(سلام . ببخشید داستان من سکسی نیست ولی دلم میخواست حرفای دلمو یه جایی بنویسم . اگه حوصلتون سرمیره و وقتشو ندارید نخونید . ولی لطفا فحش ندید به اندازه کافی خودم غم و غصه دارم . مرسی)
دلم تنگه
واسه اونی که الان کنارم نیست
ولی کنار کسی دیگه خوشه
به لباس هایی که برام خریده بود نگاه میکنم
همیشه میگفت بعد عروسی هر شب یکی از این لباس ها رو بپوش
ولی از امشب به بعد یکی دیگه براش از این لباس ها میپوشه
چون من قرار نیست عروسش بشم
یادمه بهم میگفت هیج جا بهتر از تو ندیدم
میگفت از همه لحاظ تکی
تک نبودم
ینی به اون هم همین حرفا رو میزنه ؟
پس چرا کنار من دووم نیورد
چی براش کم گذاشتم ؟
حتی حاضر بودم خودمو در اختیارش بزارم
ولی هیچ وقت حتی بهم پیشنهاد هم نداد
هیچ وقت ازم سو استفاده نکرد
چه کارهایی که برای تحریکش انجام دادم
ولی اون بی توجه بود
نکنه من عیب و ایرادی دارم ؟
شاید لباس هامو دوست نداشت
شاید آرایش غلیظ دوست داشت
نمیدونم
تو سردرگمی موندم
خیلی بده عشق زندگیت امشب عروسیش باشه
ولی تو عروس نباشی
عروس بهترین و صمیمی ترین دوستت باشه
دو تا خیانت همزمان
عشق و رفیق
مگ من چقدر ظرفیت دارم ؟
چرا اینجوری شد ؟
یادمه تولد پارسالم دوستم هدیه بهم گفت بهترین ها رو برات آرزو میکنم
ولی الان بهترین اتفاق زندگیم رو ازم گرفته
این بود اون آرزویی که برام کرد ؟
چرا من اینقد دلتنگم ؟
چرا من بغض دارم ؟
چرا من صورتم از اشک خیسه ؟
چرا ؟
اصلا چرا من ؟
جواب این همه سوال و چرا رو کی میخواد بده ؟
من چیکار کنم با این دل شکسته ام ؟
کاش صبح بیدار شم و ببینم همه ی اینا یه کابوس تلخ بوده
کاش …
نوشته: دل شکسته
چرا ما ادما باید بدترین ضربه هارو از کسایی که بیشتر دوست داریم بخوریم؟اگه داستانت واقعی باشه متاسفم…میتونم تصور کنم چقد دردناکه…
واااای چراااا آخه😢 😢
بدرک واست مهم نباشه زمین گرده مطمئن باش یجایی 2تاشون پس میدن :(
خیلی سخته خیلی
شعر مریم حیدر زاده…
اون حلقه که تو دستته طناب اعدام منه…ستاره ی غرق به خون تو ، سفره ی شام منه…
مگه میشه تو این لباس نبینمت رویای من ؟ فقط بذار نگات کنم …چیزی نگو حرفی نزن…
این دم آخر بذار تا نگات کنم یه عالمه…عزیزکم ببخش اگه چشمروشنیم برات کمه !
۱. اینی که اون پفیوس گذاشته رفته و با دوستت ازدواج کرده مطمئنا “بهترین اتفاق” زندگیت نبوده…پس تو هم بیخیال شو و زندگی کن… .
۲. برای کسی تب کن که برات بمیره…
دلداری دادن … اینکه بگیم گریه و زاری نکنی … اینکه بگیم غصه نخوری … بی فایدست … چون بازم گریه مبکنی بازم غصه میخوری … ولی ولی ولی
بهتره بگیم که باید با این اتفاق کنار بیای …گریه کن خودتو خالی کن ولی سعی کن فراموش کنی هرچند سخته ولی مطمئن باش غیرممکن نیست … میدونیکه ازین دست اتفاقا کم نمیوفته و فقط تو نیستی
برات چندتا مثال میزنم تا بفهمی تو این دنیا فقط تو نیستی ک درد کشیدی و میکشی
چندماه پیش یک همشهری … خوابید و صبح بیدار نشد …زن داشت و یه پسر 10 ساله … زن و شوهر تازه زندگیشون پا گرفته بود و کم و بیش سختی هاشون داشت تموم میشد .یه اتفاق غیرمنتظره … نمیدونم زنش چطور داره تحمل میکنه … سه ماه بعد از فوت اون آقا … زمانی که همسرش به خونه پدرش رفته بود تا تنهایی هاشو با خانوادش تقسیم کنه .پدرش در اثر سکته فوت شد و حالا داره با دو غم کنار میاد …
بعدی …
کسی رو میشناسم که باردار بود و همسرش فوت شد …
حالا اون دختر دانشجو پزشکیه …منظورم همون جنین ه …
اون زن کنار اومد …سخت بود ولی کنار اومد …
خیلی بیشتر ازین ها میتونم بگم ولی طومار میشه …
امیدوارم کنار بیای …هنوز جوانی با یه دنیا اتفاقای خوب پیشه رو …
ببین آبجی الان تو همی صفحه گیف یه پیرمرد چروکیده عینکی هست که داره از دل سیر دختره رو میگاد
همین دیوثو الگوت قرار بده شاد باش کس خار اونی که نارو زده بهت
متاسفم
ولي اون رفت دنبال لیاقتش…رفتنی باید بره…اونی که باید بیاد وقتی انتظارشو نداری میاد…
میدونم الان سخته تحملش
عزيز من يادت باشه بيشعوري اكتسابي نيست. بيشعوري آدما ذاتيه. اين آدمم ذاتأ بيشعور بوده كه اين كارو كرده. عوض غصه خوردن ، خوشحال باش كه بيشعوريشو زودتر نشون داد و از زندگيت رفت بيرون.
شعر نو بود، آیا؟ سوالات امتحانی بود؟ مسابقه 20 سوالی؟؟ دیس