شماره ناشناس و اولین سکس من

1391/12/19

ساعت 2 شب بود که گوشیم زنگ خورد . از خواب پاشدم . یه شماره ناشناسبود
منم یه اس دادم ،شما؟؟؟؟؟؟؟
جواب اسش این بود
اسمم آژین
18 سالمه
از شهر…
از اونجا شروع شد ،هر روز بهم زنگ میزد . به قول خودش شمارمو شانسی گرفته بود
یکی دو ماه گذشت که رابطه مون خیلی عمیق شده بود و هر حرفی رو پیشم میزد
. خودمم باورم نمیشد که اینجوری بشه و به اینجا برسه.
یه روزی که باهام حرف میزدیم . گفت سهیل یه چیزی بهت بگم ناراحت نمیشی؟
گفتم نه بگو عزیزم . گفت : من بهت دروغ گفتم اسمم آژین نیست 25 سالمه و شوهر دارم که البته ازش جدا شدمو . اون شب که بهت زنگ زدم دلم خیلی گرفته بود . خیلی احساس تنهایی میکردمو میترسیدم که راستشو بهت بگم و تو نخوای باهام باشی
خیلی ناراحت شدم ولی دلم به حالش سوخت . تو این مدت خیلی بهم وابسته شده بودیم
هر روز بهم میگفت سهیل بیا میخوام ببینمت . عاشقتمو از این حرفا
منم خیلی دوسش داشتم
یه روز که تو شهرشون یه کاری برام پیش اومد رفتم اونجا … تو پوست خودش نمیگنجید انقد خوشحال بود
گفت که برنامه ریختم شب هیشکی خونه نیست باید بیای پیش من باشی
منم که اون شب نتونستم برم . فرداش با ماشین رفتم دنبالش که بریم بیرون . یه جای خوب یکم کنار هم باشیم. وقتی اولین بار دیدمش خیلی شکه شدم یعنی باورم نمیشد انقد خوشکل باشه
استیلش محرکه بود…
اونجا منطقه کوهستانی بود و طبیعتش حرف نداشت
یه ادرس بهم داد گفت برو اونجا که خیلی خلوته
تو راه بودیم که دستشو گذاشت رو پامو با یه نگاه شهوت امیز نگام میکرد . اینو کاملا تو چشای خوشکلش احساس میکردم که نیتش چیه
دستشو آورد بالاتر و گذاشت رو کیرم . خیلی تعجب کردم. نگاش کردم خندید . هیچ وقت یادم نمیره اون چهره زیباش
گفت که نگه دار همین جاست. پیاده شدیم . یه 2 کلیومتری پیاده رفتیم رسیدیم یه جای خیلی قشنگ . سرسبز زیر یه درخت نشستیم . جلومون یه رودخونه بود
یکم باهم حرف زدیم مشخص بود که خیلی حشری شده بود . طاقت نیاورد پرید تو بغلمو محکم فشارم داد و گفت عاشقتم
لبامون رفت تو همو بدنمو لمس میکرد . منم دستموگذاشتم رو سینه های خوش فرمشو با دست دیگه کمرشو گرفته بودم
تپش قلبشو احساس میکردم
بلند شدو پیرهنمو بیرون آوردو سرشو گذاشت رو سینه م و دست میکشید روش
سینه هاشو بیروز آوردمو با نوک زبونم پستوناشو لیس میزدم . چشاش خمار خمار بود . معلوم بود خیلی وقته سکس نداشته. دستو گذاشتم رو کسش داشت دیوونه میشد.
با صدای گرفته ش گفت سهیل بلند شو که دیگه نمیتونم طاقت بیارم. شلوارمو یکم آورد پایینو کیرمو تا ته گذاشت تو دهنش . گلوشو احساس میکردم . خیلی حرفه ای ساک میزد و میمکیدش
بلند شدو پای راستشو از شلوارش بیرون آوردو یکم پایین کشید
شلوارمو کشید پایینو به پهلو دراز کشید، وای چقد سفید بود…
پای راستشو بلند کردو از پشت کیرمو گرفتو گذاشت سر کسش . من که از خود بی خود شده بودم. خیس خیس بود کس نازش
اول با کیرم کسشو مالیدم.
اروم گذاشتم توش یه کس داغ داغ که تا ته رفت پایینو یه آه عمیق کشید که همه وجودم لرزید . همش مییگفت سهیل محکم . سهیل جونم ،عزیزم فشار بده .تلمبه بزن .
شروع کردم به تلمبه زدن و از پشت سینه هاشو گرفته بودم
10 دقیقه تلمبه زدم که آهی کشید و یه گرمایی تو کسش احساس ردم . فهمیدم ارضا شده .
گفتم عزیزم ارضا شدی گفت نه ادامه بده…
فهمیدم به خاطر من اینو میگه . منم چند تا دیگه محکم زدم که آبمو ریختم تو کسشو .
همونجوری بغلش کردمو چشای مستشو بوسیدم . اولین سکسم بود و بعد اونم سکس نداشتم

نوشته: سهیل


👍 0
👎 1
47853 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

366555
2013-03-09 00:43:42 +0330 +0330
NA

ای داد و بیداد

0 ❤️

366556
2013-03-09 01:11:43 +0330 +0330

به قول داداش گلم تکاور ریدی با این داستانت دیگه ننویس…

تا حدودی غلط املائی داشتی،خیلیم جق زدی مخت از کار افتاده

0 ❤️

366558
2013-03-09 01:35:29 +0330 +0330
NA

از بس تو کف کس موندی و جلقیدی مغزت خونریزی کرده کس شعر تفت میدی ننویس بابا کس مغز

0 ❤️

366560
2013-03-09 03:21:50 +0330 +0330

اسکل حداقل یه جوری مینویشتی یکم قابل باور باشه

0 ❤️

366561
2013-03-09 04:10:31 +0330 +0330
NA

25 سالمه و شوهر دارم که البته ازش جدا شدم!
یه روز که تو شهرشون یه کاری برام پیش اومد رفتم اونجا!!
10 دقیقه تلمبه زدم که آهی کشید و یه گرمایی تو کسش احساس ردم . فهمیدم ارضا شده !!!
چی بگم ؟!

0 ❤️

366563
2013-03-09 04:48:58 +0330 +0330
NA

آخه عوضی کجای ایران میشه بیرون خونه سکس کرد ؟ اونم تو یه جای خلوت ؟ مثل مگس همه جمع میشن . توهم نزن .

0 ❤️

366564
2013-03-09 04:50:13 +0330 +0330
NA

خیلی عوضی هستی . کجا میشه انقدر راحت سکس کرد اونم بیرون ؟

0 ❤️

366566
2013-03-09 07:18:43 +0330 +0330
NA

پسرم محرکه بود نـــــــــــــه معرکه بــــــــــود ! آره ! :)
درضمن حاضرم قسم بخورم یه بارم سکس نکردی ریدی با تخیلت!!

0 ❤️

366567
2013-03-09 08:02:03 +0330 +0330
NA

همه چیو بچه ها گفتند من چی دارم دیگه بهت بگم برو یه چاه نکند پیدا کن خودتو بنداز توش اسکول =)) =))

0 ❤️

366569
2013-03-09 09:26:13 +0330 +0330
NA

=D> =D> خیلی جالب و قشنگ بود

0 ❤️

366570
2013-03-09 12:36:42 +0330 +0330
NA

ببخشید میخواستم یه خواهشی کنم، دیگه ننویس

0 ❤️

366572
2013-03-09 14:28:00 +0330 +0330
NA

دماعغت تو نافم.چون در اینصورت کیرم میره تو دهنت.

0 ❤️

366573
2013-03-09 15:26:22 +0330 +0330

اثری از سهیل جغی

0 ❤️

366574
2013-03-09 15:30:45 +0330 +0330

محرکه/بیروز!!! نافم تو چشمت با این داستانت :))

0 ❤️

366575
2013-03-09 16:48:30 +0330 +0330
NA

بسه بابا. خیلی کس شعر بود.ننویس دیگه.

0 ❤️

366576
2013-03-10 00:29:45 +0330 +0330
NA

خیلی هم قشنگ بود.سهیل جونم. O:)

0 ❤️

366577
2013-03-10 03:57:06 +0330 +0330
NA

مفید و مختصر بود.پس بنابراین مفید و مختصر کسه ساناز تو دهنت

0 ❤️

366579
2013-03-10 16:06:03 +0330 +0330
NA

كس

0 ❤️

366580
2013-03-10 17:43:50 +0330 +0330
NA

وای سهیل تو خیلی خوبی همینطوری زنگ زده توام که حضرت مسیح بالاخزه اغفال شدی کردیش؟ مادر کونی خود بزرگ بینی داری؟؟

0 ❤️

366581
2013-03-10 17:44:53 +0330 +0330
NA

کس گفتی آی کس گفتی مثل یه کسخل گفتی ©

0 ❤️

366582
2013-03-10 18:13:24 +0330 +0330
NA

مااهوازیا عادت داریم وقتی کسی دروغ بگه براش سوت بزنیم
پس یه سوت محکم برای اقا سهیل

0 ❤️