شروع کونی شدنم

1397/02/17

بچه که بودم قیافه نسبتا خوبی داشتم سفید و خشگل و یه کون نرم تپلی که خیلی از دوستام دوست داشتن لمسش کنند ،یادمه جدا از دکتر بازی که با پسرای همسایه و فامیل انجام میدادم تو بچگی ،ولی لمس نمیکردم واقعا کیر رو،ولی یه روز خونمون رو داشتیم تعمیرمیکردیم که لوله کش خونمون که یه جوون نسبتا سی ساله بود به من گفت بیا بخواب کنار دیوار تا من روی تو بخوابم که بتونم راحت لوله های خونتون رو از رو نصب کنم ،اونجاقشنگ کیر رو لمس کردم زیرم ولی در همین حد بود تا اینکه تولد خواهرم بود که یه مردی که اونجا برای ما ارگ میزد چشمش من رو گرفت و الکی به هر بهونه ای جلوی من سبز میشد و موقع دست دادن با من دستام رو مالش میداد اون موقع من اول راهنمایی بودم ،یادمه یهروز به من تلفن زد و‌گفت بیا مغازه من کارت دارم (ضمنا اون اقا که اون موقع نزدیک سی وشش،هفت سالش بود یه مغازه الکتریکی هم داشت)خلاصه رفتم و ایستاده با من حال کرد و برای اولین بار طعم کیر بزرگ و مردونه رو لای پاهام حس کردم و بعد از اون هر موقع خونمون خالی میشد بهش تلفن میزدم که بیاد ترتیبم رو بده ،و کلا از بچگی اینم بگم که خیلی جقی بودم با این که قیافم تو پسره خیلی خوب بود و‌وضع پولی بابام خیلی خوب بود و جسارت دوست شدن با دخترا رو نداشتم و دوست داشتم فقط هیزگیری کنم ،همش از سوراخ در اتاقمامانم کس تپل مامانم رو وقتی ازحموم میومد میدیدم بعد میرفتم جق میزدم یا خواهرم که از خودم پنج سال بزرگ تربود یه جورایی بعد حمام اگه کسی نبود از سوراخ در کس خشگل و سینه های نازش رو میدیدم و یا شورتای عمه و خاله و دختراشون رو بر میداشتم و با خودم میاوردم تو خونمون و باهاش جق میزدم ،یا لباسای خواهرم یا گن مامانم رو میپوشیدم و در نبودشون باهاشون جق میزدم و تمام ابم رو میزدم رو اون قسمتی که کس مامان و خواهرام روش میومد،تااینجای داستانرو داشته باشید تا اینجایی که در سن سی و دوسالگی طعم کیر رو تو کونم حس کردم??? ☺️☺️☺️********

سلام دوباره این قسمت دوم از خاطراتم هست که براتون مینوسم تو قسمت اول براتون نوشتم که من پسری بودم نسبتا خشگل و سفید و با کونی بسیار نرم وتنگ که از بچه گی با خیلی از پسرای هم سن خودم گی میکردم ولی هیچ کدوم توش نمیکردند و یا یادمه سوم راهنمایی بودم پسر عمه هام رو که از من خیلی کوچکتر بودند میاوردم خونمون باهاشون حال میکردم و بهشون یاد میدادم با دول کوچولوشون بکنند تو کونم "که البته هیچی حس نمیکردم .
ولی خودم بعضی موقع ها با هویج و خیار موقعی که بچه بودم تا سن بیست و هفت … سالگی با خودم حال میکردم البته این مابین هم دوست دختر نسبتا زیاد داشتم ولی ابم خیلی زود میومد خیلی نمیتونستم حال کنم و افکار واقعا مزخرفی داشتم من احمق به دوست دخترام خیانت نمیکردم و دلم نمی یومد بزور بکنمشون بعد یواشکی کس مامان و خواهرم رو دید میزدم و با شورت و سوتینشون جق میزدم و لباس زیرشون رو میپوشیدم !!!
شروع خاطره: تقریبا سی و دوسالم بود که میتونم بگم ده الی دوازده سال بود که با هم جنس خودم سکس نکرده بودم به قول معروف یه مرد شده بودم و یه مغازه لاستیک فروشی تو یکی از خیابون های شرق تهران داشتیم . ولی هنوز خونمون تو ستار خان بود و اون مغازه الکتریکی هم هنوز اونجا بود و کم و بیش میدیدم یه روز خیلی حشری شده بودم شاید هفت بار جق زدم و با خودم حال کردم . دیدم دارم دیوونه میشم رفتم شماره اقا محمد که تو سری اول خاطرم براتون تعریف کردم (که تو سن 15-16 سالگی شاید ده/پونزده بار یواشکی من پیشش میرفتم یا اون میومد خونمون لاپایی باهام حال میکرد و منم همین و برای هم دیگه ساک میزدیم )رو پیدا کردم و بهش تلف زدم بعد از این همه سال و یهو بعد از سلام و حال و احوال و معرفی کردن خودم با صدای لرزون بهش گفتم یادش به خیر اقا محمد جوونیا چه کارایی که نمیکردیم!!!دیدم اونم یه جورایی استقبال کرد و گفت امیر علی جون بیا همدیگرو بیشتر ببینیم و خلاصه دو سه روز بعد بهم تلفن زد بهم گفت من زنم رو فرستادم خونه باباش بیا شهرک چشمه من با ماشین میام دنبالت باهم باشیم رفتم خونش دیدم تا رسید لخت شد یه مرد چاق و حدودا چهل و شش سالش بود ولی کیرش عین همون جونیهاش کلفت و نسبتا کوتاه منم که از خجالت دست و پام رو گم کرده بودم تا رسیدم لخت شدم و از هم لب گرفتیم با خودم کاندوم برده بودم ولی گفت کاندوم نمیخواد با کرم و تف کرد تو کونم اولش یکم درد داشت ولی بعدش واقعا بهم حال داد و شاید بتونم بگم بهترین لذتی رو که تو زندگیم از لحاظ سکس داشتم و چند بار تلمبه زد و ابش رو ریخت تو کونم و بعد من کردم تو کونش البته من خیلی زود ابم اومدو چند بار دیگه هم با هم سکس داشتیم و که واقعا لذت بردم و الان هم که نزدیک چهل و دو سالم و دو تا بچه دارم و با زنم سکس میکنم لذت میبریم و هیچ موقع از دادنم به محمد اقا شرمنده نیستم و واقعا به نظره من از هزار بار کس کردن بهتره چون خودت همون لذتی رو که زنا تو دادن لمس میکنند و یا مردای مفعول میچشی و واقعا به قول معروف واقعا لذت حالی به حالی شدن و قلقلکی که تو کون ادم میشه اصلا قابل توصیف نیست واینممیگم که واقعا عین واقعیت تمام خاطراتم رو نوشتم

نوشته: امیر علی


👍 1
👎 7
10705 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

686244
2018-05-08 03:05:49 +0430 +0430

کردن پسرهای نوجوون خیلی حال میده…

1 ❤️

686247
2018-05-08 03:25:39 +0430 +0430

قلم شیوایی نداری و حتی می تونم بگم اصلا نویسنده خوبی نیستی اما علیرغم میل باطنی باید بگم داستانت واقعی هست و باور پذیر افراد زیادی رو مشناسم که چون کمی خوشکل بودند مورد تجاوز قرار گرفته اند ومن کاری به زوری یا اختیاری بودنش ندارم امیدوارم دیگه اینطوری گنگ ننویسی

1 ❤️

686266
2018-05-08 05:54:07 +0430 +0430

من هم اولش که تو شهوانی عضو شدم به خاطر نوشتن داستان بود. اما هر وقت چیزی منتشر می کردم انقدر فحش و حرف های زشت زیر داستان های من مینوشتن که عاقبت از این کار پشیمون شدم. حتی با ادب تر هاش هم میخواستن با برسی های روانکاوانه ثابت کنن که من یک جور مشکل های روانی دارم. یعنی روزی میرسه که هر کس درک کنه در کجا هست و نسبت به همونجایی که قرار داره واکنش درست نشون بده؟

0 ❤️

686275
2018-05-08 06:48:42 +0430 +0430
NA

Khoobb bod

0 ❤️

686279
2018-05-08 07:14:44 +0430 +0430

الانم میدی؟ بده بکنیم عزیزم.

0 ❤️

686320
2018-05-08 09:39:11 +0430 +0430

قشنگ بود خوشبحالت

0 ❤️

686351
2018-05-08 14:40:01 +0430 +0430

اصلا اینجا اگه کسی اول داستانش نگه من کم سن بودمو و بدنم سفید و کم مو و موهای خرمایی و خوشگل؛داستان رو نمیخونن.والا امریکا هم بری اخرش یه پرمو پیدا میکنی ولی تو اینجا نه،اگه درست میگم بزن لایکو

1 ❤️

686393
2018-05-08 19:23:36 +0430 +0430
NA

خاک 😢

0 ❤️

686406
2018-05-08 20:46:32 +0430 +0430

کونی شدم

0 ❤️