شیر

1397/12/18

چشمام رو باز کردم ولی ندیدمش صدایی از توی اشپزخونه شنیدم و از تخت پا شدم و رفتم به سمت اشپزخونه آهنگ عاشق شدن محسن ابراهیم زاده رو پلی کرده بود که با اون اهنگ داشت خودشو تکون میداد…
اروم اروم رفتم پشت سرشو گردنشو بوسیدم و گفتم عشقم صبحانه چی داری آماده میکنی برام؟خودشو بهم چسبوند و گفت دارم پنکیک درست میکنم با نوتلا روش همونجور که دوست داری…
یه لیس زدم گردنشو فهمیدم که حالش یه جوری شد رفتم سراغ یخچال و گفتم عشقم چیزی نمیخوای از بیرون بگیرم؟گفت شیر نداریم بخر گفتم چشم تا میام میزو بچین…رفتم و ۱۰ دقیقه بعد برگشتم دیدم صدای شر شر اب داره میاد از حموم رفتم سراغ تلویزیون و ۵ دقیقه بعدش با حوله اومد بیرون و گفت اقای من بیا صبحانه همیشه با اینجور صحبتاش رامش میشدم و خودشم اینو خوب میدونست رفتم سر میز رو به روم بود چشاش باهام حرف میزد گفت شیر کو پس؟گفتم شیر که دست توئه با خنده بهم گفت پرو! گفتم مگه دروغ میگم؟گفت اوو تا بچه دار نشیم که شیر نمیاد از من گفتم بیا ببینم گفت نچ پرو نشو برو شیر رو بیار…رفتم از یخچال شیر رو اوردم و روی میز گذاشتم ولی از پشت سرش داشت دیوونم میکرد با این کاراش زبونمو روی گردنش کشیدم و گفت نکن نفسم دارم صبحانه میخورم گوش نکردم و باز کشیدم تا گوشش هیچی نگفت زبونمو توی گوشش کردم و گفتم عشقم دیوونتم و گفت منم اقام بلند شد از روی صندلی و روی به روی من وایستاد…لبمو روی لبش گذاشتم و دستمو روی کونش و یکی ام روی گردنش همینجور لب همو میخوردیم گره حولشو باز کردم و از تنش دراوردم ولی لب هاشو ول نکردم و شروع کردم به مالیدن کمرش بلاخره لب هامون از هم جدا شد و باز زبون زدم گوششو و ممه سمت چپشو مالیدم تو گوشش گفتم چیکارت کنم خانومم؟اروم با صدای شهوتناکی گفت جرم بده…
زبونمو جدا کردم از گوشش و رفتم سراغ ممه هاش نوکشون صورتی بود و سایزشون ۷۰ ولی رو فرم و نوک بالا ممه سمت چپشو با دست چپ گرفتم و میمالیدم و نوک ممه سمت راستی رو میمکیدم که اروم اروم ریتم نفس هاش عوض شد و بیشتر شبیه ناله بود همینکارو با ممه سمت چپی ام کردم و مکیدمش ولی به جای مالیدن ممه سمت راستی کصش رو میمالیدم و باعث شد صدای اه اهش بیشتر شه دست از سر ممه هاش برداشتم که یهو گفت صبر کن منم باهات کار دارم…
تیشرتم رو دراورد و هولم داد روی صندلی نشست روی پام و شرو کرد به مکیدن گردنم و با اون کون خوشگلش هی روی کیرم وول میخورد جوری که گرمای کصشو احساس میکردم رفت سمت گوشم میدونست از شنیدن چه حرفای خوشم میاد و حشری میشم با صدای شهوتیش گفت میخوام جرم بدی میخوام بگایی منو منم تو فضا بودم و میگفتم چشم هرچی تو بگی…از روی پام اومد پایین ولی خواستم پا شم نزاشت اروم شلوارمو کشید پایین کیرمو دراورد با چشماش داشت منو نگاه میکرد و سرکیرمو زبون میزد دست خودم نبود دیگه خمار شده بودم و موهاشو ناز میکردم و اونم هی با سر کیرم بازی میکرد و لیسش میزد از سر کیرم تا تخمام که یکدفعه تخم هامو مکید و خماره خمار شدم که دراورد و کیرمو تا نصف دهنش کرد و شروع کرد به ساک زدن منم دست از ناز کردن برداشتم و فقط سرشو بالاپایین میکردم ولی اون بازم تو چشمام نگاه میکرد و میخورد و جوری میمکید که انگار قراره تموم شه با اینکه تموم نمیشد ولی انگار کل بدنم رو داشت میمکید…
با دست بهش اشاره کردم که بسه اونم فهمید و بس کرد و باز اومد روی پام نشست اما کیرم توی کصش نبود و رو خط کصش خم شده شد بهش گفتم یکم خودتو بالا بکش تا بفرستمش داخل و همینکارو کرد و تا اینکه کیرم رفت توی کصش یه آه عمیق کشید و سرشو روی شونه من گذاشت و شروع کرد به تکون خوردن و بالا و پایین پریدن اروم اروم اینکار رو انجام میداد و آه های اروم ولی از ته دلی میگفت که هر مردی رو دیوونه میکرد منم هی روی کونش میزدم که بفهمه سریع تر انجامش بده و بلند تر ناله کنه… در گوشم میگفت عاشقتم مرد من اینا بهم روحیه و احساس قدرت میداد ۳ دقیقه بعد دیدم داره ابم میاد ولی تا خواستم بهش بگم تو بغلم لرزید و بیحال شد و منم ابم اومد و توش ریختم روی همون صندلی تو اشپزخونه بودم و سرش روی شونه من بود و منم گردنشو بوسیدم و بهم گفت مرسی عشقم منم بهش گفتم خودت گفتی جرم بده ورگنه اینکارو نمیکردم…جفتمون ۱۰ دقیقه ای تو همون حالت بودم تا اینکه صدای زنگ خونه اومد…

نوشته: Mhdi


👍 5
👎 3
22519 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

753142
2019-03-09 21:21:20 +0330 +0330

اگر بچه های خوبی باشید قول میده پنیر و حلورده رو هم برامون بنویسه!! ?

6 ❤️

753143
2019-03-09 21:21:26 +0330 +0330

عالیی.کیف کردم

0 ❤️

753220
2019-03-10 00:14:33 +0330 +0330

در گوشت گفت عاشقتم مرد
ای گوووووز صبح کله سحر پا شدی کس کردی
شمشیر که به کون پلنگ نکردی با آب و تاب اومدی تعریف می کنی

2 ❤️

753271
2019-03-10 05:53:47 +0330 +0330

جغی کص کون ندیده دوس داری با نوتلا کونت بزارم ؟

0 ❤️

753388
2019-03-10 18:59:48 +0330 +0330

بنظرم باحال بود اگه فوش خوردی انقد بدبخت و بیچارن
که از همه ایراد میگیرن خودت میدونی کدوم دوتا منگل و میگم

0 ❤️

753447
2019-03-11 00:12:19 +0330 +0330

کیر
(من فقط اومدم برای حفظ قافیه کامنت بذارم دوست عزیز داستانت بد نبود)

0 ❤️

753551
2019-03-11 17:39:48 +0330 +0330

نوشته قابل توجهی از نظر من نبود موضوع داستان و نگارش که افتضاح بود با این تفاسیر دیس لایک سوم بااحترام

0 ❤️