شمسی خانوم جنده

1390/05/30

سلام به همه ي دوستان
اين خاطره اولين و اخرين خاطره ي سكسي منه كه كاملا هم راسته،بيكار نيستم بيام يه مشت دروغ بنويسم همش راسته
من يه رفيق دارم به اسم ساسان،وضعشون از نظر مالي خيلي خوبه،خانوادش مدتي هست بخاطر ساختن خونه ميرن روستا،ساسان هم چون درس داره نميره باهاشون البته بگم ادميه كه اصلا اهل درس نيست،به هر حال سرتونو درد نيارم،مدتي بود ساسان از يه جنده حرف ميزد و ميگفت كه بعضي وقتا ميارش خونه منم حرفشو باور نميكردم اخه خيلي چاخان ميكرد تاحالا اينقدر از دروغ ماشين خريده بودند كه حد و حساب نداشت صبح بلند ميشد ميگفت ميخوايم سانتافه بخريمو…
يه روز رفتيم تو شهر روز پنجشنبه اخر سال بود رفتيم كه من رم بخرم گفت بعدازظهر نميرم روستا ميخوام شمسي(همون جنده) رو بيارم گفت منم بيام،منم اول باخودم گفتم دروغ ميگه ولي قبول كردم،گفت برم حموم و ده هزارتومن هم بيارم. منم همين كارو انجام دادم

شد ظهر رفتم در خونشون ديدم خودش تنهاست. دونستم دروغ بوده از شوخي گفتم پس كاندومت كو؟ گفت رفتم داروخونه يارو افتاد دنبالم. منم گفتم حالا چي؟ گفت ميرم بادكنك ميخرم. نميتونستم جلوي خندمو بگيرم ديدم رفت بيرون گفتم كجا؟گفت ميرم بادكنك بخرم. بيا تو دم در وايسا تابرگردم.

اون رفتو بعداز چند دقيقه ديدم يه زن اومد و گفت ساسان هست؟ خيلي تعجب كردم ولي بدتر از اون اين بود كه گفتم نيست ديدم بدونه اجازه از كنارم رفت تو و تو حياط چادرشو انداخت روي طنابو رفت داخل من همينجوري تو بهت بودم كه ساسان اومد وگفتم يكي رفت تو اونم گفت شمسيه،تازه فهميدم همش راست بود گفتم حالا چي گفت بريم تو رفتيم داخل ديدم شمسي خانم لخت شده وايساده منتظرم ما،يه شرت و يه سوتين و جوراب بدني پاش بود
ساسان بهم گفت وايسا كار ما تموم بشه بعد تو. گفتم باشه.
چندين دقيقه وايسادم هيچ خبري نشد ولي جالب اونجا بود هرچي كردم نتونستم اون بادكنك رو بكشم روي كيرم داشت منفجر ميشد خيلي اظطراب داشتم
ساسان اومد بيرون وگفت اماده شو بري تو ولي اول پولتو بده منم دادمو رفتم تو ديدم لخت خوابيده روي زمين. تا منو ديد بلند شد گفت برم يه دستشويي بكنم و برگردم. منم ديگه اماده شده بودم كاملا لخت در انتظارش وقتي برگشت گفتم شروع كنيم اول يه نگاه به كيرم انداخت بعد زانو زد و كيرمو گذاشت تو دهنش. اخ نميدونيد چه حالي داشتم اونموقع كمي برام ساك زد كيرمو از دهنش بيرون كشيدمو نشستم كنارش. البته بگم من بيشتر از اينكه عاشق سكس باشم عاشق بوسيدنم،شروع كردم لب گرفتن بلد نبودم خودشم خندش گرفته بود بيخيال شدم. درازش كردمو سينهاشو خوردم مثل بستني زمستوني بود خيلي حال ميداد بعد سرمو گذاشتم بين پاهاش و كسشو خوردم. باور كنيد الان كه بهش فكر ميكنم حالم بهم ميخوره اونموقع سرم نميشد اخه يارو جنده بود نبايد كسشو ميخوردم. كيرمو گذاشتم در كسش يواشي كردمش توش يه ذره كه رفت تو گير كرد چندبار اوردمش بيرون و بردمش توش تا جا باز كرد كسش خيس خيس بود واااي كه چه حالي ميداد. همونجور خوابيده داشتم تلمبه ميزدم صداش تمام اطاقو برداشته بود بعداز چنددقيقه احساس كردم ميخواد ابم بياد درش اوردمو كردمش روي سينش،اين تنها سكس من بود تو اون مدت از ساسان غافل بودم نامرد از پشت سرم يواشكي فيلم گرفته بود ازم تا منو اذيت كنه ولي پدرشو دراوردم و…
من با اوپراميني و باگوشي اين خاطرمو نوشتم خيلي سخته كه بادكمه هاي موبايل اينارو بنويسي پس خواهشا فحش نديد
باي!


👍 5
👎 0
76655 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

294768
2011-08-21 21:37:22 +0430 +0430

به نظر من این یکی واقعی بود

0 ❤️

294769
2011-08-22 02:27:41 +0430 +0430
NA

داستانت زيبايي نداشت ولي واقعي بود مرسي

0 ❤️

294770
2011-08-22 02:47:40 +0430 +0430
NA

اینکه میگی با موبایل نوشتی میدونم خیلی سخته.پس خسته نباشی.اما الان غار علی صدر میری خرجت بیشتره.این چی بوده که ده هزار تومن بوده.بعد تو که بادکنک کشیده بودی چرا دراوردی…(در ضمن بادکنک کشیدن خیلی فانتزی بود).لطفآ مراقب خودتون باشید چند لحظه لذت ارزش یه عمر پشیمونی رو نداره.با هر کسی نخوابید دوستان

0 ❤️

294771
2011-08-22 03:53:57 +0430 +0430
NA

خیلی ساده و یه جورایی هیچ احساسی نداشت تصمیم کبری از این داستان هیجانش بیشتر بود

0 ❤️

294772
2011-08-22 07:29:21 +0430 +0430
NA

با تشكر از اخراجي و رامين عزيز من كه اين داستان رو باور نميكنم
اجازه بديد قانع نشم!
اين بود نظر پر بار من!

0 ❤️

294774
2011-08-22 09:09:37 +0430 +0430
NA

((كيرمو گذاشتم در كسش يواشي كردمش توش يه ذره كه رفت تو گير كرد چندبار اوردمش بيرون و بردمش توش تا جا باز كرد))
آخه پسر خوب جنده ای که شب و روز میده و قبل تو هم یکی دیگه اونو کرده چطوری تنگ بود؟
خواستی بگی واقعیه ولی…

0 ❤️

294775
2011-08-22 10:05:25 +0430 +0430
NA

اه.چقد شکاکین شنا خب معلومه واقعی نوشته دیگه. همه چیزو با تجربه های خودتون نسنجین که. اقا ولی داستانت به درد نخود بود

0 ❤️

294776
2011-08-23 17:54:05 +0430 +0430

سیر سعودی کس و شعر های سایت شهوانی از نایلون فریزر شد به پتو رسید و الان هم باد کنک .خدا به خیر کنه

0 ❤️

294778
2011-08-25 19:38:22 +0430 +0430
NA

ما یه غلطی کردیم گفتیم از کیسه فریزر استفاده کردیم (بخدا راس گفتم)
اما حالا مردم هر روز از یه چیز استفاده می کنن
داستانتم کیری بود

0 ❤️

294779
2014-06-13 18:09:18 +0430 +0430
NA

تازه خیسم شده ؟؟؟؟ خدایا چه حرفا

0 ❤️

294780
2015-04-08 19:32:06 +0430 +0430
NA

خدا شادت کنه خخخخخ

0 ❤️

556470
2016-09-15 21:24:55 +0430 +0430

باشه کسکش فحش نمیدم بهت (erection) (erection)

0 ❤️