شروع لذت کوندادگی

1400/07/05

این داستان بر اساس واقعیت نوشته شده ولی اسامی و نسبت ها ممکن است غیر واقعی باشند!

سلام نیما هستم امیدوارم از از اولین داستانی که سرنوشت خودمه خوشتون بیاد

حدود سال ۸۶_۸۷ بود من پسری دبیرستانی بودم با تیپ و هیکل کاملا معمولی ، پسر عمه من سینا که حدود ۳_۴ سال از من بزرگتر بود کنکور داد و دانشگاه چمران اهواز قبول شد(ساکن تهران بودن)

با وجود اختلاف سنی کم رابطمون مثل ۲تا رفیق صمیمی بود .
سینا چند کوچه بالاتر از خونه ما با مادربزرگش زندگی میکرد که هم از تنهایی در بیاد هم حواسش باشه اتفاق بدی واسش نیافته

از اونجایی که درسش خیلی خوب بود موقع امتحانات میرفتم پیشش که تو درسا مخصوصا ریاضی کمکم کنه ، تایم هایی هم که درس نبود عصرا میرفتم باهم کنسول بازی میکردیم و درکل تایم زیادی باهم میگذروندیم!

گذشت و گذشت این رفاقت خیلی عمیق تر و صمیمی تر شد جوری که محرم اسرار هم بودیم و راجعبه همچیز دیگه راحت صحبت میکردیم.

یروز عصر که طبق عادت رفتم پیشش یکم بازی کردیم که گفت پایه ای فیلم ببینیم گفتم چرا که نه! کامپیوتر روشن کرد رفت درایو فیلماش که یهو چشمم خورد به یه پوشه که کمرنگ شده بود(هاید کرده بود ولی یادش رفته بود برگردونه رو حالتی که نمایش داده نشه) , که یهو گفتم سینا وایسا ببینم برو پایین ببینم اون پوشه چی بود(با شیطنت)😂، گفت هیچی تو یعنی میخوای بگی نمیبینی 🙄😂 گفتم بهش که نه منم میبینم مگه چیه و این حرفا که گفتم از همین پوشه فیلم بذار گفت که بابا ول کن (با یکم خجالت) گفتمش بابا مگه چیه هم من میبینم هم تو حالا چه فرق داره تنها یا باهم !
رفت تو فولدرو یکی رو پلی کرد در اتاقم بستیم خدارو شکر فاصلش هم با اتاق مادربزرگ زیاد بود نگرانی نداشتیم، در حال تماشا بودیم که یهو به خودمون اومدیم دیدیم شق و رق نشستیم روبرو هم و کیرا داره خشتکو جرمیده!!!
سینا گفت که نیما جق هم میزنی با سرم تایید نشون دادم… گفت که میخوای برم بیرون جق بزنی بعد بیام گفتم نه ولی بخوای من میرم که گفت نه بابا بشین مشکلی نیست! یکم که گذشت و حشری تر شدیم فیلمم به اوجش رسیده بود گفتم سینا منو تو که رازدار همیم اگر میخوای جق بزنی منم میزنم بین خودمونم دیگه میمونه … با ترس و خجالت نگاهمون رو هم بود که یواش یواش شلوارمو تا زانو دادم پایین اونم همینکارو کرد و جعبه دستمال گذاشتیم بینمون و یکم وازلین به دستمون و کیر زدیم و شروع کردیم جق زدن که من خیلی زود ارضا شدم افتادم رو تخت سینا هم با دیدن این صحنه انگار حشری تر شد و با سرعت تمام خودشو ارضا کرد!
این اتفاق چندباری طی روزا بعد تکرار شد با فلش فیلم باهم تبادل میکردیم و…‌

بعد چند هفته که شده بود یه اتفاق عادی بینمون یروز که خواستیم جق بزنیم سینا یه پیشنهاد جذاب داد و گفت که ما که داریم جق میزنیم نظرت چیه برا هم بزنیم تو واس من منم واسه تو!
خیلی خوشم اومد و بیدرنگ قبول کردم …وای از بار اولی که دستش به کیرم خورد و دستم بگیرش از شهوت با چنتا حرکت منفجر شدم انگار آبم ۱۰برابر شده بود 😬😬
چندروز بعد بازم خواستیم تکرار کنیم که بازم پیشنهاد حرکت جدید داد گفت موقعی که واست میزنم با انگشتت سوراختو نوازش کن من تست کردم خیلی تحریک کنندس که اینکارو کردم و واقعا از شهوت موقع ارضا داشتم میلرزیدم !!! با خودم گفتم من که از کیر تحریک میشم چرا با کونم ور رفتم ۱۰۰برابر حشری ترم کرد , خیلی ذهنمو درگیر کرد!

تو این تبادلات فیلم یبار که فلش بهم دادیم دیدم چنتایی فیلم گی توشون هست اول خیلی خوشم نیومد از دیدنش ولی حس کنجکاوی و یاد اون شهوت مالش سوراخ باعث شد با دقت بیشتری بشینم ببینم بدون گارد گرفتن… بعد از دیدن فیلما انگار یه زنگی تو مغزم صدا میکرد یه وسوسه یه حس عجیب!
چند روزبعد که پیش هم بودیم رفت که فیلم پلی کنه گفتم فیلما هفته پیش که برام ریختیو داری؟ گفت آره ، گفتم برو تو همون فولدر رفت و گفتم اینو بذار که گفت مگه اینارو هم ریخته بودم واست؟ گفتم که آره کامل دیدمشون ! چشاش گرد شد گفت جدی؟ حواسم نبود اینا توشه ببخشید! گفتم مگه چیه خوب بو که…گفت یعنی خوشت اومد , منم گفتم میدونی چیه یه حس غریبی بهمد میداد مخصوصا وقتی گفتی با کونم ور برمو حالم عالی شد …
پلی کرد و شلوارا در اوردیم کیر همو گرفتیم دست گفت نمیخوای با سوراخت ور بری که اون صدای زنگه کار خودشو‌کرد؛!!!
گفتم میخوام ولی دارم فکر میکنم اگر تو باش ور بری چه حالی بشم که دیدم چشاش گرد شد و آب دهنش راه افتاد گفت یعنی … حرفشو قطع کردم گفتم میخوام هرکار که فکر میکنی بیشتر حالمو جا میاره کنی خودم خواستم تو که نگفتی
انگار مدتها بود منتظر تایید من بوده پرتم کرد رو تخت پاهامو داد بالا بایه دست کیرمو گرفت با دست دیگه سوراخمو چرب میکرد!!!
باورم نمیشد این منم که نفسام سنگین و ناله داشتم میکردم رو ابرا بودم 😍😍😍 اینقدر حشری بودم که دوس نداشتم آبم بیادو دستشو از دور کیرم زدم کنار گفتم اینو ولش کن اااااااااهههههههههههه فقط با سوراخم بازی کن سیناااااا
وحشی شده بود نفساش تند میزد ؛ آروم انگشتشو فرو کرد یهو بدنم یخ کرد 😦😦😦😦 من پلمم داشت باز میشد ولی اذیت نبودم که یهو شد ۲انگشت یه سوزش حس کردم که دستشو ثابت نگه داشت گفت داره جا باز میکنه !!!بعد دو دیقه آروم انگشتاشو حرکت داد هنوز درد داشت ولی چشامو‌ نمیتونستم باز کنم از شهوت حال عجیب و بی سابقه ای بود ! دید حالم بده آبمو اورد انگشتاشم دراورد من مثل جنازه نیم ساعت تکون نمیخوردم اومد بالا سرم حتی حال نداشتم واسش جق بزنم خودش جقشو زد!
موقع رفتن گفت نمیخواستم اذیتت کنم، گفتم دیوونه اذیت چیه خیلی عالی بود نمیدونم چجور جبران کنم ! که گفت اگر خوشت اومد بازم واست انجام میدم فقط بخاطر بهداشت بیشتر قبلش تو دستشوویی با فشار آب توی مسیر رودتو کامل تمیز کن و این حرفا کونتم این چند روز وازلین بزن یوقت اذیت نشی
واسه هفته بعد طبق توصیه کامل خودمو تمیز کردم کونمم شیو کردم که سکسی تر بشم و رفتم پیشش و گفتم سینا سوپرایز دارم برات گفت چی کردی که در اتاق بستم گفتم روتو کن اونور رفتم پا سیستم یه فیلم پلی کردم شلوارو در آوردم لبه تخت قمبل کردم و گفتم حالا برگرد ببین !!!
برگشت زد زیر خنده گفت عجب جنده ای شدی تو پسر 😂 گفتم جنده عمته من فقطبا تو اینجورم که یهو پریدو یه بوس رو کونم کرد گفت عاشقتم 😍
شلوارشو کشیدم پایین دیگه نه ترسی داشتم نه خجالت شده بودم جنده اختصاصی سینا کیرش شق شق بود با اکراه یکم سرشو کردم دهنم که اوق زدم گفت اشکال نداره راه میفتی خودتو اذیت نکن ! منو خوابونده باز شروع کرد یه انگشت …دو انگشت اینبار سومی هم اضاف کرد که خواستم داد بزنم بالشتو گذاشت جلو دهنم دستشو ثابت نگه داشت جا بز کنه و یواش یواش مالش داد دیگه از ناله های من و نفساش معلوم بود داره میترکه انگشتارو کشید بیرون سرشو نزدیک سوراخم کرد زبونشو کشید روش … فقط به خودم اومدم دیدم مثل ژله دارم میلرزم و آه میکشم وای خدا این چی بود واااایییی ااااااااهههههههه سیناااااااا نکن کثافط آهههههههه بدون اینکه دستش بکیرم بخوره آبم اومد ولی ول کن نبود زبونشو میچرخوند اومد رو‌گردنم شروع کرد خوردن با اینکه ارضا شده بودم بازم حشریم میکرد داشتم دیونه میشدم که بالشتو گذاشت زیر شکمم کونمو داد بالا یه تف زد سر کیرش با دست دیگه دهنمو‌گرفتو سرش داد تا نصف داخل آیییییییییی جرخووووردم اشکم درومد درد داشتم شدید نگه داشت کیرشو کم کم درد کم شد آروم کشید عقب جلو ,عقب جلو ، عقب جلو …‌ سرعتشو زیاد کرد درد و لذت ترکیب شده بود یهو با تمام فشار دیدم یچیزی تو کونم در جریانه و سینا داره آههههه میکشه !
تموم آبشو تو کونم خالی کردو همینجور ۲دیقع روم‌خوابید بعد با دستمال تمیزم کرد

این مقدمه و نحوه شروع این حس درون من بود💜

ببخشید صحنه های سکسی کمی به تصور کشیده شد چون میخواستم همون شکل واقعیش حفظ بشه 🙏 با نظراتتون خوشحالم کنید

نوشته: پسر اهوازی


👍 39
👎 4
30401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

834423
2021-09-27 05:18:21 +0330 +0330

.چه قشنگ نوشتی ادامه بده

1 ❤️

834425
2021-09-27 06:03:45 +0330 +0330

خوب بود احسنت
ادامه بده… ✨

1 ❤️

834523
2021-09-27 22:10:12 +0330 +0330

خوشم اومد

0 ❤️

835495
2021-10-02 23:13:08 +0330 +0330

خیلی حس‌خوبیه کون دادن

0 ❤️

836119
2021-10-06 16:07:26 +0330 +0330

ما ار این داستان و داستان های دیگع نتیجه میگیرم درسمون و خوب بخونیم و یک هنر مث گیتاریست چیزی یاد بگیرم تا کص و کون بکنیم🤗

1 ❤️

836619
2021-10-09 23:29:22 +0330 +0330

داستان خیلی قشنگی بود

0 ❤️

902627
2022-11-13 02:19:16 +0330 +0330

خیلی باهال بودمن خودموگزاشتم بجای توابم داشت میومد که تموم شد داستانت .

0 ❤️