما اصلا حس نکردیم افتادیم پایین،وای خدایا الان هم که دارم مینویسم کسم خیس شده کاش که الان هم پیشم بود بعداز اینکه از تخت افتادیم پایین من نشستم رو کیرش و اون با انگشتش چوچولمو میمالید و با اون یکی دستش کونمو انگشت میکرد هر لحظه لذتم بیشتر میشد گفت پدرسگ آبت نیادا میخوام کونتم بگام…بمال و بمال و بمال …آبم مثل شیر آب اومد تا امروز دیگه هیچوقت اونجوری آبم نیمده،آب عشقمم اومده بود و رو شکم اونو کس من خیس خیس بود…دیگه هیچی یادم نیست.وقتی چشامو باز کردم صبح شده بود و آرش خواب خواب بود اثری هم از حامد نبود.آرش هم بهم میگه دیگه هیچوقت احساس اونطوری نداشته و اون شب همه چیز فرق میکرده.الان ۶ سال میگذره و اون احساس عشق رو دیگه به کسی پیدا نکردم ونه اون سکس رو تونستم یک بار دیگه تجربه کنم.

نوشته: new member


👍 0
👎 0
24635 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

311004
2012-02-09 00:19:50 +0330 +0330

تا یک سومش رو که خوندم فکر کردم که دختری بعدش که تا دوسومش رو خوندم فهمیدم که نه پسری ولی آخراش فهمیدم که بابا همون حدس اولیم درسته و دختری. داستانت هم اینقدر تخمی و قر و قاطی بود که نفهمیدم چی به چی شد و آخرش به کجا کشیده شد. میمیری که درست بنویسی که بالاخره بعدش چه غلطی کردید؟ عشقت چه ریدمونی زد؟ نمیخواستم فحش بدم ولی مجبورم بگم کیرم تو داستان تخمیت. کیر خر تو کوس و کونت جنده خانم.

0 ❤️

311005
2012-02-09 00:24:13 +0330 +0330
NA

گرفتی مارو طرف وقتی باباش مریض بوده داشته از نارارحتی سکته رو میزده وقتی باباش میمیره از خوش حالی میاد تو کونت میزاره جنده خانم ولی فکر کنم پسری چون وقتی بچه بودی توکونت گذاشتن حالاکه یکم دودولت ریش در آورده کسی بهت محل سگ هم نمیزاره کونت از جای دیگه ای میسوزه اومدی مارو سرکار گذاشتی جق جقو

0 ❤️

311006
2012-02-09 00:25:42 +0330 +0330
NA

اول داستانت میگفتی دختری یا پسر تا اونجا که گفتی دوستش حامد بوده گفتم باباچه دختر ریلکسی بوده بعدش که سکس کردین فهمیدم دختری
در کل هم داستان بدی نبود چون احساس میکردم یه پسر داره داستان رو میگه بعدش دیدم که دختره خیلی بهم نچسبید

0 ❤️

311007
2012-02-09 00:40:58 +0330 +0330

گفتی سکس زیاد داشتم فکر کردم پسری؛من که نفهمیدم چی نوشتی.ولی میدونم همش چرت و پرت بود.حوصله ندارم دیگه؛امروز فقط داستانای چرت خوندم؛اااااه

0 ❤️

311008
2012-02-09 04:40:35 +0330 +0330
NA

می تونستی قسمتهای سکسیشو بیشتر توضیح بدی. تا خواننده لذت ببره. خوب بود ولی ضعیف. مرسی.

0 ❤️

311009
2012-02-09 06:20:01 +0330 +0330
NA

ماکه نفهمیدیم دختربودی یاپسر!معلوم هس واسه خودت چی مینویسی،نمیدونی کی رفتی تواتاق کی لباساتودرآوردی،ولی وقتی کونت گذاشت یادت مونده،بابامگه حکمت کردن حتمابنویسی خب ننویس باورکن اینجوری نه فحش میخوری نه مسخرت میکنن

0 ❤️

311010
2012-02-09 07:50:09 +0330 +0330
NA

تا اواسط متن فکر میکردم پسری بعد متوجه شدم دختری.اگه اینکارو اگاهانه کردی تو این مخمصه تکرار مکررات خودش یه نوع نواوری محسوب میشه .از عناصر داستان چیزی تو متنت وجود نداشت.عقلانیت در متنت وجود نداره.شب می پیچونی به بهانه دانشگاه -برای اولین بار میری خونش طرف دوستشو هم دعوت میکنه -برای بار اول میخوای باهاش سکس داشته باشی و اصلا از خودش که هیچ از دوستش هم خجالت نمیکشی - وبعد توصیف صحنه های سکسیت خیلی ضعیف بود.و یه نصیحت برادرانه اگه خواستی رو سینه کسی شراب بریزی اول لباسشو در بیار ویه نصیحت مادرانه یه جوری شراب نخور که هیچی یادت نیاد وصبح که بلند شی ببینی دوست طرف نیست

0 ❤️

311011
2012-02-09 09:42:47 +0330 +0330
NA

dokhtaram,1hafte bood montazer boodam dastanam biad tu site,rastesh moshkel eine ke man ehsasatamo neveshtam va havasam nabood ke khanande az rabete ma chizi nemidune,avalin bar ke oumadam shahvani khundam bishtar az nazaratesh khosham mioomad ta dastana va kheily ham mikhandidam az nazarat,fek mikardam dastane hame doorooghe,amma vaghty khode adam benevise va emtehan kone mibine ke harchy ke too zehnesh hasto minevise,hala begzarim az eina man 4 sal bahash doost boodam va ein sex baraye sale 3 bood 1sal bad az doostimoon pedaresh fot kard,bade 4sal doosty ham behem goft ke mano nemikhad va eide ale ezdevajesh nistam,khodesh pezeshk bood va koonamam nazasht oun shab man hame harfaei ke yadam boodoo neveshtam va alan ke didam che nazaraty dadin fahmidam daghigh naneveshtam,dar morede doostesh bayad begam manzooram faghat ein bood ke oun maro vadar be raghs kard va dar vaghe oun bood ke baes shode bood ma beraghsim chera bachehaye shahvani fek mikonan hame adamo be cheshme kos mibinan va aslan adam hesaby voojood nadare,harki ba dooste kasy miad yani mikhad ounam bokone?ya hame dokhtaraye site jendan va hame pesara koskeshan? beharhal hatman dafe bad daghigh minevisam.

0 ❤️

311012
2012-02-09 10:47:34 +0330 +0330
NA

اولامن بااجازه همه بچه ها بهت میگم که خودت اول ازهمه جنده ای ،اگه نبودی که نمیذاشتی کونت بذاره،ثانیاماازشماانتقادکردیم وهرکس که داستان مینویسه باید این فحش هاروبخوره میخاستی ننویسی تاایناروبهت نگن،اگه چیزی نوشتی دلیل نمیشه که حتماچیزی که توذهنت هس روماهم خوشمون بیاد،من که اصلاخوشم نیومدمیخای خوشت بیادمیخای خوشت نیاد،دفعه آخرت باشه اینجوری فحش میدی

0 ❤️

311013
2012-02-09 12:42:40 +0330 +0330
NA

خاصیت نقد اینکه نویسنده رو وادار به تفکر میکنه وهمینطور که خودت در اخر مطلبت گفتی:دفعه بعد سعی میکنی با دقت بنویسی…امیدوارم.
اما درباره توضیحاتت :میگی من احساسمو نوشتم و نمی دونستم… دخترجان اینجا قرار نیست درباره احساساتت توضیح بدی اینجا قراره داستانی واقعی یا تخیلی بنویسی {تاکید میکنم واقعی یا تخیلی بودن ادمها و وقایع مهم نیست }مهم اینکه خط داستان شکل بگیره و در این بین روابط عاطفی و سکسی و عشق و نفرت و کلا احساسات انسانی بصورت زنده وپر خون در لابلای نوشته هات خودشو نشون بده.بازم امیدوارم با مطالعه بتونی کارهای بهتری تو سایت بذاری.و درباره اینکه پسرای خواننده داستانت رو ( ک وس ک ش ) خطاب کردی باید بگم من که نسبت بدی به شما ندادم فقط سوال کردم چرا دوستت شب دو نفره شمارو به سه نفره تبدیل کرد البته در قالب طنز

0 ❤️

311014
2012-02-10 18:44:02 +0330 +0330
NA

بیخود بود… اول که تا آخرش معلوم نبود پسری یا دختر. بعدشم طرف باباش مرده تو فکر گاییدن توئه؟! حالا اینا هیچی تو که گفتی دفعه اول بود بعد گفتی عادت داشت همیشه منو اولش انگشت کنه ولی اون دفعه محکم کرد؟! یعنی تو دوران مریضی که همش بیمارستان و نگران و این حرفها هم بود بهش میدادی؟! خب چه مرضی داری اصرار کنی اون اولین دفع بود؟ دختری که 22 سالش باشه و اُپن هم باشه دنبال کیر تو چت نمیگرده مگه اینکه خیلی خَز و عقده ایی باشه.
حامد چیکاره بود این وسط؟؟؟؟
شبم که پیش آرش خوابیدی بابا ننه نداشتی بگن دختر جوونمون لای لنگ کیه؟!

0 ❤️

311015
2012-02-12 06:39:43 +0330 +0330
NA

اين روزا چرا همه داستانا كيريه حالم به هم خورد. امروز هر چي داستان خوندم تخمي بود…

0 ❤️

311016
2012-02-12 06:41:36 +0330 +0330
NA

اين روزا هر چي داستان خوندم كيريه مثل همين

0 ❤️