شکر خدا هنوز پرده دارم

1392/02/15

سلام دوستان یلدا هستم امشب عضو شدم قبلا میومدم این سایت ولی قسمت امشب بود که عضو بشم/ راستش چیزی که باعث شد عضو بشم داستان هایی که اینجا میخوندم و عکس العمل دوستان بود نمیدونم من شخصا بعضی هاشو باور میکردم ولی بعضی هاشو چیزی جز به قوله بچه های اینجا کس شعر نمیدیدم ولی الان میخوام زندگی خودمو بگم البته میدونم که بعضی ها باور نمیکنن ولی به جانه آبجی کوچولوم که تمامه زندگیمه همش حقیقته یلدا هستم 20سالمه حدود یک سال پیش با دوست پسرم آشنا شدم. قبل اون دوست پسرهای زیادی داشتم که اونم بذاریم به اقتضای سنی ولی با هیچ کدوم رابطه ی جنسی حتی لب رفتن و… هم نداشتم فقط در حد دست دادن و بیرون رفتن بود تا اینکه با آرمین آشنا شدم هم رشته ایم بود و تو یکی از نمایشگاه های مرتبط با رشته ام دیدمش پیشنهاد داد و منم که عادت داشتم بدون هول شدن و استرس قبول کردم و دوست شدیم چند ماه بعد متوجه شدم که اخلاقامون مثه همه و میتونم باهاش راه بیام مثلا من یک شاهین نجفی فان شدیــــــــــد هستم، دیوانه ام، شلوغم، عاشقه مایکل جکسونم و… در عرض این مدت هم به اندازه ی جفت چشم بهش اعتماد داشتم

خلاصه یک سال گذشت و من که دانشجو شدم مادر و پدرم برام تو شهری که درس میخوندم خونه گرفتن و خودشون رفتن شهرستان من موندم و زندگی مجردی اوایل خیلی خوش میگذشت هر موقع میخواستم میخوابیدم هرموقع میخواستم صدای آهنگ رو زیاد میکردم و میرقصیدم (آخه 6 ساله من هیپ هاپ کار میکنم) و خیلی کارهای دیگه… آرمین میدونست که مجردی زندگی میکنم ولی در عجب بودم که چرا مثه دوست پسرهای سابق ام پیشنهاد سکس نمیده الان که هم جا بود هم فرصت یه روز که شب داشتیم برمیگشتیم چون شبا که دیر وقت میشد اون منو میرسوند دعوامون شد من قهر کردم و اومدم خونه عینه گاو هم میدونستم مقصر خودمم ولی نمیخواستم عذر خواهی کنم خلاصه شد 11 شب که آرمین زنگ زد و گفت: ببین منو میشناسی اگه مقصر باشم میگم ببخشید با اینکه نیستم ولی چون دوست ندارم ناراحت باشی ببخشید منم خنده ام گرفت و گفتم الاغ دوست دارم حسودیم میشه گفت میدونم عجب دردسری شدا ما چرا اینقدر همو دوست داریم و خندیدیم که یهو برگشتم گفتم آرمین میای؟ گفت کجا؟ گفتم خونه ما؟ گفت مطمئنی؟ گفتم آره گفت مشکل درست نشه واست؟ نه بیا. اوکی ساعت 12 بود که درمونو زد و رفتم درو باز کردم محکم بغلش کردم و گفتم ببخشید گفت خواهش میکنم عادت کردم/ خلاصه نشستیم فیلم دیدیم و گفتیم و خندیدیم حدودا 4 صبح بود که گرفتیم تا بخوابیم یکم ته دلم ترس داشتم چون اصلا دوست نداشتم سکس کنم میترسیدم ولی فیلم سکسی زیاد دیده بودم ولی دوست نداشتم که قبل ازدواج این کارو بکنم دوست دارم مادر بشم و زندگیه خوبی داشته باشم خلاصه جا انداختیم و کنار هم خوابیدیم آرمین بغلم کرد و از پیشونیم بوسم کرد و یه نفس عمیق کشید و گفت شب بخیر کله خر دوست دارم یه لحظه هنگ کردم یعنی واقعا هیچ قصدی نداره؟ نمیخواد کاری کنه؟ ولی انگار نه انگار این آدم هیچ حسی نداره منم چشامو بستم و خوابیدیم فردا حدوده ساعت 1 ظهر پا شدیم و ناهار خوردیم و آماده شدیم تا بریم بیرون نتونستم خودمو نگه دارم گفتم آرمین بیا بشین میخوام ازت تشکر کنم اومد نشست رو مبل گفتم آرمین من دعوتت کردم اومدی خونمون نسبت به من دیده بدی داری؟ گفت نه / خوب یه سوال دیگه میپرسم پس خواهش میکنم فکره بدی نکن چرا شب کاری با من نکردی؟ گف منظور؟ گفتم خوب هر پسری جای تو بود فرصت رو غنیمت میدید و… نذاشت بقیه ی حرفمو بگم/ گفت یلدا من از اولش هم با تو به خاطر سکس و … دوست نشدم چون هیچ وقت اینا برام مهم نبود فقط به انسانیت اعتقاد دارم من حیوون نیستم که کله فکر و ذکرم سکس باشه بخوام فقط به خاطر سکس باهات باشم من دوست دارم و دوس ندارم باهات سکس کنم و خدا ناکرده قسمت هم نشیم و تو بدبخت شی ولی اگه ازدواج کنیم مطمئن باش تو این زمینه هیچ کم و کاستی نخواهی داشت ولی همه چی به موقعش من دربست تو هر زمینه نوکرتم ولی بعضی زمینه ها تو وقته خودش… حتی اولین روزی که بهت پیشنهاد دوستی دادم به خاطر این بود که همه ی دوستایه تو رو میشناختم در حالی که اسمه تو رو هم نمیدونستم و جالب بود برام که این دختر کیه که نمیشناسمش و از این بابت خوشم اومد ازت و … دوستان اونروز من خدا رو هزار بار شکر کردم که با یه همچین آدمی آشنا شدم و به خدایی که باورش دارم قسم که هیچیک از حرفام ذره ای دروغ نبود چه باور کنید چه باور نکنید… الان از این جریان چند ماه گذشته بیشتر شبها با منه ما همو بغل میکنیم میبوسیم ولی بیشتر از این نمیشه و تو اون زمینه تا حالا دست بهم نزده و میگه ایشالله قسمت هم میشیم اگه نشدیم نمیخوام تو زندگیت بدبخت شی چون عاشقتم

نوشته: یلدا


👍 0
👎 0
40560 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

379085
2013-05-05 02:10:40 +0430 +0430
NA

عجیتر

0 ❤️

379086
2013-05-05 02:21:56 +0430 +0430
NA

خیلی خیلی عجیبتر

0 ❤️

379087
2013-05-05 02:35:38 +0430 +0430
NA

قشنگ بود خوشم اومد مرسي

0 ❤️

379089
2013-05-05 02:52:44 +0430 +0430
NA

آفرین ، من که حال کردم ، حتی اگر دروغ باشه

0 ❤️

379090
2013-05-05 02:55:51 +0430 +0430
NA

خیلی خیلی خیلی عجیبتر شاید مشکل پشکل داره!

0 ❤️

379091
2013-05-05 02:56:58 +0430 +0430
NA

قطعا پسر نبوده فرشته بود، نعمت بزرگی بهت داده خدا. چون پسرای ایرانی ازین اخلاقا ندارن.

0 ❤️

379092
2013-05-05 02:57:43 +0430 +0430
NA

ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﻴﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ.

0 ❤️

379093
2013-05-05 03:03:33 +0430 +0430
NA

ن بابااااا،خیلی خیلی خیلی عجب ب ب ب ب ب ب ب ب ب

0 ❤️

379094
2013-05-05 03:40:30 +0430 +0430
NA

عجیب چیه داستان تخیلیه:-O

0 ❤️

379095
2013-05-05 03:57:59 +0430 +0430
NA

ريق بود.

0 ❤️

379099
2013-05-05 06:14:18 +0430 +0430
NA

قدرشو بدون.ازین پسرا کم گیر میاد
باقی پسرا هم یاد بگیرن

0 ❤️

379100
2013-05-05 06:58:18 +0430 +0430
NA

موافقم بقيه پسرا هم ياد بگيرن

0 ❤️

379101
2013-05-05 06:59:26 +0430 +0430
NA

یعنی میشه؟؟؟؟؟؟؟
خدایا…یکی از این موجودات فضایی رو سر راه ماهم قرار ده…
همه دخترا باهم : آآآآآآآآآآآآمییییییییییییییین

0 ❤️

379102
2013-05-05 07:03:42 +0430 +0430
NA

عجب!!!

0 ❤️

379103
2013-05-05 07:05:55 +0430 +0430
NA

آوریننن…آوریننن…

0 ❤️

379104
2013-05-05 07:29:06 +0430 +0430

یه پسر عمو دارم با کل دخترای نازی آباد رفیقه ولی میگه نکردم،منم میگم نکردی :D شاید این پسره هم مثه پسر عمومه !!
یه دختره بود باش دوست بودم مثل تو ادای تنگارو در میورد الان دانشجو شده مونده به اساتید دانشگاه بده :))
جفتتون موفق باشید

0 ❤️

379106
2013-05-05 07:52:36 +0430 +0430
NA

ایول ایول ایول. امروز داستانها عجیب شدن.
ببینم این دوست پسرت احیانا اسمش حضرت یوسف نیست ؟!!!
در هر حال اینم یه جورشه. ایشالا به پای هم پیر بشین .قدرشو بدون نذار از دست بره. درضمن وقتی اشتباه میکنی و میدونی مقصری حتما عذرخواهی کن. اذیتش نکن. شوهر کم گیر میاد .حیفه .

0 ❤️

379107
2013-05-05 08:15:52 +0430 +0430
NA

نميدونم جي بكم

0 ❤️

379109
2013-05-05 08:35:52 +0430 +0430

خو تو می کردیش.

0 ❤️

379110
2013-05-05 11:13:44 +0430 +0430

اولش نمیخواستم حرفاتو باور کنم ولی اونجا که گفتی جونه آبجی کوچیکم فهمیدم که همه حرفهات راسته!!
درضمن اگه پرده تم میزد اشکال نداشت. خودم یه پرده دوز خوب سراغ دارم با یراق دورش برات ارزون حساب میکنه… (؛

0 ❤️

379111
2013-05-05 11:14:27 +0430 +0430
NA

خدایش دمت گرم دم دوست پسرت هم گرم منم یه رفیق دارم یه دوختره باهاش هم دوسته هم همخونش تا حالا 2ساله باهمن سکس نداشتن. ایشالاه خوشبخت باشید .

0 ❤️

379112
2013-05-05 11:27:53 +0430 +0430
NA

عالی بود عزیزم ایشالا که باهم خوشبخت شین

0 ❤️

379113
2013-05-05 15:22:52 +0430 +0430
NA

کرمکی خانوم مگه نمیبیتی بالاش. نوشته داستان سکسی ای کسو شعرا چیه نوشتی

0 ❤️

379115
2013-05-05 15:59:43 +0430 +0430
NA

بیچاره شاهین نجفی ؟!!! بدبخت شاهین نجفی؟!!! تن اون “مایکل جکسون” هم تو قبر لرزید !!!
بچه ,تو باید بگی من “شماعی زاده” فان شدید هستم!!!

0 ❤️

379116
2013-05-05 16:43:31 +0430 +0430
NA

بردوستان رفته چه افسوس میخوری … … بامن مگر جواز اقامت گرفته ای

0 ❤️

379119
2013-05-05 17:41:17 +0430 +0430
NA

خیلی کیری تخمی بود :( :( :(

0 ❤️

379120
2013-05-05 18:21:52 +0430 +0430
NA

هه هه دل درد شدم این جک بود؟؟؟
اون طرف بی کیر و خایه بوده دست نزده…
ولی داستانت ای بد نبود تازه کاری کم کم راه می افتی

0 ❤️

379121
2013-05-06 01:04:42 +0430 +0430
NA

خوب پسره سرد بوده دیگه این که عادیه و چیز خاصی نیستش.
ولی ایرانی ها چون اکثرا گرم هستن و برای همچین مورد سردی تعجب می کنند.

0 ❤️

379122
2013-05-06 02:50:34 +0430 +0430
NA

خیلی عالی

قدرشو بدون… از این مردا تو این دوره زمونه نایابه…
انسانیت ارزششو از دست داده… خیانت آب خوردن شده برای همین برای همه عجیب شده
متاسفانه همه جوونامون فکر میکنن همه چیز سکس است و بس ولی علاقه واقعی همینه که تو گفتی بازم میگم قدرشو بدون از دستش نده… به امید خوشبخت شدنتون عزیزم

0 ❤️

379123
2013-05-07 10:40:17 +0430 +0430
NA

وای خدا یه مشت بچه 12 ساله میان کس شعر مینویسن میرن خدایا این موجودات مریض روانیتو چرا اخه افریدی تو دنیا توی جنده فقط مادر میشی اخه هیچکی دیگه نمیشه گمشو اگه سکس بده عشق بازیم بده داهاتی بدخت کیر ندیده

0 ❤️